اختلاف تهران و واشنگتن مسئله داخلی عراق است
بغداد متقاضی مذاکره مستقیم تهران - واشنگتن
وزیر خارجه عراق در سفر اخیرش به ایران صریحترین موضعگیریها را به نمایندگی از کشورش مطرح کرد.
وزیر خارجه عراق در سفر اخیرش به ایران صریحترین موضعگیریها را به نمایندگی از کشورش مطرح کرد. فؤاد حسین که آخر هفته گذشته به تهران آمده بود و با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران دیدار کرد، بار دیگر تأکید کرد از نگاه بغداد لازم است ایران و تهران و واشنگتن با هم صحبت کنند. حسین در این دیدار تصریح کرد بغداد در گفتوگوها با دو طرف تنها پیامرسان نیست و دیدگاههای خود را نیز مطرح میکند؛ از جمله اینکه خود او هم به طرف آمریکایی و هم به طرف ایرانی و بهویژه در دیدارهایش با امیرعبداللهیان ضمن مطرحکردن انتقادهای خود از دو طرف تأکید کرده باید برای حلوفصل مسائل بهویژه مسئله عراق، دو طرف پای میز مذاکره مستقیم بنشینند. امیرعبداللهیان نیز پس از این دیدار در صفحه اینستاگرام خود از دور بعدی مذاکرات ایران و عربستان در بغداد خبر داد و خود نیز برگزاری این نشست را نتیجه کوشش فؤاد حسین و البته مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق خواند. الکاظمی ماههاست که تلاشی جدی در زمینه ارتباط ایران و عربستان و نیز گفتوگوهای منطقهای به شکل کلی را کلید زده است و مذاکراتی که تا به اینجا انجام شده نیز با کوشش او بوده است. امیرعبداللهیان البته گزارش داد که در ادامه سفر فؤاد حسین، وزیر راه و شهرسازی عراق نیز برای گفتوگو درباره عملیاتیکردن راهآهن شلمچه بصره راهی تهران خواهد شد. فؤاد حسین همچنین در ادامه اظهارات خود تصریح کرد موضوع اختلافات این دو برای عراق مسئله سیاست خارجی نیست بلکه مسئله داخلی است.
عراق، گرفتار اصلی دعواها
تأکید عراق در این زمینه البته از موضع ریشسفیدی نیست. عراق، در نسخه شدیدتری از لبنان، در قرن بیستویکم عملا صحنه نمود همه اختلافات در منطقه بوده است و اختلافات ایران چه با عربستان، چه با آمریکا و حتی با اسرائیل، بهنوعی در این کشور هم نمود داشتهاند. بههمیندلیل و معناست که فؤاد حسین تأکید میکند مسئله اختلافات تهران و واشنگتن برای بغداد مسئله داخلی است؛ چراکه عراق بهویژه در دولت اخیر و در سایه اختلافات جدی سیاستمداران و اعتراضات سنگین مردم به این نتیجه رسیده است که برای عبور از بحرانهای فعلیاش، حل اختلافات منطقهای و کاهش یا رفع تنشهای منطقه با قدرتهای جهانی، نه یک مزیت که یک شرط است. درگیریهای نظامی نیابتی و شاخ و شانهها عراق را صحنه مناسبی برای خود میبینند، تحریمها و تنشهای اقتصادی در موقعیتهایی مثل واردات انرژی از ایران چالشآفرینی میکنند، درگیریهای ترکیه با کردها و تنشها با سوریه، شمال عراق را درگیر میکند، اختلافات حامیان خارجی بر مواضع سیاستمداران داخلی تأثیر میگذارد و حتی شهادت فرمانده نظامی ایران و واکنش ایران به این اقدام هر دو در خاک عراق عملی میشوند. در چنین فضایی عراق
پیشنیاز رسیدگی عراق در آرامش به بحرانهای زیرساختی، اجتماعی و سیاسی حذف این تنشهای وارداتی است و به همین سبب است که عراق هم بر گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا تأکید میکند، هم واسطه و میزبان گفتوگوی تهران و ریاض میشود و هم کار را به برگزاری نشستهای منطقهای با حضور همه بازیگران میکشاند؛ اما در این میان تأکید عراق بر گفتوگوی ایران و آمریکا یک پاورقی هم دارد: درخواست عراق در این زمینه متکی به سابقه است.
گفتوگویی که پیشتر انجام شده
ایران و آمریکا، اواسط دهه اول قرن حاضر میلادی و اندکی پس از حمله آمریکا به عراق و آشوب متعاقب آن، با یکدیگر گفتوگوهایی داشتند. در آن زمان، حسن کاظمیقمی، سفیر وقت ایران در عراق که امروز نماینده ویژه ایران در امور افغانستان است و اولین سفیر ایران پس از سقوط حکومت بعث در عراق بود، نماینده ارشد ایران در مذاکرات بود و طرفه آنکه وزیر فعلی خارجه ایران، یعنی امیرعبداللهیان نیز آن زمان بخشی از تیم مذاکرهکننده بهعنوان کارشناس بود و حتی برای ادامه حضور او، انتقالش به بحرین بهعنوان سفیر ایران در آن کشور به تعویق افتاد. علاوهبراین، در سالهای اولیه حضور آمریکا در عراق و افغانستان در سایه گفتوگوهایی اینچنینی که اغلب در زمان خود مخفیانه هم بودند، حتی به نوعی همکاری بین ایران و آمریکا بر سر مقابله با گروههای تروریستی نیز انجامید که البته در سایه آشوب حاصل از حملات آمریکا سر بر آورده بودند، تا جایی که برخی حتی تصور میکردند این همکاریها ممکن است آغازی بر روند کاهش تنش و مذاکرات جامع و اساسی بین تهران و واشنگتن باشد. این روند البته در عمل با مواضعی مثل قراردادن ایران در «محور شرارت» معروف بوش ادامه نیافت؛ اما
تأکیدی که اکنون عراق برای مذاکره ایران و آمریکا بر سر مسائل عراق دارد، با اتکا بر چیزی اتفاق میافتد که پیشتر رخ داده است. درواقع درخواست بغداد این است که تهران و واشنگتن بار دیگر مانند اتفاقاتی که در دهه اول قرن جاری و در واقع دهه اول پس از صدام رخ داد، بهجای پیغام و نیاز به میانجی، بر سر عراق با یکدیگر سر میز مذاکره بنشینند. چنین اقدامی البته حامیان خود را در ایران هم دارد، هم درباره عراق و هم درباره مسائل دیگر؛ اما در دولت کنونی ایران هنوز نشانهای از تمایل به عبور از خط قرمز به چشم نمیخورد.
منبع: روزنامه شرق