معصومه ابتکار:
برخورد با آزادی بیان و اندیشه نتیجهای جز دلسردی و عدم همراهی مردم ندارد
معصومه ابتکار نوشت: برخورد با آزادی بیان و اندیشه در مواجهه با رسانههای مستقل و تشکلهای مدنی مانند آنچه در ارتباط با روزنامه اعتماد دیدیم، چه نتیجهای جز دلسردی و عدم همراهی مردم در موضوعاتی که ظرفیت تقویت انسجام ملی مانند حمایت از فلسطین را دارد، خواهد داشت؟
به گزارش شبکه شرق، معصومه ابتکار در یادداشتی با عنوان «در پاسداشت نهادهای مدنی و رسانههای مستقل» در روزنامه اعتماد نوشت: در هفتههای اخیر به چشم دیدیم و به تلخی تجربه کردیم که جهان در قرن بیست و یکم با همه ادعاهایش چگونه در مقابل نسلکشی وحشیانه در غزه واماند.
بشر شاهد سبعانهترین جنگها در سال ۲۰۲۳ بود که سازمان ملل در اوج ناتوانی فقط توانست اذعان کند برخی حوادث این جنگ در تاریخ بینظیر بوده و بهطور مثال ۱۰۰ تن از کارکنان سازمان ملل، ۶۰ خبرنگار و بیش از 60 پزشک و کادر درمان به استناد آمار پزشکان بدون مرز طی 50 روز در غزه کشته شدند؛ جنگی که شاخصه و تفاوت منحصر بهفردش کشته شدن کودکان بوده؛ تا حدی که گفته میشود اسراییل با کودکان میجنگد نه با حماس.
همچنین جنگ با مظاهر حیات مانند منازل، بیمارستانها، مساجد و کلیساها، مدارس و حتی نانواییها بوده و به گفته مقامات بیطرف سازمان ملل و سازمانهای مستقل امدادی، بیرحمانهترین حملاتی را شاهد بودهایم که تاکنون ثبت شده است.
آخرین آماری که نه از طرف مقامات غزه، بلکه از سوی «دیدهبان اروپا مدیترانه» (Euro-Med Human Rights Monitor) در مورد 49 روز جنگ غزه اعلام شده، حاکی است بیش از 20 هزار انسان شامل 8179 کودک، 4112 زن شهید شدهاند و 92 درصد کل کشته شدهها غیرنظامی بودهاند.
همچنین یک میلیون و 700 هزار نفر بیخانمان و آواره شدهاند که 80 درصد ساکنین غزه را تشکیل میدهند.
چشمان انسانیت پس از ۷ اکتبر بهت زده به آینده مینگرد؛ مبهوت از این همه شقاوت و ناتوانیاش در توقف کشتار و بیعدالتی و ظلم که هر لحظه میتواند از گوشهای بر سرش آوار شود.
اما درنگی کنیم و عبرتیگیریم. جهان صدای مردم مظلوم غزه را از کجا شنید؟جز از خروج صدها هزار نفری مردم در کشورهای مختلف و به ویژه اروپا و امریکا در حمایت از فلسطینیها؟ در حالی که روسای جمهوری امریکا و اروپا خود را به اسراییل میرساندند و از جنایاتش حمایت میکردند و رسانههای بزرگ و رسمی به تبع آنها مشغول میدانداری بودند.
جوامع و نهادهای مدنی که توانایی جریانسازی دارند، در ماجرای غزه سبب موجی از بیداری در جهان شدند. این اتفاق به خصوص در میان جوانان، در خور توجه است.
علاوه بر دانشجویان که در بسیاری کشورها از جمله امریکا و به ویژه در دانشگاه هاروارد به دفاع از فلسطینیها برخاستند، «نسل زد» که حالا دیگر با وجود رسانهها و شبکههای اجتماعی مجبور نیست فقط اطلاعات خود را از رسانههای رسمی بگیرد، موجی جدید و عظیم ایجاد کرد.
حالا دیگر هر اتفاقی در میدان بیفتد، در دیپلماسی عمومی و افکار و قلوب جهانیان، فلسطین غلبه پیدا کرده، چرا که وجدان عمومی بشر نسبت به ابعاد وحشتناک جنایات به رغم تلاش رسانههای وابسته برای تحریف و سفیدشویی رژیم صهیونیستی و سکوت مرگبار بسیاری از رهبران عرب در برابر ظلم، عکسالعمل نشان داد و به حرکت در آمد.
بر همین اساس دیدیم وقتی قدرتهای بزرگ و زورگو مسائل را با کمک رسانههای وابسته به خود آنگونه که میخواهند جلوه میدهند تا صدای مظلوم را خفه کنند، این جامعه مدنی و رسانههای مستقل هستند که «صدای بیصدایان» میشوند.
متاسفانه بشر امروز، در میان امواج حوادثی دهشتبار تنهاست و نیازمند ائتلافی میان «نهادها و جامعه مدنی» با «رسانههای مستقل»، تا بیش از این مقهور قدرتمندان نشود. ائتلاف جامعه مدنی با رسانههای مستقل در مقابل هر پدیده و در هر جامعهای میتواند به روشن شدن ابعاد مشکلات و حل آنها کمک کند.
در ایران عزیز نیز این جامعه مدنی و رسانههای مستقل هستند که میتوانند مسائل را از زاویه نگاه بیصدایان طرح و برای حل آنها کمک کنند. دولتها اگر میخواهند بهطور اساسی و بلندمدت، کشور را به سمت بهبود شرایط ببرند، نیازمند جامعه مدنی فعال و رسانههای مستقل جسور هستند.
تضعیف این دو رکن مردمسالاری ممکن است در کوتاهمدت و در ظاهر به تحکیم جایگاه و قدرت دولتها بینجامد، ولی در درازمدت هرگز. برخورد با آزادی بیان و اندیشه در مواجهه با رسانههای مستقل و تشکلهای مدنی مانند آنچه در ارتباط با روزنامه اعتماد دیدیم، چه نتیجهای جز دلسردی و عدم همراهی مردم در موضوعاتی که ظرفیت تقویت انسجام ملی مانند حمایت از فلسطین را دارد، خواهد داشت؟