|

نگاهی به عکس‌های ارنا واگنر-همکه از شورای پارلمانی قانون اساسی آلمان، پس از هفتاد و چهار سال

سیاست مردانه در قاب‌عکس‌های یک زن

هنگامی که ارنا واگنر-همکه برای عکاسی از شورای پارلمانی برای تدوین قانون اساسی آلمان دعوت شد، بیش از هرکسی خودش از این دعوت شگفت‌زده بود. در سال 1948 قرار بود شورایی متشکل از 65 نفر قانون اساسی اولیه‌ای برای آلمان پساهیتلری بنویسند.

سیاست مردانه در قاب‌عکس‌های یک زن

انوشیروان مسعودی

هنگامی که ارنا واگنر-همکه برای عکاسی از شورای پارلمانی برای تدوین قانون اساسی آلمان دعوت شد، بیش از هرکسی خودش از این دعوت شگفت‌زده بود. در سال 1948 قرار بود شورایی متشکل از 65 نفر قانون اساسی اولیه‌ای برای آلمان پساهیتلری بنویسند. از‌آن‌رو که آلمان هنوز کشوری تحت اشغال نیروهای متفقین محسوب می‌شد، هیچ دورنمایی برای آینده این کشورِ در آستانه دوتکه‌شدن، قابل تصور نبود. کمیسرهای ارشد سه کشور فرانسه، انگلستان و آمریکا با دعوت از نمایندگان ایالتیِ غرب آلمان، چهره‌های سیاسی و حقوقی، برخی از شهرداران و مدیران مغضوبِ دوره هیتلری و در نهایت مبارزان خوش‌نام ضد فاشیست، تصمیم داشتند هرچه‌زودتر بن‌مایه حقوقی حکومت آینده را پی‌ریزی کنند و این امر بیش از آنکه ربطی به منافع مردم آلمان داشته باشد، به وضعیت غبارآلود توازن قوا بین سه نیروی غربی متفقین و اتحاد شوروی در شرق آلمان مربوط بود. کارلو اشمیت، وکیل و حقوق‌دان برجسته عضو حزب سوسیال‌دموکرات به همراه 32 مرد دیگر در ماه‌های گرم تابستان همان سال در جزیره‌ای کوچک در ایالت باواریا پیش‌نویس یک قانون اساسی را آماده کرده بودند. اینک در ماه سپتامبر، 65 نماینده از ایالات مختلف آلمان (به غیر از برلین و ایالات تحت حوزه نفوذ شوروی) در موزه کونیگ شهر بن آلمان گرد هم آمده بودند تا برای حدود 10 ماه به‌طور پیوسته روی قانون اساسی آینده آلمان کار کنند. این موزه علوم طبیعی یکی از معدود مکان‌های سالم مانده از بمباران‌های جنگ بود. نخستین عکس‌های ارنا واگنر-همکه نیز از همین موزه است، جایی که اجساد تاکسیدرمی‌شده زرافه‌ها و استخوان‌های ماموت‌ها را پشت پرده‌ای پنهان کرده بودند تا جلسه نخست شورای پارلمانی قانون اساسی تشکیل شود. پنج حزب اصلی، نمایندگان خود را به این شورا معرفی کرده بودند، دو حزب سوسیال‌دموکرات و دموکرات مسیحی بیشترین و مهم‌ترین نمایندگان را داشتند، کارل آرنولد، یاکوب کایزر، کارلو اشمیت، کورت شوماخر و صدراعظم آینده کنراد آدناور از جمله این چهره‌های برجسته بودند که در کنار نمایندگانی از حزب لیبرال‌دموکرات آزاد، حزب مرکزی، حزب ملی‌گرای آلمان و در نهایت سه نماینده حزب کمونیست این شورا را در ماه سپتامبر افتتاح کردند. نخستین عکس‌های ارنا واگنر تصاویر سیاه و سفید مردانی میان‌سال است که وارد ساختمان موزه می‌شوند تا قانون اساسی آلمان را که تا به امروز معتبر است بنویسند.

اما نخستین جلسه شورای پارلمانی، کوچک‌ترین شباهتی به مراسم مرتب و محترمانه افتتاحیه نداشت، چرا‌که احزاب و نمایندگانی با عقاید و خواست‌های متفاوت و گاه متضاد باید کنار یکدیگر نشسته و تک‌تک قوانین اساسی آینده آلمان را می‌نوشتند. از همین جلسه نخست درگیری‌ها، بحث‌های پرتنش و سخنرانی‌های آتشین نمایندگان آغاز می‌شود. عکس‌های ارنا واگنر- همکه با وجود زیبایی‌شناسی کلاسیک آن، از بازنمایی این تنش‌ها و درگیری‌های وحشتناک ناتوان است.

مهم‌ترین و اولین بحث پیش‌روی تمامی این اعضا، جدایی آلمان شرقی و غربی بود و این تنش‌ها به‌خصوص با سخنرانی‌های تند و غرای ماکس رایمان از حزب کمونیست و جواب‌های تند و تیز رئیس شورا، کنراد آدناور ضدکمونیست، به لحظات تنش‌آلودی می‌انجامید که غیرقابل کنترل به نظر می‌رسید. نمایندگان آتشین‌مزاج حزب کمونیست معتقد بودند تشکیل این شورا و نگاشتن یک قانون اساسی برای نیروهای غربی باعث قطعی‌شدن جدایی دو آلمان می‌شود، هرچند تاریخ بر درستی این نگاه مهر تأیید زد و آلمان برای 40 سال به دو کشور تقسیم شد اما نمایندگان به نگاشتنِ قوانین ادامه دادند.

در عکس‌های ارنا واگنر-همکه اما برخلاف جلساتِ پرتنش، مردان با چهره‌های سنگی، آرام و با طمأنینه به جلو خیره شده‌اند، گاهی با گره‌ای در ابرو، گاهی با لبخند کم‌رنگی در گوشه لب، انگار حضور یک عکاس زن آنان را معذب کرده باشد، گویی نمایندگان با دیدن دوربین بیش از بحث‌ها به ژست‌های خود اندیشیده‌اند. به هر روی ارنا واگنر-همکه در تصویرکردن تنش‌های شدیدا مردانه این فضا ناکام بوده است. حتی پرتره‌های او از نمایندگان فاقد هرگونه ویژگی است، در پرتره‌ها مردان مسنی را می‌بینیم که خیره به دوربین نشسته‌اند و گویی منتظرند تا صدای کلیک را بشنوند تا دوباره مشغول بحث‌های پیچیده‌شان درباره فدرالیسم شوند. فدرالیسم یکی از مهم‌ترین بحث‌های شورای قانون اساسی آلمان بود، نه‌تنها پنج استان بزرگ شرق جدا شده بودند بلکه ایالت ثروتمند باواریا نیز خواستار خودمختاری بود. این ایالت نه‌تنها گستردگی بسیار زیادی دارد، بلکه با سه کشور اتریش، جمهوری چک و لیختنشتاین هم‌مرز است و از طریق دریاچه به سوئیس نیز وصل می‌شود، باواریا تفاوت‌های فرهنگی و مذهبی زیادی به‌عنوان ایالتی کاتولیک و محافظه‌کار با ایالات پروتستان آلمان دارد. با وجود آنکه نظام حکمرانی این کشور فدرالیستی اعلام شد و امکانات تأثیرگذار و زیادی به ایالات داده شد، نمایندگان ایالت باواریا در رأی‌گیری به قانون اساسی ابتدایی رأی مثبت ندادند. در نهایت اما به علت رأی مثبت دوسومِ ایالات، ایالت باواریا هم مجبور به پذیرش قانون اساسی جدید آلمان شد.

تمامی این بحث‌ها به شکلی بسیار بطئی و صامت در عکس‌های سیاه و سفید واگنر ثبت شده‌اند. این عکس‌ها زیبایی‌شناسی کلاسیکی دارند، ساختمان مجلس و سایه‌های نمایندگان گیرا هستند اما گویی نمایندگان شورای قانون اساسی در یک جلسه کسالت‌بار دور هم نشسته‌اند. حتی عکس‌های رأی‌گیری نیز فاقد یک دینامیسم متحرک است؛ برای مثال در جلسه یازدهم پایتخت آلمان به رأی گذاشته می‌شد، موضوعی جذاب و بسیار پیچیده، چراکه برلین به عنوان پایتخت سنتی آلمان، دو تکه شده بود و نمایندگان شورای قانون اساسی (به غیر از نمایندگان حزب کمونیست) مایل بودند تا پایتخت را به غرب آلمان منتقل کنند، برای آنها فرانکفورت و بن دو نامزد نهایی پایتخت جدید بودند. ابتدا دو نطق غرا از نمایندگان حزب کمونیست در سالن شنیده شد که خواستار تعطیلی رأی‌گیری و اعلام برلین به عنوان پایتخت بودند، نطق‌ هاینتز رنِر به‌قدری پرخاشگرانه بود که هرمان شِفِر از حزب لیبرال‌دموکرات ابتدا مجبور به موضع‌گیری در برابر او و سپس خواستار اخراج دو نماینده کمونیست از جلسه شد، چرا‌که رِنر، نمایندگان و سخنانشان را به پروپاگاندای یوزف گوبلز تشبیه کرده بود. با این‌همه در دو عکسی که از این صحنه‌ها باقی مانده‌، جز دستان مشت‌کرده هاینتز رنر، هیچ نشانه‌ای از این تنش هولناک نمایان نیست. پس چه چیزی باعث اهمیت عکس‌های ارنا واگنر-همکه تا به امروز شده است؟

در واقع آنچه عکاسی او را واجد اهمیت تاریخی می‌کند، نه عکس‌های رسمی که عکس‌های غیررسمی او هستند. او صحنه‌هایی را ثبت کرده است که احتمالا چشمان هیچ عکاس خبری یا حتی هنری را به خود جذب نمی‌کرده‌اند. عکس‌هایی از سیاست‌‌مدارانی که در وقت استراحت سیگار می‌کشند و ورق‌بازی می‌کنند، صحنه ورود هرمان واندراسلب، نماینده حزب دموکرات مسیحی با یک برانکارد و پای شکسته به ساختمان شورا، گفت‌وگوهای غیررسمی کنراد آدناور با نمایندگان نظامی نیروهای غربی که بعدها پله‌های رسیدنِ او به صدراعظمی آلمان شدند، زنان پستچی که نامه‌ها را می‌آورند، خبرنگاران با تلفن‌هایشان در اتاق خبر، خدمتکاری با یک سینی پر از غذا، زنان منشی که در اتاق‌های دربسته، ساعت‌های دراز به ماشین‌نویسی سخنرانی‌ها مشغول‌اند، تلفنچی‌ها، کارگران ساختمانی در حال ساختن ساختمان جدید مجلس، نمایندگان پس از رأی‌گیری در حال نوشیدن و مهم‌تر از همه زنان. ارنا واگنر با کمال میل از زنان عکاسی می‌کرده است، زنانی که تا این لحظه از تاریخ آلمان اکثرا نادیده گرفته شده بودند. زنانی که در سیاست و اجتماع حضوری حاشیه‌ای داشتند و امکان تأثیرگذاری در سرنوشت خویش را نداشتند. در دوران هیتلری این شعار همه‌جا شنیده می‌شد: زنان باید فرزند بزایند، به کلیسا بروند و آشپزی کنند.

در پایان جنگ دوم جهانی، هنگامی که اکثر مردان یا در جبهه‌های جنگ کشته شده یا مفقودالاثر و اسیر بودند، این زنان باید ویرانه‌های باقی‌مانده را آباد می‌کردند. در بسیاری از این عکس‌های «غیررسمی» ما تصاویر زنان خسته‌ای را می‌بینیم که برای سیاست‌مداران کار می‌کنند. منشی‌ها، دستیاران، خدمتکاران و تلفنچی‌ها، اکثرا زنانی هستند که هرگز هیچ عکسی از آنان در آن دوران ثبت نمی‌شده است و ارنا واگنر-همکه قاب دوربینش را به آنها اختصاص داده است.

نکته جالب اینجاست که در ابتدا، نمایندگان شورای پارلمانی قانون اساسی آلمان را «پدرانِ قانون اساسی» می‌نامیدند، اما چهار زن، به نام‌های الیزابت زلبرت و فردریکه نادیگ از حزب سوسیال‌دموکراتیک، هلنه وبر از حزب دموکرات مسیحی و هلنه وسل از حزب مرکزی، در کنار این مردان قرار گرفتند تا به‌عنوان زنانی سیاست‌مدار از سه حزب متفاوت قوانین را از نو بنویسند. آنها به دنبال قوانینی بودند که حقوق زنان را برای آینده آلمان تأمین کنند. این چهار زن در تمامی این 10 ماه کوشیدند تا یک قانون مهم یک خطی را به قوانین جدید آلمان بیفزایند: «زنان و مردان در تمامی حقوق با یکدیگر برابر هستند». الیزابت زلبرت در روز نوزدهم ژانویه سال 1949، با صدایی خسته اما امیدوار در یک گفت‌وگوی رادیویی اعلام کرد: «دیروز بالاخره برابری زن و مرد به‌عنوان یک قانون بنیادین در قانون اساسی آلمان قرار گرفت، این یک روز تاریخی برای ما بود. لطفا نخندید، من به‌عنوان یک حقوق‌دان، یک سوسیالیست، یک مادر و یک زن پس از دهه‌ها تلاش برای برابری زنان و مردان، امروز به هدف خود رسیده‌ام».

ارنا واگنر-همکه عکس‌های زیادی از این چهار زن گرفته است، از عکس‌هایی که آنان به‌عنوان نماینده حزب خود کنار هم‌حزبی‌های مردشان، مصمم نشسته‌اند تا عکس‌های بسیاری که این چهار زن را کنار همدیگر نشان می‌دهد در حالتی صمیمی‌تر و در حال گفت‌وگو درباره قوانین مرتبط با حقوق و برابری زنان. این چهار زن بسیار کوشیدند تا دستمزد برابر، حق حضانت فرزند برای مادر، حق کارکردن زنان بدون اجازه همسر و... را وارد قوانین اساسی آلمان کنند، در برخی جاها مانند حق حضانت فرزند موفق بودند و در برخی نقاط مثل دستمزد برابر ناموفق، با این‌ همه آنها توانستند به‌عنوان «مادرانِ قانون اساسی» خود را به این جهان مردانه تحمیل کنند. 19 قانون نخستین قانون اساسی آلمان به‌عنوان «حقوق بنیادین» شناخته می‌شوند، قوانینی مثل برابری تمامی انسان‌ها در برابر قانون، آزادی مذهب برای تمامی شهروندان، حق تجمع و اعتراض، آزادی بیان و... قانون شماره سوم، حق برابری زنان و مردان است.

در روز بیست‌وسوم ماه می‌ 1949، این قوانین تصویب و به امضای اکثر نمایندگان رسید، نمایندگانی که حالا آماده واردشدن به دنیای سیاست جدید می‌شدند، ارنا واگنر-همکه اما به‌جای اینکه فقط از این مردان کت‌و‌شلوارپوش عکاسی کند، دوربینش را به بیرون از ساختمان شورا چرخانده است، جایی که شهروندان کنجکاو آلمانی، چشمانشان را به درون ساختمان شورا دوخته‌اند، گویی می‌خواهند این بار هشیارانه تصمیم‌های سیاست‌مدارانشان را زیر نظر داشته باشند تا دیگر فجایع دوره فاشیسمِ هیتلری تکرار نشود. 

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها