به ما مخالفان پاک‌نژاد رای دهید

مهدی افشارنیک- این" ما" در اینجا میتواند نوعی باشد. خبرنگار باشد ، نماینده مجلس با سابقه حضور در هیات رییسه، مدیری با لیسانس ادبیات باشد یا مدیری با گرایش خاک شناسی. مهم نیست مهم این است که در مقابل یک نفر نفتی که ما معتقدیم کارنامه درستی ندارد باید "ما" وزیر شویم. در مقابل او که ناشناخته است مایی که مشهوریم باید رای اعتماد بگیریم.

اوچه کرده است؟ ما چه کرده ایم؟ او در لایه لایه نفت حضور داشته است با پیچیدگی بحث های برنامه ریزی تلفیقی و سخت گیری مصوب کردن طرح ها و پیچیدگی های آن آشنا است و این آشنا بودن او را محافظه کار کرده است و تصمیم گیری برایش سخت است، ما اما نماینده بودیم با زور کمیسیون و مجلس و لابی در تلفیق و دولت، یک پتروشیمی برای شهرمان در ارتفاعات زاگرس یا شمال آذربایجان، یا جنوب خراسان یا وسط جنگل های گرگان گرفتیم.

الزامات محیط زیستی چه؟ چگونگی تخصیص خوراک چه؟ منابع لازم برای توسعه طرح چه؟ توزیع و پخش مواد تولیدی چه؟ هیچ! اینها مهم نیست منِ نماینده توان این را دارم آن را مصوب کنم که برای شهرم در افواه عمومی کاری کرده باشم که کردم. پاک نژاد چه کرده؟ قطعا کارنامه ای اینچنین درخشان ندارد. او همه اش در ستاد بوده و احیانا در مقابل این طرح های ما مخالفت هم کرده.دیگران کار کرده اند او به نام خود سند زده است.

دیگر او چه کرده است و ما چه کردیم؟ او در دروه برجام که ایران به بازار نفت برگشت موجب رشد تولید یک ونیم میلیون بشکه ای نفت در آن دوران شد( 95 تا 97) ما چه کردیم؟ ما تا توانستیم آن موقع جلوی برجام سنگ انداختیم. آن را ضرر به کشور دانستیم. لگد به منافع ملی دانستیم. رشد تولید را با آمار سازی زیر سوال بردیم. تا مدتها با اینکه ایران نفت میفروخت، میگفتیم نخیر ایران هنوز تحریم است و فروشی درکار نیست. جایی هم اگر به ما ثابت میشد که هم نفت میفروشیم و هم پولش را درست دریافت میکنیم این را از زحمت پرسنل عملیاتی نفت میدانستیم و نقشش مدیر تولید شرکت نفت را هیچ می انگاشتیم. چنانچه این روزها هم همین میکنیم. مهم اصلا رشد تولید و صادرات نیست. مهم این بود که در راکتور اراک بتن نریزیم که با همت زنگنه و ظریف ریختیم و پاک نژاد هم بخشی از این پازل بود.

امروز هم کلا این رشد تولید را با گراف و آمار زیر سوال میبریم. ما اساسا خیلی روی حافظه تاریخی مردم حساب نکردیم. کسی یادش نمیاید ما چه بودیم و چه ها میگفتیم، مهم این است که سر گراف را به پایین سوق دهیم و نشان دهیم اتفاقا تولید در آن دوره کاهشی بوده است.

پاک نژاد با اینکه مدعی است در نیکو بوده و بر جریان فروش مسلط است اما از ما نیست. از مایی که چند تریدر خاص با ارتباطات ویژه هستیم و از سامانه تا رسانه در اختیار ماست. ما متخصصین فروش نفت در روزهای سخت تحریم هستیم و قطعا پاک نژاد این توان و این هنر را ندارد. او در لوزان در روزهای خوش و خرمی اش بوده است. لوزان روزهای تنگنا کجا بودی؟ آنچه ما بلدیم قطعا پاک نژآد بلد نیست. آنچه ما میکنیم قطعا او توانش را ندارد. اینکه چشم پوشی بایدن موجب رشد فروش شده است تحلیلی است که دوستان قلم به دست پاک نژاد جا انداخته اند، این هنر ما بود و در دوران ترامپ هم ما میتوانستیم چنین کنیم.

تا دیروز و بر مسند بودن زنگنه ما میگفتیم که پاک نژاد جوجه اردک زشت تیم اوست و رانده شده است. مدام اینگونه او را بی اهمیت نشان میدادیم، امروز اما ورق برگشته است. اتصال به زنگنه رای نیاور و رای ریز است.

پس با حساب ویژه روی حافظه افکاری عمومی مینویسیم که او اتفاقا شدید زنگنه چی است. دروغ که مهم نیست ما خود اتفاق را وارونه میکنیم. مثلا اینکه سال 97 به چه دلیل با وجود نزدیکی به زنگنه او مدیرعامل نفت نشد را طوری نشان میدهیم که هم سوتی قبلی را جبران کنیم و هم وارونه  ای دیگر از واقعیت بسازیم. او دیروز متصل نبود امروز اما متصل کل به زنگنه است. تا دیروز میگفتیم که رضا دهقان برنامه او را نوشته امروز کشف کردیم برنامه اش از آن اوجی است. مهم نیست اصولا اوجی در نفت بی برنامه ترین و بی اصول ترین وزیر نفت بود، مهم امروز تحقیر پاک نژاد است که اینگونه باید راند.

 هر چه هست او نه آنکه رسانه ای ندارد و حلقه ای قدرتمند برای اتصال های مختلف ندارد میتوان به او هر چی نسبت داد. اصولا مدیران بی سرو صدا را میشود اینگونه مارک دار کرد. این روش جواب داده و میدهد.