ما چرا این طوری شدیم ؟
پرویز اجلالی
چرا ایرانیها اینطور شدهاند؟ آیا این روزها به نظر شما نمیآید که مردم کمی بیحواس شدهاند یا اینکه هوش و تواناییهای خود را از دست دادهاند؟ شنیده بودیم که قد ایرانیها کوتاهتر شده؛ اما توانهای مغزی و دستیشان چه؟ بگذارید برایتان دو نمونه بیاورم. چندی پیش چند روزی را در یک شهر شمالی گذراندم. میخواستم نشانی کسی را پیدا کنم که متوجه نکته جالبی شدم. خانهها شماره پلاک نداشتند. معلوم شد شهردار هوشمند شهر دستور داده پلاکها را بردارند و به جای آن کدپستی 10رقمی را به در منازل بچسبانند. حالا اگر شما بخواهید مثلا آدرس منزل خالهجانتان را بدهید، باید بگویید خیابان فلان کوچه بهمان، خانه شماره ۴۴۵۱۳۳۴۵۸۷ و چون هیچ دیوانهای حاضر نیست شماره پلاک 10رقمی را حفظ کند، ساختمانهای نوساز برای خودشان اسم گذاشتهاند؛ مثلا ساختمان زنبق، ساختمان لاله و ساختمانهای کهنهساز هم آدرس میدهند درِ آبی پهلوی بقالی مش حسین و... . به نظر شما آیکیوی این شهردار چند است؟ مورد دوم داستان کفش بنده است. سال گذشته یک جفت کفش خریدم. فروشنده با افتخار میگفت کار تبریز است. همین که خواستم استفاده کنم، متوجه شدم نمیشود آن را پوشید؛ زیرا چرم پشت پای آن آنقدر نرم بود که تا میخواستی بپوشی، تا میشد میرفت زیر پاشنه. عاقبت آن را بردم پیش پینهدوز افغانستانی محله یک تکه چرم کلفت و مقوا زد به پشت پایش. حالا به زورِ پاشنهکش و انگشت سبابه میپوشم. امسال برای جبران مافات رفتم یک جفت کفش طبی خریدم. نرم بود؛ اما اینبار پشت پایش سخت و بسیار بلند بود؛ بهطوریکه بعد از چند روز پشت هر دو پایم زخم شد و مجبور شدم با دمپایی رانندگی کنم. حالا من من ماندهام با دو کفش سختپوش و رنجبار. چند روز پیش یادم آمد نوجوان که بودم، با والدینم سفری به تبریز داشتیم. کفش تبریز آنچنان معروف و محبوب بود که هرکدام از اعضای خانواده دو جفت کفش خریدیم و به خانه آوردیم. یادم هست در همه شهرهای اصلی بخشی از بازار به کفاشان اختصاص داشت و کفشدوزخانه خوانده میشد و هر شهری کلی استاد کفشدوز داشت که کفشهای چرمی زیبا میساختند. بعدها هم که کفش کارخانهای آمد، یادم نمیآید کفشها عیبی داشته باشند. مگر کفشدوزهای حالا فرزندان همان پدران نیستند؛ پس چرا کفشها اینطورند و فقط کفشها نیستند، بستهبندیهای اجناس ایرانی اغلب غیر قابل بازشدن بدون دردسرند.
فضای مجازی و روزنامهها پر از غلطهای املایی است، خطها همه خرچنگ قورباغه همه هم دکترا دارند. درحالیکه مراکز آموزش عالی بسیاری در کشور وجود دارد. آیا از توان مغزی و دستی ایرانیان کاسته شده است.