|

کیهان بازهم طرف پزشکیان را گرفت

«دو اتفاق در دو مقطع زمانی در کوی دانشگاه تهران افتاد که در یکی دامنه آن به بیرون از محیط دانشگاه کشیده شد و فضای کشور را ملتهب و بحرانی کرد و دیگری که در روز چهارشنبه ۲۴ بهمن‌ماه اتفاق افتاد، با مدیریت مناسب صحنه، نگرانی‌ها را برطرف و آرامش را به محیط دانشجویی برگرداند. این در حالی بود که کسانی با وجود غیرسیاسی بودن قتل مظلومانه یک دانشجو در خیابان پیرامونی کوی دانشگاه در پی سوءاستفاده سیاسی از آن بودند.»

کیهان بازهم طرف پزشکیان را گرفت

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود در مطلبی با عنوان «اگر مسئولان هوشمندانه عمل کنند، حادثه به بحران تبدیل نمی‌شود» مدیریت به‌موقع تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه تهران در پی قتل هم‌دانشگاهی‌شان از سوی دولت چهاردهم و وزیر علوم و سرپرست دانشگاه تهران را ارزشمند توصیف کرد.

این روزنامه در این مطلب آورده است: جنس و شدت حوادث با هم فرق می‌کند، اما در عین این تفاوت، اگر اراده‌ای برای کنترل و مدیریت آن وجود داشته باشد چه بسا سخت‌ترین و پرشدت‌ترین حوادث، با کمترین هزینه و بالعکس، حوادث کوچک‌تر با وزن کمتر، بالاترین هزینه را برای فرد، سازمان یا یک نظام سیاسی در پی دارد. دو اتفاق در دو مقطع زمانی در کوی دانشگاه تهران افتاد که در یکی دامنه آن به بیرون از محیط دانشگاه کشیده شد و فضای کشور را ملتهب و بحرانی کرد و دیگری که در روز چهارشنبه اتفاق افتاد، با مدیریت مناسب صحنه، نگرانی‌ها را برطرف و آرامش را به محیط دانشجویی برگرداند. این در حالی بود که کسانی با وجود غیر سیاسی بودن قتل مظلومانه یک دانشجو در خیابان پیرامونی کوی دانشگاه در پی سوءاستفاده سیاسی از آن بودند.

بخوانید...

باید در قضیه قتل دانشجوی دانشگاه تهران همه ترک فعل‌ها را بررسی کرد

وقایع کوی دانشگاه؛ امنیتی یا صنفی؟

علی ربیعی: در تماس با خانواده دانشجوی دانشگاه تهران، قول پیگیری موضوع را دادم

قتل در کوی دانشگاه حادثه بود یا حادثه‌سازی؟

حادثه‌ای که روز چهارشنبه در خیابان کارگرشمالی (امیرآباد) افتاد در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به شکل دیگر و البته در بستر یک سناریوی از پیش طراحی شده سیاسی به بهانه توقیف روزنامه سلام رخ داد. اما در حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ هم صحنه‌گردانان سیاسی، هم مسئولین دولتی، هم عناصر دستگیر شده رخنه کرده در میان دانشجویان اهداف دیگری را دنبال می‌کردند و نه تنها نمی‌خواستند فضای دانشگاه آرام باشد، بلکه با سخنرانی‌ها و دستورات و هدایت‌های خود بر آتش افروخته شده لحظه لحظه می‌دمیدند.

تبلیغ

40میلیون وام بدون ضامن

بلوبانک سامان

yn-ad

از افرادی که از قضا معاون سیاسی وزارت کشور بود و انتظار آرام کردن محیط جامعه از او می‌رفت مصطفی تاجزاده بود. سخنرانی تاجزاده برای دانشجویانی که در عصر روز ۱۹ تیر در مقابل وزارت کشور تجمع کرده بودند، موجب عصبانیت بیشتر دانشجویان شد. تاجزاده در این سخنرانی گفته بود شما چرا آمده‌اید اینجا؟ شما چرا درِ وزارت کشور را از جا می‌کنید؟ این‌جا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و درِ آنجا را بکنید! با این خط هدایت‌گری تاجزاده بود که ۱۵۰۰ نفر از تجمع کنندگان رو‌به‌روی وزارت کشور که غالب آنها دانشجو نبودند با چهار بلندگو و شعار‌های تند به سمت خیابان ولی‌عصر و فلسطین جنوبی حرکت کردند.

کمتر از یک ماه بعد از حادثه کوی دانشگاه یعنی پنجم مردادماه ۱۳۷۸، خاتمی، رئیس‌جمهوری وقت ایران، در سخنرانی خود در دیدار عمومی با مردم همدان گفت: «بعد از حادثه کوی دانشگاه، شورش پیش آمد. آنچه در تهران پیش آمد، لطمه به امنیت ملی بود؛ تلاشی بود برای برهم زدن آرامش مردم شریف و تخریب اموال عمومی و خصوصی و بالاتر از آن، اهانت به نظام و ارزش‌های آن.

آنچه پیش آمد، حادثه ساده‌ای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینه‌توزی علیه نظام که نه رابطه‌ای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان. حادثه شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضدامنیتی، با شعار‌های منحرف‌کننده بود. در واقع این شورش، نه تنها یک اقدام ضدامنیتی بود بلکه یک اعلام جنگ بود.»

در حادثه اخیر کوی دانشگاه برخی افراد که در ۱۸ تیر ۷۸ در حلقه نزدیکان رئیس‌جمهور وقت بودند و آن زمان هیچ نگرانی از زیر سؤال رفتن امنیت کشور نداشتند به یکباره نگران امنیت کشور شدند. یکی از این افراد که با توئیتی خواست نگرانی خود را نشان دهد، محمدعلی ابطحی، مسئول دفتر دولت خاتمی و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ بود. او در یک توئیت پیرامون حادثه کشته شدن این دانشجوی کوی دانشگاه توسط زورگیر‌ها نوشته است:

«فاجعه کشته شدن توسط زورگیران خیابانی که مقتول دانشجو بوده و می‌توانسته هر فرد دیگری هم‌باشد، دردناک بود. حس ناامنی عمومی جامعه را دچار شوک می‌کند. مسئولان امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی، در این فضای بی‌تاب جامعه رسالت و وظیفه مهمی برای امنیت مردم دارند.»

حادثه کشته شدن دانشجوی مظلوم دانشگاه توسط چند جیب‌بر بسیار تلخ است و پلیس باید و حتما مجرمان این حادثه را در اسرع وقت دستگیر کرده و دستگاه قضا به سزای عمل کثیف‌شان برساند.

اما امثال ابطحی با نام نهادن «فاجعه» بر این حادثه و اطلاق صفت «بی‌تاب» به یک جامعه آرام که در شادترین ایام سال قرار دارد؛ قصد دارند از زندگی و پیکر این دانشجوی مظلوم هیزمی بسازند تا در آتشی که در خیابان می‌افروزند به کارشان بیاید.

اما از برخی دلسوزی‌های تصنعی افرادی همچون ابطحی بگذریم، برآیند اقدامات دولت پزشکیان در این چند روز خوب بوده است. چراکه نقطه مقابل اتفاقات کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، مدیریت اعتراضات دانشجویی در پی به قتل رسیدن امیر محمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران بود که عصر چهارشنبه در مجاورت کوی دانشگاه به ظاهر با هدف سرقت، مورد قتل قرار گرفت. در این‌جا با وجود فضا‌سازی برای بحران‌آفرینی توسط برخی افراد در فضای مجازی و حتی برخی رسانه‌ها، مسئولان در وزارت کشور، وزارت علوم و دستگاه قضائی از همان ساعات اولیه دست به‌کار شدند و غالبا ادبیات به‌کار رفته توسط مسئولان، آرام‌کننده فضای دانشگاه بود.

دادستانی و نیروی انتظامی برای شناسایی قاتل، همه همت خود را به میدان آوردند. مدیر کوی دانشگاه تهران برای تسکین احساسات دانشجویان استعفا داد و ده‌ها اقدام دیگر انجام شد تا سناریوی دشمن که درصدد است با حادثه‌ای، محیط‌های آموزشی کشور را ملتهب کند، برخلاف رفتار مسئولان وزارت کشور و وزارت علوم در سال ۷۸، آرام و بدون کمترین تنش خاتمه یابد.


 

منبع: کیهان