|

درباره سریال «گل‌های گمشده آلیس هارت»

آلیس در سرزمین عجایب

اگر به دنبال یک سریال متفاوت می‌گردید که با بخش مهمی از جریان سریال‌سازی هالیوود متفاوت است احتمالا «گل‌های گمشده آلیس هارت» شما را راضی خواهد کرد. سریالی درباره دختر نوجوانی که اسیر خشونت خانگی شده است و در میان رازها باید زندگی متفاوتی را تجربه کند. داستان تغییر نسل‌ها و نغییر اتفاقات در یک بازه زمانی 20 ساله. این سریال شما را به میان طبیعت استرالیا می‌برد و سفر درونی آلیس را در سرزمین عجایبش روایت می‌کند. البته اگر تماشای تصاویری از خشونت خانگی شما را اذیت می‌کند بهترین کار آن است که همین الان بی‌خیال این مطلب و تماشای «گل‌های گمشده آلیس هارت» شوید.

آلیس در سرزمین عجایب
خبرنگار: سجاد صداقت

اگر از دنباله‌ها خسته شده‌اید، اگر دیگر حوصله سریال‌های ابرقهرمانی ندارید، اگر ژانر جاسوسی و اکشن دیگر شما را قانع نمی‌کند، اگر فکر می‌کنید که همه سریال‌ها در حال تکرار هستند و اگر به دنبال یک تجربه تازه در جهان و دنیای سریال‌های می‌گردید، احتمالا می‌توانید نگاهی متفاوت به سریال «گل‌های گمشده آلیس هارت» بیاندازید. البته اگر تماشای تصاویری از خشونت خانگی شما را اذیت می‌کند بهترین کار آن است که همین الان بی‌خیال این مطلب و البته این سریال شبکه آمازون پرایم ویدئو شوید.

در روزهایی که سریال‌های تلویزیونی بسیار شبیه هم شده‌اند و به عبارتی می‌توان گفت که سلیقه مخاطب هم به سمتی رفته است که ژانرهای مورد توجه بیشتر مربوط به فضای بدنه جامعه است، «گل‌های گمشده آلیس هارت» راه متفاوتی را در پیش می‌گیرد. این سریال اقتباسی از یکی از پرفروش‌ترین رمان‌‌های بین‌المللی نوشته هالی رینگلند است که در سال 2018 منتشر شد و بسیار هم مورد توجه قرار گرفت.

داستان این مینی سریال هفت اپیزودی از یک خانه در بیرون شهری در استرالیا آغاز می‌شود. فضای پر از احساس یک خانواده سه نفره و دختر بچه‌ای که به همراه پدرش در حال شادی و خوشحالی است و مادری باردار که تصویر یک خانواده خوشبخت را نمایش می‌دهد. اما این لایه سطحی ماجرا است. همه چیز در زیر پوست این خانواده متفاوت است و سریال هم این تفاوت را به هیچ وجه به سادگی در اختیار مخاطبش قرار نمی‌دهد. «گل‌های گمشده آلیس هارت» تصویری رویایی اما بسیار پیچیده از یک اجتماع آرام را تصویر می‌کند اما مانند همه سرزمین‌هایی که آلیس دارید پر از پیچیدگی است.  

این سریال ماجرای دختر جوانی است که والدین خود را از دست می‌دهد و به همراه مادربزرگش در یک مزرعه گل به نام «تورنفیلد» زندگی می‌کند. آلیس با رشد در این محیط زبان گل‌های بومی استرالیا را به عنوان راهی برای گفتن چیزهایی که صحبت کردنشان خیلی سخت است، یاد می‌گیرد. اما او همچنین با رازهایی از گذشته خود و خانواده‌اش مواجه می‌شود. دختری که مورد خشونت خانوادگی قرار دارد و بعد از اتفاقاتی وحشتناک پدر و مادرش را از دست می‌دهد باید به سختی یاد بگیرد که بتواند الگوهای گذشته را بشکند، با شرایط خود زندگی و قدرت‌هایش را پیدا کند.

«گل‌های گمشده آلیس هارت» سریالی است درباره داستان‌هایی که به ارث می‌بریم، آنهایی که انتخاب می‌کنیم تا ما را تعریف کنند، و آنهایی که تصمیم می‌گیریم پنهان کنیم. یکی از ویژگی‌های فیلمنامه این سریال که از رمان اقتباس شده در مورد رازهایی است که ما نگه می‌داریم و چگونه آنها ما را آزار می‌دهند و داستان‌هایی که برای زنده ماندن برای خود تعریف می‌کنیم. این همان نقطه‌ای است که «گل‌های گمشده آلیس هارت» را به یک اتفاق متفاوت تبدیل می‌کند. سریال یک بازه زمانی 20 ساله را مورد توجه قرار می‌دهد. یک گستره بیست ساله بین مزارع نیشکر در کنار دریا، مزرعه گل‌های بومی استرالیا و دهانه آسمانی در صحرای مرکزی. ما در این سریال در طبیعت استرالیا سفری مکاشفه‌گونه با شخصیت آلیس خواهیم داشت. در سه اپیزود ابتدایی داستان‌های نوجوانی آلیس و در اپیزودهای بعدی داستان‌ آلیس جوان را پی می‌گیریم.

یکی از ویژگی‌های این سریال آن است که روایت را به هیچ وجه به شکلی خطی به مخاطبش ارائه نمی‌دهد. در یکی از دیالوگ‌ها شخصیت جون هارت (با بازی سیگورنی ویور) به این نکته اشاره می‌کند که زمان زیادی برای تعریف همه داستان‌های گذشته وجود دارد. سریال هم با اینکه 7 اپیزود بیشتر نخواهد داشت و عملا در دسته‌بندی سریال‌های کوتاه جا می‌گیرد - تا اینجا که 4 اپیزود آن پخش شده - هیچ عجله‌ای برای روایت داستان خود ندارد. گذشته آلیس و حتی آنچه در زمان حال به او می‌گذرد بدون هیچ عجله‌ای در سریال در حال روایت شدن است. سریال به هیچ وجه نمی‌خواهد بیننده خود را غافلگیر کند در حالی که سرشار از غافلگیری‌هاست. ما با دختری روبه‌رو هستیم که اتفاقات بسیاری را از سر گذرانده اما هیچ تصویر واضخی از گذشته ندارد و مادربزرگی که سعی می‌کند بسیاری از رازها را پنهان کند. همین تقابل اتفاقات در «گل‌های گمشده آلیس هارت» است که آن را به یک اتفاق متفاوت حداقل در چند ماه اخیر دنیال سریال‌های تلویزیونی تبدیل می‌کند.

یکی از ویژگی‌های این سریال بازی‌های متفاوت بازیگران آن است. آلیلا براون که نقش کودکی آلیس را بازی می‌کند، بازی متفاوتی را به نمایش گذاشته و دقیقا به طور عمیقی یک دختربچه آسیب‌دیده از خشونت خانگی را برای مخاطب القا می‌کند. بازی‌های دیگر سریال هم خوب از کار درآمده و در کل آن را به یک پیشنهاد خوب تبدیل می‌کند.

یکی دیگر از ویژگی‌های داستان این مینی‌سریال آن است که تعریف متفاوتی را از خشونت خانگی ارائه می‌دهد. از قضا داستان تنها درباره مردانی نیست که خشونت دارند و به شدت این خشونت را اعمال می‌کنند. اتفاقا گاهی کارهایی که زنان می‌کنند و نمادی از همین خشونت در نظر گرفته می‌شود. «گل‌های گمشده آلیس هارت» دقیقا در مقابله با انسان‌هایی است که کنترل‌گر هستند و برای آن دلیل‌هایی هم می‌تراشند. دوگانگی ماجرای این مینی‌سریال از همین نقطه ناشی می‌شود و آن را به یک رویداد آرام اما سرشار از معانی تبدیل می‌کند.

اما «گل‌های گمشده آلیس هارت» دقیقا از همان نقطه‌ قوت خود، ضربه می‌خورد. این مجموعه یک مینی سریال بسیار آرام است و از قضا آرام هم می‌ماند. حالا اگر این آرامش را یک نقطه ضعف به حساب نمی‌آورید که بحث دیگری است اما «گل‌های   گمشده آلیس هارت» هیچ تعریفی از ریتم سریع ندارد و ترجیح می‌دهد مانند نمونه‌های بریتانیایی خود در همان آرامش ذاتی قصه را روایت کند.

در نهایت می‌توان به این مساله اشاره کرد برای کسانی که دوست دارند یک سریال با ریتم کند اما داستانی جذاب و پر از کشش تماشا کنند و سریال دیدن را بیش از یک تفریح تصور می‌کنند اتفاق ویژه‌ای خواهد بود. یک سریال از عمق یک جامعه متفاوت و سرشار از اتفاقاتی که تماشای یک سریال تلویزیونی را برای شما لذت‌بخش می‌کند.