نگاهی به واکنش وزارت خارجه در خصوص ضروت شفافیت در مکاتبات تهران – واشنگتن
سرنوشتساز؛ چرا مردم نباید بدانند؟
مخالفان انتشار عمومی این مکاتبات استدلال میکنند که دیپلماسی، ذاتاً مبتنی بر محرمانگی است و افشای زودهنگام چنین اطلاعاتی، میتواند در روند مذاکرات اختلال ایجاد کرده و حتی به منافع ملی آسیب برساند. بااینحال، تجربه نشان داده است که در بسیاری از موارد، فقدان شفافیت نهتنها موجب آرامش افکار عمومی نمیشود، بلکه به گسترش شایعات، بیاعتمادی و فضای ابهامآلود در جامعه دامن میزند.

در پی تبادل نامه میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، افکار عمومی با حساسیت و توجه ویژهای خواستار آگاهی از جزئیات این مکاتبات شدهاند. این اشتیاق بیدلیل نیست، چرا که بیتردید محتوا و پیامدهای چنین نامهنگاریهایی تأثیر مستقیم و عمیقی بر شرایط اقتصادی، معیشتی و حتی آینده سیاسی کشور خواهد داشت. از این رو، ابهام و کلیگویی پیرامون نامه دونالد ترامپ به مقامات ایرانی و پاسخ ارسالشده از سوی تهران، عطش عمومی برای آگاهی از حقیقت را دوچندان کرده است. در این راستا، روابط عمومی وزارت امور خارجه، در واکنش به گمانهزنیهای رسانهای درباره نحوه تبادل این مکاتبات، اعلام کرد که «حفظ محرمانگی مذاکرات و مکاتبات بینالمللی، امری مرسوم و ضروری در روابط دیپلماتیک است. این سیاست نهتنها از اصول حرفهای دیپلماسی محسوب میشود، بلکه به عنوان یک راهبرد کلان، در راستای تأمین و صیانت از منافع ملی کشور قرار دارد. ازاینرو، تا زمانی که مصلحت کشور اقتضا کند، جزئیات این تعاملات در سطح عمومی منتشر نخواهد شد.»
علاوه بر این، روابط عمومی وزارت خارجه با اشاره به برخی حاشیهسازیهای رسانهای و سیاسی در خصوص این موضوع، تأکید کرد که «تلاش برای شفافسازی غیرضروری و علنیسازی مکاتبات دیپلماتیک، بهویژه هنگامی که با تعابیری عوامفریبانه مانند "نامحرم دانستن مردم" همراه میشود، در خوشبینانهترین حالت چیزی جز ایجاد حواشی بیمورد و برانگیختن التهابات روانی در جامعه نخواهد بود. چنین فضاسازیهایی، نهتنها کمکی به تحقق منافع ملی نمیکند، بلکه میتواند روندهای دیپلماتیک را دچار خدشه کرده و موقعیت کشور را در تعاملات بینالمللی تحت تأثیر قرار دهد.» در پایان، وزارت امور خارجه ضمن یادآوری تعهد خود به منافع ملی و اصول حرفهای دیپلماسی، به ملت بزرگ ایران اطمینان داد که «بدون تأثیرپذیری از حاشیهسازیها و جریانسازیهای رسانهای، همچنان با درایت، دقت و هوشمندی، وظایف خطیر خود را در این مقطع حساس تاریخی به انجام خواهد رساند. بیگمان، تصمیمات اتخاذشده در حوزه سیاست خارجی بر اساس بررسیهای کارشناسی و در راستای تأمین عزت، امنیت و منافع کشور خواهد بود.»
از واکنش چهره های سیاسی تا افشاگری اسکای رسانه ها
در مقابل آنچه وزارت امور خارجه عنوان داشته پیشتر حمید ابوطالبی در بخشی از نوشته خود در فضای مجازی تاکید کرده بود که «دستگاه دیپلماسی کشور پیش از شروع مذاکرات و قبل از آنکه ترامپ اقدام به انتشار هر دو نامه نماید، برای کسب اعتماد داخلی، اقدام به انتشار نامهها نموده، و مردم را نامحرم تلقی ننماید.» عزتالله ضرغامی، وزیر سابق میراث فرهنگی هم به نامه ترامپ و پاسخ ایران واکنش نشان داد و نوشت: «یه نامه به ما دادن. یه جواب دریافت کردن! ظاهراً هم تنها نامحرم، ملت ایرانه. آخه برای ما که وارث چاپارخانهی کوروش و داریوش هستیم، باید کشورهای ریزه میزه اطراف، در مورد مراسلات ما حرف بزنن؟! بابا! اصلش رو منتشر کنید، دیگه!»
البته عباس عراقچی در حاشیه راهپیمایی روز قدس پیرامون برخی اخبار منتشر شده در مورد محتوای نامه ترامپ به ایران عنوان داشت که «آنچه در خصوص محتوای نامه تا الان توسط هر شخص و هرجایی مطرح شده است، تمام اینها گمانه زنی، حدسیات و فرضیات است و یا مبتنی بر برداشتهایی است که افراد از مطالب مختلف داشتهاند.» این دیپلمات کشورمان با بیان اینکه «هیچ کدام از اینها مورد تایید ما نیست»، تصریح کرد که «این نامه به صورت کامل در ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفت، زوایای مختلف آن سنجیده شده است و متناسب با آن پاسخ تهیه شده و به طرف آمریکایی منتقل شده است.»
با اینحال اسکای نیوز عربی در خبری ادعا داشت که به نامه ترامپ برای ایران دست پیدا کرده است. به گفته رسانه مذکور، در متن چنین آمده است: «این نامه را بهمنظور گشودن افقهای جدیدی در روابطمان مینویسم؛ دور از سالها درگیری، سوءتفاهم و مواجهات غیرضروری که در دهههای گذشته شاهد آن بودهایم. زمان آن فرا رسیده که دشمنیها را پشت سر بگذاریم و صفحه جدیدی از همکاری و احترام متقابل بگشاییم. امروز نیز فرصتی تاریخی پیش روی ما قرار دارد. ایالات متحده آمریکا تحت رهبری من آماده است تا گامی بزرگ در جهت صلح و کاهش تنش بردارد. ما میتوانیم با همکاری یکدیگر تحریمها را برطرف کنیم، اقتصاد ایران را تقویت نماییم و درهای همکاری میان دو کشور را بگشاییم؛ نهتنها به نفع مردم خود، بلکه به نفع ثبات و صلح در خاورمیانه و سراسر جهان. اما به شما هشدار میدهم که اگر این دست دوستی را رد کنید و اگر نظام ایران مسیر تنش، حمایت از سازمانهای تروریستی و ماجراجوییهای نظامی را انتخاب کند، پاسخ ما قاطع و سریع خواهد بود. ما در برابر تهدیدهای نظام شما علیه مردم خود یا متحدانمان دستبسته نخواهیم ماند. صلح نشانه ضعف نیست، بلکه انتخاب قدرتمندان است. ملت ایران، ملتی بزرگ است که شایسته آیندهای بهتر، دور از انزوا، فقر و رنج است. اگر آماده مذاکره هستید، ما نیز آمادهایم. اما اگر همچنان به نادیده گرفتن خواستههای جهان ادامه دهید، تاریخ ثبت خواهد کرد که شما فرصت بزرگی را از دست دادهاید. با احترام»
محرمانگی یا پنهانکاری؟
با درنظر گرفتن حساسیتهای موجود در مکاتبات میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، و با استناد به اصول ۶، ۵۶ و ۵۹ قانون اساسی، این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا عدم انتشار جزئیات این نامهها با الزامات حقوق ملت و منافع ملی همخوانی دارد؟ اصل ششم قانون اساسی تأکید دارد که «تمامی امور کشور باید بر اساس آرای عمومی و بهواسطه مشارکت مستقیم مردم در فرآیندهای تصمیمگیری اداره شود.» از سوی دیگر، اصل پنجاه و ششم، «حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی را حق مسلم مردم دانسته» و تصریح میکند که «هیچ فرد یا نهادی نمیتواند این حق الهی را از ملت سلب کند.» افزون بر این، اصل پنجاه و نهم، «در مسائل مهم کشور، امکان مراجعه مستقیم به آرای عمومی را از طریق همهپرسی پیشبینی کرده است». این سه اصل، بهوضوح نشاندهنده جایگاه مردم در فرآیندهای تصمیمسازی کلان کشور است و بر ضرورت شفافیت در تصمیماتی که میتواند سرنوشت جامعه را تحت تأثیر قرار دهد، تأکید دارد.
در این چارچوب، مکاتبات میان ایران و آمریکا که بر سیاست خارجی، وضعیت اقتصادی، معیشت عمومی و امنیت ملی اثرگذار است، بهعنوان یک مسئله حساس و راهبردی تلقی میشود که نتایج آن میتواند مسیر آینده کشور را تعیین کند. بنابراین، اصل شفافیت و آگاهی عمومی، یک مطالبه منطقی و مبتنی بر قانون اساسی محسوب میشود. بهویژه در شرایطی که مفاد این نامهها ممکن است شامل پیشنهادهایی در حوزههای تحریم، مذاکرات دیپلماتیک، کاهش تنش و یا تغییر در رویکردهای سیاست خارجی باشد، حق طبیعی شهروندان است که در جریان چنین تحولاتی قرار گیرند. از سوی دیگر، مخالفان انتشار عمومی این مکاتبات استدلال میکنند که دیپلماسی، ذاتاً مبتنی بر محرمانگی است و افشای زودهنگام چنین اطلاعاتی، میتواند در روند مذاکرات اختلال ایجاد کرده و حتی به منافع ملی آسیب برساند. بااینحال، تجربه نشان داده است که در بسیاری از موارد، فقدان شفافیت نهتنها موجب آرامش افکار عمومی نمیشود، بلکه به گسترش شایعات، بیاعتمادی و فضای ابهامآلود در جامعه دامن میزند.
از این منظر، یک راهکار میانه میتواند آن باشد که دستگاه دیپلماسی کشور، با درنظر گرفتن ملاحظات امنیتی و دیپلماتیک، رویکردی شفافتر اتخاذ کند و حداقل چارچوب کلی این مکاتبات و جهتگیری سیاستهای مرتبط با آن را به اطلاع مردم برساند. چنین رویکردی میتواند ضمن احترام به اصول قانون اساسی و حقوق ملت، اعتماد عمومی را نیز تقویت کرده و از سوءبرداشتهای احتمالی جلوگیری نماید. در نهایت، هرگونه تصمیمگیری درباره این نامهها، بهویژه اگر دارای ابعاد راهبردی و تأثیرات بلندمدت بر کشور باشد، باید با مشارکت افکار عمومی و در فضای گفتمان ملی اتخاذ شود. زیرا، همانطور که قانون اساسی تصریح کرده است، مردم ایران صاحبان اصلی سرنوشت خود هستند و هرگونه تصمیمی که این سرنوشت را تحت تأثیر قرار دهد، بدون درنظر گرفتن نقش و آگاهی آنان، فاقد مشروعیت کافی خواهد بود.