گفتوگو با محمد متوسلانی به بهانه زادروز علی نصیریان
بازیگری منظم و سختکوش
«کفشهای میرزانوروز» ازجمله آثاری است که با هنرنمایی علی نصیریان، در حافظه بصری بسیاری از ما نقش بسته است؛ فیلمی به کارگردانی محمد متوسلانی 36 سال پیش مقابل دوربین رفت.
بهناز شیربانی: «کفشهای میرزانوروز» ازجمله آثاری است که با هنرنمایی علی نصیریان، در حافظه بصری بسیاری از ما نقش بسته است؛ فیلمی به کارگردانی محمد متوسلانی 36 سال پیش مقابل دوربین رفت. محمد متوسلانی درباره تجربه همکاری با نصیریان به «شرق» گفت: «علی نصیریان به معنی واقعی حرفهای است. بیش از هر چزی نظم و انضباطش در کار ازجمله مواردی است که همواره کارکردن با او را لذتبخش میکند. وقتی با او معاشرت و کار میکنید، متوجه میشوید که چه ویژگیهایی او را به بازیگری درجه یک تبدیل کرده است. علی نصیریان احساس مسئولیت فوقالعادهای دارد و میتوان گفت کارش را با اعتقاد انجام میدهد».
او در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به ویژگیهای علی نصیریان در مقام بازیگر گفت: «معدود آدمهایی را در اطرافمان میبینیم که با تمرکز کامل و کافی کارش را انجام بدهد؛ اما به یقین علی نصیریان بازیگری است که در زمان فیلمبرداری، جز به کارش به چیز دیگری فکر نمیکند و با تمام توانش آدم همراهی با گروه است و چه بهتر از این برای کارگردان که با حضور او میتواند با خیال راحت کارش را به اتمام برساند. بیحاشیهبودن اصل مهمی است که خوشبختانه علی نصیریان واجد این ویژگی است و به معنای دقیقتر میتوان گفت آدم فرهیخته و فرهنگی است که میتوان ساعتها با او صحبت و بحث کرد. او واجد تمام خصوصیاتی است که یک هنرپیشه خوب باید داشته باشد و او تمام این صفات خوب را دارد».
متوسلانی ادامه داد: «کارکردن با علی نصیریان خاطرههای جالب و شیرینی برایم به یادگار گذاشته است. خاطرم هست که در «کفشهای میرزانوروز» او باید کفشی میپوشید که طبعا غیرعادی بود. محل فیلمبرداری ما قزوین بود و صحنههای زیادی را در این شهر فیلمبرداری کردیم. در هتل محل اقامتمان متوجه شدم که با کفشهایی که برای نقشش طراحی شده بود، مدام تمرین میکند. همین موضوع نشان میداد که تا چه حد حواسش جمع کار بود و متوجه بود زمان طولانی باید با کفشها تمرین کند تا مقابل دوربین همه چیز طبیعی نشان داده شود. مشخص بود اگر چنین تمرینهایی قبل از فیلمبرداری نداشت، نمیتوانست خیلی راحت و طبیعی مقابل دوربین زندگی طبیعی ارائه دهد. بازیگر حرفهای مثل او متوجه بود که باید ساعتها و روزها با نقشش عجین شود و همین کار را انجام داد. این اولین نشانهای بود که متوجه شدم حضور او در نقش اول فیلم تا چه حد انتخاب درستی است و چقدر برای نقشش زمان میگذارد. جالب اینجا است که ما زمان زیادی برای روخوانی متنها داشتیم و درباره نقشها صحبت میکردیم و در این حین سؤالاتی هم مطرح میشد؛ اما اساسا تمرینهایی از جنس کارهایی که علی نصیریان انجام میداد، نیازمند زمان طولانیتری میشد و با اینکه من برای چنین تمرینهایی زمانی تعیین کرده بودم؛ اما او پیشتر از من کارش را شروع کرده بود. نهتنها ساعتها و روزها با کفشهایش قدم میزد و زندگی میکرد؛ بلکه درمورد لباس و سایر چیزهایی که شخصیتش را میساخت عجین شده بود. همه این موارد بهاصطلاح ریزهکاریهای بازیگری است. وقتی بازیگری به تمام جزئیات نقشش فکر میکند، طبیعی است که چنین رفتارهایی از او ببینیم. خوشبختانه در این فیلم نظم خاصی وجود داشت و تمام گروه سر زمان آماده بودند و این یکی از مواردی بود که کارکردن با این گروه را برای علی نصیریان خوشایند کرده بود. این رضایت برای زندهیاد کشاورز هم وجود داشت. «کفشهای میرزانوروز» برایم تجربه شیرین و لذتبخشی بود و متأسفانه فرصت نشد که باز در خدمت علی نصیریان عزیز باشم».
متوسلانی در پاسخ به این پرسش که دلیل ماندگاری این اثر از دید مخاطب ایرانی را چه میداند؟ گفت: «تصور میکنم ظاهر سرگرمکننده اثر در جلب نظر مخاطب بیتأثیر نبوده. علاوه بر اینکه دیدن این فیلم برای بار دوم یا سوم اساسا دید دیگری به مخاطب میدهد و چیزهای جدیدی در آن کشف میکند. بسیاری از موضوعات مطرحشده در این اثر به زندگی مرتبط است و اساسا جامعهای که در آن زندگی میکنم. به نظرم این نزدیکیها دیدن این اثر را برای مخاطب دلنشین و جذاب میکند. ضمن اینکه فیلم فاقد زمان روایی خاصی است. به این معنا که قصه زمان خاصی ندارد و به نظرم موضوع فیلم اصولا قابل تعمیم است برای همه؛ اینکه کفش تمثیلی است از چیزی که کهنه شده و زمان مصرفی دارد و وقتی زیادی کهنه میشود، اتفاقا باعث دردسر میشود. این موضوع با کفش بیان شد؛ اما طبعا قابل تعمیم به مسائل دیگر هم هست».