از بازجویی شدید تا ممنوعالکاری برادران لیلا
بدترین موضع این بود که ما بابت ساخت برادران لیلا محاکمه شدیم و تمام مسیرهای حقوقی را رفتیم، از بازجوییهای متعدد تا دادسرای اوین تا دادگاه انقلاب شعبه ۲۶، دادگاه تجدیدنظر بابت دادگاه انقلاب اعتراض کرده بودیم تا دیوان و در نهایت تبدیل به عفو شد.
به گزارش شبکه شرق، پارسال همین موقعها بود که نسخه غیرقانونی فیلم «برادران لیلا» در فضای مجازی و اینترنت منتشر و با حواشی گستردهای همراه شد، حالا یکسال از این ماجرا میگذرد و طی یکسال اخیر سازندگان اتفاقات زیادی را از سر گذراندند. مهمترین بخش ماجرا هم احکامی بود که برای کارگردان و تهیهکننده فیلم صادر شده بود که بسیار بحثبرانگیز بود طوری که با واکنش رسانههای معتبر جهان و هنرمندان بزرگ دنیا نظیر اسکورسیزی همراه بود.
امروز بعد از گذشت یکسال، سرنوشت فیلم و سازندگان آن همچنان نامعلوم است. تهیهکننده میگوید: «۲۲ بهمن اساماس آمد که مورد عفو قرار گرفتیم، اما اخیرا برای تمدید موسسهام به وزارت ارشاد رفتم به من گفتند شما همچنان ممنوعالکار هستید و ما هیچ اقدام قانونی نمیتوانیم برای شما انجام دهیم، به آنها گفتم ما که پروندهمان تمام شده، گفتند آنجا نهاد اطلاعاتی دیگر بوده، اینجا نهاد اطلاعاتی دیگر است و این فرق میکند.»
جواد نوروزبیگی، تهیهکننده فیلم «برادران لیلا» درباره کلیت پرونده این فیلم و اتفاقاتی که در این یکسال از سر گذرانده، گفت:
«ما واقعا تمام تلاشمان را کردیم، همه مسیرها را رفتیم تا این فیلم به صورت رسمی اکران و پخش شود، قبل از قاچاق فیلم هم به مسوولان اطلاع دادیم که طی قراردادی که ما با کمپانی وایلد بانچ داریم دو، سه ماه دیگر این فیلم در فرانسه بیرون میآید.
منتها به صحبتهای ما توجه نکردند، حتی مصاحبه هم کردم، از وزیر خواهش کردم به این موضوع ورود کند تا فیلم بیرون نیامده، ما پروانه نمایش آن را بگیریم. حتی تا آستانه پروانه گرفتن جلو رفتیم و به توافق رسیده بودیم.
شورای پروانه نمایش برای فیلم «برادران لیلا» تشکیل جلسه داد. اصلاحات فیلم را نوشتند همین که ما آمدیم اصلاحات را اجرا کنیم، نمیدانم در فضای مجازی چه نکاتی مطرح شد که باعث شد مسوولان دوباره مخالفت کردند و گفتند فعلا دست نگه دارید.
اساسا به نظرم آنقدر که دستاندرکاران برای رفع ماجرا به فضای مجازی مراجعه میکردند و بازتابها را میدیدند (قبل از پخش و قاچاق فیلم) برای اینکه با ما جلسه بگذارند تا مشکل فیلم رفع شود، تلاش نمیکردند. بازخوردهای فضای مجازی در آینده فیلم تاثیر میگذاشت ما بارها به آنها گفتیم که بالاخره اتفاقی است که افتاده و شما هم اعلام کردید که جلوی فیلم گرفته شده، بالاخره مشتاقان سینما دوست دارند فیلم را ببینند و متوجه میشوند که جلوی فیلم گرفته شده، طبیعی است کسانی هم در فضای مجازی چیزی میگویند این دلیل نمیشود آینده فیلم بیاهمیت باشد.
اگر هم سعید روستایی یا عوامل و بازیگران در فضای مجازی فعالیت میکردند قطعا فعالیت آنها تاثیر میگذاشت.
اصلا به عقبتر برگردیم و زمان جشنواره کن، مشغول گپ و گفت با اداره نظارت بودیم. اصلاحاتی به ما دادند که اسنادش موجود است، وزارت ارشاد شورای آنی تشکیل داد، فیلم را دیدند حدود هشت مورد اصلاحات دادند.
بخشی از اصلاحات را انجام دادیم و بخشی از اصلاحات هم ماند و من و آقای روستایی تعهد کتبی دادیم که از کن برگردیم حتما اصلاحات را انجام میدهیم که فیلم در شورا مورد بازبینی قرار گیرد و اکران شود. ولی متاسفانه اتفاقاتی در کن افتاد و مسوولان هم بازتاب رفتار بچهها را مدنظر قرار دادند و همین ماجرا تاثیرات خود را گذاشت. البته من همیشه میگفتم بازتاب رفتار بچهها را از فیلم جدا کنید، ولی خب ماجرا به هم پیچید.
درمورد حکم سعید روستایی؛ عجیب برای من این بود که در مقدمه حکم آمده بود ارتباط با رسانههای بیگانه، گرفتن پول از آنها به قصد بر هم زدن نظام و تبلیغ علیه نظام و ساخت فیلمهای اینچنینی و حضور در جشنوارههای معاند نظیر کن.
خب پرسش من این است که اگر جشنواره کن معاند است، پس چرا فارابی صداوسیما مرکز گسترش و حوزه هنری در این جشنواره غرفه دارد، این همه بودجههای دولتی صرف جشنواره معاند میشود؟ این اتهام ما بود که همه دروغ بود.
به هر حال باید این فیلم به صورت رسمی پخش شود فیلم با رعایت قوانین ساخته شده و باید به صورت قانونی پخش شود، خود ما اصلا راضی به قاچاق فیلم نبودیم، چون کل سرمایه ما از بین رفت، فیلم سینمایی ساخته شده و باید در سینما دیده میشد، نه اینکه در موبایل یا مونیتور دیده شود.
ما دوست داشتیم فیلم به صورت رسمی پخش شود و در سینما مردم ببینند، اگر برادران لیلا آن زمان در سینما پخش میشد مخاطب بهتری داشت، در میان فیلمهای اجتماعی مطمئن بودیم رکورد میزند.
همانطور که میدانید بیش از ۸۰ درصد جمعیت ایران این فیلم را دیدند هر کسی را میبینیم فیلم را دیده و از فیلم استقبال کرده چه مسوول و چه غیرمسوول وقتی با من صحبت میکنند، میبینم فیلم را دیدند و خوششان آمده. معلوم است که فیلم به صورت بسیار گسترده دیده شده.ای کاش میشد به صورت قانونی دیده میشد و ما به حق وحقوقمان و سرمایه فیلم میرسیدیم.
فیلم «برادران لیلا» در زمان خودش یکی از فیلمهای سنگین و بیگ پروداکشن بود، عرف معمول فیلمها این است که دو ماه فیلمبرداری طول میکشد، اما فیلمبرداری برادران لیلا ۵ ماه طول کشید، چراکه درگیر کرونا بودیم، عموم بازیگران فیلم کرونا گرفتند، کارگردان کرونا گرفت و عوامل هم همینطور، طولانی شدن فیلمبرداری برای همین بود که ما در دل کرونا کار میکردیم، هنرور هم زیاد داشتیم، دکور فیلم هم سنگین بود، همه آن خانه دکور بود، سه خانه تجمیع شده بود، بر اساس نقشه که در فیلمنامه مشخص شده بود باید پیش میرفت، در زمان خودش ما ارزان ساختیم و بازیگران و عوامل همه همفکری بسیار مناسبی داشتند. اگر بخواهم به ضرر بپردازم، باید بگویم که ضرر، ضرر بزرگی است امیدوارم شرایطی پیش بیاید که فیلم اکران شود، چون مطمئنم اگر فیلم اکران شود، باز هم ما نتیجه میگیریم.
ما به مسوولان توضیح دادیم که سرمایهگذار فیلم آقای امید اخباراتی مالک و رییس بیمارستان پاستور نو است که سرمایهگذار کارآفرین آمده در حوزه سینمای اجتماعی هم فعال باشد دو فیلم ساخته، در ادامه هم میخواهد فعال باشد، سازمان سینمایی با ایشان جلسه داشت، ارتباط تلفنی داشتند، به آقایان گفتیم نگذارید ایشان دلخور و دلسرد شود و از سینما بیرون برود، ولی توجهی نشد.
دو جلسه بازجویی شد، نتیجه پرونده او را نمیدانم، اما هر چه هست از سینما فرار کرد. یعنی فراری دادند مثل بقیه سرمایهگذارهای سینما و رفت که رفت. متاسفم که سرمایهگذارهای خوب اینچنین از سینما میروند، کسانی که دوست داشتند در سینمای اجتماعی حضور داشته باشند، کار کنند و در بخش بینالملل موفق باشند. دردناک آنجاست که آقای اخباراتی به من میگفت حدود سی سال است در اقتصاد و صنعت ایران فعالیت میکنم پایم در هیچ نهاد امنیتی باز نشده بود، اما دو فیلم ساختم با من کاری کردید که همیشه جواب پس میدهم. واقعا از این صحبتهای او ناراحت شدم. میخواهم بگویم کاری با او و امثال او کردند که از سینما فراریش دادند. کسی که تازه وارد و مهمان ما در سینما بود و میخواست برای ما سینماییها هزینه کند اینطور رفتار شود، درست نیست.
سازمان سینمایی به عنوان متولی و مدیریت سینما قدم موثری برای ما برنداشت، حداقل برای من و سعید روستایی و فیلم برادران لیلا کاری نکرد، ما تا آستانه زندان رفتن پیش رفتیم و هر چه احکام را برای آنها میفرستادیم قدم موثری برنداشتند. بالاخره توقع ما این بود که سازمان سینمایی کاری میکرد که پای ما به دادگاه باز نمیشد مرحله به مرحله با آنها صحبت میکردم و آنها را در جریان ماوقع میگذاشتم. سازمان سینمایی بدش نمیآمد ما گوشمالی شویم البته پیشبینی من است و به نظرم اینطور بود.
نکته قابل اهمیت این بود که سازمان اوج برای گرامیداشت سعید پورصمیمی از پلانهای فیلم برادران لیلا استفاده کرد، از این حیث که چگونه از فیلم توقیف شده سازمانی همچون اوج بهرهبرداری میکند.
همین کلیپ را برای آقای خزاعی و دیگران فرستادم، پلانهایی استفاده شده که عموما ممیزی شده بود، به آنها هم گفتم که اوج به این نتیجه رسید که از فیلم برادران لیلا برای آقای پورصمیمی بیشترین پلانها را استفاده کند، درخواست ما هم این بود حالا که اوج این کار را کرده حداقل زمینه اکران و مجوز را هم فراهم کند. این را برای آقای خزاعی نوشتم.
درستش این بود که اوج از ما اجازه میگرفت، چون صاحبان فیلم را خوب میشناخت، اگر به ما میگفت ما خودمان مشتاق بودیم به آنها کمک میکردیم.
اما پرسش من این است که چطور قسمت ادرار در سینک که همان پلانی بود که ارشاد پافشاری میکرد از فیلم حذف شود، ولی اوج در تیزرها از آن استفاده کرده است.
حرفم این است، بیشتر از یکسال و نیم ما شرایط سختی را گذراندیم، بازجوییهای سنگین، دادگاه و دادسرا، تجدیدنظر، دیوان، همه این مسیرها را به خاطر این فیلم رفتیم، هیچ وقت فکر نمیکردم فیلمی بسازیم بابت آن، این قدر جواب پس دهیم،ای کاش اتهامهای دیگری مطرح بود و اینقدر ما اذیت نمیشدیم. اتهام ما فقط ساخت فیلم برادران لیلا بود و در پرونده ما چیزی جز این نیست، همین که میبینم یک ارگانی فیلم برادران لیلا را برای انتشار استفاده میکند، خوشحال میشوم. واقعا اذیت شدیم، شأن هنرمند این نیست که در دادگاه و دادسرا باشد، در بازجوییهای متعدد باشد که البته هنوز هم ادامه دارد و پروندهها درست بسته نشده، ولی روزنه امیدی است که با خود میگوییم کسی پشت ما قرار گرفت، ثابت کرد ما درست رفتار کردیم.
من خودم مدیر تولید فیلم مارمولک بودم کاملا در جریانم، همان موقع هم یادم است آقای منوچهر محمدی و آقای کمال تبریزی خیلی تلاش میکردند که ثابت کنند تصوراتشان چیز دیگری است و فیلم مسیر دیگری دارد، اما خب نشد. بعد از بیست سال بالاخره فیلم از تلویزیون پخش و ثابت شد که تهیهکننده و کارگردان خیلی فهمشان بیشتر بوده و جلوتر را میدیدند الان هم که به کرات از تلویزیون پخش شده و در پلتفرمها هم هست. سرنوشت برادران لیلا هم همین است، خیلی از فیلمهای سینمای ایران دچار چنین سرنوشتی شدند. فیلمهای دیگری هم بود که به این وضعیت دچار شد؛ از فیلمهای توقیفی دیگر اگر بخواهیم مثالی بزنم فیلم عنکبوت که خودمان ساختیم یا فیلم آدم برفی و فیلمهای دیگر، در فاصله کمی یا بیشتر اکران شد. من زمانی که بازجویی میشدم به دوستان میگفتم من الان بازجویی میشوم بابت فیلمی که مطمئنم روزی پخش میشود و آن موقع بد است، البته برای ما خوب است، اما اینکه بازجویی میشویم بد است آن هم بابت فیلمی که با مجوز ساختیم، قطعا من اطمینان دارم این فیلم به صورت قانونی پخش خواهد شد، اما امیدوارم به زودی باشد.
همین را میخواستم بگویم، نکتهای که وجود دارد کسی به خاطر فیلمها محاکمه نشد، بدترین موضع این بود که ما بابت ساخت این فیلم محاکمه شدیم و تمام مسیرهای حقوقی را رفتیم، از بازجوییهای متعدد تا دادسرای اوین تا دادگاه انقلاب شعبه ۲۶، دادگاه تجدیدنظر بابت دادگاه انقلاب اعتراض کرده بودیم تا دیوان و در نهایت تبدیل به عفو شد. میخواهم بگویم این مسیر میرود و در انتها به عفو میرسد، اما من میخواهم بگویم دلخوری ما تمام نمیشود در دل و ذهن ما ماند، در دورهای محاکمه شدیم که فیلم ساختیم و فیلم را هم بیش از ۸۰ درصد مردم دیدند، هیچ کس هم به خاطر این فیلم نه کف خیابان آمد، نه تاثیری در نظام داشت و نه اتفاق خاصی افتاد.
ممنوعالکاری هنوز رفع نشده، در مصاحبههایشان میگویند، ولی در عمل نیست، مجددا نامهای خدمت وزیر ارشاد و جاهای دیگر فرستادم مبنی بر اینکه اگر به صورت جدی ممنوعالکار هستیم و نمیخواهید این ماجرا جمع شود به ما بگویید، ولی عملا نمیشود کار کرد و اجازه کار نمیدهند یعنی اگر بخواهیم در سامانه درخواست پروانه ساخت بدهیم نمیشود، هر چند شرایط طوری است و رفتارهایی شد که کل سرمایهگذاران از سینما دور شدند، بخش خصوصی فعال نیست. ما هم که در بخش دولتی جایگاهی نداریم و اینکه عملا سینمای اجتماعی هم از بین رفت و همین خود به خود معنای ممنوعالکاری دارد حالا ممنوعالکاری نه، ولی معنای خانهنشینی دارد، اما ما همچنان ممنوعالکار هستیم و من به وزارت ارشاد مراجعه کردم، اتفاقا همین دو هفته پیش هم مراجعه کردم، نتیجه این بود که به من گفتند باید منتظر باشیم تا پاسخهای دیگر بیاید. نمیدانم این ماجرا تا کی، ولی همینطور ادامه دارد، این احکام قضایی هم که منجر به عفو شد، ۲۲ بهمن اساماس عفو آمد، ممنوعالکاری دوباره از کجا درآمد واقعا نمیدانم و اینکه نتیجه چه میشود؟ نمیدانم تصور این همه سختی نداشتم، عموما فیلمهایی که کار میکردیم با سختی همراه بود، ولی در حد سازمان سینمایی و وزارت ارشاد ماجرا جمع میشد.
اتفاقا برعکس فکر میکردم بابت فیلم برادران لیلا خیلی تشویق میشویم، چون که زمان پروانه ساخت، رییس اداره نظارت وقت به ما میگفت دمتان گرم چه فیلم خوبی میسازید و از این دست فیلمها باید ساخته شود، میخواهم بگویم وقتی قرار بود پروانه ساخت صادر شود، تشویق میشدیم، اما پروانه نمایش ما با این دولت همزمان شد، آن دولت تشویق کرد و این دولت تنبیه کرد، موقع دریافت پروانه نمایش دچار سختی عجیب و غریب شدیم که دیگر همه ماجرا و اخبار را میدانند، برای من سختی بسیار زیاد بود برای سعید هم همینطور، اصلا تصورش را هم نمیکردیم، فکر میکردیم فیلم برود خارج از مملکت و افتخار بیاورد، افتخار را از بین نمیبرند، پشت این افتخار میایستند، اما دیدیم که نه، فیلم رفت پشت نشانهگذاریها و مفهومهایی که اصلا مدنظر ما نبود و از ذهن خود آنها بیرون میآمد، هر قدر تلاش میکردیم که پاکش کنیم، نمیشد. نیت ما این نبود، ولی به هر جهت برای این فیلم خیلی سختی کشیدیم که فکر میکنم ادامه دارد و جمع نشده.
اخیرا برای تمدید موسسهام رفتم نه فیلمسازی، به من گفتند شما همچنان ممنوعالکار هستید و ما هیچ اقدام قانونی نمیتوانیم برای شما انجام دهیم، به آنها گفتم ما که پروندهمان تمام شده، گفتند آنجا نهاد اطلاعاتی دیگر بوده، اینجا نهاد اطلاعاتی دیگر است و این فرق میکند. میخواهم بگویم در مسیر دیگری افتادیم، امیدوارم این مسیر را با نامهای که برای وزیر نوشتیم وزیر خودشان کمک کنند ماجرا جمع شود. واقعا خسته شدیم دو سال میدویم هنوز اتهام را دقیق نفهمیدیم با اینکه این همه از خودمان دفاع کردیم. البته این نکته را بگویم از دفتر وزیر ارشاد تماس گرفتند که دستور دادیم مشکل ممنوعالکاری شما حل شود. حالا چه شود نمیدانم.
واقعا امیدوارم شرایط سینما به گونهای که این مدت بود بازنگری شود، قطعا با این وضعیت سینمای متعالی که به آن فکر میکردیم از بین میرود، سینمای بینالملل را از دست دادیم، سینمای اجتماعی که تکلیفش مشخص است و خودتان میبینید. من مخالف طنز نیستم، ولی این حجم از طنزها نشاندهنده این است که جنس سینمایی که میخواهیم کار کنیم، معلوم است و این فیلمها حمایت میشود.
همچنان معتقدم فیلم برادران لیلا به لحاظ محتوایی، اخلاقی، پیامی، همه چیز از خیلی از فیلمهایی که روی پرده است بهتر است، بهتر به لحاظ فرهنگسازی میگویم قواعد سینمایی که سرجای خودش. امیدوارم مسوولان سینما بازنگری در روندی که در پیش گرفتند، کنند. سال آینده اگر به همین روند پیش برود بهتر از این نخواهد بود همه شاهد از بین رفتن سینمای اجتماعی خواهیم بود.
همینجوری سینما کاملا دولتی شده، همه آثار دولتی است و بخش خصوصی فقط در فیلمهای طنز حضور دارد و همینطور هم مدام تعداد زیادی ساخته میشود و تعدادش بالاست، آن سینمایی که بزرگانی در آن کار میکردند و اسمشان در جهان مطرح بود و پشت سینما بودند، کجا رفتند؟ و ببینند الان سینما به کجا میرود. امیدوارم فکری کنند و نگذارند سینما از بین برود.»