خاطرات سال ۱۳۸۰ هاشمیرفسنجانی| بیست و یکم شهریور
از بیآبی ۴۹ روستا تا هزاران نفر مفقودی یازدهم سپتامبر
هاشمی رفسنجانی روز بیست و یکم شهریور در مورد ادامه سفر به تبریز و حملات یازدهم سپتامبر نوشته است. متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را میخوانید.
تا ساعت چهار بامداد، در بالکن منزل خوابیدم. با اینکه از یک لحاف و یک پتو به عنوان روپوش استفاده کردم، سردم شد و به داخل اتاق رفتم. بعد از نماز صبح، گزارشها را دیدم و همراه آشیخ مصطفى [باقری] بنابى، از باغ میوه بازدید کردیم؛ سه هکتار باغ ملک مجموعه و ارث پدرشان است و دو چاه آب دارد و امسال سطح آب به خاطر خشکسالى، پایین افتاده. در اخبار، توجه زیادى به انفجارهاى [یازده سپتامبر] آمریکا است و به خاطر سانسور خبرى آمریکا، مطلب زیادى بر اخبار دیشب افزوده نشده است.
اخوان بنابى گفتند، ۱۵۰ میلیون تومان، بابت ساخت مدرسه مقروضاند و آقاى خاتمى، [رئیسجمهور]، وعده کمک داده و به وعده عمل نکرده است. خواستند تذکر بدهم. آقاى [محسن] مجتهد شبسترى، [امامجمعه تبریز]، به سوى تبریز رفت و ما با خداحافظى، به سوى تهران حرکت کردیم.
براى دیدن مسیر زمینی تا زنجان و هوایى از زنجان تا تهران، فرماندار بناب در ماشین من بود تا نزدیک تکاب، توضیحات خوبى دربارۀ ملکان، میاندوآب و شاهیندژ و روستاها و بناها و مزارع مسیر داد. از مشکلات فراوان سیاسى و اجتماعى مدیران و نیز از خسارتهاى فراوان خشکسالى گفت.
نزدیک تکاب، مسئولان تکاب به استقبال آمدند. معاون فرماندار، سوار ماشین من شد و از وضع سیاسى و اقتصادى شهرستان و خشکسالى شدید و بىآبشدن ۴۹ روستا و نداشتن تانکر آبرسانى کافى و وضع منطقه تختسلیمان، وضع شیعه و سُنى و اهل حق ساکن تکاب، توضیحات داد. ساعت یازده، به تختسلیمان [واقع در ۴۲ کیلومترى شمالشرقى تکاب] رسیدیم. بخشدار و آقاى [امیر] مطلوبى، مسئول میراث فرهنگى توضیح دادند؛ در زمان ساسانىها ساخته شده و در زمان مغول، تجدید بنا شده است. آلمانىها، اکتشافات باستانشناسى کردهاند.
از بخشهای مختلف، به مدت دو ساعت بازدید کردیم؛ دریاچهاى که به گفته آنان، ۱۱۲ متر عمق دارد و آب از آن مىجوشد: حدود ۹۰ مترمکعب در ثانیه. موزه و تالارهاى دهلیزها و ایوانها و... که کمى از آنها مانده است. در مورد محلى که به عنوان زندان سلیمان خوانده مىشود، توضیح دادند. در بالاىکوه، گودالى به عمق ۷۰ متر دارد. بعد از نماز و نوشتن نظرم [در دفتر یادبود]، به سوى زنجان حرکت کردیم.
نزدیک معدن سُرب و روى انگوران، در درهاى براى ناهار توقف کردیم که همراهان آماده کرده بودند. [آقای مسعود سلطانیفر]، استاندار زنجان و معاونش و فرماندار ماهنشان به استقبال آمدند و با هم به سوى فرودگاه زنجان رفتیم. دربارۀ اوضاع سیاسى و صنعتى و اجتماعى استان، توضیحات دادند؛ برخلاف استانداران دیگر، راضىاند. از زنجان تا تهران، نیمساعت وقت پرواز بود. نزدیک غروب به خانه رسیدیم.
در گزارشها، بحران آمریکا در صدر است. بسیارى از ساختمانهاى بلند غرب و شرق، تعطیل شده و بخش مهمى از فعالیتهاى اقتصادى آمریکا تعطیل است و امکان تهیه آمار کشتهشدگان نیست؛ زیر آوارهاى آسمانخراشهای ۱۱۰ طبقه، هزاران نفر مدفوناند. سرنخى هم هنوز به دست نیاوردهاند.