|

كرونا و تغییر كاربری خانه ها

تجربه دو دهه اخیر دنیا در مواجهه با ویروس‌های واگیرداری مانند سارس، مرس و کووید ‌19 نشان می‌دهد که طراحی فضاها باید به اندازه‌ای «انعطاف‌پذیر» باشد که بتوان تمهیدات مرتبط با فاصله‌گذاری و اقدامات لازم مرتبط با پیشگیری و درمان را با حداقل هزینه لحاظ کرد تا این‌گونه بار دیگر غافلگیر نشویم. در این میان، مسکن هم از این قاعده مستثنا نیست

كرونا و تغییر كاربری خانه ها

صمد نگین‌تاجی. معمار در‌حالی‌که این روزها تمامی تجربه‌ زیسته بشریت برای مبارزه با کرونا به کار گرفته شده، بهترین و کم‌هزینه‌ترین راه مقابله با این ویروس، رعایت فاصله اجتماعی پیشنهاد شده ‌است. هرچند درباره روش اجرای فاصله‌گذاری در کشورهای مختلف دنیا اختلاف‌ نظر وجود دارد و حکومت‌ها با توجه به نوع حکمروایی و زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی، روش‌های متفاوتی را در پیش گرفته‌اند، اما به نظر می‌رسد می‌توان با استفاده از ظرفیت طراحی فضا، به یک زبان مشترک برای مبارزه با این ویروس و این نوع بیماری‌ها رسید و این به این خاطر است که طراحان می‌توانند این فاصله را نمود فیزیکی ببخشند و مبارزه را از وضعیت نامرئی خارج کنند. در این حالت، معماران با تعریف قلمرو به رعایت فاصله‌گذاری کمک می‌کنند. این کیفیت از سوی عناصر تشکیل‌دهنده فضا (کف، سقف و دیوار)، عناصر غیرثابت (مبلمان و...) و نمادها ایجاد می‌شود. در این ارتباط کافی است مرزی پیوسته تعریف شود؛از‌این‌رو در دوران پساکرونا، طراحی فضاها، اعم از فضای بیمارستان‌ها، رستوران‌ها، ادارات، فضای عمومی شهر و... دستخوش تغییر خواهد شد و خود را با شرایط جدید وفق خواهد داد و حتی می‌توان گفت تغییرات شروع شده است. میزان ماندگاری این تغییرات، فارغ از بحث کرونا، در حالتی که منجر به افزایش کیفیت فضای معماری شوند، دائمی خواهد بود، اما ماندگاری بخشی از تغییرات به رفتار این ویروس در آینده بر‌‌می‌گردد که می‌تواند هم موقت باشد و هم دائم. بااین‌حال تجربه دو دهه اخیر دنیا در مواجهه با ویروس‌های واگیرداری مانند سارس، مرس و کووید ‌19 نشان می‌دهد که طراحی فضاها باید به اندازه‌ای «انعطاف‌پذیر» باشد که بتوان تمهیدات مرتبط با فاصله‌گذاری و اقدامات لازم مرتبط با پیشگیری و درمان را با حداقل هزینه لحاظ کرد تا این‌گونه بار دیگر غافلگیر نشویم. در این میان، مسکن هم از این قاعده مستثنا نیست، اما ازآنجایی‌که در دوران اوج مبارزه با کرونا، فضای خانه تنها مأمن افراد بود، این حضور مداوم ساکنان در فضای خانه باعث شد مسکن نسبت به سایر عملکردها، علاوه بر بُعد کالبدی (سطح عینی) از نظر مفهومی (سطح ذهنی) نیز تحت تأثیر قرار گیرد. در واقع برای اولین‌بار در تاریخ بود که فضای خانه باید بتواند نیازهایی را که برآورده‌شدن آنها مرتبط با فضای بیرون است، برآورده کند، از‌این‌رو انتظارات از واحد مسکونی تغییر کرد و ساکنان برای رسیدن به انتظارات خود، شیوه به‌کارگیری فضاهای خانه را تغییر دادند؛ فضاها چند‌‌عملکردی شده و با شکل و شمایل جدیدی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این تغییرات، در معماری و فضای خانه، یا به صورت مستقیم مرتبط با مسئله پیشگیری و درمان کرونا بود یا به صورت غیرمستقیم مرتبط با کرونا بود که ساکنان برای غلبه بر اثرات منفی دوران قرنطینه و بهبود شرایط بهداشت روان، دست به تغییر فضای خانه زدند. در ادامه به بخشی از تغییرات و کاستی‌های معماری مسکن در این دوران اشاره می‌شود. در حوزه بهداشت روان: محیط مسکونی باید بتواند پاسخ‌گوی نیازهای فیزیولوژیک، امنیت، سلامت، تعامل اجتماعی و آسایش روانی انسان باشد. در دوران کرونا، سلامت و بهداشت روان در صدر انتظارات از مسکن قرار گرفت و این موضوع برای خانواده‌هایی که گروه‌های آسیب‌پذیر (کودکان و سالمندان) داشتند، اهمیتی دوچندان پیدا کرد. بنابراین افراد برای پرکردن خلأ ارتباط با فضای بیرون، به‌دنبال فضای جایگزین می‌گشتند؛ فضایی که واسط زندگی اجتماعی افراد باشد. این نقش را در معماری قدیم ما فضاهای باز خصوصی از قبیل حیاط، ایوان و... بازی می‌کرد، اما در چند دهه اخیر به‌دلیل رویکرد اقتصادی حاکم بر بازار مسکن، این نوع فضاها از معماری خانه حذف شده‌اند. مردم برای پرکردن این خلأ در پی حرکتی جمعی، از فضاهای پشت‌بام و تراس، بدون اینکه برای چنین عملکردی طراحی شده باشند، به‌عنوان فضای جمعی استفاده کردند. در دوران کرونا، تراس به‌عنوان یک فضای اصلی و تأثیرگذار با کارکرد دورهمی به کار گرفته شد. در حالت معمول در معماری آپارتمان‌های امروزی برای تراس عملکردی بیش از خشک‌کردن لباس، قراردادن پکیج و حتی چند گلدان تصور نشده است؛ حتی مبحث چهارم مقررات ملی ساختمان که به الزامات عمومی ساختمان می‌پردازد، به همین حد از استفاده اکتفا کرده است؛ به‌همین‌دلیل در اکثریت غالب واحدهای مسکونی، تراس به‌عنوان فضای مهجور و درجه دوم مرکز توجه بوده است، اما کرونا باعث شد تراس مانند سایر فضاهای اصلی واحد مسکونی ایفای نقش کند، از‌این‌رو لازم است تراس با کارکرد جدیدش در معماری خانه به رسمیت شناخته شود و در قوانین، حداقل‌هایی برای آن تعریف شود. در ایام کرونا، فضای پشت‌بام از سوی بسیاری از خانواده‌ها برای باهم‌بودن، استفاده از هوای آزاد و ورزش مورد بهره‌برداری قرار گرفت. هرچند به‌دلیل بحث بام‌ سبز، این فضا در چند سال اخیر به‌عنوان فضایی متفاوت مورد توجه قشر خیلی محدودی از جامعه قرار گرفته بود، اما کرونا باعث شد عموم افراد جامعه به اهمیت استفاده از فضای پشت‌بام پی ببرند. در‌حال‌حاضر فضای پشت‌بام در یک حالت رهاشدگی قرار دارد و به‌طور لجام‌گسیخته در اختیار تأسیسات، ماهواره و‌... است و این به آن خاطر است که پشت‌بام، در حالت عام به‌عنوان یک فضای معماری مدنظر قانون‌گذار نبوده است، از‌این‌رو لازم است فضای پشت‌بام در قالب یک عرصه نیمه‌عمومی در طراحی معماری مسکونی مدنظر قرار گیرد و هنگام طراحی، مانند پلان سایر طبقات، مرکز توجه و تأیید مراجع رسمی قرار گیرد تا زمینه استفاده بهینه از این فضا فراهم شود. در حوزه پیشگیر ی: مهم‌ترین اصل، حفظ فاصله اجتماعی است، از‌این‌‌رو طراحی فضا باید به‌گونه‌ای باشد که افراد قابلیت کنترل رویدادهای زندگی را داشته باشند. در طراحی مسکن پیش از کرونا، این قابلیت کنترل ارتباط با دیگران تحت عنوان حریم شناخته می‌شد که البته در آن تأکید بر حریم دیداری و شنیداری است؛ اما برای پیشگیری از کرونا، حفظ فاصله اجتماعی یا حریم فیزیکی باید مدنظر قرار گیرد تا افراد امکان انتخاب برای رابطه با شخص دیگر به‌همراه رعایت فاصله اجتماعی را داشته باشند؛ بنابراین لازم است در حد فاصل فضای عمومی تا فضای خصوصی واحد مسکونی، مرزی تعریف شود تا به‌عنوان فیلتر میان فضای قابل کنترل خصوصی و سایر فضاهای غیرقابل کنترل عمومی عمل کند. در دوران کرونا، وظیفه جداسازی بر عهده فضای پیش‌ورودی واحد مسکونی گذاشته شد، هر‌چند این فضا به‌دلیل حفظ حریم دیداری در واحدهای مسکونی یا به‌صورت طراحی‌شده وجود دارد یا از سوی ساکنان به‌وسیله مبلمان تعریف شده است، اما در هر دو گونه بهره‌برداری، این فضا قابلیت جداسازی محیط آلوده و محیط پاک را از هم نداشته و ندارد؛ از‌این‌رو لازم است این فضا به‌صورت مشخص و با توجه به عملکرد جدید، طراحی و به معماری واحد مسکونی اضافه شود. این موضوع در مجتمع‌های مسکونی که درِ چند واحد به یک فضای مشترک باز می‌شود، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در حوزه درمان: تجارب خانواده‌های درگیر کرونا که هم در بیمارستان و هم در خانه بیمار داشتند، نشان می‌دهد محیط خانه برای درمان به‌دلیل امکان مراقبت بیشتر و آلودگی کمتر نسبت به محیط بیمارستان ارجحیت دارد؛ بنابراین باید امکان ایزوله‌کردن فرد بیمار در محیط خانه با امکان دسترسی به هوای آزاد و فضای بهداشتی مجزا فراهم باشد. اما متأسفانه به‌دلیل رویکرد کمی و تقلیل‌گرایانه به مسکن، فضاهای بینابینی که امکان تعریف قلمرو و ایزوله‌سازی را فراهم می‌کنند، از سازمان فضای خانه حذف شده و خانه محدود به سه فضا شده است؛ فضای فردی که به یک فرد از خانواده تعلق دارد، فضای مشترک که به یک زیرگروه از خانواده تعلق دارد، مانند فضای اتاق والدین و فضای عمومی که متعلق به همه اعضای خانواده است؛ بنابراین لازم است فضاهای بینابینی (انواع راهروها، پیش‌اتاق‌ها، پیش‌فضاها، حریم‌های اتصال‌دهنده و جداکننده) برای تنوع‌بخشی به فضاهای مسکونی و ایجاد قلمرو به معماری مسکن برگردد. این امکان برای واحدهای مسکونی با متراژ بالا فراهم است، اما برای واحدهای مسکونی با متراژ کم و سوییت‌ها به آسانی مقدور نیست و احتیاج به ارائه الگو از طریق مطالعه کاربردی دارد؛ به‌‌ویژه که ساخت این نوع واحدها به‌دلیل مسئله کمبود مسکن دوباره در دستور کار دولت قرار گرفته است. اما اتفاق مهمی که میراثی ماندگار برای معماری مسکن خواهد بود، ورای تغییرات فیزیکی است. در دوران پساکرونا، چه این ویروس باشد و چه نباشد، ذهنیت و نگاه مردم به مسئله مسکن چیزی بیش از نگاه صرف فیزیکی در حد تعداد خواب و متراژ و به تبع آن پر‌کردن فضا با مبلمان و اشیای تک‌عملکردی خواهد بود. مردم با مفهوم مسکن مطلوب آشنا شده‌اند و با درک کاستی‌های معماری خانه، متوجه شده‌اند که فضا و استفاده چندعملکردی و حداکثری از آن مهم است. در واقع مردم با تصویر ذهنی که از مسکن مطلوب برای خود ترسیم کرده‌اند، در جست‌وجوی خانه خواهند بود. آنها به‌دنبال مأمنی خواهند ‌بود که بتواند نیازهای مادی و معنوی خود را برآورده کند. در آینده، مفهوم مسکن مطلوب به‌عنوان یک نیروی اثرگذار بر سیاست‌گذاری، بازار و فرهنگ مسکن که عوامل شکل‌دهنده فضای معماری هستند، خود را نشان خواهد داد. در پایان، اکنون که همه بازیگران مسئله مسکن (سیاست‌گذار، بازار، طراحان و مردم) به اهمیت بُعد کیفی مسکن واقف شده‌اند، می‌توان با اتخاذ رویکردی صحیح، زمینه پویایی، سرزندگی، ایمنی و آسایش برای محیط‌های مسکونی و شهرهایمان را فراهم کرد. کرونا فرصتی فراهم آورده ‌است تا از نگاه حداقلی به مسکن فراتر برویم و رویکردی حداکثری و کیفی به مسئله مسکن داشته باشیم. امید است مانند گذشته فرصت‌سوزی نشود و تدبیری درست اندیشده شود.