شرق از فضای دوگانه رسانهای حول «جنگ» و «مذاکره» بین تهران و واشنگتن گزارش می دهد
ایران و آمریکا؛ از دیپلماسی تا گزینههای نظامی
: با اعلام ارسال پاسخ ایران به نامه دونالد ترامپ از طریق عمان، فضای رسانهای و تحلیلی پیرامون این موضوع دچار دوگانگی و تناقضهای زیادی شده است. در یک سو، برخی منابع خبری به احتمال تشدید تنشها و نزدیک شدن به گزینه نظامی اشاره دارند، در حالی که در سوی دیگر، گزارشهایی منتشر میشود که از گشایش مسیر دیپلماسی و امکان مذاکرات غیرمستقیم خبر میدهند. این تضاد و تنوع در گزارشها موجب سردرگمی در تحلیل و ارزیابی شرایط شده است.

به گزارش گروه رسانهای شرق؛ با اعلام ارسال پاسخ ایران به نامه دونالد ترامپ از طریق عمان، فضای رسانهای و تحلیلی پیرامون این موضوع دچار دوگانگی و تناقضهای زیادی شده است. در یک سو، برخی منابع خبری به احتمال تشدید تنشها و نزدیک شدن به گزینه نظامی اشاره دارند، در حالی که در سوی دیگر، گزارشهایی منتشر میشود که از گشایش مسیر دیپلماسی و امکان مذاکرات غیرمستقیم خبر میدهند. این تضاد و تنوع در گزارشها موجب سردرگمی در تحلیل و ارزیابی شرایط شده است. حجم گسترده اخبار و تنوع منابع خبری در کنار تضادهای موجود، کار تحلیلگران را برای پیشبینی وضعیت دشوار کرده است. در این میان، رسانههای بینالمللی با انتخاب روایتهای خاص خود، بر پیچیدگی فضای موجود افزودهاند. به طوری که تنها نکته قطعی که میتوان به آن اشاره کرد، عدم قطعیت در تحلیل شرایط کنونی است.
اولین موضع گیری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، یک روز پس از اعلام ارسال پاسخ ایران به نامهاش از طریق عمان هم مجددا بر این ابهام افزود. چرا که او با تکرار ادعاهای قبلی خود درباره نقش ایران در تأمین پهپادهای مؤثر برای روسیه در حملات به اوکراین، اظهار داشت که «ایران در فهرست امور مهم برای آمریکا قرار دارد». ترامپ همچنین به نامهای که به مقامات ایران ارسال کرده اشاره کرد و مدعی بود که »در آن نامه از ایران خواسته است که یا با آمریکا به مذاکره بپردازد و مسائل را حل کند، یا با پیامدهای بسیار بدی روبهرو خواهد شد». او تهدید کرد که «اگرچه ترجیح اصلیاش رسیدن به توافق با ایران از طریق دیپلماسی است، اما در صورت عدم موفقیت در این زمینه، ایران با عواقب جدی مواجه خواهد شد.»
در چنین فضایی، تمامی سناریوها همچنان روی میز باقی مانده است. از یکسو، احتمال تشدید تنشها و حتی گزینه نظامی مطرح است، هرچند که چنین گزینهای پرهزینه و خطرناک خواهد بود. اما در سوی دیگر، امکان باز شدن مسیر مذاکرات غیرمستقیم نیز به عنوان یک راهحل محتمل مطرح است. تجربه تاریخی نشان داده است که حتی در شرایط بحرانی و پرتنش، دیپلماسی میتواند به عنوان ابزاری برای کاهش تنشها و یافتن راهحلهای مسالمتآمیز عمل کند. بنابراین، علیرغم فضای رسانهای پر از گمانهزنیهای متناقض، آنچه در نهایت سرنوشت این تقابل را تعیین میکند، تصمیمات استراتژیک دو طرف و میزان واقعبینی آنها در مدیریت بحران خواهد بود.
احتمال باز شدن مسیر دیپلماسی؛ مذاکرات غیرمستقیم و آمادگی ایران
یک روی سکه فضای رسانه ای از مذاکره و حتی توافق بین تهران و واشنگتن می گوید؛ آنجا که یکی از منابع آگاه در عمان اعلام کرده که ایران اصل مذاکره را پذیرفته و توافق میان دو کشور به نقطهای نزدیکتر از هر زمان دیگری شده است. به گفته این منبع، در تمامی سالهایی که عمان نقش میانجی را در مذاکرات تهران و واشنگتن ایفا کرده، چنین ارادهای برای حل اختلافات میان دو کشور مشاهده نشده است. او تأکید کرد که بحث «مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم» بیشتر یک ملاحظه رسانهای است که ایران برای مدیریت فضای داخلی از آن استفاده میکند. در این راستا، ارسال پاسخ ایران از طریق عمان به عنوان بخشی از این تلاشها برای رسیدن به توافق ارزیابی میشود.
این منبع همچنین توضیح داد که عمان، برخلاف امارات که عضو پیمان ابراهیم است و به دلیل اختلافات ارضی با ایران ممکن است در مذاکرات دخالت کند، هیچگونه اختلاف ارضی با ایران ندارد. از این رو، عمان به عنوان میانجی میتواند نقشی بیطرفانهتر در مذاکرات ایفا کند. در این چارچوب، ایران به صورت رسمی آمادگی خود را برای مذاکرات با آمریکا و حل مسالمتآمیز اختلافات اعلام کرده است. این در حالی است که پیش از این، ایران درخواست مذاکره را در پاسخ به نامه شینزو آبه، نخستوزیر وقت ژاپن، رد کرده بود.
تحرکات نظامی آمریکا؛ پیامهای تهدیدآمیز یا نمایش قدرت؟
در سوی دیگر این سکه فضای رسانه ای، اخبار و گزارشها حاکی از افزایش تحرکات نظامی آمریکا در منطقه است. جابجایی مستمر لجستیکی ایالات متحده در منطقه و دیگر حوزههای نزدیک به خاورمیانه حکایت از تشدید تنش دارد. بهویژه که اخیرا سه بمبافکن B2 در پایگاه هوایی دیگو گارسیا فرود آمده و به چهار فروند دیگر مستقر در آنجا پیوستهاند. همچنین سه تانکر سوخترسان KC135 از پایگاه نیروی هوایی گوام به دیگو گارسیا منتقل شدهاند. در همین حال، چهار بمبافکن B52 در روزهای گذشته تمرینات برخاست سریع انجام دادهاند. این اقدامات، علاوه بر بمبافکنها، با استقرار صدها جنگنده بر روی سه ناو هواپیمابر که به سمت یمن حرکت میکنند، تکمیل میشود که بهگفته تحلیلگران، این تحرکات نشاندهنده هشدار مستقیم ایالات متحده به یمن و ایران است.
در همین راستا، روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی به نقل از تحلیلگران نظامی و مقامات پیشین ایالات متحده نوشت که حملات آمریکا به مواضع حوثیها در یمن نه تنها برای نمایش قدرت ایالات متحده به ایران بلکه بهعنوان ابزاری برای نشان دادن توانایی ارتش آمریکا در هدف قرار دادن تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی مطرح شده است. ویلیام وکسلر، مقام پیشین ضد تروریسم در وزارت دفاع آمریکا، بهصراحت اعلام کرد که جمهوری اسلامی باید به این پیام توجه کند و گفت: «دولت ترامپ از یمن برای نشان دادن توان و اراده خود برای وارد آوردن ضربهای سنگین به ایران استفاده کرده و میتواند مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود.»
پیرو نکته یاد شده، مایکل پاتریک ملروی، معاون پیشین وزیر دفاع آمریکا، تأکید کرد که اعزام بمبافکنهای B2 به منطقه از سوی ایالات متحده نشاندهنده این است که آمریکا به جمهوری اسلامی ایران پیام میدهد که یا باید پای میز مذاکره بیاید یا با نیروی نظامی عظیم روبهرو خواهد شد. همچنین، جفری ساکس، اقتصاددان برجسته آمریکایی، هشدار داد که احتمال ورود آمریکا به جنگ با ایران در حال افزایش است و تأکید کرد که سیاستهای ایالات متحده در خاورمیانه بهشدت تحت تأثیر اسرائیل قرار دارد. همزمان با این تحولات، گزارشی بهدست رسیده مبنی بر اینکه ۷ سوخترسان ارتش آمریکا از اروپا به سمت امارات در حال حرکت هستند و چهار سوخترسان دیگر از سمت تایوان به سمت عربستان سعودی میروند. این پروازهای سوخترسانی گسترده و ناگهانی از نقاط مختلف دنیا به خاورمیانه، علت مشخصی نداشتهاند. از سوی دیگر، در تنگه هرمز، گزارشها حکایت از استقرار ۲۵۰ قایق تهاجمی سپاه پاسداران در این منطقه دارند. این اقدام بهویژه در پی افزایش فعالیتهای نظامی در منطقه بهشدت حساسیتبرانگیز شده است.
در همین راستا، برخی تحلیلگران بر این باورند که این تحرکات ناشی از لو رفتن اطلاعات نفتکشهای ایرانی توسط وزارت نفت عراق است. در حال حاضر، تقابل نظامی میان نیروی دریایی ایران و نیروی دریایی ایالات متحده در تنگه هرمز به اوج خود رسیده و به گفته مقامات جمهوری اسلامی، تا نیمه شب، به ایالات متحده فرصت داده شده است که از فعالیتهای خود در این منطقه عقبنشینی کند؛ در غیر این صورت، جمهوری اسلامی با حمله به کشتیها و نفتکشها پاسخ خواهد داد. بهموازات این تحرکات، گزارشهای دیگر حاکی از استقرار تمامی نیروهای دریایی ایالات متحده در پایگاههای مختلف دریایی در سراسر جهان، از جمله در ژاپن، تایوان، هند، کره جنوبی و اندونزی به سمت خاورمیانه است. در پی این تحرکات، رادیو و تلویزیون ملی چین گزارش داده که تمامی ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده در حال حرکت به سمت تنگه هرمز هستند.
این گزارشها با برگزاری نشستهای فوقالعاده امنیتی در شورای امنیت ملی چین و وضعیت نارنجی اعلامشده به ناوگانهای دریایی در خاورمیانه همراه بوده است. در ادامه، خبرها از حرکت بیش از ۲۵ ناوشکن نیروی دریایی ایالات متحده از دریای چین، تنگه تایوان و اقیانوس آرام به سمت خاورمیانه حکایت دارند. این تحرکات بیسابقه بهویژه در پی استقرار ۲۵۰ قایق تندرو موشکانداز سپاه پاسداران در تنگه هرمز بهطور مستقیم وضعیت خلیج فارس را به شدت ملتهب کرده است. در حالی که گزارشها از ادامه وضعیت بحرانی در منطقه حکایت دارند، تحرکات نظامی آمریکا و تهدیدات ایران در قالب این اقدامات، بر شدت تنشها در منطقه خلیج فارس افزوده است.
اولین واکنش ترامپ به نامه ایران
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا یک روز پس از آنکه تهران اعلام کرد پاسخ نامه او را از طریق کشور عمان ارسال کرده است، با تکرار ادعاهایش و در پاسخ به سوالی درباره «حملات روسیه به اوکراین از طریق پهپادهای ایرانی به اوکراین» و اقدامات احتمالی آمریکا درباره این موضوع، ادعا کرد: «ما درحال دریافت این گزارشها هستیم. ایران پهپادهای مؤثری تولید میکند. آنها در برخی از امور بسیار مؤثر هستند.» او افزود: «ایران در فهرست امور مورد نظر من در جایگاه بسیار بالایی قرار دارد. همانطور که میدانید اخیرا به ایران نامهای ارسال کردم.»
رئیس جمهور آمریکا با اشاره به محتوای نامهاش به مقامات ایران ادعا کرد: «در نامه گفتم شما باید یک تصمیم بگیرید؛ یا باید صحبت کنیم و مسئله را از طریق مذاکره حل کنیم، یا اتفاقات بسیار بدی برای ایران خواهد افتاد و من نمیخواهم چنین اتفاقی بیفتد.»
ترامپ با تأکید بر تمایل خود به حل مسالمتآمیز «تنشها» گفت: «ترجیح اصلی من، نه از موضع قدرت و نه از موضع ضعف، این است که با ایران به توافق برسیم. اما اگر این اتفاق رخ ندهد، ایران با پیامدهای بسیار بدی مواجه خواهد شد.»
پیشبینی آینده روابط ایران و آمریکا
در حال حاضر، فضای سیاسی و نظامی منطقه خلیج فارس تحت تاثیر تحرکات نظامی ایالات متحده و تحولات پیچیده در روابط ایران و آمریکا قرار دارد. این تحولات به وضوح نشان میدهند که احتمالات بیشتر به سمت گزینههای نظامی و تشدید تنشها متمایل است تا آغاز یک روند دیپلماتیک مثبت. تحرکات گسترده و تحمیل حضور نظامی ایالات متحده در منطقه، از جمله استقرار بمبافکنها، جنگندهها و ناوهای هواپیمابر، به همراه جابجاییهای لجستیک قابل توجه، نشاندهنده اراده واشنگتن برای حفظ گزینههای نظامی در برابر ایران است. این حرکتها در راستای تحکیم آمادگی برای مقابله با هرگونه اقدام از سوی جمهوری اسلامی صورت گرفته و به وضوح پیام تهدیدآمیز آمریکا به تهران را منتقل میکنند.
این تحرکات، به ویژه در تنگه هرمز و اطراف آن، نقطه کانونی برای افزایش فشارهای نظامی بر ایران است. بروز چنین فعالیتهای نظامی به نوعی حاکی از اراده آمریکا برای مواجهه نظامی و نمایشی از توان نظامی در برابر تهدیدات بالقوه از سوی ایران است. این نوع حضور نظامی گسترده در یک منطقه حساس میتواند بر بحرانها بیافزاید و احتمال هرگونه درگیری نظامی را افزایش دهد، به ویژه زمانی که اقدامات ایران در مقابله با تهدیدات مشابه بهطور آشکار بیشتر به دفاع از خود و آمادگی برای رویارویی اشاره دارد.
از سوی دیگر، در داخل ایران، نوع موضعگیریهای مقامات عالیرتبه، از رهبری و رئیس مجلس گرفته تا وزیر امور خارجه و ...، به وضوح از نگرانیها نسبت به آغاز یک درگیری نظامی حکایت دارد. مسئولین ذیربط به طور مستمر بر لزوم مدیریت بحران و کاهش تنشها تاکید کردهاند. این سیاستها و گفتمانهای رسمی بیشتر بهمنظور کاهش مخاطرات جنگ و جلوگیری از تشدید بحران است تا پیشبرد مذاکرات گسترده یا حتی مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا. این نوع گفتمانها، در کنار تهدیدات نظامی متقابل ایران، نشان میدهند که دیپلماسی به نظر در اولویت پایینتری قرار دارد.
در شرایط کنونی، به نظر میرسد که هیچ نشانه قطعی برای آغاز مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم میان ایران و آمریکا وجود ندارد. مقامات کشور به طور رسمی به مذاکرات غیرمستقیم اشاره کردهاند، اما این گفتمان بهنظر میرسد بیشتر یک ابزار برای مدیریت فضای داخلی و کنترل افکار عمومی باشد تا یک برنامه دیپلماتیک واقعی. از طرف دیگر، فشارهای بینالمللی و اقدامات نمایشی آمریکا، به ویژه در حوزه نظامی، بر پیچیدگیهای مذاکرات افزوده است. بنابراین، فضای کنونی بیشتر در جهت تهدیدات نظامی و تشدید تنشها پیش میرود تا فرصتی برای مذاکرات.
در نهایت، تا زمانی که پاسخ ترامپ به جوابیه تهران مشخص نشود، پیشبینی آینده روابط دو کشور دشوار خواهد بود. هرچند که احتمال بازگشت به میز مذاکرات در درازمدت وجود دارد، اما در حال حاضر باید پیشفرض را بر عدم وجود یک راهحل دیپلماتیک قطعی گذاشت. بنابراین، اولویت فعلی در سیاستهای ایران و آمریکا بیشتر بر تقویت استراتژیهای نظامی و جلوگیری از درگیریهای بیشتر متمرکز است، تا رسیدن به یک توافق دیپلماتیک پایدار.