داریوش مهرجویی، کارگردان، تهیه کننده و فیلم نامه نویس ایرانی
داریوش مهرجویی در آذر 1318 در تهران و در خانوادهای فرودست متولد شد.
داریوش مهرجویی در آذر 1318 در تهران و در خانوادهای فرودست متولد شد.
در کودکی در کنار مادربزرگ خود که مسلمانی معتقد و مذهبی بود بزرگ شد و تحت تأثیر این محیط قرار گرفت. به همین خاطر به گفتهی خودش از هفتسالگی تا ۱۵ سالگی نماز و روزهاش ترک نمیشد.
مهرجویی در نوجوانی نقاشی را آموخت و به موسیقی هم علاقهمند شد. وی در کنار پدرش که با موسیقی ایرانی آشنایی کامل داشت به یادگیری و نواختن ساز سنتور پرداخت و علاوه بر آن به کلاس های موسیقی هم میرفت، او پس از آشنایی با موسیقی کلاسیک، به پیانو علاقه مند شد و پیانو مینواخت.
در ۱۷ سالگی اما به سینما علاقهمند شد و برای درک بهتر فیلمهای روز به آموختن زبان انگلیسی پرداخت.
او که از علاقه اش به سینما مطمئن شده بود در بیست سالگی برای تحصیل راهی کالیفرنیا امریکا شد.
مهرجویی نخست دردانشگاه سینما میخواند اما خیلی زود و برخلاف انتظار سینما را رها کرد و در فلسفه به ادامه تحصیل پرداخت و لیسانس فلسفه خود را در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه یوالسی امریکا گرفت و در همان سال سردبیری نشریه پارس ریویو را برعهده گرفت.
مهرجویی یک سال بعد با هدف ساختن فیلمی بر اساس فیلمنامه خود به تهران بازگشت ولی این پروژه اش به سرانجام نرسید، وی در سال ۱۳۴۶ اولین فیلم خود را با نام الماس ۳۳ ساخت که از فیلمهای پرهزینه سینمای ایران بود، اما با توجه به هزینه فیلم و فروش متوسط آن، الماس ۳۳ به یک شکست تجاری بزرگ برای او تبدیل شد. و توجه منتقدان را هم به خود جلب نکرد.
مهرجویی همان سالها با فریار جواهریان که یکی از مهندسان معمار نامی ایران بود ازدواج کرد و پس از چندی از یکدیگر جدا شدند.
پس از جدایی از جواهریان مهرجویی برای بار دوم و این باربا وحیده محمدی فر ازدواج کرد.
داریوش مهرجویی دومین فیلم خود را بانام گاو در سال ۱۳۴۸ با همکاری غلامحسین ساعدی کارگردانی کرد، فیلم هم ازلحاظ هنری و هم تجاری فیلمی موفق از کار درآمد.
فیلم گاو در جشنوارههای بینالمللی جوایز متعدی را برای ایران به ارمغان آورد.
و جزاولین فیلمهای ایرانی بود که در غرب و اروپا مورد توجه و تحسین قرار گرفت و در جشنوارهها و کشورهایی مانند کن، برلین، مسکو، لندن و لس آنجلس روی پرده رفت.
مهرجویی خود درباره این فیلم گفته است:
اولین باری بود که فیلمی در یک روستا ساخته میشد و ما سعی میکردیم واقعاً جوهره زندگی روستایی را در آن لحظهٔ خاص تاریخی درک کنیم. این داستانی بود برای نشان دادن وضعیت اسفبار یک فرد، یک انسان، در مقابل جامعهای که او را احاطه کردهاست و بنابراین این بعد اجتماعی را در خود داشت. این رابطه عشقی، بین این مرد و گاوش یک جنبه متافیزیکی یا باید گفت فلسفی هم داشت. و آن مدلی که او را میپرستد، گاوی که حامله بود و منبع تغذیه....
اولین فیلم جنجالی مهرجویی فیلم دایره مینا بود که آن را در سال 1353 ساخت .
موضوع فیلم در مورد خون فروشهایی بود که خون جمع میکردند و به بیمارستانها میفروختند . این فیلم مدتی توقیف شد اما در انتها باعث تاسیس سازمان انتقال خون در ایران شد.
دو سال پیش از انقلاب یعنی سال 55 مهرجویی فیلم بلندِ مستندِ سینمایی الموت را ساخت که در مورد اسلام، تشیع و اسماعیلیان است و برای تلویزیون ملی ایران ساخته شدهبود، این فیلم اما هرگز به نمایش در نیامد و گفته شد که فیلم گم شدهاست:)
اجاره نشین ها یک فیلم سینمایی کمدی درام بود که محصول سال ۱۳۶۵ بود و در سال ۱۳۶۶ به نمایش عمومی در آمد و به پرفروشترین فیلم آن سال تبدیل شد، این فیلم در زمانی ساخته شد که فیلمهای کلیشهای و شعارزده، سینمای ایران را به تسخیر خود درآورده بودند و از این جهت فیلمی بسیار متفاوت بود.
سال 68 مهرجویی فیلمی اجتماعی و سورئالیستی ساخت به نام هامون.
با بازیگرانی همچون خسروشکیبایی بیتافرهی و عزتالله انتظامی و براساس کتاب بوف کور از صادق هدایت ساخته شد، نقش اصلی این فیلم یعنی حمید هامون با بازی خسرو شکیبایی ماندگارترین چهره سینما ایران نام گرفت و این فیلم هم توانست جوایز زیادی را کسب کند.
فیلم بعدی مهرجویی هم با توقیف مواجه شد، مهرجویی در سال 85 علی سنتوری را ساخت. سنتوری فیلمی است اجتماعی با رویکردی انتقادی که تم اصلی آن تضاد سنت و مدرنیته در جامعه امروز ایران است، این فیلم اما به دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت نهم اجازهٔ اکران عمومی نگرفت تا این که در دولت دهم بدون اکران عمومی وارد شبکهٔ خانگی شد.
بیشتر فیلمهای مهرجویی، ناخواسته تیغ دردناک سانسور را پذیرفتهاند و احتمالاً مهرجویی تنها فیلمسازی است که هم پیش از انقلاب فیلمهایش توقیف شده، و هم پس از انقلاب.
علیرغم همهی سانسورها و توقیف ها و محدودیت ها، مهرجویی در آبان ۱۳۹۳ در سفارت فرانسه در تهران از سوی سفیر فرانسه جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه را دریافت کرد.
مهرجویی سال های زیادی از سینما فاصله گرفت، او لامینور را پس از شش سال دوری در سال ۱۳۹۸ ساخت.
در اسفند ۱۴۰۰ با صادر نشدن پروانه نمایش جدید برای فیلم لامینور از طرف وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامی دولت سیزدهم این فیلم به شکل رسمی از ترکیب اکران نوروز ۱۴۰۱ خارج شد و تلاشهای تهیهکننده و بیانیه صنفهای سینمایی برای نمایش عمومی آخرین ساختهٔ مهرجویی بیاثر ماند. استدلال مسئولان سازمان سینمایی ایران آن است که دو سال از صدور مجوز نمایش این اثر سینمایی میگذرد و این مجوز منقضی شدهاست.
مهرجویی از ستودهترین فیلمسازان سینمای ایران از نظر سبک فیلمسازی است، داریوش مهرجویی در فیلمهایش قید زمان و مکان را برمیدارد و در ماورای این ارکان اصلی وجودی پیش میرود و همین حرکتها و رخدادها هستند که تصور مخاطب را بی پروا با خود به هر طرف میکشانند.
مهرجویی علیرغم توقیف برخی از آثارش همواره یکی از فیلمسازان مطرح و پرکار ایرانی بوده است.
خود مهرجویی در جایی گفته است:
اگر در رشته هنری ام به عقب برگردم آنچه آرزو می کنم؛ آزادی است. آرزویم این است که وقتی کاری می کنم، در بند این نباشم خودم را سانسور کنم و به قضاوت دیگران فکر کنم، بلکه دلم میخواهد در کمال خونسردی بنشینم و آنچه در درونم هست را بیرون بریزم.
عمرشان دراز باد