نگاهی به مشکلات یک هنر اقلیمی در گفتوگو با صابر محمودی، هنرمند نازککار اهل سنندج
نازککاری را به رسمیت بشناسید؛ حتی یک صندوق حمایتی نداریم
صابر محمودی ازجمله هنرمندان اهل سنندج است که هنر نازککاری نسل به نسل به او رسیده و تا به امروز شاگردان بسیاری از او این هنر را آموختهاند. هنری که شاید نامش آنچنان که باید در بین عموم مردم شناختهشده نیست.
صابر محمودی ازجمله هنرمندان اهل سنندج است که هنر نازککاری نسل به نسل به او رسیده و تا به امروز شاگردان بسیاری از او این هنر را آموختهاند. هنری که شاید نامش آنچنان که باید در بین عموم مردم شناختهشده نیست.
محمودی درباره ریشه این هنر در خانوادهاش به «شرق» گفت: «پدرم از نازککاران و ظریفکاران بنام سنندج بود و شاگردان زیادی را آموزش داد. بسیاری از افرادی که از او این هنر را آموخته بودند، سالهاست کارگاه راهاندازی کردهاند و هنرجو تربیت میکنند. من هم نسبت به تواناییام در این زمینه فعالیت کردم و البته 50 سال ظریفکاری خودش یک عمر محسوب میشود؛ چراکه من از خردسالی زیر نظر پدر آموزش دیدم و هنوز هم به همین کار مشغول هستم».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «عنوان محلی کارم «نازککاری» است. به این معنا که لایههای چوب را از کندههای بزرگتری تهیه میکنیم و به لایههای بسیار نازک برش میزنیم. همین لایههای نازک ابزار کار ماست و به همین دلیل نام نازککاری برای این هنر انتخاب شده است. هنرهایی مثل منبتکاری چوب، معرقکاری و مشبک چوب ازجمله هنرهایی است که از نازککاری مشتق شدهاند. شاید برای بسیاری جالب باشد که چطور میشود از لایههای نازک چوب، به لوازمی مثل کاسه و بشقابهای سنتی، قلمدان، جعبههای جواهر، قوطی سیگار و... رسید؛ اما باید گفت در هنر نازککاری ساخت همه اینها ممکن است. قطعا ناگفته پیداست که ساخت اشیای مختلف از لایههای نازک چوب چقدر طاقتفرساست و تمامی این موارد با دست ساخته میشود و برای افرادی که با این حرفه آشنا نیستند، فکرکردن به اینکه ساخت این موارد چقدر زمان و انرژی میبرد، دور از ذهن است. گاهی هم به سفارش مشتری کارهایی میسازیم و طراحی میکنیم. ناگفته نماند که چوب گردو یکی از ابزارهای مهم کار ماست؛ چراکه نقش طبیعی این چوب و بافتش به اثر جلوه و شکل ویژهای میدهد».
محمودی در پاسخ به این پرسش که به چه دلیل هنر ظریفکاری در سنندج رونق بیشتری دارد؟ گفت: «ما بهصورت سنتی و منطقهای فعالیت میکنیم. برخی شرایط دست به دست هم داد تا امکان تولید در این منطقه وجود داشته باشد. وجود انواع جنگلهای درخت گردو، بیشترین تأثیر را در رونق این هنر در منطقه دارد. عنوان نازککاری در کردستان و سنندج مفهوم و نشانهای است برای کار چوب. شاید در منطقه یا اقلیمی دیگر، این عنوان کمی غریب باشد و حتی در عصر ارتباطات، کمتر کسی نامی از این هنر شنیده باشد. هرچند در این زمینه نمیتوان به سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی اشاره نکرد. به یقین با تلاشهای آنها میتوان امیدوار بود که این عنوان معرفی شود؛ عنوانی که یک شغل هنری در کردستان محسوب میشود و افراد بسیاری از این راه امرار معاش میکنند. شاید بیراه نباشد اگر اشاره کنم در تمام این سالها، تلاشهای بسیاری برای همراهکردن مسئولان با این هنر انجام شده است. خواسته روشن ما این است که هنر نازککاری بهعنوان یکی از مشاغل هنری در ایران به رسمیت شناخته شود. در تمام این سالها، آنقدر که از شاخ و برگهای این هنر مثل معرقکاری، منبتکاری و مشبککاری اسم برده شده، به سرچشمه اصلی این هنرها که همان نازککاری است، اشاره نشده. نازککاری در حال حاضر عنوانی محلی و نیمهرسمی در دستگاههای دولتی مربوطه است و هنری که دانشآموختههایش حتی از مزایای بیمه سازمان تأمین اجتماعی محروم هستند (سایتهای ثبتنام سازمان صنایع دستی برای فعالان و هنرجویان و کارگاههای تولیدی کوچک جهت برخورداری از بیمه تأمین اجتماعی بسته است و هیچگونه هماهنگی و اقدامی جدی جهت رفع موانع با دستگاههای ذیربط انجام نمیشود). قطعا در تمام این سالها در حق این هنر کملطفی شده است. بدون شک برخی نهادها میتوانستند برای معرفی و شناساندن این هنر قدمهای مثبتی بردارند، اما متأسفانه به هنر نازککاری بهعنوان یک شغل، کملطفی شده است. انتظار ما از سازمان صنایع دستی، میراث فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که این هنر را به رسمیت بشناسند. اگر تا به امروز تلاشهای رسانههای جمعی مثل تلویزیون ملی یا شبکههای کردستان نبود و از نازککاری اسمی برده نمیشد، قطعا با مشکلات بیشتری روبهرو بودیم».
او ادامه داد: «هنر نازککاری در بسیاری از شهرستانهای سرزمین ما با اسامی متفاوت وجود دارد. بعد از انقلاب با بیتوجهی که به این هنر شد، در برخی شهرستانها اثری از آن باقی نماند. چند سالی است که شهرهایی مثل ارومیه یا شیراز در این هنر پیشرفتهایی داشتهاند و سنندج نیز با تمام مشکلات و کمبودهایی که وجود دارد، همچنان این هنر را زنده نگه داشته است. حتی در بدترین مقاطع به لحاظ فروش یا تأمین مواد اولیه، استادکارهای این حرفه توانستهاند هنرشان را ادامه بدهند. لازم به ذکر است اساسا این هنر در کردستان پیشینه بسیار زیادی دارد». محمودی در بخش دیگری از صحبتهایش به پیشینه این هنر در کردستان اشاره کرد و گفت: «نازککاری چوب یا هنر ظریفکاری چوب در کردستان، طبق گفته پیشینیان، به دوران صفویه و 400 سال قبل برمیگردد؛ هرچند اسنادی وجود دارد که پیشینه این هنر را بیش از 400 سال معرفی میکند. این هنر را مدیون کسانی هستیم که آن را سینه به سینه منتقل کردند و متأسفانه امروز هستند کسانی که مدعیاند پیشینه این هنر حدودا 100 سال است و توسط خانوادهای به این خطه آورده شده است. باید بگویم این ادعا تنها ضایعکردن حق کسانی است که در این راه زحمت کشیدند و هنرجو تربیت کردند. قطعا هر فردی به اندازه توان و تلاشش در این راه مثرثمر بوده است. این هنر مربوط به این خانواده یا آن فرد نیست؛ تلاشی جمعی بوده است. امروز هم ما وارث نسلی هستیم که این هنر را به ما منتقل کردند».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «پدرم زندهیاد توفیق محمودی، اولین کسی بود که معرق چوب را در شهرستان سنندج وارد کار نازککاری کرد. بسیاری از استادانی که آن زمان مشغول کار نازککاری بودند، با پدرم مخالفت کردند. اما این مخالفتها چندان ادامهدار نشد؛ چراکه جذابیت کار معرق روی چوب حرفی برای گفتن داشت و در کنار نازککاری، نمود بهتری پیدا میکند. همین موضوع باعث شد تا هنر نازککاری مسیر بهتری پیدا کند. پدرم در رژیم گذشته مبارزات سیاسی علیه نظام پادشاهی داشت که همین موضوع باعث شد در دهه 30، چند سالی را در زندان سپری کند. در همان زندان بود که علاقهاش به کار چوب باعث شد این هنر را به همبندیهایش هم آموزش بدهد و متقابلا از دیگرانی که آنجا بودند، هنر معرق یاد گرفت و روی چوب پیاده کرد. بعد از سالها و برگشت از زندان، این هنر را در سنندج ادامه داد. من هم همین مسیر را دنبال کردم و از جایی به بعد که هنر نازککاری را یاد گرفتم، سعی کردم هنر طراحی را روی چوب پیاده کنم و کار متفاوتی ارائه بدهم. این کار برایم ارزشمند بود و رونق بهتری به کارم داد و آن را از حالت سنتی و محدود خارج کرد».
محمودی درباره بازارهای داخلی و خارجی این هنر نیز گفت: «امروز این هنر به جایی رسیده که در بازارهای داخلی و خارجی حرفی برای گفتن دارد و بسیاری از جوانان میتوانند از این راه امرار معاش کنند. با همه اینها، این هنر نیازمند کمکهای نهادهای دولتی است. حمایتهایی مثل پرداخت وام و... میتواند به افرادی که از این راه روزگار میگذرانند، کمک کند. بشخصه در کارگاه خودم، همراه با برادرم و پسرم سعی میکنیم به افرادی که بهصورت خانگی کار میکنند، کمک کنیم و آموزشهایی به آنها بدهیم تا در این شرایط اقتصادی، کمکی به امرار معاش آنها باشد. این هنر آنقدر گستردگی و پتانسیل دارد تا راه به خارج از مرزهای ایران باز کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. تا به امروز سازمان صنایع دستی آنچنان که باید انتظار ما را برآورده نکرده و حمایتهای کافی از این هنر انجام نداده است. حمایت آنها غالبا انحصاری است. بارها خواهش کردیم به ما وامی داده شود که بعد از گذراندن هفتخان رستم برای گرفتن وام و سودهای کلانی که دارد که اغلب موفق به دریافتش نمیشویم، بازهم به نقطه اول برمیگردیم و هیچ سراغی از این هنر گرفته نمیشود. در جریان هستم که شرایط در شهرهای دیگر ایران بهتر از کردستان است، اما متأسفانه از ما حمایتی نمیشود و همین موضوع بسیاری از فعالان این حرفه را به نابودی کشانده است».
او در صحبتهایش با تأکید بر اینکه این شغل میتواند بازارهای جهانی خوبی داشته باشد، گفت: «کردستان از مهمترین مراکز تولید فراوردههای دستی ایران مثل نازککاری چوب، قالیبافی، گلیمبافی و کلاشبافی (کفش دستبافت و نخی) است. از آنجایی که توسعه صادرات صنایع دستی و در نتیجه ایجاد درآمدهای ارزی از شرایط اساسی توسعه اقتصادی است، در سالهای اخیر صدور محصولات دستی نهتنها توسط کشورهای جهان سوم، بلکه توسط برخی از ممالک پیشرفته نیز مورد توجه ویژه قرار گرفته است؛ بهخصوص کشورهای مهد صنایع دستی تلاش میکنند تا با اتخاذ تدابیر حمایتی و سیاستهای تشویقی، زمینه رشد و توسعه صادرات صنایع دستی را که یکی از اقلام مهم صادراتی آنها به حساب میآید، فراهم کنند. متأسفانه در سنندج یک صندوق حمایت از هنرمندان نداریم و هنوز با ممانعت گمرکی مواجه هستیم. هنرهایی مثل نازککاری، فاکتورهای ارزشی فرهنگ ما محسوب میشوند. قطعا راه مبارزه با شبیخون فرهنگی که از آن نام برده میشود، متمایلشدن به چنین هنرهایی است. متأسفانه باید بگویم حمایت که نمیشویم هیچ، بیش از آن مانعی مقابل راهمان میشوند. تا کجا باید فریاد کشید و درخواست کرد که به صنایع دستی و تولید اهمیت بدهید».
او در پایان گفت: «گردوغبارهای ناشی از برش و سمبادهکشیدن سطوح انواع چوب در کارگاههای تولیدی ازجمله نازککاری، معرق و منبت چوب، ضمن وجود ایمنی کار و ملاحظات بهداشتی، به مرور ریههای کارگران و تولیدکنندگان را درگیر و نهایتا دچار سرطان لاعلاج ریه و دستگاه تنفسی میکند. جا دارد تا ادارات و سازمانهای مرتبط ازجمله وزارت درمان، اداره کار و رفاه اجتماعی، سازمان تأمین اجتماعی و... جدیت و پیگیری بیشتری در تأیید سختی کار و زیانآوربودن فعالیتهای هنر نازککاری داشته باشند. لازم به ذکر است برخی از استادان این هنر از نامآوران مطرح کشور بودهاند که به درجات و کسب مدارک بالایی هم دست پیدا کردهاند که در اینجا جهت احترام و تجلیل از جایگاه رفیعشان، به ذکر نام چند نفر از این بزرگان هنر بسنده میکنم. زندهیادان: دکتر علیاکبر بهزادیان، مجید نعمتیان، رشید تقربی، عبدالحمید نعمتیان، توفیق محمودی، محمد ژولیده، باقر علیمیرزانژاد، شکرالله افشاریان، اقبالشباب کردستانی، غلامعلی گلستانآرا، علی مسطحی، صدیق شریعتی، رشید نمکی، فریدون محمودی و... .