|

مدیرعامل تپسل می‌گوید بعد از خرید کافه‌بازار خرید‌های دیگری هم دارند

پازل تپسل کامل می‌شود

از خبرهای دور از انتظار نیمه دوم سال ۱۴۰۳ اکوسیستم استارتاپی، خرید کافه‌بازار توسط تپسل بود. این خرید در حالی اتفاق افتاد که هلدینگ هزاردستان سهامش را از سرمایه‌گذار قدیمی‌اش یعنی سرآوا خرید و در قدم بعدی یکی از شرکت‌های زیرمجموعه‌اش یعنی کافه‌بازار موفق به پذیرش در فرابورس شد.

پازل تپسل کامل می‌شود

از خبرهای دور از انتظار نیمه دوم سال ۱۴۰۳ اکوسیستم استارتاپی، خرید کافه‌بازار توسط تپسل بود. این خرید در حالی اتفاق افتاد که هلدینگ هزاردستان سهامش را از سرمایه‌گذار قدیمی‌اش یعنی سرآوا خرید و در قدم بعدی یکی از شرکت‌های زیرمجموعه‌اش یعنی کافه‌بازار موفق به پذیرش در فرابورس شد. با این حال سبحان فروغی، مدیرعامل تپسل، اعلام می‌کند که این خرید چندان هم دور از انتظار نبوده، چراکه آنها از سال‌ها پیش در تلاش برای این خرید و مذاکره با مدیران هزاردستان بوده‌اند. فروغی می‌‌گوید برعکس برخی نگرانی‌ها که از زمان رسانه‌ای‌شدن این خرید مطرح شده، قرار نیست با پیوستن کافه‌بازار به تپسل آنها فقط روی بخش تبلیغات متمرکز شوند، بلکه برنامه‌های استراتژیک زیادی برای توسعه هر دو شرکت در نظر گرفته شده است. برای جویاشدن از علت این خرید، برنامه‌های توسعه‌ای تپسل برای کافه‌بازار و خرید‌های آینده تپسل، با سبحان فروغی گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید:

 

 شما شش سال پیش قرارداد همکاری با کافه‌بازار بستید و حالا به مرحله‌ای رسیدید که آن را خریدید. در این مدت چه اتفاقی افتاد که ابتدا با کافه‌بازار همکاری خود را شروع کردید و این همکاری به خرید کامل این مجموعه منتهی شد؟

واقعیت این است که در این سال‌ها خیلی خوب رشد کردیم. کافه‌بازار یک برند قدیمی و به‌جرئت می‌توانم بگویم اولین برند بزرگ اکوسیستم استارتاپی ایران است که از تعیین‌کننده‌ترین پلتفرم‌ها در رشد و کاربرگرفتن پلتفرم‌های دیگرِ همین اکوسیستم نیز محسوب می‌شود. همه هم همیشه تمایل داشتند با قدیمی‌ترین و یکی از بزرگ‌ترین‌های این اکوسیستم همکاری کنند. در آن سال‌ها هم (سال 97) چون حوزه اصلی ما ابتدا تبلیغات دیجیتال با تمرکز روی موبایل بود، یکی از شرکت‌هایی که می‌توانستیم با آن همکاری کنیم کافه‌بازار بود. در واقع به خاطر گستردگی فضا و کاربرانی که این پلتفرم در اختیار ما می‌گذاشت، تبلیغات داخل کافه‌بازار را که به تبلیغات مبتنی‌بر جست‌وجو یا search ads معروف است، کلید زدیم.

تپسل در این سال‌ها خیلی رشد کرده و دیگر فقط محدود به موبایل نیست. در فضای وب، شبکه‌های اجتماعی و همکاری با برندها و کسب‌وکارهایی که کارشان فقط تبلیغات نیست مانند اسنپ، آپ، دیوار و شیپور نیز وارد همکاری شده است. از طرف دیگر ما به لاین‌های بیزینسی دیگری هم رفته‌ایم. در نهایت این رشد به جایی رسید که اعتمادبه‌نفس لازم برای اینکه کافه‌بازار را بخریم، به دست آوردیم.

 بعد از اینکه سرآوا از هزاردستان خارج شد، شما به این فکر افتادید که کافه‌بازار را بخرید؟

خیر، پیش از این هم تلاش‌هایی در این زمینه انجام داده بودیم، ولی یک تصمیم جمعی قطعی در گروه هزاردستان اتفاق نیفتاده بود تا از کافه‌بازار خارج و آن را به فروش برسانند. همان ابتدا که دوستان به این جمع‌بندی رسیدند، ما هم برای این خرید اعلام آمادگی کردیم.

 چرا زمانی که هنوز سرآوا سهامدار هلدینگ هزاردستان بود، این هلدینگ به جمع‌بندی نرسیده بود که کافه‌بازار را بفروشد و بعد از جدایی سرآوا، به این نتیجه رسید؟

بالاخره دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد که قطعا من از آن خبر ندارم و شاید بهتر است خود دوستان در این زمینه اظهارنظر کنند. با این‌حال دلیل اینکه چرا اصلا این تصمیم گرفته شد، همان‌طور که خود هزاردستان هم به‌طور شفاف اعلام کرده، تمرکز روی محصولِ سوپراستارشان «دیوار» است و از سایر شرکت‌هایی هم که دارند، کم‌کم خارج می‌شوند.

 هدف استراتژیک‌تان از خرید کافه‌بازار چه بود؟ این خرید چه هم‌افزایی‌ای با محصولات دیگرتان دارد؟

خیلی‌ها فکر می‌کنند دلیلش فقط تبلیغات است، شاید تبلیغات اصلی‌ترین دلیل باشد، ولی می‌شود گفت در تمامی زمینه‌های مورد فعالیت شرکت، نقاط هم‌افزایی، رشد، توسعه و سینرژی بین این دو مجموعه وجود دارد. از تبلیغات که عبور کنیم، ما در حوزه مارکتینگ (شامل ابزارهای مارکتینگ، ابزارهای اتوماسیون بازاریابی، آنالیز بازاریابی و...) سال‌هاست با برند METRIX همکاری می‌کنیم. تقریبا در این حوزه مرجع عملکرد کانال‌های تبلیغاتی را METRIX به بهترین نحو در اختیار دارد. این اتفاق یک نقطه مهم برای ایجاد سینرژی با کافه‌بازار است، به دلیل اینکه با وجود کافه‌بازار، نفوذ این محصول و همین‌طور مرجعیت دیتایی که این محصول در حوزه بازاریابی دارد، می‌تواند بهبود بیشتری پیدا کند.

سال‌هاست که در حوزه استریمینگ ویدئو و موسیقی فعالیت می‌کنیم. ما یک تجربه‌ مشترک راه‌اندازی ویدئو در کافه‌بازار را سال‌ها پیش داشتیم که به شکست منجر شد. آن زمان دوستان تصمیم گرفتند آن را ادامه ندهند، ولی ما مستقلا ادامه دادیم و سال‌های بعد هم رقیب کافه‌بازار همین کار را کرد و موفق شد. در آن زمان محصول ویدئویی برای کافه‌بازار زود بود. ما هم از دوستان آن زمان خواستیم که صبر را مقداری چاشنی کار قرار دهند، اما ترجیح دادند از این بازار دور شوند. الان مجدد کافه‌بازار برای چند درصد از کاربرانش محصول ویدئویی را با همکاری ما و پارتنرهای دیگر راه‌اندازی کرده که در اینجا هم یک هم‌افزایی دیگر اتفاق افتاده است. در حوزه گیم، ما برندی به نام «فان توری» داریم که تمرکز آن روی صادرات گیم است. استودیوهای داخلی و تولیدات داخلی که پتانسیل نشر بین‌المللی دارند، توسط «فان توری» صادر خواهد شد، چون این برند با نشرهای معروف دنیا همکاری می‌کند. کافه‌بازار برعکس ما کار واردات انجام می‌دهد و گیم‌هایی پرمخاطب را به ایران می‌آورد. این هم‌افزایی باعث می‌‌شود همکاری بهتر و بزرگ‌تری با استودیوها و ناشران خارجی داشته باشیم. درحال حاضر «فان توری» بالغ‌بر صد میلیون دانلود خارج از ایران برای گیم‌های مختلف که توسط ایرانی‌ها، تولید و منتشر شدند به ارمغان آورده است.

حوزه آخر، هوش مصنوعی یا Generative AI (هوش مصنوعی مولد) است که هر دو مجموعه به خاطر اینکه نگاه و ژن‌شان نزدیک بوده، خیلی زود به آن واکنش نشان دادند. ما از یک سال‌ونیم پیش سرمایه‌گذاری‌هایی در این زمینه شروع کردیم. در این مورد در کافه‌بازار هسته‌سازی‌هایی اتفاق افتاده و آنجا هم محصولاتی از جنس اتوماسیون بخش‌های پشتیبانی نیروی انسانی، حوزه تولید محتوا با کمک هوش مصنوعی رقم خورده است. از سمت دیگر ارائه سرویس‌های مدل‌های هوش مصنوعی به کسب‌و‌کارها توسط ما و کافه‌بازار اتفاق افتاده که این همکاری می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. در آینده هم چند تا خرید و ادغام دیگر هم قرار است اتفاق بیفتد که این تکه‌های پازل را تکمیل‌تر می‌کند.

 با این خرید ساختار کافه‌بازار چگونه خواهد شد؟ آیا قرار است تغییری در فعالیت کافه‌بازار ایجاد شود؟ برند آن تغییر می‌کند؟

واقعیت این است که در دنیا وقتی اتفاقاتی از این جنس می‌افتد، براساس دلیلی که آن اتفاق افتاده (منظورم ادغام و خرید است) ممکن است برای آن شرکت، برند و هویتش اتفاقات مختلفی مطرح باشد. تصمیم و دلیل ما، «حفظ برند»، «استقلال برند» و «ایجاد رشد برای آن برند» از طریق پروژه‌های مشترک، و توان‌بخشی بیشتر به آن مجموعه برای توسعه و رشد بیشتر است. پس پاسخ این می‌شود که شما تغییری از بیرون مشاهده نخواهید کرد، حاکمیت شرکتی به همان شکل خواهد بود و صرفا در لایه‌ مالکیت تغییری ایجاد شده که این تغییر را در توسعه‌های بسیار زیاد آتی کافه‌بازار مشاهده خواهید کرد.

 برنامه‌تان برای رشد بازار چه خواهد بود؟

به برخی از آنها اشاره کردم. از سوی دیگر کافه‌بازار پانسیل ایجاد تغییر و توسعه در حوزه‌های دیگری که پانسیل آن را داشته، ولی ورود نکرده، خواهد داشت. یکی از این حوزه‌ها فین‌تک است. در این زمینه کافه‌بازار یک زیرمجموعه به نام bazar pay دارد و ما یک برنامه جدی داریم که در این زمینه توسعه و سرمایه‌گذاری جدید انجام دهیم. نگاهی که به کافه‌بازار می‌توانید داشته باشید، این است که ابزار، رسانه و محصولی است که می‌تواند خودش باعث ایجاد و تولد محصولات متنوع و متعدد دیگری شود و یک پازل بزرگ‌تر را تکمیل کند. برای نمونه شاید اگر کافه‌بازار نبود، دیوار هم الان به یک استارتاپ بزرگ تبدیل نشده بود.

 پس طبق این توضیحات کافه‌بازار قرار نیست به سرویس تبلیغاتی تپسل تبدیل شود، چراکه وقتی خبر این خرید منتشر شد، خیلی‌ها این نگرانی را داشتند که کافه‌بازار به یک ابزار تبلیغاتی تبدیل خواهد شد.

من این نگرانی‌ها را می‌فهمم، چون به هر حال یک شرکت تبلیغاتی این کار را انجام داده است. در حال حاضر اصلی‌ترین درآمد شرکت گوگل از لاین تبلیغات است. وقتی گوگل یک خرید و ادغامی انجام می‌دهد، این نگرانی وجود دارد که اگر این خرید اتفاق افتاده، آن کسب‌وکار فقط قرار است کار تبلیغاتی انجام دهد و به یک ابزار آزاردهنده تبدیل شود؟ معلوم است که این اتفاق نمی‌افتد. مهم این است که از آن کسب‌وکاری که در اختیار شبکه تبلیغاتی قرار گرفته، هوشمندانه استفاده شود. قطعا ما به هم کمک می‌کنیم که آزاردهندگی‌ تبلیغات کمتر و اجرای هوشمندانه آن بیشتر شود.

 فروش کافه‌بازار به یک شرکت تبلیغاتی، ما را یاد معامله‌ای انداخت که چندان سرنوشت خوشی نداشت. کافه‌بازار سال 1395 مالکیت شبکه تبلیغات هوشمند «عدد» را به شرکت «آوای هوشمند پارس» واگذار کرد تا با تیم مدیریتی جدید به فعالیتش ادامه دهد. تصمیمی که درنهایت به سود عدد تمام نشد. اواخر 1398، و با شیوع کرونا در کشور، شرکت آوای هوشمند پارس فعالیت خود را متوقف کرد. چندی بعد، کمبود سرمایه، شرایط بد اقتصادی و معیشتی، شیوع بیماری کرونا و کاهش تقاضا مهم‌ترین دلایل پایان فعالیت عدد اعلام شدند. آیا کافه‌بازر هم قرار است به سرنوشت «عدد» دچار شود؟

همیشه که این نگرانی وجود دارد؛ شما چنین اتفاقی را باید شبیه پیوندزدن ببینید. هم پیوندگیرنده و هم عضو پیوندی هر لحظه‌ای ممکن است همدیگر را پس بزنند. این مقایسه به نظر من طبیعی است که برای ذهن‌های مختلف پیش بیاید، چون کلا فرایند ادغام، فرایند سختی است. افراد زیادی درگیر آن هستند، دو فرهنگ مختلف در این بین مطرح است و در کنار آن ذی‌نفعان با نیات و نگاه‌های مختلف حضور دارند. هنر این است که شما با کمترین میزان تلاقی، درگیری، تضاد و تناقض ذی‌نفعان را همسو کنید. ما خودمان را مبرا از این نمی‌دانیم که محتمل است برای ما هم این خرید با شکست مواجه شود، ولی حداقل تپسل در این سال‌ها تجربه چندین بار خرید و ادغام را داشته است. در واقع این اولین خرید ما نیست، شاید سایز آن از همه خرید‌های قبلی بزرگ‌تر باشد، ولی با گوشت و پوست و خون‌مان لمس کردیم قرار است چه اتفاقی بیفتد و باید چه نکات، ریزه‌کاری و جزئیاتی را رعایت کنیم. از روز اول می‌دانستیم ساختاری که باید در نظر بگیریم چقدر مهم است. این یک خرید و تغییر در مالکیت است، در مدیریت و حاکمیت شرکتی آن تغییری ایجاد نخواهم کرد.

«عدد» با شرایطی که ما کافه‌بازار را خریدیم واگذار نشد. درواقع کلی از نیروهایش از آن جدا شدند، محصول جدا و به داخل یک شرکت بزرگ‌تر منتقل شد که در آن محصولات بیشتری وجود داشت. از سوی دیگر داخل آن شرکت یکسری درگیری‌هایی وجود داشت و در نهایت عدد از بین رفت. ما فکر می‌کنیم ساختار را به شکلی چیده و به شیوه‌ای به مسئله نگاه می‌کنیم که احتمال را در آن بسیار کوچک کرده‌ایم. مادامی که موجوداتی فیدبک‌پذیر باشند، می‌شود امید داشت که خودشان را اصلاح کنند و با شکست همراه نشوند.

 یکی از چیزهایی که در مورد این خرید هنوز روشن نشده، آمار و ارقام ریالی این خرید است. شما با پرداخت چه مبلغی کافه‌بازار را خریدید؟ ارزش‌گذاری کافه‌بازار را چگونه به دست آوردید که بعد براساس آن این خرید را انجام دادید؟

در حوزه‌ای که ما فعالیت می‌کنیم شرکت‌هایی هستند که کار ارزش‌گذاری را انجام می‌دهند. کافه‌بازار هم توسط نهاد سومی ارزش‌گذاری شده و گزارش کامل آن با جزئیات وجود داشت. این ارزش‌گذاری نقطه پایه برای مذاکره خریداران با مالکان کافه‌بازار شد. در نهایت مجموعه ما با پیشنهادی که داد، توانست با هلدینگ هزاردستان به توافق برسد. درمجموع ما با هزاردستان و خود کافه‌بازار به این جمع‌بندی رسیدیم که عدد خرید را اعلام نکنیم.

 استارتاپ‌های ایرانی چه مشکلی دارند که رقم فروش سهام یا درآمدشان را به صورت شفاف اعلام نمی‌کنند. استارتاپ‌های خارجی خیلی راحت و شفاف در این مورد صحبت می‌کنند.

درست است. بالاخره استارتاپ‌های خارجی در یک اکوسیستم دیگر، در یک فرهنگ و مدل کاری دیگر فعالیت می‌کنند.

 ربطی ندارد. الان شما تصمیم گرفتید که رقم این خرید را اعلام نکنید؟

با اجازه‌.

 یکی دیگر از بحث‌هایی که در مورد این خرید وجود داشت، این بود که اصلا خریدی اتفاق نیفتاده و از این جیب به آن جیب بوده است. در واقع این موضوع مطرح بود که آدرس وب‌سایت تپسل را آقای امین‌رضا وهوشی ثبت کرده‌اند که حالا ایشان مدیرعامل رهنما هم بوده‌اند و رهنما یکی از سرمایه‌گذاران کافه‌بازار بوده است. چقدر این ادعاها درست است؟

اینکه ما سهامدار مشترک داشتیم، خیلی پیچیده نیست. دامنه تپسل هم در اختیار آقای وهوشی بود. شرکت ما یعنی «پگاه‌داده‌کاوان شریف» که با برند تپسل می‌شناسید، آن زمان چندین کار مختلف انجام می‌داد. «پگاه‌داده‌کاوان شریف» آن زمان محصولی به نام بک‌دوری داشت که در زمینه زیرساخت فعالیت می‌کرد. ما یک پروژه ریفرال هم برای جای دیگر انجام می‌دادیم. از آنجایی که بعضی از این پروژه‌هایی که انجام می‌دادیم به اپلیکیشن‌های روی کافه‌بازار ربط پیدا می‌کرد، با مقوله‌های عدد و تبلیغات آشنا شدیم. یک سؤال جدی در آنجا داشتیم و آن این بود که چرا هیچ‌کس در آنجا ویدئو به عنوان تبلیغ پخش نمی‌کند؟ درصورتی‌که در دنیا این‌گونه تبلیغات روال بود. در شرایطی که همه تبلیغات بنری انجام می‌دادند ما کار تبلیغ ویدئویی را کلید زدیم. برای این محصول هم نام‌های مختلفی انتخاب کردیم. آن زمان رهنما هم سهامدار ما بود و به همین خاطر نام دامنه‌ای که آقای وهوشی در اختیار داشتند، یعنی تپسل به ما پیشنهاد شد و ما نام دامنه را از ایشان خریدیم. در مورد شائبه دوم سهامداری؛ آیا الان هر دو مجموعه که سهامدار مشترک دارند، اگر می‌خواهند با همدیگر توافق و بده‌بستانی انجام دهند، به معنی از این جیب به آن جیب است؟ خیر. آنجا سهامدارند، ولی تنوع سهامدار آنجا با تنوع سهامداری که ما داریم متفاوت است. سهامدارها عینا مشابه نیستند که از این جیب به آن جیب شود. آیا سهامدارهای ما در این معامله مشارکت کردند؟ بله، اصلا بدون مشارکت سهامداران این معامله خیلی سخت انجام می‌شد. پس حتما همراهی سهامداران ما برای انجام این معامله وجود داشته است، ولی اینکه از این جیب به آن جیب شود، ‌پس این به معنی خرید نیست، اشتباه است.

 قبل از اینکه این خرید انجام شود، کافه‌بازار در تابلوی نوآفرین پذیرش شده بود. حال با این خرید چه اتفاقی برای بورسی‌شدن کافه‌بازار رخ می‌دهد؟

وقتی تغییر سهامداری اتفاق می‌افتد، فرایند‌ها باید مجددا با هیئت پذیرش تکرار شود. ما از روزی که این خرید اتفاق افتاد، به دوستان در کافه‌بازار اعلام کردیم که فرایندهای لازم برای پذیرش مجدد را دنبال کنند.

 و این روند پذیرش مجدد طول خواهد کشید؟

بله؛ چون به هر حال مسئله تغییر مالکیت در مملکت ما خیلی مهم است.

چقدر خودتان رغبت دارید که کافه‌بازار بورسی شود؟

مجموعه تپسل هم به دنبال بورسی‌شدن بوده است، اما مایل نیستیم از بازار نوآفرین این کار را انجام دهیم. در واقع بازار نوآفرینی که شکل گرفته انگار پوسته‌ای شبیه بازار SME است که قبلا وجود داشته و رونق تابلوهای 1 و 2 و فرابورس را ندارد. در این زمینه تصمیم ما این بوده که دیگران خط‌شکن شوند و اول روی تابلو بروند و مطمئن شویم که منافع IPO کردن از IPO نکردن بیشتر است و بعد تصمیم بگیریم. همه واقعا می‌خواهند ببینند این بازار نوآفرینی که شکل گرفته یک بازار تصنعی و عملا شبیه بازار SME سابق که خیلی از کسانی که وارد آن شده بودند پشیمان بودند، نباشد. اگر تابلوی 1 و 2 باشد، ما که دنبال آن هستیم و می‌خواهیم حتما اتفاق بیافتد.

 برنامه خرید آینده شما در تپسل چه خواهد بود؟ خبرهایی در مورد اینکه تصمیم دارید شیپور را هم بخرید شنیده شده، چقدر این خبر درست است؟ ‌

حتما که شرکت برنامه‌هایی دارد، ولی برخی از کارهای PR و انتشار اخبار نادرست روی بسیاری از مذاکرات ما تأثیرگذار است و آن مذاکره را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. بنابراین خبرهایی در خصوص اینکه خریدی در آینده هست یا خیر وجود دارد، اما از گفتن آن معذورم. خبر شیپور هم خیلی عجیب بود و برخی از کارها و توافقات دیگری که داشتیم را متأثر کرد.

 در نهایت تصدیق می‌کنید که شیپور را می‌خواهید بخرید یا نه؟

ما تا امروز هیچ تلاشی برای خرید شیپور انجام نداده‌ایم.

 سهم تپسل در بازار تبلیغات چقدر است؟ چون تاکنون تپسل هیچ گزارش دقیق و شفافی در این زمینه ارائه نداده است. یکتانت به عنوان رقیب شما در بازار اعلام می‌کند ۸۰ درصد بازار را در اختیار دارد، این آمارها چقدر درست است؟

من خودم هم بگویم سهم تپسل 80 درصد است، چه می‌شود؟ کنتور که ندارد، اصلا 95 درصد بازار دست ماست. در این زمینه که من نباید اعلام نظر کنم، معمولا چنین آماری باید با صحت‌سنجی مجموعه‌های دیگری انجام شود که بازار را رصد می‌کنند. باید یک شخص سومی سهم هر بازیگری را در بخش وب، موبایل، اپلیکیشن، شبکه اجتماعی و... مشخص کند. دیتای قابل اتکا باید این سهم را مشخص کند نه شرکتی که در این بازار کار می‌کند. به نظرم بالاخره یکتانت می‌خواهد در همان بازار نوآفرین IPO کند. نیاز داشت که بیاید و بگوید بازیگر اصلی این بازار است. اینکه هر سال هم بگوییم ۸۰ درصد، ۹۰ درصد یا ۹۵ درصد درست نیست، چون مشخص نیست سهم از کدام بخش از بازار اعلام شده است.

این کار شاید جنبه‌های تبلیغاتی بامزه‌ای داشته باشد و همراه با کارکردهایی برای مدیریت داخل مجموعه باشد، ولی واقعیت این است که چه من عدد بگویم و چه دوستان این عدد را بگویند و همه هم این عدد را تکرار کنیم، سهم بازار به این بدیهی درنمی‌آید. در کل بازیگران بزرگ این بازار به جز ما مجموعه محترم «صباویژن» است، مایکت هم سهمی از طریق مگنت دارد و حالا یکتانت هم هست، این بازیگران وجود دارند. بازیگران دیگری که خیلی کوچک‌ترند را من اصلا نگفتم.