|

«شرق» فراز و فرود‌های تصمیمات ساترا طی ماه‌های اخیر را بررسی می‌کند

رقابت منهای متانت

این روزها کمتر فردی را می‌توان پیدا کرد که مخاطب پلتفرم‌های ایرانی نباشد. چند سالی است از ایجاد پلتفرم‌های داخلی می‌گذرد و سال‌ها پیش کمتر کسی متوجه ظرفیت‌های این بخش بود و ابعاد ساختاری پلتفرم‌ها به‌مرور آن‌قدر وسعت پیدا کرد تا به رقیبی جدی برای رسانه ملی بدل شد. اما شاید حدس‌زدن این موضوع که زمانی این مدیوم مخاطب گسترده‌ای پیدا کند کمی عجیب به نظر می‌رسید.

رقابت منهای متانت

این روزها کمتر فردی را می‌توان پیدا کرد که مخاطب پلتفرم‌های ایرانی نباشد. چند سالی است از ایجاد پلتفرم‌های داخلی می‌گذرد و سال‌ها پیش کمتر کسی متوجه ظرفیت‌های این بخش بود و ابعاد ساختاری پلتفرم‌ها به‌مرور آن‌قدر وسعت پیدا کرد تا به رقیبی جدی برای رسانه ملی بدل شد. اما شاید حدس‌زدن این موضوع که زمانی این مدیوم مخاطب گسترده‌ای پیدا کند کمی عجیب به نظر می‌رسید. آغاز ساخت‌وساز در پلتفرم‌های داخلی با آزمون و خطاهایی همراه بود و بسیاری بر این باور بودند که عدم آگاهی از فضای فرهنگی و سرمایه‌گذاری صرف روی چهره‌های مشهور و البته نبود آشنایی کافی با ساخت سریال برای طیف گسترده‌ای از مردم، پاشنه آشیل این بسترهای اینترنتی محسوب می‌شد؛ نقصی که به‌مرور مرتفع شد و شبکه نمایش خانگی بیش از هر چیز به دلیل نیاز جامعه به تکنولوژی روز و پاسخ به انحصار سریال‌سازی در تلویزیون به مسیرش ادامه داد. اما کشمکش‌های شبکه نمایش خانگی و صداوسیما تنها به جدال دو سال اخیر ختم نمی‌شود. می‌توان ریشه این اختلاف را در زمانی جست‌وجو کرد که بسیاری متوجه این واقعیت شدند که با قدرت‌گرفتن شبکه نمایش خانگی، مدیریت افکار عمومی از دستشان خارج شده و حالا زمانی است که باید وارد صحنه شوند. نخستین اقدام، خارج‌کردن مجوزهای فعالیت‌های شبکه نمایش خانگی از دست وزارت ارشاد بود؛ آن‌هم با توسل به بندی در لایحه بودجه 1400 که نظارت بر صوت و تصویر فراگیر را به رسانه ملی واگذار کرده بود. ماجرایی که واکنش‌های بسیاری از سمت فعالان حوزه فرهنگ در پی داشت و بسیاری بر این باور بودند که با واگذاری این مسئولیت به رسانه ملی، ساخت سریال در پلتفرم‌ها با متر و معیار همیشگی تلویزیون پیش خواهد رفت. پیش‌بینی‌ای که چندان دور از واقعیت نبود و مواضع سازمان صداوسیما در دو سال اخیر نسبت به ساختار سریال‌سازی در پلتفرم‌ها هر‌از‌گاهی واکنش‌برانگیز شده است.

 

اتمام حجت با پلتفرم‌ها

ششم خردادماه سال جاری بود که پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، طی اظهاراتی در دانشگاه صنعتی شریف بر جایگاه نظارتی صداوسیما روی پروژه‌های شبکه نمایش خانگی تأکید کرد و در بخشی از صحبت‌هایش گفت: «هیچ‌کدام از شما به‌هیچ‌وجه همراه با خانواده محترم‌تان حاضر به نشستن پای یکی از قسمت‌های سریال‌هایی که همین الان از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود، که اسم نمی‌برم و شما حتما می‌دانید، نیستید. محتوایی که آنجا بارگذاری می‌شود اعم از محتوای مستهجن به معنای واقعی کلمه، شیطان‌پرستی به معنای واقعی کلمه، محتواهای صددرصد ضددینی، ضداخلاقی و ضدامنیتی است».

در امتداد موضع‌گیری‌ها، انتشار نامه‌ای از سوی سعید مقیسه، رئیس سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر (ساترا) خطاب به رئیس صداوسیما مبنی بر درخواست برای تشدید «برخورد بازدارنده ساترا با تخلفات پلتفرم‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی»، شرایط را تغییر داد. در این نامه بر سپرده‌شدن کامل این مسئولیت به صداوسیما و اجرائی‌شدن قوانین نظارتی در صورت مشاهده تخلفات تأکید شد. رئیس ساترا در گزارشی، اتمام حجت با پلتفرم‌های متخلف و تعیین ضرب‌الاجل یک‌هفته‌ای برای تمکین به قانون و مقررات ساترا و توقف اقدامات متخلفانه را یادآور شد.

مقیسه در گفت‌وگویی با جام‌جم نیز تأکید کرد: «حمایت‌هایی از VODها مدنظر داریم. مثلا ممیزی رسانه‌ها قبلا پولی بود و باید VODها هزینه مربوطه را می‌پرداختند که الان رایگان شده است. حمایت دیگر این است که به پلتفرم‌ها اجازه داده شده به اقتضای مناسبت یا درخواستشان، شبکه‌های صداوسیما را پخش کنند تا سبد محصولشان کامل شود. خط اصلی ممیزی ما برای VODها و فضای مجازی فراگیر، رویه شبکه‌های سراسری سیماست. آنچه عموما در شبکه‌ها دیده می‌شود، می‌تواند به فضای مجازی تعمیم پیدا کند؛ پس خطوط قرمز به‌ویژه خطوط اخلاقی، دینی و فرهنگی در فضای مجازی از خطوط قرمز در شبکه‌های صداوسیما بازتر نیست. برخی فکر می‌کنند خطوط قرمز فضای مجازی کلا باز است؛ بعضی تصور کردند با یک نظام رسانه‌ای بی‌دروپیکر روبه‌رو هستند و هرطور که بخواهند می‌توانند تولید کنند. بعد از انجام کار و صرف سرمایه و تخطی از محورهای محتوایی، مواجه می‌شوند با یک نظام تنظیم‌گری و می‌فهمند اینجا هم حساب‌و‌کتاب دارد».

اردیبهشت‌ماه سال جاری با توقف صدور مجوز تولید برای سریال‌های شبکه نمایش خانگی طی چند ماه، جمعی از هنرمندان در اعتراض‌ها به عملکرد ساترا، با نگارش نامه‌ای به رئیس‌جمهور، درخواست بازگشت مدیریت آن به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داشتند.

در بخشی از این نامه نوشته شد: «وضعیت اسفناک حاکم بر شبکه نمایش خانگی که منجر به بیکاری نزدیک به شش هزار نفر و ضرر و زیان قریب  به دوهزار میلیارد تومان برای سینمای کشور شده است، در دولت قبل برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر آن شدند تا مسئولیت شبکه نمایش خانگی را به سمت سازمان صداوسیما سوق دهند. نظر این طیف این بود که سازمان سینمایی وزارت ارشاد در زمینه فیلم و سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی‌، منفعلانه عمل می‌کند و نظارت لازم و کافی را در حفظ شئونات اسلامی و رعایت هنجارهای جامعه در تولید محصولات نمایش خانگی به درستی اعمال نمی‌کند. آنها با طرح این موضوع در مجلس و بدون انجام کار کارشناسی دقیق در مورد این نقل و انتقال، موفق شدند سکان مدیریت و اختیارات حوزه نمایش خانگی را از وزارت ارشاد سلب و در اختیار سازمان صدا‌وسیما قرار دهند». کارزار درخواست تعدادی از سینماگران از رئیس‌جمهوری برای بازگشت مدیریت شبکه نمایش خانگی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بیش از چهار هزار امضا رسید.

این اختلاف‌نظرها به این معنی نیست که بخش نظارت نمایش خانگی رها شده باشد

مجموعه اظهارنظرهای چند ماه گذشته نشان می‌دهد که برخلاف خواست بسیاری از هنرمندان در برگرداندن مجوز ساخت و پخش محتوای شبکه نمایش خانگی به وزارت ارشاد، مسئولیت صدور مجوزهای شبکه نمایش خانگی همچنان بر عهده ساترا خواهد بود. محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد ماه‌ها قبل طی نشستی در دانشگاه الزهرا تهران اعلام کرد: «اینکه با صداوسیما درباره وضعیت شبکه نمایش خانگی دچار اختلاف‌نظرهایی باشیم موضوعی طبیعی است، اما این اختلاف‌نظرها به این معنی نیست که بخش نظارت نمایش خانگی رها شده باشد، بلکه این نظارت همچنان توسط «ساترا» صورت می‌گیرد. در حال حاضر با همیاری رئیس سازمان صداوسیما به عنوان برادر، دوست و همکار سابق در صداوسیما به دنبال حل‌وفصل مسائل مرتبط با شبکه نمایش خانگی هستیم و وزارت فرهنگ درباره نتایج این جلسات کاملا تابع قوانین است».

در تیرماه سال جاری نیز انتشار نامه‌ای از سوی رئیس سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر (ساترا) خطاب به رئیس صداوسیما مبنی بر درخواست برای تشدید «برخورد بازدارنده ساترا با تخلفات پلتفرم‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی»، شرایط متفاوت از قبل را نمایان کرد.

در نامه‌ای که از سوی سعید مقیسه به پیمان جبلی در ۲۱ تیرماه ۱۴۰۱ نوشته شد، بر سپرده‌شدن کامل این مسئولیت به صداوسیما و اجرایی شدن قوانین نظارتی در صورت مشاهده تخلفات تأکید شد.

سعید مقیسه، رئیس سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر (ساترا) اعلام کرد که انجام مأموریت‌های قانونی ساترا، مورد مطالبه نهادهای ناظر در قوه مجریه و مقننه است و اخیرا مکاتبه‌ای از سوی معاونت امور حقوقی ریاست‌جمهوری با ساترا انجام شده که در آن نامه بر اختیارات و وظایف ساترا در حوزه صوت‌و تصویر فراگیر تأکید شده است. بدون شک مهم‌ترین اولویت فعالیت سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر (ساترا)، اجرای قوانین و اسناد بالادستی است و در این زمینه هیچ‌گونه تعارفی ندارد.

ظرفیت وی‌.او.دی‌ها را هم به عنوان ظرفیت مکمل صداوسیما می‌دانیم

بهمن‌ماه نیز پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما در جمع خبرنگاران تأکید کرد نه‌تنها پلتفرم و صنعت نمایش خانگی را چالش و تهدیدی برای صداوسیما نمی‌دانیم، بلکه به استناد همان شعار تحولی، در نقش یک قرارگاه عمل می‌کنیم. او در بخشی از صحبت‌هایش گفت: «ظرفیت وی‌.او.دی‌ها را هم به عنوان ظرفیت مکمل صداوسیما می‌دانیم و با هم‌افزایی با حوزه نمایش خانگی تلاش می‌کنیم بتوانیم به نیازهای جامعه به نحو احسن پاسخ دهیم. اما در این بین باید به نقش نظارتی در کنار نقش حمایتی ساترا به عنوان تکلیف قانونی یعنی چیزی که قانون بر عهده ما قرار داده عمل کنیم. اگر ساترا به نقش نظارتی خودش عمل نکند، هم به مخاطبان ظلم شده و هم به فعالان این عرصه».

جبلی ادامه داد: «اگر بنا باشد همه پلتفرم‌ها برای تولید و انتشار محتوایشان بیایند یک فرایند قانونی را طی کنند و از ساترا مجوز بگیرند، اگر در حال حاضر مشخصا یک پلتفرم از این فرایند و در واقع از این سیر قانونی تبعیت نکند، ظلم به بقیه پلتفرم‌هاست و این حق را دارند به ما اعتراض کنند که شما چرا اجازه می‌دهید یک پلتفرم بدون مجوز اقدام به تولید محتوا و انتشار کند و ما باید مقید به گرفتن مجوز از شما باشیم؟ لذا این اقدام و این پیگیری که ساترا انجام داده، در راستای وظایف قانونی‌اش است و به هیچ وجه نباید تلقی شود ساترا و صداوسیما خدای ناکرده در برابر پلتفرم‌ها ایستاده‌اند. ما به عنوان رسانه ملی با مخاطب سنتی و غیرسنتی که داریم، وظایفمان را انجام می‌دهیم و امیدواریم بتوانیم به نحو احسن انجام دهیم».

دیگر نمی‌توان کنترلی بر محتوای محصولات تولیدشده داشت

در سه سال گذشته، گمانه‌زنی‌های بسیاری مبنی بر خط‌مشی صداوسیما در مورد چگونگی برخورد با پلتفرم‌ها مطرح شده است. برخی معتقدند ادامه این مسیر منجر به حذف و تعطیلی شبکه نمایش خانگی خواهد شد. برخی دیگر ادامه این برخوردها را منزوی‌کردن پلتفرم‌ها و عدم ساخت سریال توسط آنها اعلام می‌کنند؛ چراکه اگر تلویزیون بدون اعمال محدودیتی به سریال‌های شبکه نمایش خانگی مجوز بدهد، در طولانی‌مدت سازندگان آثار در رسانه ملی هم متوقع می‌شوند که کمترین ممیزی در سریال‌هایشان اعمال شود. از این جهت به نظر می‌رسد سریال‌های شبکه نمایش خانگی نیز باید در چارچوب ضوابط تلویزیون حرکت کنند. دسته سوم معتقدند که می‌توان سیاست میانه‌ای در پیش گرفت و با تعامل از مزایای بیشتری برخوردار شد. چنانچه رسانه ملی با شبکه نمایش خانگی به تعامل برسد، می‌توان انتظار داشت که رسانه ملی تبلیغات محصولات شبکه نمایش خانگی را پوشش دهد و تلویزیون نیز سهمی از تولیدات شبکه نمایش خانگی داشته باشد و از این طریق محصولات اختصاصی رسانه ملی را که عموما با هزینه بسیاری راهی آنتن می‌شود از این طریق تأمین بودجه کرد.

اعمال محدودیت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی در ماه‌های اخیر شدت بیشری گرفته؛ محدودیتی که به زعم بسیاری مانع بزرگی برای پلتفرم‌ها در ساخت آثار جدیدتر است. هرچند می‌توان اعمال محدودیت‌ها و ممیزی را یکی از موانع اصلی پلتفرم‌ها دانست، اما از سوی دیگر میزان تولیدات شبکه نمایش خانگی نیز به اندازه‌ای نیست که در صورت محدودیت در پخش چند اثر تولیدشده، برنامه جایگزینی وجود داشته باشد. باید این واقعیت را در نظر گرفت که اساسا از تشکیل و ساخت آثار در بستر پلتفرم‌های ایرانی مدت‌زمان زیادی نمی‌گذرد و در این میان نمی‌توان انتظار رقابت چندانی داشت. با توجه به اینکه بسیاری متوجه ظرفیت‌های خوب این بستر اینترنتی شده‌اند، می‌توان پیش‌بینی کرد به مرور به تعداد پلتفرم‌های ایرانی اضافه خواهد شد و این رقابت ابعاد جدیدتری پیدا خواهد کرد. نمی‌توان از این حقیقت چشم‌پوشی کرد که مخاطب امروز نیاز به سرگرمی دارد و عموم مردم از سریال‌های سرگرم‌کننده استقبال می‌کنند. حال در شرایطی که میزان تولیدات نمایشی صداوسیما کمتر از سابق شده است و پلتفرم‌های موجود با موانعی روبه‌رو هستند و اساسا ساخت آثارشان به میزان کافی نیست، خطرات ایجاد بسترهایی خارج از ایران که محتوایی برای مخاطب ایرانی تولید می‌کنند، بیش از پیش قوت می‌گیرد. موضوعی که در سال‌های اخیر بسیاری از کارشناسان درباره آن اظهارنظر کرده‌اند. در صورت بروز این اتفاق دیگر نمی‌توان کنترلی بر محتوای محصولات تولیدشده داشت. علاوه بر اینکه وجود پلتفرم‌های داخلی تا به امروز توانسته نظر مساعد مخاطبان بسیاری را جلب کرده و میزان مراجعه به شبکه‌های ماهواره‌ای را تا حد زیادی کاهش دهد.