محمد حسن اصغرنیا بازمانده واقعه هفتم تیر درگذشت
محمدحسن اصغرنیا، از مبارزان مسلمان و جانباز واقعه هفتم تیر ۱۳۶۰، در سن ۷۵ سالگی و در آستانه چهلوششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، در ۱۱ بهمن دار فانی را وداع گفت.
به گزارش شبکه شرق؛ او که از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود، در جریان انفجار دفتر مرکزی این حزب در تهران مجروح شد و ۴۳ سال از عمر خود را با زخمهای ناشی از آن حمله تروریستی سپری کرد.
اصغرنیا که در شهر رشت متولد و پرورش یافته بود، همواره به میرزا کوچک خان جنگلی و نهضت جنگل ارادت ویژهای داشت و در راستای شناساندن این نهضت تلاش بسیاری کرد. او پس از انقلاب مسئولیتهای متعددی را بر عهده گرفت، از استانداری کردستان و سمنان تا مشاوره وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی. همچنین او بنیانگذار و نخستین رئیس دانشگاه آزاد اسلامی سنندج بین سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ بود. در وزارت امور خارجه نیز سابقه فعالیت داشت و مدتی به عنوان سفیر ایران در کلمبیا و مشاور وزیر امور خارجه خدمت کرد.
او در حوزههای مختلف مدیریتی فعالیت داشت و به عنوان مشاور رؤسای سازمانهای تربیت بدنی، بهزیستی و ثبت اسناد نیز ایفای نقش کرد. اما مهمترین فعالیت او در سالهای پس از حادثه هفتم تیر، تأسیس بنیاد جانبازان هفتم تیر (جهت) بود. این بنیاد علاوه بر پیگیری امور جانبازان این واقعه، در معرفی و ترویج آرا و اندیشههای شهید آیتالله بهشتی نیز تلاش میکرد. اصغرنیا به دلیل حفظ روحیه انقلابی خود مورد احترام نیروهای مختلف انقلاب بود.
وی متولد ۸ اسفند ۱۳۲۸ بود و در ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ دار فانی را وداع گفت، در حالی که آنگونه که شایسته پیشینه و خدماتش بود، به نسلهای جدید معرفی نشد؛ وظیفهای که بیش از همه بر عهده رسانههایی همچون صداوسیما بود.
روایتی از شب حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ به قلم محمدحسن اصغرنیا:
اعضای حزب جمهوری اسلامی هر هفته در دفتر مرکزی حزب در سرچشمه تهران گرد هم میآمدند و پس از اقامه نماز، درباره مسائل مهم کشور گفتگو میکردند. در شب هفتم تیر، علاوه بر شهید بهشتی، که دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و رئیس قوه قضاییه بود، بسیاری از وزرا، نمایندگان مجلس و دیگر اعضای حزب نیز حضور داشتند تا درباره مسئله تورم بحث کنند.
در جریان جلسه، پیشنهاد شد که درباره کاندیدای حزب در انتخابات ریاستجمهوری آینده نیز تصمیمگیری شود. شهید بهشتی تأکید کردند که حزب جمهوری اسلامی نامزد حزبی مشخصی ندارد و از فردی که صالحتر و صادقتر باشد، حتی اگر عضو حزب نباشد، حمایت خواهد کرد. ایشان اعلام کردند که شهید رجایی کاندیدای حزب است.
در لحظهای که شهید بهشتی مشغول سخنرانی بودند، ناگهان انفجاری مهیب رخ داد. احساس کردیم که رعد و برقی به سالن هجوم آورده و زمین را به لرزه درآورده است. وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم که همراه با چند تن دیگر در زیر آوار گرفتار شدهایم و بیش از چهار ساعت در آن وضعیت بودیم.
منافقین با کارگذاری مواد منفجره در اطراف سالن و زیر میز شهید بهشتی، این فاجعه را رقم زدند که در نتیجه آن، شهید بهشتی و ۷۲ نفر از یاران ایشان به شهادت رسیدند.
یکی از خاطراتی که از آن شب در ذهنم باقی مانده و هرگز فراموش نخواهم کرد، سخنان شهید بهشتی پیش از انفجار بود. ایشان که همیشه از عطر یاس استفاده میکردند، در لحظه انفجار گفتند: "دوستان من، بوی گل یاس را حس میکنید؟" این جمله نشان میداد که او لحظه شهادت را درک کرده است.
دشمنان انقلاب، پس از آنکه نتوانستند امام خمینی را از صحنه خارج کنند، تصمیم گرفتند یاران او را هدف قرار دهند. شهید بهشتی همیشه میفرمودند: "جان ما ارزشی ندارد." یک ماه قبل از شهادتش نیز بارها گفته بود که هر روز احساس میکنم که تیری به قلبم اصابت خواهد کرد یا دیواری بر سرم فرود خواهد آمد.
با توجه به حوادث آن روزها، همه حاضران در جلسه، آگاهانه خطر را پذیرفته بودند. حتی پس از ترور ناموفق آیتالله خامنهای در روز قبل، آنها میدانستند که تهدیدی جدی وجود دارد، اما بر این باور بودند که انقلاب نیازمند دیدهبانانی است که با استقامت و هوشیاری از آن محافظت کنند.
شهید بهشتی نهتنها سیاستمداری برجسته، بلکه نابغهای در سازماندهی بود. اروپاییها بعد از شهادت او اذعان کردند که وی یکی از نوابغ مدیریت قرن بوده است. او پس از پیروزی انقلاب، به همراه دیگر یاران خود حزب جمهوری اسلامی را بنیان نهاد تا کادرسازی برای نظام اسلامی را عملی سازد.
دشمنان انقلاب همواره تلاش کردهاند که با ترور شخصیتی و حذف فیزیکی، نیروهای اصلی انقلاب را از میان بردارند. بیگانگان با دخالتهای مستقیم و بهرهگیری از گروهکهای تروریستی، از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به نظام اسلامی فروگذار نکردهاند؛ ضرباتی که متأسفانه تا به امروز ادامه دارد.