دماوند حالش خوب نیست
در خبرها آمده بود که بخشی از کوه دماوند وقف شده است. خبری که البته واکنشهای زیادی را هم در شبکههای اجتماعی ایجاد کرده و حالا همه از آن صحبت میکنند. قطعا پای تکذیبهایی هم به میان خواهد آمد و ماجرای وقف به همینجا ختم نخواهد شد. اما همین خبر بهانهای شد تا درباره وضعیت دماوند و حال و روز آن حتی قبل از خبر وقفی که از صحت و سقمش خبر نداریم، بگوییم.
اسماعیل کهرم
در خبرها آمده بود که بخشی از کوه دماوند وقف شده است. خبری که البته واکنشهای زیادی را هم در شبکههای اجتماعی ایجاد کرده و حالا همه از آن صحبت میکنند. قطعا پای تکذیبهایی هم به میان خواهد آمد و ماجرای وقف به همینجا ختم نخواهد شد. اما همین خبر بهانهای شد تا درباره وضعیت دماوند و حال و روز آن حتی قبل از خبر وقفی که از صحت و سقمش خبر نداریم، بگوییم. اینکه وضعیت دماوند تا اینجای کار چطور بوده که حالا با یک وقف احتمالی به کجا خواهد رسید. سراشیبی است که انواع گیاهان در آن سبز میشوند. بهویژه خاستگاه گیاهان دارویی و صنعتی است. کوه سنگی که در ارتفاع چهار هزار متر به بالاست، جزئی از میراث طبیعی کشور است و به ثبت هم رسیده است. من نمیدانم این خبری که این روزها درباره وقفشدن این قله منحصربهفرد و ملی منتشر شده، چقدر درست است و هدف از آن چیست. اما همین خبر هم بهانهای است برای پرداختن به اینکه حال دماوند پیش از این و حتی قبل از انتشار خبر درست یا غلط وقفشدن هم چندان مساعد نبود. دستدرازیها و بیمهریهایی که به این قله در این سالها شده موجب شده تا بسیاری از دوستداران طبیعت نگرانی دائمی درباره این قله داشته باشند. مثلا در ایستگاه گوسفندسرا مسجدی ساخته شده که مردم برای عبادت به آنجا میروند. نتیجه این تغییر کار بشر در طبیعت دماوند ایجاد گونهای فرسایش به اسم فرسایش ناودانی شده که بر اثر عبور و مرور مردم ایجاد میشود و خاک را فرسوده و گیاهان را لگدمال میکند. چند سال پیش یک کوهنورد انگلیسی میهمان من بود که با هم به دماوند رفتیم. چنان از دیدن این کوه شگفتزده شد که در توصیف آن میگفت اگر این قله در انگلستان بود، دولت از بخش مهمی از آن درآمدهای کشور را تأمین میکرد. چیزی که میتواند تا این حد برای کشور ما محل درآمدزایی و محل رفتوآمد کوهنوردها و توریستها باشد نه تنها بدون رسیدگی رها شده که حالا خبرهای نگرانکنندهای از وضعیت آینده آن هم به گوش میرسد. یعنی نه تنها ما از ظرفیتهای کوه دماوند برای درآمدزایی و جذب توریست استفاده نمیکنیم که با صعودهای گروهی غیراصولی و هجومهای سازمانیافته توسط برخی نهادها به این کوه آن را برای علاقهمندان داخلی هم بلااستفاده میکنیم. در برخی مواقع سال صعودهای چندهزارنفری و برنامههای وسیع گروهی در دماوند برگزار میشود که بعد از آن به دلیل فضولات انسانی باقیمانده و بوی بدی که در طبیعت ایجاد میكنند، نمیتوان یک ماه تا یکماهونیم به حوالی دماوند نزدیک شد. این اتفاقات که پیش از این برای دماوند رخ داده این سؤال را ایجاد میکند که اولا کدام قسمت دماوند موقوفه اعلام شده و ثانیا هدف از موقوفه اعلامشدنش چیست؟ آیا قرار است از کوه حفاظت کنیم یا مثلا قرار است مثل ارتفاعات تهران در آن دست ببرند و ساختوساز كنند؟ چون این اتفاق در ارتفاعات هزارو 800 متری تهران رخ داده و اعتراضات ما هم به جایی نرسید. ساختن تأسیسات در ارتفاعات بالای هزارو 800 متر از این جهت اشتباه است که به دلیل درتماسبودن گیاهان با ابرها پوشش گیاهی منحصربهفردی ایجاد میشود. جنگلهایی که موجب بهبود حیات بشر در شهرها میشوند. چراکه برآورد شده هر هکتار از این جنگلهای بالای هزارو 800 متر هفتونیم تن ریزگرد را مهار میکند. از این رو چنین تجربههایی در تهران موجب میشود ما نگران تکرار چنین وضعیتی برای دماوند باشیم. نگران این باشیم که در آینده شاهد سبزشدن تأسیساتی در این ارتفاعات باشیم و پوشش گیاهی نابود شود. آنچه در مجموع به نظر بنده میآید این است که کوه دماوند در حال حاضر نیاز دارد تا از دستبرد بشر خلاص شود تا نسلهای آینده ایران هم بتوانند از آن بهره ببرند. الان از شش معدن پوکه در دل دماوند روزی 500 کامیون پوکه به شهرها اعزام میشود. اگر این مسئله ادامه پیدا کند که به نظرم 70 هزار روز دیگر با این سطح از استخراج چنان بلایی بر سر دماوند میآید که همه حسرت آن را خواهیم خورد. به هر حال ما همین الان هم کمر به نابودی دماوند بستهایم و چون قدر آن را نمیدانیم و آن را ارج نمینهیم، در حال ازبینبردن آن هستیم.