روایت ابطحی از ملاقاتهای مردمی خاتمی؛
نامهنگاری از سر ناچاری
تصویر تکراری این سالها از دیدار رؤسای جمهور با مردم، معمولا اینگونه است؛ رئیسجمهور در یک خودروی روباز در میان خیل جمعیت یک شهر در حال پاسخ به ابراز احساسات آنان است. اما در حاشیه این مراسم، هستند مردمانی که با نامهای در دست بهدنبال مسئول مربوطه میدوند تا مشکل خود را به گوش آنان برسانند و دردی را دوا کنند.
به گزارش روزنامه شرق، تصویر تکراری این سالها از دیدار رؤسای جمهور با مردم، معمولا اینگونه است؛ رئیسجمهور در یک خودروی روباز در میان خیل جمعیت یک شهر در حال پاسخ به ابراز احساسات آنان است. اما در حاشیه این مراسم، هستند مردمانی که با نامهای در دست بهدنبال مسئول مربوطه میدوند تا مشکل خود را به گوش آنان برسانند و دردی را دوا کنند. نامهنگاری به رئیسجمهور، موضوعی چنان زیاد و فراگیر است که در سال 90 و اوج سفرهای استانی احمدینژاد، فیلمی با عنوان «گیرنده» با بازی «سعید راد» درباره آن ساخته شد؛ اما ماجرا از آنجا پیچیده و تلخ میشود که اعلام شد در دولت ابراهیم رئیسی تعداد این نامهها به 16 برابر رسیده و 33 درصد این نامهها به خاطر درخواست پول برای گذران زندگی بوده است. براساس آماری که روزنامه فرهیختگان منتشر کرده، 5/33 مردم در این نامهها تقاضای مساعدت مالی، 25 درصد تسهیلات بانکی و 5/11 درصد تقاضای کار داشتهاند. تعداد نامه نیز در هر استان تفاوت معناداری دارد؛ در استان خوزستان حدود هزارو 455 نامه و در استان خراسان جنوبی حدود دوهزارو 900 نامه به ابراهیم رئیسی نوشته شده اما مردم استان کهگیلویه و بویراحمد حدود 79 هزارو 700 نامه و مردم لرستان حدود 119 هزار نامه نوشتهاند که نشان میدهد استانهای فقیرتر بیشتر نامهنگاری کردهاند و مطالبات بیشتری دارند. روند نامهنگاری به رؤسای دولت از زمان محمود احمدینژاد شدت گرفت و به یک امر روتین در سفرهای او بدل شد. شخص ابراهیم رئیسی هم معمولا از روند نامهنویسی استقبال کرده است، مثلا در اواخر آبان که به استان زنجان سفر کرده بود، در جمع اعضای تعاونیها که در مسیر فرودگاه تجمع کرده بودند، به آنها گفته بود همه نامهها و مطالبات خود را به همراهان رئیسجمهوری تحویل دهند تا مسائل پیگیری و رفع شود. اوایل دیماه بود که رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاستجمهوری اعلام کرد که در هر سفر استانی ابراهیم رئیسی بین ۲۰ تا ۱۰۰ هزار نامه نوشته میشود و خواسته بود که مردم این نامهها را بهصورت الکترونیکی و در سامانه 111 ثبت کنند. اتفاق عجیبی که در زمان احمدینژاد باب شد این بود که دولت در جواب هر نامه مقداری پول برای فرستنده ارسال میکرد. در سال 86 اعلام شد براساس نامههای مردمی، کمیته امداد امام خمینی(ره)، ۱۰۰ میلیارد تومان کمک مالی کرده است. رئیس دولت آن زمان، 99 سفر استانی انجام داد که بنا بر اطلاعات مختلفی که داده شد، بین 23 تا 35 میلیون نامه به نهاد ریاستجمهوری رسیده بود. جالب آنکه نهاد ریاستجمهوری اعلام کرده بود که بعد از هدفمندسازی یارانهها تعداد این نامهها به یکسوم کاهش یافت که نشان میدهد مقدار نامههای ارسالی برای مساعدت مالی با دوره ابراهیم رئیسی تقریبا یکسان است.
تلاش برای تغییر
دیماه سال 92، تازه حسن روحانی به ریاستجمهوری رسیده بود که محمد شریعتمداری، معاون آن روزهای رئیسجمهور، خبر داد که بنا داریم فرهنگ صدور نامه و جمعشدن یک عده نامهنویس در حوالی نقاطی را که دولت حضور مییابد، تغییر دهیم. او گفته بود معمولا متن این نامهها کلیشهای است و عنوان مشابهی دارد و در آنها تقاضاهای مشترک و مشابهی ذکر میشود. هرچند سامانهای نیز برای نوشتن الکترونیکی نامه تعبیه شد اما بازهم مردم نامهنگاری دستی را ترجیح میدهند؛ حتی یک بار در جریان سفر روحانی به استان کرمانشاه شایعه شده بود که کاغذ و خودکار در مغازههای اطراف محل تحویل نامهها تمام شده است. مرداد 94، حسن روحانی به ماجرای نامههای ارسالی توسط مردم واکنش داشت و گفته بود: «مدیران اجرائی کشور باید رسیدگی به درخواستهای مردم را در صدر برنامههای خود قرار دهند و حتی اگر درخواست و مطالبهای خارج از مقدورات دولت است، با ذکر دلیل و منطق بیان شود که چرا دولت قادر به انجام خواسته آنان نیست».
بااینحال بسیاری از رسانههای منتقد دولت نیز برخلاف دوران احمدینژاد که ازدحام مردم برای رساندن نامه به دست رئیس دولت را با اشتیاق پوشش میدادند، ناگهان ورق برگشت و این شایعات مطرح شد که نامههای مردم گم میشود و حتی گفته شد برخی نامهها در سفر استانی به آذربایجان غربی را پاره کردهاند. همان شد که معاون سیاسی و امنیتی استاندار این موضوع را تکذیب کرد و گفت انتشار تصاویر ساختگی پارهکردن نامههای مردمی به رئیسجمهوری در فضای مجازی بیاخلاقی و توهین به شعور و فرهنگ مردم استان است. حتی برخی نیز تلاش میکردند مطالبات مردمی را براساس خواسته خود نشان دهند. در گزارشی تصویر چند نفر که نامههای خود را در دست داشتند نشان داده شد که در نامهها این درخواستها نوشته شده بود: «عزتمان حفظ شود»، «به آمریکاییان اجازه خودنمایی ندهند». یا «جوانان بیکارند ایجاد اشتغالزایی». آنها همچنین از رئیسجمهور انتظار داشتند شخصا نامههای آنان را بخواند و پاسخ بدهد که مشخص است با توجه به گرفتاریهای خاص رئیس دولت، هیچ رئیسجمهوری چنین وقت و زمانی ندارد. اینکه چرا تعداد نامه به رئیسجمهور دوباره افزایش یافته است، نیاز به واکاوی دقیق دارد؛ مثلا چرا دستگاههای اجرائی وظیفه خود را بهخوبی انجام نمیدهند که مردم متوسل به مقامات بالادستی میشوند یا اصولا مگر نظام دیوانسالاری و بوروکراسی در کشور وجود ندارد که فرد بهجای مراجعه به سازمانهای مربوطه مثل شهرداری، فرمانداری و استانداری، ناامیدانه تصمیم میگیرد که مشکل خود را با نفر اول دولت در میان بگذارد و آیا اصولا برخی مشکلات مثل پیداکردن شغل یا تأمین مسکن و... در حیطه اختیارات رئیس دولت است؟
محمدعلی ابطحی: خاتمی از اینکه ملاقاتهای مردمی او رسانهای شده ناراحت شد
در دوره آقای خاتمی مردم برای رئیسجمهور نامه مینوشتند؟
ببینید؛ این نامهنگاریها از حتی از زمان شاه نیز وجود داشته است. در بخش ریاستجمهوری قسمتی وجود داشت بهعنوان «پیگیری مطالبات مردمی»، وقتی رئیسجمهور سفر میرفتند، یک یا دو ماشین به دنبال این هیئت حرکت میکرد و نامهها را جمعآوری میکردند. اما در دوران احمدینژاد به این صورت شد که برای نامهها به مردم پول میدادند، به این صورت که در جواب هر نامه مبلغی را برای صاحب آن میفرستاند که دورهای استثنائی هم محسوب میشود. بههرحال هماکنون مردم در موقعیت اقتصادی خوبی نیستند و به پول نیاز دارند و طبیعی است که درخواستهای مالی بیشتر شود.
اصولا شخص رئیسجمهور از محتوای نامهها چگونه باخبر میشود؟
معمولا بعد از هر سفر از جمعبندی نامهها، یک گزارش به رئیسجمهور داده میشد. نهاد ریاستجمهوری هم نمیتوانست بهصورت مستقیم پول به افراد بدهد، برای همین عمدتا این نامهها را به کمیته امداد ارجاع میداد. آنها هم نامهها را بررسی و رسیدگی میکردند.
در زمان دولت آقای خاتمی مردم در نامههای خود بیشتر چه چیزی را مطالبه میکردند؟
مردم در این نامهها که بهدنبال امکانات و دغدغههای مثلا سیاسی نیستند، در آن زمان هم معمولا امکانات مالی مانند وسایل منزل میخواستند. در گوشه و کنار این نامهنگاریها معمولا گروههایی هم هستند که از مردم پول مطالبه میکنند تا برای آنها نامه بنویسند.
یادم هست در دولت اول آقای خاتمی که فیلم آن را هم تلویزیون پخش کرد، ایشان در دفترشان نشسته بودند و بهصورت تلفنی با برخی از مردم صحبت میکردند و آنها هم دغدغه خود را میگفتند...
آن را ما تدارک دیدیم که هر دو هفته یک بار، آنهایی که در نامههای خود تقاضای ملاقات کرده بودند با آقای خاتمی صحبت کنند. ایشان نیز مانند زمانی که با وزرا ملاقات داشتند دو ساعت از زمان خود را برای این کار در نظر میگرفت. مردم هم بدون واسطه با رئیسجمهور دیدار و صحبت میکردند و درخواستهای خود را میگفتند. یکبار هم طراحی کردیم که آقای خاتمی بهصورت تلفنی با مخاطبان صحبت کنند. آن ملاقات تلفنی هم تنها باری بود که طراحی کردیم و آقای خاتمی با مخاطب صحبت کرد، مردم هم با ایشان سلام و احوالپرسی میکردند و درخواستهای خود را میگفتند، همزمان هم گروهی پای دستگاهها نشسته بودند و درخواستها را یادداشت میکردند.
این روند در تمام هشت سال ریاستجمهوری ایشان ادامه پیدا کرد؟
بله، هر دو هفته یک بار ادامه پیدا کرد. در همان اوایل هم که این ملاقاتها را رسانهای کردیم، آقای خاتمی خیلی ناراحت شد.
بعد از دوران ریاستجمهوری ایشان این روال ادامه پیدا نکرد؟ چون آقای احمدینژاد همچنان در جلوی خانه خود به درخواستهای مردمی پاسخ میدهد.
نه.
فکر میکنید آقای رئیسی درحال ادامه روند پوپولیستی آقای احمدینژاد است؟
نه این مسئله طبیعی است و به آقای رئیسی ظلم نکنیم. بههرحال هر آدم مهمی که به جایی میرود برخی برای تقاضاهای خود بهسوی او میروند؛ مثلا قبل از کرونا، وقتی در مراسم ختم و اینگونه مراسمها که مسئولان هم بودند شرکت میکردیم، یک عده بیرون ایستاده بودند تا با آنها دیدار و گفتوگو کنند و درخواستهای خود را بیان کنند. برخی بودند که نامههایی را آماده داشتند و حتی نمیدانستند آن فرد مسئول چه کسی است و از دیگران نام او را میپرسیدند تا بالای نامه بنویسند.
ماجرا از اینجا نگرانکننده میشود که یکسوم این افراد درخواست پول دارند.
ببینید؛ من حتی در کشور ثروتمندی مثل امارات هم دیدم که مردم از مسئولان آنجا درخواست پول داشتند و معمولا فردی بهدنبال آن مسئول بود که به مردم پول میداد. بههرحال درخواست پول از یک مقام قدرتمند مثل شاهان و صاحبان نفوذ یک اتفاق معمول محسوب میشود.