رقابت رئیسی و قالیباف بر سر ریاست بر اصولگرایان
در دورهای که احمدینژاد رییسجمهور بود و قوای مقننه و قضاییه هم همگی از اصولگرایان بودند، باز هم این تنازعات و اختلافات به چشم میآمد، چون یکدستسازی وجود داشت، شاخصها هم در مسیر نزول قرار داشتند.
به گزارش شبکه شرق، بررسی تاریخی ترکیب دولتها، مجالس و قوه قضاییههای ایران نشان میدهد، هرگاه این سه قوه از جریانات مختلف و احزاب گوناگون انتخاب شدهاند، نه تنها کشور در رکود فرو نرفته، بلکه در شاخصهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... رشد بر کشور حاکم شده است، چراکه اساسا رقابت میان گروهها، جریانات و دستهجات است که رشد را در ابعاد گوناگون محقق میکند.
طبیعی است احزاب برای پاسخگویی به ملت و رشد خود در رقابت با سایرین، عملکرد بهتری را ثبت کنند. اما ذات قدرت در ایران به گونهای نیست که یکدست باقی بماند. هر اندازه تلاشها برای خالصسازی بیشتر شود، باز هم ناخالصیها ظهور میکنند.
در دورهای که احمدینژاد رییسجمهور بود و قوای مقننه و قضاییه هم همگی از اصولگرایان بودند، باز هم این تنازعات و اختلافات به چشم میآمد، چون یکدستسازی وجود داشت، شاخصها هم در مسیر نزول قرار داشتند.
اما در دورههایی که جریانات مختلف در قوای سهگانه حضور داشتند، بهترین عملکردها ثبت شده است. در دوران اصلاحات و مجلس متفاوت پنجم، سپس دولت اصلاحات و مجلس اصلاحطلب ششم و قوه قضاییه اصولگرا، دولت اصلاحات و مجلس اصولگرای هفتم، بهترین عملکردهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... ثبت شده است.
معتقدم یکدستسازی قدرت، در ایران هرگز رخ نمیدهد، چراکه طبیعت مجلس با حضور دیدگاههای مختلف معنا پیدا میکند. به این دلیل است که فراکسیونهای مختلف از جریانات مختلف در مجلس ایجاد میشود. در دوره اخیر که ظاهرا ساختار یکدست شکل گرفته، یک رقابت زیرپوستی میان قالیباف و رییسی برای زعامت جریان اصولگرایی شکل گرفته است. همین نگاه متناقض باعث اتلاف ظرفیتهای کشور میشود؛ بنابراین ایده یکدستسازی عملا محقق نشده است.
فقط فرصت رشد از کشور سلب شده است. این رویاروییها میان دولت و عدلیه هم بارها ایجاد شده است. این تصور که یکدستسازی قدرت باعث بهبود شاخصها و رشد در همه زمینهها شود، اشتباه است، چراکه تکثر در عرصه سیاسی، باعث تنوع نگاهها و دیدگاهها و ایدهها میشود و کشور به سمت رشد حرکت میکند. هیچ جریان سیاسی نمیتواند، ادعا کند که با داشتن سه قوه میتواند مشکلات کشور را حل و فصل کند.
پرونده هستهای به عنوان یکی از مهمترین چالشهای کشور زمانی حل شد که گروههای مختلف قوا و ساختار مدیریتی را به دست داشتند. اما در دوره اخیر که ظاهرا قدرت یکدست شده، سیستم اجرایی کشور توفیقی در حل پرونده هستهای نداشته است.
با این توضیحات به نظرم با نزدیکتر شدن به انتخابات، این تشتت آرا و جدایی میان اصولگرایان بیشتر میشود. خواهیم دید که آرایش سیاسی متفاوت میان اصولگرایان بیشتر شده و انشقاق میآفریند. اغلب فعالان سیاسی صاحب قدرت به فکر حفظ و افزایش قدرت و اختیارات خود هستند.
احزاب هم به فکر کسب کرسیهای بیشتری از قدرت هستند. به نظرم به جای یکدستسازی قدرت باید تنوع در قدرت ایجاد شود تا از دل تفاوتها، رشد ایجاد شود.
نمایشی که قرار است از جمهوریت نظام به بیرون صادر شود، همین چندصدایی است. اگر قرار باشد، انتخابات محدود به یک جریان سیاسی خاص شود و باقی جریانات ردصلاحیت شوند، نهایتا جمهوریت نظام تضعیف میشود. تضعیف جمهوریت بدون تردید باعث تضعیف اسلامیت نظام هم میشود.