پیوستن ایران به «بریکس»، دلیل محکمی بر شکست راهبرد انزواطلبی غرب
تارنمای اسپانیولیزبان با تاکید بر اینکه عضویت ایران در «بریکس»، ساختار چند قطبی جهان را تقویت میکند و به این کشور اجازه میدهد تا نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را گسترش دهد، آورده است: پیوستن به این بلوک دومین نقطه عطف مهم در سیاست خارجی ایران در سال جاری پس از پیوستن به «سازمان همکاری شانگهای» و دلیل محکمی بر شکست راهبرد انزواطلبی غرب است.
به گزارش شبکه شرق، تارنمای اسپانیاییزبان رسومن لاتینوآمریکانو (resumenlatinoamericano.org) در گزارشی با عنوان «پیوستن ایران به بریکس چه معنایی دارد؟» آورده است: ۲۴ اوت (پنجشنبه/ دوم شهریور) پنج کشور عضو بریکس- بلوک اقتصادهای نوظهور جهان که در سال ۲۰۰۶ تاسیس شد- در جریان اجلاس سران در آفریقای جنوبی از قصد خود برای پذیرش ۶ کشور جدید و گسترش این بلوک از یکم ژانویه ۲۰۲۴ (۱۱ دی ۱۴۰۲) خبر دادند: ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، آرژانتین و اتیوپی. این تصمیم منجر به ایجاد یک بریکس بزرگتر و قدرتمندتر خواهد شد و مشارکت چهار کشور برجسته جهان اسلام، افزایش کشورهای آفریقایی از یک به سه کشور و تقویت حضور آمریکای لاتین با ایجاد محور آرژانتین و برزیل را به دنبال خواهد داشت.
تردیدی وجود ندارد که این گسترش اعضای بریکس، به عنوان مکانیسمی که یک رکن اساسی ساختار چندقطبی جهانِ آینده است، به تقویت آن خواهد انجامید؛ جهان چندقطبی در برابر بلوک تکقطبی به ریاست آمریکا و دیگر کشورهای غربی که هر روز، قدرت سیاسی و اقتصادی کمتری را در مقایسه با سایر قدرتهای جدید نوظهور شاهد هستند. بریکس را میتوان به عنوان یک باشگاه اقتصادی با گرایشهای سیاسی و حتی فرهنگی و تمدنی در نظر گرفت. تاکنون، ۲۳ کشور برای پیوستن به بریکس ابراز علاقمندی کردهاند و این مسئله میتواند دور جدیدی از عضویتها در آینده را به همراه داشته باشد.
تردیدی نیست که پیوستن ایران، بریکس را بسیار تقویت خواهد کرد.نویسنده گزارش در ادامه تاکید میکند: تردیدی نیست که پیوستن ایران، بریکس را بسیار تقویت خواهد کرد. ایران با داشتن دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی و سومین ذخایر بزرگ نفت، در کنار کنترل یک مسیر دریایی انرژی با اهمیت استراتژیک، یعنی خلیج فارس، از اهمیت برجستهای در حوزه انرژی و قابلیتهای منحصر به فردی در فعالیتهای تجاری و اقتصادی برخوردار است. از نظر علمی، ایران پانزدهمین کشور منتشرکننده مقالات علمی در جهان است، بیش از هر کاندید دیگری برای عضویت در بریکس و همچنین یکی از ۱۰ کشور برتر در بخش فناوریهای پیشرفته است.
در عین حال، ایران از موقعیت جغرافیایی فوقالعادهای میان خاورمیانه، خلیج فارس و آسیای مرکزی و بین اروپا و آسیا برخوردار است. ایران در حال حاضر دارای روابط راهبردی با روسیه و چین بوده و کشوری کلیدی در پروژه کمربند و جاده چین است. این کشور همچنین یک دروازه کلیدی برای هند در منطقه اوراسیا است. هند در سال ۲۰۱۸ نشستی در سطح وزیران با تهران و مسکو برای اجرای کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب برگزار کرد. در واقع کریدور روسیه-ایران-هند، نخستین گام برای پیوستن ایران به بریکس بود. این مسیر به هند، کشورهای آسیای جنوب شرقی و سایر کشورها امکان میدهد تا سریعتر و ارزانتر به روسیه، اروپا و آسیای مرکزی برسند و این مسئله باعث ارتقای تجارت خواهد شد. احتمال میرود این کریدور به مسیر مهمی برای تجارت جهانی تبدیل شود.
عضویت در بریکس به ایران اجازه میدهد تا تحریمهای غرب را خنثی کند و روسیه نیز روش دور زدن تحریمها را از ایران بیاموزد.در ادامه این گزارش آمده است: عضویت بریکس، برای ایران نیز فرصتهای اقتصادی و سیاسی قابل توجهی را ارائه میدهد. ایران هدف تحریمهای ایالات متحده قرار داد؛ آمریکا که به تعهد خود در اجرای توافق هستهای ۲۰۱۵ احترام نمیگذارد و چندین دور مذاکره برای احیای این توافق به دلیل فقدان علاقه و تمایل ایالات متحده و متحدان اروپایی آن بینتیجه بوده است. عضویت در بریکس به ایران اجازه میدهد تا تحریمهای غرب را خنثی کند و روابط تجاری خود را تقویت کند. روسیه که پس از آغاز جنگ اوکراین تحت تحریمهای شدید غرب قرار دارد نیز میتواند از تجربه ایران در دور زدن تحریمها بهرهمند شود.
این روابط میان ایران و شرکای جدیدش با هدف دلارزدایی نیز مورد استقبال قرار خواهد گرفت؛ دلارزدایی از مبادلات تجاری بین اعضای گروه که تمایل دارند از ارزهای ملی خود بیشتر و بیشتر استفاده کنند و سازوکارهای پولی و اقتصادی خود را برای محافظت از خود در برابر حملات سیستم آمریکایی- اروپایی تعیین کنند. ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه، در این رابطه گفت روند دلارزدایی از تجارت در بریکس غیرقابل برگشت است. همچنین باید به خاطر داشت که ایجاد ارز یکپارچه و جایگزین دلار اکنون یکی از اهداف این بلوک است. به این ترتیب تروریسم دلار که توسط آمریکا به سلاح کنترل و سلطه در سطح جهانی تبدیل شده است، اکنون با تلاشی واحد برای از بین بردن سلطه خود مواجه است.
به نوشته این تارنمای اسپانیولیزبان، ایالات متحده و متحدانش که اهمیت بریکس را درک میکنند، کمپینی را برای تضعیف این بلوک و ایجاد تفرقه در بین اعضای آن آغاز کردهاند. به گفته پپه اسکوبار تحلیلگر بینالمللی، آفریقای جنوبی قبل از اجلاس پانزدهم تحت فشار شدید قرار داشت و برزیل نیز فشارهای مختلفی را متحمل شد، اما به نظر نمیرسد با توجه به موفقیت نشست ژوهانسبورگ و اختیاری که به گسترش اتحادیه داده شده، این فشارها به ثمر نشسته باشد.
پیوستن به بریکس، دومین نقطه عطف مهم در سیاست خارجی ایران در سال جاری پس از پیوستن به «سازمان همکاری شانگهای» است.این واقعیت که ده ها کشور به دنبال پیوستن به بریکس و وزن فزاینده این بلوک هستند، نشانههای آشکاری از افول هژمونی غرب در جهان است و آمریکا یا متحدانش نمیتوانند هیچ کاری برای معکوس کردن این روند انجام دهند. این بلوک از نظر قدرت اقتصادی، جمعیت و فضای جغرافیایی بازیگر تعیینکنندهتری نسبت به گروه هفت متشکل از ایالات متحده و متحدانش است؛ به عبارت دیگر آنها قادر نخواهند بود تصمیمات خود را در آینده بر سایر جهان تحمیل کنند. بانک توسعه جدید بریکس (NDB) از این پس رقیب صندوق بینالمللی پول (IMF) خواهد بود که توسط قدرتهای غربی کنترل میشود و به ابزار منافع آنها تبدیل شده است. بانک توسعه جدید بریکس با کنار گذاشتن دلار، انتشار اوراق قرضه به ارزهای ملی کشورهای بریکس مانند روپیه هند را آغاز کرده است.
در ادامه این گزارش آمده است: به این ترتیب، عضویت ایران در بریکس ساختار چند قطبی جهان را تقویت میکند و به این کشور اجازه میدهد تا نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را گسترش دهد. پیوستن به این بلوک دومین نقطه عطف مهم در سیاست خارجی ایران در سال جاری پس از پیوستن به سازمان همکاری شانگهای، از دیگر بلوکهای مهم همکاری جهانی با تمرکز بر کشورهای اوراسیا است.
مهمتر از همه، ادغام جمهوری اسلامی ایران در یک اتحاد اقتصادی با قدرتمندترین کشورهای نوظهور جهان، دلیلی بر شکست راهبرد انزواطلبی غرب و موفقیت تعهد ایران به استقلال و اهداف انقلاب اسلامی است.
در حالی که ایالات متحده و متحدانش به دنبال منزوی کردن تهران هستند، ایران به عنوان یک کشور قدرتمند ظاهر شده است؛ کشوری که در اقتصاد جهانی رو به رشد ادغام شده و این به معنی شکست کامل مکانیسمهای مالی غرب است. رویه ایران به عنوان یک نمونه، به ایجاد نظم جهانی عادلانهتر و با برابری بیشتر با هدف قرار دادن منافع متقابل به جای نظم مبتنی بر بدهی کشورهای در حال توسعه و قلدری سیاسی و اقتصادی غرب از طریق تحریمها کمک میکند. این مسئله به ایران به عنوان یکی از رهبران دنیای جدید در حال ظهور جایگاه برجستهای خواهد بخشید.