|
نویسنده: محسن جلال‌پور

معجزه مداد

«اینجانب، مداد» یک مقاله کوتاه اما تأثیرگذار است که به صورت روایی از زبان یک مداد ساده نوشته شده است. در این داستان، مداد راوی داستان زندگی خود می‌شود و شرح می‌دهد که چگونه به وجود آمده است.

معجزه مداد

۳۰ مارس به عنوان «روز جهانی مداد» شناخته می‌شود. این روز به افتخار اختراع مداد مدرن توسط نیکلاس ژاک کنته مخترع و شیمیدان فرانسوی، در سال ۱۷۹۵ نام‌گذاری شده است. آقای کنته روشی را ابداع کرد که به تولید انبوه مدادهای امروزی منجر شد. هدف از این نام‌گذاری، قدردانی از نقش مداد به عنوان ابزاری ساده اما تأثیرگذار در آموزش، هنر و زندگی روزمره است.

هرچند نیکلاس ژاک کنته را مخترع مداد مدرن می‌دانند اما داستان تولید مداد را لئونارد ادوارد رید از همه بهتر تعریف کرده است. او اقتصاددان، نویسنده و فیلسوفی آزادی‌خواه بود که در ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۸ در میشیگان متولد شد و در ۱۴ مه ۱۹۸۳ درگذشت. ادوارد رید بنیان‌گذار بنیاد آموزش اقتصادی  در سال ۱۹۴۶ بود که یکی از اولین سازمان‌های مدرن حامی آزادی‌ بازار در آمریکا به شمار می‌رود. آقای رید به خاطر دیدگاه‌هایش در دفاع از اقتصاد بازار آزاد، آزادی فردی و دولت محدود شناخته شده است. او در طول زندگی‌اش آثار متعددی نوشت که معروف‌ترین آن‌ها مقاله‌ای به نام «اینجانب مداد» است که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد.

 

اما داستان اینجانب مداد چیست؟

«اینجانب، مداد» یک مقاله کوتاه اما تأثیرگذار است که به صورت روایی از زبان یک مداد ساده نوشته شده است. در این داستان، مداد راوی داستان زندگی خود می‌شود و شرح می‌دهد که چگونه به وجود آمده است. 

مداد توضیح می‌دهد که برای ساخته شدنش، افراد و منابع متعددی از سراسر جهان همکاری کرده‌اند؛ او می‌گوید:« چوب من از درختان سدر ایالت اورگن آمده، زغال من از معادن سریلانکا، خاک رس برای اضافه کردن به زغال از مکزیک تأمین شده، پاک‌کن از مالزی آمده و فلز اتصال دهنده چوب به پاک کن هم از ایالت‌های دور دست تأمین شده است.»

بر اساس این روایت، هر یک از مواد به کار رفته در تولید مداد، توسط کارگران، مهندسان، حمل‌ونقل‌کنندگان و تاجران مختلف فرآوری و به دست تولیدکننده نهایی رسیده است. نکته کلیدی اینجاست که هیچ‌کدام از این افراد به تنهایی قصد ساختن یک مداد را نداشته‌اند؛ بلکه انگیزه شخصی هر فرد (مثل کسب درآمد) در زنجیره‌ای از فعالیت‌ها، به خلق این کالای ساده اما بسیار مهم منجر شده است.

رید از این داستان برای توضیح مفهوم «دست نامرئی» آدام اسمیت استفاده می‌کند؛ ایده‌ای که نشان می‌دهد چگونه تصمیم‌های فردی در یک سیستم آزاد، بدون دخالت مرکزی، به نتایجی مفید برای جامعه منجر می‌شود. او این فرآیند را به یک معجزه تشبیه می‌کند و استدلالش این است که چنین هماهنگی‌ بی‌نظیری تنها در سایه آزادی اقتصادی ممکن است.

«اینجانب، مداد» به دلیل سادگی و در عین حال عمق پیامش، به یکی از آثار کلاسیک در ادبیات اقتصاد آزاد تبدیل شده و نه تنها برای اقتصاددانان، بلکه برای عموم مردم نیز قابل فهم است و به عنوان ابزاری آموزشی برای ترویج مفاهیم بازار آزاد به کار می‌رود.

ادوارد رید با این مقاله مهم نشان داد که پشت هر محصول ساده، شبکه‌ای پیچیده از تلاش‌های انسانی نهفته است که تنها در یک سیستم آزاد می‌تواند به شکلی کارآمد عمل کند.