به بهانه برگزاری نوزدهمین دوره حراج
جای خالی انواع هنری جدید و غیرسنتی در آثار پذیرفتهشده حراج تهران
نوزدهمین حراج هنری تهران (هنر کلاسیک و مدرن) جمعه ششم بهمن 1402 برگزار شد. 90 اثر در این حراج شرکت داده شدند و مجموع فروش حدود 265 میلیارد تومان بود. حراج تهران در همه دورهها همواره با نقدهای مثبت و منفی روبهرو بوده و نقاط قوت و ضعف خود را داشته است.
رزا متینفر
نوزدهمین حراج هنری تهران (هنر کلاسیک و مدرن) جمعه ششم بهمن 1402 برگزار شد. 90 اثر در این حراج شرکت داده شدند و مجموع فروش حدود 265 میلیارد تومان بود. حراج تهران در همه دورهها همواره با نقدهای مثبت و منفی روبهرو بوده و نقاط قوت و ضعف خود را داشته است. از طرفی این نهاد اقتصادی-فرهنگی تنوع و غنای هنر و فرهنگ ایرانی را به نمایش میگذارد و شناخت و قدردانی از هنرمندان ایرانی را در سطح ملی و بینالمللی ترویج میکند؛ همچنین ضمن حمایت، توسعه و رشد بازار هنر ایران، فرصتهایی را برای هنرمندان، مجموعهداران، فروشندگان و سرمایهگذاران ایجاد میکند تا آثار هنری ارزشمند و معتبری را به دست آورند و با بخشیدن چهره حرفهایتر بازار هنرهای تجسمی ایران را ارتقا میدهد. از سوی دیگر حراج طی سالیان به نداشتن شفافیتهای مالی، بازیهای بازاریابی و سوگیری در انتخاب آثار متهم شده است که البته این قبیل اتهامات در همه انواع حراجهای هنری مهم دنیا وجود داشته و مختص به حراج تهران نیست. حراجهای معروف جهان مانند کریستیز، ساتبیز، فیلیپس، بونهامز و حراج هریتیج، پیشروترین و معتبرترین حراجیهای جهان هستند که هرساله میلیاردها دلار آثار هنری را به فروش میرسانند. این خانههای حراج مکانهایی در سراسر جهان مانند نیویورک، لندن، پاریس، هنگکنگ و ژنو دارند و طیف وسیعی از آثار هنری و کلکسیونی از نقاشیهای کلاسیک تا هنر مدرن و معاصر را ارائه میدهند؛ بدیهی است که گردش مالی در این سطح نمیتواند بدون هیچ مسئلهای و به دور از بازیهای بازاری در هیچ نهاد اقتصادی اتفاق بیفتد؛ درنتیجه این خانههای حراج اغلب متهم به دستکاری در بازار و افزایش قیمتها با ایجاد کمبود ساختگی یا حتی حاشیهسازی و رقمسازی برای آثار هنری میشوند و سالانه هزینههای هنگفتی را بابت دعواهای حقوقی متقبل میشوند. بااینحال کمتر پیش آمده تا با وجود کاستیها، بهره و مزایایشان بهکلی نادیده گرفته شود. سؤال مهم این است که آیا بهتر نیست که به جای مخالفت با اساس وجود حراج و نقدهای پرستیز و بیبازده، در کنار قدردانی از نقاط قوت و تأثیرات مثبت حراج بر بدنه هنر ایران، نقدهایی بجا و مؤثر همراه با راهکارهایی درخور در جهت رفع نواقص و هرچه باکیفیتترشدن آن ارائه کنیم؟ در هجدهمین دوره حراج تهران از نوع هنرهای معاصر (دوره قبل)، شاهد افزایش قابلتوجه هنرمندان زن، حراجاولیها و هنرمندان جوانتر بودیم که نشان از تغییر نسبی روند حراج و گرایش سیاستگذاران آن در راستای بهروزرسانی و اصلاح خطمشی آن داشت؛ تغییری که هرچند کوچک و موقت، تأثیرگذار و مثبت بود و در پاسخ به برخی نقدهای برحق ایجاد شده بود. حال در این مقاله سعی بر این است تا وجه دیگری از حراج مورد پرسش قرار گیرد، وجهی که تمرکز بر آن میتواند حراج تهران را به سمت هرچه جهانیترشدن سوق دهد.
با نگاهی به چند دوره حراج تهران در هر دو گروه هنر معاصر و هنر مدرن و کلاسیک، میتوان دریافت که بخش بسیار بزرگی از آثار انتخابی متعلق به انواع سنتیتر هنر مانند نقاشی (نقاشیخط و نگارگری) و مجسمه هستند و انواع جدیدتر هنری مانند اینستالیشن، هنر اجرا، هنرهای دیجیتال، چاپی و گرافیکی، هنرهای ناپایدار (موقتی) و... بهکلی نادیده گرفته میشوند. باوجوداینکه در ادواری از حراج، دستههایی از انواع هنری کولاژ یا هنرهای چاپی در نظر گرفته شدهاند اما نسبتشان در مقایسه با دیگر انواع سنتی بسیار ناچیز است. خانههای حراج بزرگ دنیا در سالهای اخیر به طور فزایندهای از اشکال هنری غیرسنتی، از جمله هنر چیدمان، هنر پرفورمنس و حتی آثار موقتی هنری استقبال کردهاند. این تغییر منعکسکننده چشمانداز در حال تکامل هنر معاصر است. درست است که انواع جدیدتر و ناپایدار هنر، اغلب بهعنوان اشکال هنری چالشبرانگیزتر، تحریکآمیزتر و خلاقانه تلقی میشوند چراکه مدیا، تکنیک و معانی جدید هنری را کشف و اجرا میکنند؛ اما بیان این نوع هنرها در بازار هنر همواره با مشکلاتی همراه بوده، زیرا اغلب زودگذر و ناپایدار، مختص به مکان یا مشارکتی هستند و بنابراین نگهداری، حملونقل یا نمایش آنها دشوار یا ناممکن است؛ اما انتخاب و ارائه این قبیل آثار در حراجهای هنری معاصر نهتنها مفید بلکه ضروری است چراکه انواع هنری جدید ماهیت معاصر و پویای هنر و جامعه را منعکس میکنند و به شرایط متغیر فرهنگی، تکنولوژیکی و سیاسی جهان پاسخ میدهند. آنها همچنین مفاهیم سنتی و مسلط هنر و زیباییشناسی را به چالش میکشند و دیدگاهها و تجربیات جدید و متنوعی را برای مخاطبان و علاقهمندان به هنر ارائه میدهند و با افتخار بینندگان را به تعامل با آثار هنری به روشهای فعالتر و معنادارتر دعوت میکنند. وجود انواع هنرهای جدید در آرشیو حراج، وجهی حرفهایتر و جهانیتر به آن میبخشد و گستره وسیعتری از مخاطبان و خریداران هنری را
به حراج وارد میکند.
از طرفی نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت که هنرهای جدید، به دلیل ماهیت خود، برای خانههای حراج چالشبرانگیزند. ازآنجاییکه این آثار موقتی یا حتی خودویرانگر طراحی شدهاند، در مورد آنها مالکیت به مفهومی پیچیده تبدیل میشود. همچنین ارزش اشکال هنری غیرسنتی میتواند ذهنیتر از نقاشیها یا مجسمههای سنتی باشد و تخمین ارزش آنها و تعیین قیمت اولیه را دشوار میسازد. بنابراین فروش انواع هنرهای غیرسنتی در حراجهای بزرگ نیاز به انعطاف، خلاقیت و همکاری دارد و خانههای حراج مهم دائما شیوههای خود را برای سازگاری با طبیعت متنوع و اغلب چالشبرانگیز هنر معاصر تطبیق میدهند. برای مثال: اینستالیشنها که اغلب شامل عناصر متعددی مانند مجسمهها، اشیا، صدا، نور، و حتی ویژگیهای تعاملی هستند و این اجزای فیزیکی معمولا بهصورت یکجا فروخته میشوند و خریدار مسئول مونتاژ مجدد و نمایش قطعه مطابق با مشخصات هنرمند است. مستندات دقیق، از جمله عکسها، فیلمها و پروتکلها، برای فروش و نصب مجدد یک اینستالیشن بسیار مهم هستند. خانههای حراج اغلب با هنرمندان یا نمایندگان آنها همکاری میکنند تا از ارائه اسناد دقیق به خریداران اطمینان حاصل کنند. در برخی موارد، فروش ممکن است شامل حق بازآفرینی اینستالیشن در مکان انتخابی خریدار، با ارائه راهنمایی هنرمند یا تیم او باشد. بسته به قصد هنرمند و امکان بازآفرینی اثر، اینستالیشنها میتوانند بهعنوان آثار خاص و در نسخههای محدود فروخته شوند. در مورد هنر اجرا باید گفت که مالکیت یک اثر هنر نمایشی (اجرا) اغلب به معنای داشتن حق اجرای مجدد آن یا در اختیار داشتن مواد مستند است، نه خود عمل فیزیکی؛ درواقع اجرای زنده بهندرت به طور مستقیم در حراجیها به دلیل چالشهای لجستیکی فروخته میشود. در عوض، آنچه معمولا ارائه میشود، حق سفارش اجرای آتی توسط هنرمند است، اغلب با دستورالعملها یا محدودیتهای مشخصی که توسط فروشنده تعیین میشود. خانههای حراج و فروشندگان این قبیل اشکال هنری، معمولا قراردادهای قانونی خاصی منعقد میکنند. برای مثال، این توافقنامهها ممکن است شرایط مربوط به نمایش، بازتولید، یا اجرای مجدد هنر پرفورمنس را در آینده مشخص کند. درنتیجه مؤسسات هنری، گالریها، نهادهای آموزشی هنر و موزهها که معمولاً اهدافی آموزشی، نوآورانه و روشنفکرانه در هنر را دنبال میکنند، میتوانند خریدارانی مناسب برای انواع هنری خاص باشند. باید در نظر داشت که تخصص و کیوریشن در مورد این قبیل آثار بسیار مهم است؛ خانههای حراج معروف معمولاً دارای کارشناسانی در زمینههای مختلف هستند که میتوانند ارزش و اصالت آثار هنری را ارزیابی کنند. برای اشکال هنری کمتر سنتی، این متخصصان ممکن است نیاز داشته باشند که با مدیا یا ژانر خاصی بهخوبی آشنا باشند و زمینه فرهنگی و هنری آن را درک کنند. در مرحله بعدی بازاریابی و ارائه آثار هنری نامتعارف و جدید نیازمند رویکردی متفاوت است. خانههای حراج ممکن است رویدادها، نمایشگاهها یا نمایشهای ویژهای را برای نمایش هنرهای اجرائی یا اینستالیشن ترتیب دهند. هدف، کمک به خریداران بالقوه است که ارزش کار را درک کنند. در کل راهکارهایی برای افزایش توجه به انواع جدید هنری در حراج تهران وجود دارد مانند برگزاری کارگاههای آموزشی برای آشنایی کارشناسان و علاقهمندان به هنر با انواع خاص و جدید هنری، همکاری با هنرمندان نوگرا و پیشگام در سبکهای خاص برای حضور در حراج و ایجاد بخش ویژهای برای فروش آثار هنری نو در حراج.
توجه به این نکته مهم است که لازم نیست فروش حتمی انواع هنرهای غیرسنتی در حراجها بهعنوان هدف اولیه یا نقطه پیشرفت در نظر گرفته شود بلکه حتی اگر این قبیل آثار راه خود را به زیر چکش نهایی پیدا نکنند، پذیرش و قدردانی از این اشکال هنری در حراج تهران، مسیر جدیدی را برای هنرمندان و مجموعهداران هموار میکند.
درمجموع، توجه به هنرهای جدیدتر در ادوار حراج هنری تهران نهتنها به تنوع و غنای هنری جامعه کمک میکند بلکه به نمایش توانمندیها و خلاقیتهای هنرمندان جوان نیز میپردازد. این تغییر در نگرش میتواند به ترقی سطح هنر و فرهنگ هنری جامعه ایران کمک کند و باعث افزایش شهرت هنری این کشور در انجمن جهانی هنر شود.