گزارش «شبکه شرق» از مجازات «تغییر محل تحصیل» که پس از حوادث ۱۴۰۱ یکی از بیشترین احکام کمیتههای انضباطی برای دانشجویان بود
تبعید تحصیلی؛ مجازات کنشگری دانشجویی
مطهره گونهای، دانشجوی محکوم به تغییر محل تحصیل: به خاطر یک مراسم «افطاری» به «ایجاد بلوا و آشوب» متهم شدم/ محل تبعید من و همسرم هنوز مشخص نیست و بلاتکلیف هستیم
تحدید کنشگری دانشجویی با اعمال محرومیت و محدودیت در روند تحصیل، رسمی است با سابقه چندین دهه. از زمانی که برخی فعالان دانشجویی پس از انقلاب فرهنگی اجازه بازگشت به دانشگاه نیافتند تا زمانی که ستارههای کنار اسامی دانشجویان، از ادامه تحصیلشان جلوگیری کرد.
تحصیل حق است نه امتیاز. با این حال در ادوار مختلف این حق از برخی دانشجویان به انحای مختلف سلب شدهاست. اخراج، جلوگیری از ادامه تحصیل در مقطع بالاتر، محرومیت برای چندین ترم و ... از جمله ابزاری است که نه مجازاتی برای یک تخلف دانشجویی بلکه اغلب پاسخی است به حضور در تجمع، امضای بیانیه و به طور کلی هر نوع کنشگری مدنی و صلحآمیز دانشجویی که در دانشگاه جریان دارد.
البته تحدید کنشگری دانشجویی با اعمال محرومیت و محدودیت در روند تحصیل، رسمی است با سابقه چندین دهه. از زمانی که برخی فعالان دانشجویی پس از انقلاب فرهنگی اجازه بازگشت به دانشگاه نیافتند تا زمانی که ستارههای کنار اسامی دانشجویان، از ادامه تحصیلشان جلوگیری کرد. این رویه بعد از هر همراهی جامعه دانشجویی با اعتراضات مردم که به خیابان کشیده میشود، قابل رویت است و هر بار به شکلی، فعالان دانشجویی را تحت تأثیر قرار میدهد.
تغییر ناگهانی آییننامه انضباطی سال ۱۳۹۸ در آبان ۱۴۰۱ و تشدید مجازاتها نیز گواهی بر این ادعا است که کمیتهها تمایل دارند با برخورد سخت، فضای دانشگاه را آرام کنند. همچنین از جمله احکامی که این روزها به وفور صادر شده «تغییر محل تحصیل» است.
بلاتکلیفی ادامه دار
مطهره گونهای، فعال دانشجویی از جمله دانشجویان دانشگاه تهران است که به تغییر محل تحصیل محکوم شدهاست. او در گفتوگو با «شبکه شرق» در مورد آخرین وضعیت پروندهاش توضیح میدهد: «پرونده قضائی من هنوز تعیین تکلیف نشدهاست. من به «توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام» محکوم شدهام اما همانطور که گفتم تعیین تکلیف نشدهاست. پروندهای هم در کمیته انضباطی برای من تشکیل شد. کمیته تجدیدنظر به تغییر محل تحصیل من رأی داد. این حکم نهایی برای تأیید به وزارت بهداشت فرستاده شده ولی علیرغم این که کلاسها شروع شده، حکمی به من ابلاغ نشده. در واقع از نظر تحصیلی هنوز بلاتکلیف هستم.»
مطهره گونهای فعالیت دانشجویی را از سال ۱۳۹۸ آغاز کرد. او دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده دندانپزشکی تهران و همچنین دبیر فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی بودهاست. سال ۱۴۰۱ به عنوان دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی فعالیت میکرده که اوایل مهر و پس ازحوادث سال گذشته بازداشت و بعد از یک هفته با قرار تأمین آزاد میشود. اتهام او در ابتدا اخلال در نظم عمومی بود که برای این اتهام منع تعقیب صادر شد.
او فاصله مهر تا دی ماه به دانشگاه ممنوعالورود بود و پس از آن پروندهاش به شورای امنیت کشور فرستاده شد. مطابق آییننامه انضباطی جدید برای پرونده دانشجویانی که از سوی نهادهای خارج از دانشگاه بازداشت میشوند به وزارت کشور ارسال میشود تا برای ادامه تحصیل او تصمیم گرفتهشود.
حکم تبعید تحصیلی حتی زندگی شخصی و خانوادگی او را نیز تحت تأثیر قرار دادهاست. مهدی هادیزاده، دانشجوی دندانپزشکی تهران و همسر مطهره گونهای هم از جمله دانشجویانی است که به «تغییر محل تحصیل» محکوم شده اما همچون همسرش هنوز محل تبعیدش مشخص نیست. او حتی بدون حکم قطعی و به صورت غیرقانونی از خوابگاه نیز اخراج شدهاست.
به خاطر یک «افطاری ساده» ...
اما داستان مطهره و بازداشت او چه بود؟ انجمن اسلامی دانشگاه تهران مراسم افطاری برگزار میکرد که در لحظه آخر لغو مجوز شد. همین موضوع دستاویزی شد برای برخی نهادهای خارج از دانشگاه که او را با اتهاماتی چون «شبکهسازی و ایجاد بلوا و آشوب» مواجه کنند. کمیته مرکزی هم در نهایت بر این اساس به تغییر محل تحصیل او رأی داد.
.
تبعید تحصیلی؛ مجازات پرتکرار این روزها
علاوه بر مطهره گونهای، ارژنگ مرتضوی دانشجوی کامپیوتر دانشگاه خوارزمی نیز با حکم کمیته مرکزی وزارت علوم با اتهامی مشابه یعنی «ایجاد بلوا و آشوب» به ۴ ترم تعلیق و البته تغییر محل تحصیل از دانشگاه خوارزمی به دامغان محکوم شدهاست. اشکان رئیسی، دانشجوی سال آخر دانشجویی در دانشگاه جندی شاپور اهواز نیز به اتهامی مشابه ۴ ترم تعلیقی و تغییر محل تحصیل به دانشگاه لرستان و تبدیل دوره روزانه به شهریهپرداز محکوم شدهاست. پرهام نکوطلبان، دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم نیز علاوه بر ۴ ترم محرومیت از تحصیل به سمنان تبعید شدهاست.
همچنین بعد از مسمومیتهای سریالی دانشآموزان در بهمن و اسفند سال گذشته، برخی دانشجویان به دلیل اعتراض مدنی به این اتفاق با احکام انضباطی مواجه شدند. از جمله امیرمهدی موسویان و محمد امین سلطانزاده و رضا انصاریان، دانشجویان پزشکی به سمنان و کاشان و ارومیه، سهیلا سپیدهدم و علی پروین، دانشجوی داروسازی به اهواز و اردبیل، الهه اشرفپور دانشجوی پرستاری به ارومیه تبعید شدند.
اینها تنها بخشی از احکام انضباطی برای دانشجویان است چرا که پرونده برخی دیگر از آنها در دست نهادهای خارج از دانشگاه بوده و در دادگاه به تبعید محکوم شدهاند.
افزایش هزینه کنشگری، افزایش آسیب دانشجویی
غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم در دوره اصلاحات در مورد تحدید کنشگری دانشجویی در ادوار مختلف با تشدید مجازاتها و صدور احکام سنگین از سوی کمیتههای انضباطی با «شبکه شرق» گفتوگو کرده و معتقد است مجازاتهایی از قبیل تبعید تحصیلی، آسیبهای دانشجویی را افزایش میدهد.
ظریقیان با یادآوری پدیده ستارهدار کردن دانشجویان، میگوید: «ما در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد شاهد پدیده نامبارکی همچون ستارهدار کردن دانشجویان بودیم. این عبارت را معاون فرهنگی وزیر علوم وقت در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد استفاده کرد چرا که در واقع سازمان سنجش کنار اسامی برخی دانشجویان ستاره میگذاشت و پدیده شوم ستارهدار شدن و ایجاد ممانعت از رفتن به مقطع بالاتر ظلم بزرگی به دانشجویان بود.»
او معتقد است که محرومیت از تحصیل از بدترین احکام است چرا که تحصیل هم همچون حق داشتن مسکن یا شغل یا حتی حیات جزئی از حقوق شهروندان به شمار میآید. از نگاه او مجازات محرومیت از تحصیل هم آثار منفی داخلی و هم بینالمللی دارد چرا که اغلب این دانشجویان به دلیل کنشگری مجازات میشوند.
معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات همچنین به مسئله تغییر محل تحصیل اشاره کرده و اینگونه احکام را در راستای بالا بردن هزینه کنشگری دانشجویی توصیف میکند. او توضیح میدهد: «اگر به مستندات نظامات آموزشی در دنیا توجه کنیم از ۱۹۹۰ به این سو فعالیت دانشجویی به عنوان یک فعالیت فوق برنامه تلقی نمیشود بلکه نگاه به فعالیتهای فراتر از رشته تخصصی این است که دانشجو با حضور در دانشگاه در فرایند جامعهپذیری قرار دارد و این برنامهها به او کمک خواهد کرد. چرا که اساسا فعالیت دانشجویی اگرچه به معنای فعالیت احزاب، تشکلها و ... حرفهای نیست اما در پیوندهای جامعهپذیری دانشجو بسیار تأثیرگذار است. به همین دلیل است که خطاهای احتمالی در دانشگاه به دستگاه قضائی ارجاع داده نمیشود و این نگاه باید غالب باشد که درون دانشگاه سازوکارهای حلوفصل وجود داشتهباشد. همچنین همانطور که اخراج دانشجو از دانشگاه به دلیل فعالیت دانشجویی به نوعی محرومیت او از حق تحصیل است، مجازات تبعید هم به نوعی محرومیت او از حضور و تحصیل در دانشگاهی است که بر اساس آزمون صلاحیت علمی تحصیل در آن دانشگاه را اخذ کردهاست و طبیعتا نباید به دلیل فعالیت دانشجویی از این حق محروم شود.»
ظریفیان به یک پیمایش علمی که در دوران اصلاحات انجام شده، اشاره میکند و توضیح میدهد که بر اساس این پیمایش نشان داده به میزانی که نشاط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در دانشگاه به رسمیت بشناسند و اجازه فعالیت دانشجویی داده شود، میزان بزههای دانشجویی هم کاهش پیدا میکند. بر اساس این پیمایش که مجید شهریاری، شهید هستهای مسئولیت انجام آن را با گروهی بر عهده داشت، آسیبهایی چون اعتیاد، افسردگی، خودکشی و ... با افزایش کنشگری دانشجویی کمتر میشود.
او صدور احکامی چون اخراج و تبعید تحصیلی را در راستای بالا بردن هزینه کنشگری میداند و معتقد است چنین احکامی این پیام را به دانشجو میدهد که اگر بخواهی فعالیت صنفی یا سیاسی داشتهباشی، هزینهساز خواهد بود. در این مسیر یا ادامه تحصیلت با مشکل مواجه خواهد شد یا حتی محل درس خواندنت را از دست میدهی یا دچار محکومیت تحصیلی میشوی و ...، موضوعی که میتواند موجب افسردگیها و تهدید سلامت روان، احساس زدگی نسبت به محیط علمی یا حتی مهاجرت این قشر شود.