|

گفت‌وگو با خلیل شیخ، نوازنده و مدرس دوتار، موسیقی مقامی جنوب خراسان

نیازمند فرهنگ‌سازی در حوزه موسیقی فولک هستیم

خلیل شیخ در شهر خواف و در خانواده‌ای فرهنگ‌دوست و اهل موسیقی متولد شد. او از شاگردان عثمان محمدپرست و مرحوم استاد ذوالفقار عسگریان است که تأثیر بزرگ و مهمی بر آشنایی او با موسیقی فولک خراسان و درک آن داشته‌اند.

نیازمند فرهنگ‌سازی در حوزه موسیقی فولک هستیم

شرق: خلیل شیخ در شهر خواف و در خانواده‌ای فرهنگ‌دوست و اهل موسیقی متولد شد. او از شاگردان عثمان محمدپرست و مرحوم استاد ذوالفقار عسگریان است که تأثیر بزرگ و مهمی بر آشنایی او با موسیقی فولک خراسان و درک آن داشته‌اند. شیخ در زمستان 2018 از سوی دانشگاه موسیقی اتریش به صورت رسمی دعوت شد و در موزه هنرهای وین و دانشگاه موسیقی شهر گراتز به اجرا و معرفی موسیقی خراسان پرداخت که این باعث شد رئیس خانه هنر وین، مایکل بیلز و عوامل دانشگاه موسیقی اتریش به خواف و خراسان سفر کنند تا این فرهنگ موسیقی را از نزدیک احساس کنند. بهانه گفت‌وگو با او اجرای کنسرتی است که همه‌ساله در زادروز مولانا در دوبی برگزار می‌شود و چند ‌سالی است که او با نوای ساز خود این روز را گرامی می‌دارد.

شما سال‌ها در مکتب بسیاری از استادان موسیقی فولک خراسان بوده‌اید؛ برای شناساندن موسیقی مقامی خراسان تا‌ به‌ امروز چه اقدامی انجام داده‌اید؟

من نوازنده دوتار، سه‌تار و تنبور هستم و در مکتب استادانی همچون زنده‌یاد عثمان محمدپرست، ذوالفقار عسگریان در دوتار جنوب خراسان و در دوتار شمال خراسان با استاد حاج قربان سلیمانی و فرزندش علیرضا سلیمانی کار کردم. در این بین آواز‌های محلی را هم با استادانی که در خراسان آواز می‌خواندند کار کردم. اما شیوه آموزش این استادان به شکلی نبوده که روزی را در هفته برای آموزش به من در نظر بگیرند. من در جلسات آنها شرکت می‌کردم، استاد شروع به نواختن ساز می‌کرد و من باید با نگاه‌کردن به شیوه نوازندگی آنها یاد می‌گرفتم. یعنی از طریق نگا‌ه‌کردن و شنیدن باید آن شیوه نوازندگی و قطعاتی را که اجرا می‌کردند یاد می‌گرفتم؛ چرا‌که اساسا فلسفه و قانون آموزش به شکلی که می‌شناسیم نداشتند. می‌توان گفت آموزش موسیقی فولک به صورت سینه‌به‌سینه منتقل می‌شود. هیچ‌کدام از قطعات موسیقی، مخصوصا در موسیقی خراسان، توسط نوازندگان به یک شکل اجرا نمی‌شود. مثلا قطعه «نوایی» توسط هر نوازنده به شکل و لحن متفاوتی اجرا و خوانده می‌شود و هرکدام زیبایی خاص خود را دارد. من همراه با یکی از دوستان در خواف از 10 سال پیش یک بوم‌گردی تأسیس کردیم و تا‌ ‌امروز در‌ حال گسترش آن هستیم. با تمام محدودیت‌هایی که با آن روبه‌رو هستیم، سعی می‌کنیم تا فرهنگ و هنر خراسان را اشاعه دهیم. برای گردشگران، چه ایرانی و چه غیرایرانی، با سفرهایی که به آنجا دارند دوتارنوازی، رقص محلی، رقص چوب و داستان‌خوانی را داریم. ناگفته نماند که وظیفه خودم می‌دانم در تمام برنامه‌هایی که در داخل و خارج از ایران دارم، یاد و خاطره استادانم را زنده نگه دارم و از آنها یاد ‌‌کنم. حتی شهرام ناظری عزیز نیز که آواز را نزد او یاد گرفتم، همیشه از تأثیر و بزرگی او در هنر ایران صحبت می‌کنم. صحبت از این بزرگواران را تعهد خودم نسبت به موسیقی خراسان می‌دانم.

در مورد رویداد هنری پیش‌رو به بهانه زادروز مولانا صحبت کنیم.

29 سپتامبر مصادف است با هشتم مهر‌ماه که زادروز مولاناست. تقریبا پنج سال است که فعالیت‌های موسیقی خودم را در امارات شروع کردم. بعد از تجربه حضور در کشورهای مختلف، به این نتیجه رسیدم که دوبی و امارات بهترین گزینه برای ارائه موسیقی ایرانی است. ملیت‌های مختلف از تمام کشورها در دوبی ساکن هستند. در دوبی این شانس را دارم که تقریبا در هر کنسرت‌ که از تمام کشورها در سالن حضور دارند، صدای موسیقی ایران را به مردم تمام کشورها معرفی کنم و همه این ملیت‌ها استقبال فراوانی از این کنسرت‌ها می‌کنند. اولین کنسرتی که در دوبی داشتنم 95 درصد مخاطبانم غیرایرانی بودند. 29 سپتامبر امسال مثل سال‌های گذشته این رویداد هنری تکرار می‌شود. این ویژگی کنسرت‌هاست که هیچ سالی شبیه سال قبلش نیست.

از چه نظر تفاوت دارد؟

تعداد اعضای گروه، ژانری که کار می‌کنیم و اینکه ما در کنسرت نَرِیشن داریم؛ یعنی فردی اشعار مولانا را به انگلیسی روایت می‌کند و ما بین هر قطعه در ارتباط با شعر توضیحی می‌دهیم که مثلا فلسفه مولانا در این مورد چه بوده و همان اشعاری که به انگلیسی ترجمه و به صورت نریشن و داستان‌وار روایت می‌شود، به صورت تصنیف و به شکل موسیقی اجرا می‌شود. مثلا کنسرت امسال با موضوع «بشنو از نی...» شروع می‌شود و توضیح داده می‌شود داستان و روایت مفاهیم این شعر چی بوده.

پس به نوعی می‌توان گفت برگزاری کنسرت هر‌ساله به مناسبت زادروز مولانا آغاز فعالیت رسمی شما در امارات بود.

بله. همین موضوع بهانه‌ای شد برای اینکه فعالیت‌های موسیقی من در امارات شروع شود. در این سال‌ها به مرور گروه گسترده شد. کنسرت امسال تشکیل شده از دو نفر نوازنده ایرانی‌ دوتار و عود، یک نوازنده اوکراینی که موسیقی الکترونیک می‌نوازد، نوازنده تبلا و نی هم داریم. هنوز کنسرت برگزارنشده در حال گسترده‌ترکردن گروه هستیم تا بتوانیم به صورت ارکستر کار را پیش ببریم. با اپرا هوس دوبی هم صحبت شده که از گروه نوازنده‌هایشان استفاده شود و تقریبا یک گروه 15، 20‌نفری تشکیل خواهد شد. این هم بخشی از برنامه ماست که در گروه فقط ایرانی‌ها حضور نداشته باشند. ما فرهنگ ایرانی را معرفی می‌کنیم، ولی از غیرایرانی‌ها هم بین موزیسین‌ها استفاده می‌شود و خود‌به‌خود تحت تأثیر موزیک ایرانی قرار می‌گیرند. مخاطبان این کنسرت معمولا قبل از اجراهای ما در مورد موسیقی ایرانی تحقیق می‌کنند و جالب است که بعد از اجرا معاشرت‌های خوبی با مخاطبان داریم و آنها در مورد فرهنگ ایرانی سؤال‌های جالبی می‌پرسند. از اولین کنسرت تا امروز 15 کنسرت در امارات داشتیم؛ تقریبا هر فصل یک کنسرت.

ایران سال‌هاست از طریق هنر، خاصه سینما و موسیقی، به‌درستی فرهنگ ایرانی را اشاعه داده و توجه جلب کرده و البته افتخارات زیادی به دست آورده است. برای شما مهم‌ترین نکته در برگزاری کنسرت، جدا از طیف گسترده مخاطبانش، چیست؟

اجرای این کنسرت‌ها همیشه برای من جذاب بوده است، اما بخش جالب آن برای من در انتهای کنسرت، زمزمه‌کردن برخی قطعات توسط مخاطبان است. همین برای من کافی است که موسیقی در ذهن مردم ثبت می‌شود و در یادشان می‌ماند. در کنسرت پیش‌رو انتخاب اشعاری از حضرت مولانا را داریم که در ابتدا با قطعه «بشنو از نی» آغاز می‌کنیم که به صورت آوازی در آواز اصفهان و همایون اجرا می‌شود که با فضاسازی موسیقی الکترونیک جذاب خواهد بود. سالنی که همیشه در آن کنسرت اجرا می‌کنیم، تمام دیجیتال‌آرت است؛ یعنی 360 درجه ویژوال‌آرت است. وقتی در سالن می‌نشینید، دیوارهای روبه‌رو، سقف و سمت چپ و راست را کامل می‌بینید. تمام این محیط در ‌حال پخش ویدئو‌های سه‌بعدی با موضوع هر کنسرت است. مردم وقتی موسیقی ایرانی را در سالن می‌شنوند، تصاویری به عنوان فرهنگ و موسیقی ایرانی می‌بینند. ویژوال‌هایی از مقبره مولانا و اشعاری که به صورت خوشنویسی نوشته شده، روی دیواره‌ها پخش خواهد شد. برنامه‌های کنسرت با عنوان رومینیشن برگزار می‌شود.

شما با توجه به مختصات کاری که در موسیقی انجام می‌دهید، دغدغه‌های خاص خودتان را دارید. عمده‌ مسئله و دغدغه‌ای که با آن سر‌وکار دارید چیست؟

تا چند سال پیش آموزش موسیقی عمده‌ فعالیتم بود. حدود 250 هنرجو در خراسان داشتم و در آموزشگاه‌های تهران و شهر‌های دیگر و خارج از ایران به صورت آنلاین تدریس می‌کردم. تمام طول هفته من با همین موضوع می‌گذشت. بعد از مدتی تعداد هنرجویان را کم کردم تا بتوانم فعالیت‌های کنسرت‌های موسیقی را شروع کنم. اولین کنسرت‌ها را از خود خواف خراسان شروع کردم. مردم بسیار راضی بودند و دوست داشتند کنسرت‌ها ادامه‌دار شود. با توجه به همین فضا، دغدغه‌های بسیاری حول کاری که من انجام می‌دهم وجود دارد. تا به همین امروز، هر کار موسیقیایی که من انجام دادم کاملا شخصی بوده. متأسفانه معمولا نگاه‌های سطح پایینی به این نوع موسیقی در ایران وجود دارد و در بحث برگزاری کنسرت‌ها هم همه‌چیز مشخص است. مسئولان از این نوع موسیقی حمایت نمی‌کنند. در ایران نزدیک به 40 هزار نفر موزیسین داریم و کاری به سطح آنها ندارم. همه این تعداد به حمایت نیاز دارند. با هزینه‌هایی که سالن‌ها دارند و درصدهایی که وب‌سایت‌ها از فروش بلیت برمی‌دارند، واقعا وضعیت بدی حکم‌فرماست. من کنسرتی در تالار رودکی داشتم که 

150 میلیون هزینه این کنسرت شد، سودی که من از این کنسرت برداشتم شش میلیون تومان بود. متأسفانه رویکردی به موسیقی فولک وجود دارد که این رویکرد بین مردم هم متأسفانه هست؛ اینکه موسیقی فولک را یک موسیقی دهاتی می‌دانند! در رابطه با موسیقی محلی و نواحی فرهنگ‌سازی صورت نگرفته است. در تمام این سال‌ها باید روی فرهنگ و هنر کار می‌شد تا امروز شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.

‌امیدوار به تغییر وضعیت در آینده نزدیک هستید؟

من چندان امیدوار نیستم. حمایت از کسانی که در حوزه موسیقی فعالیت می‌کنند بیشتر در برگزاری جشنواره‌های موضوعی خلاصه می‌شود. اما در برخی از این جشنواره‌ها هم می‌بینیم که عملا توهین به موزیسین‌ها اتفاق می‌افتد. گاهی شاهد این موضوع هستیم که برخی جشنواره‌ها مبلغی را که برای هدیه در نظر می‌گیرند، پرداخت نمی‌کنند. حتی محل اسکان هم برای بچه‌های موسیقی در نظر گرفته نمی‌شود و برخی با چادرزدن در پارک، شب را می‌گذرانند تا فردا به اجرا برسند.

کمی در مورد آلبوم‌های موسیقی هم صحبت می‌کنید؟

اولین آلبوم من با عنوان «فراسوی خیال» در خارج از کشور منتشر شد که تشکیل شده از پنج قطعه از سولونوازی و آواز که در آن اشعار محلی و فولک استفاده شده است. این آلبوم در اپلیکیشن‌های موسیقی به صورت جهانی منتشر شده و در حال تدارک‌ مجوز در داخل کشور هستیم. این آلبوم تا یک ماه آینده برای علاقه‌مندان در داخل ایران در دسترس خواهد بود. آلبوم دوم با عنوان «حرف و گفت و صوت» هست که نامش برگرفته از یک بیت مثنوی ‌معنوی مولانا‌ست با عنوان «حرف و صوت و گفت را برهم زنم/ تا که بی‌‌این هر سه با تو دم زنم‌». این آلبوم از هفت قطعه موسیقی تشکیل شده و کاری است تلفیقی و با موسیقی الکترونیک ترکیب شده است. شروع این آلبوم هم برمی‌گردد به کنسرت اتریش هفت سال پیش. در آنجا با یکی از نوازنده‌های الکترونیک ایرانی آشنا شدم و صحبت‌های ما در مورد این آلبوم آغاز شد. بعد از دو سال به مرحله ضبط نهایی رسیدیم و بعد از چند ماه هم در خارج از ایران منتشر شد. قطعات این آلبوم هم برگرفته از اشعار فولک محلی خراسان است. این آلبوم هم در حال تدارک مجوزهای لازم برای انتشار در ایران است.

اما تک‌ترک‌هایی هم هست که در خارج از کشور منتشر شده است. تمامی این آهنگ‌ها در اپلیکیشن‌های موسیقی موجود است. جدیدترین آلبوم‌های من با عنوان رومینشین در حال انجام است. این آلبوم‌ها قطعات مختلفی برگرفته از کنسرت‌هایی که تا ‌به ‌امروز به صورت باکیفیت برگزار شده، است.

رومینیشن 1 برگرفته از کنسرت «جاده ابریشم» است که تلفیق موسیقی ایرانی و هند است. این قطعات در قالب رومینیشن 1 پنج ترک در نظر گرفته شده که ترک‌های بعدی در رومینیشن 2 منتشر خواهد شد. این آلبوم هم‌زمان در خارج و داخل کشور منتشر خواهد شد. اما رومینیشن 3 برگرفته از کنسرت اول اکتبر سال قبل است که این هم شامل پنج ترک است و پنج ترک بعدی در آلبوم رومینیشن 4 منتشر خواهد شد. این آلبوم هم در داخل کشور منتشر می‌شود. اما اتفاق تازه‌تر که تا یک ماه دیگر رخ خواهد داد، انتشار آلبوم‌های تصویری از کنسرت‌های موسیقی است که تا امروز در تمام دنیا برگزار کرده‌ام. از تمام کنسرت‌ها یک یا دو قطعه به صورت تصویری منتشر می‌شود. این آلبوم‌ها در‌ حال گرفتن مجوز در داخل ایران است.