نگاهی به اتفاق پرحاشیه این روزهای سینمای ایران در گفتوگو با ابوالحسن داوودی و مهدی صباغزاده
دیدگاه تدوین «سند ملی سینما» چیست؟
این روزها نگاه بسیاری از اهالی سینما به ساختمان مرتفع و پررفتوآمدی است که در گوشهای از میدان بهارستان قرار دارد. صحبت از واپسین روزهای حضور مدیران سینمایی دولت سیزدهم و حواشی است که گاه بر خداحافظی آنها سایه میاندازد.
این روزها نگاه بسیاری از اهالی سینما به ساختمان مرتفع و پررفتوآمدی است که در گوشهای از میدان بهارستان قرار دارد. صحبت از واپسین روزهای حضور مدیران سینمایی دولت سیزدهم و حواشی است که گاه بر خداحافظی آنها سایه میاندازد. این روزها حال و احوال سینمای همیشه پربحث ایران با انتشار «سند ملی سینما» گره خورده است. «سند ملی سینما» درحالی آماده شده که تدوین آن از سالها قبل در دستور کار بوده و حتی محمد خزاعی، رئیس فعلی سازمان سینمایی، در سال ۱۳۹۷ یکی از اعضای کمیته سهنفره بررسی این سند بود. سندی که بهمثابه قانون اساسی سینما، باید موجب همگرایی بیشتر سینماگران شود. اما حالا دو گروه موافق و مخالف این سند را مقابل یکدیگر قرار داده است. بهتازگی خانه سینما درباره پیشنویس «سند ملی سینما» اعلام نظر و مخالفت صریح خود را با آن اعلام کرد و ایرادهایی را به آن وارد میداند. هشتم مردادماه سال جاری در جلسه شورای هنر با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره سند ملی خانه سینما صحبت شد و وزیر ارشاد هم از خانه سینما خواست که در ویرایش این سند نقشآفرینی بیشتری کند تا درنهایت سند آماده تصویب شود.
محمدمهدی عسگرپور، رئیس هیئتمدیره خانه سینما، نیز در توییتی نوشت: «اصرار مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد برای تصویب سند ملی با اشکالات بسیار مهم و ضربهزننده به سینما در روزهای پایانی کارشان نهتنها خدمت به سینما نیست، بلکه بسیار ناشایست است».
بااینحال در روزهای آینده اظهارنظرهای بیشتری درباره بندهای «سند ملی سینما» خواهیم شنید و ابهامات آن از زبان مخالفان و موافقان بیشتر توضیح داده خواهد شد.
«سند ملی سینما» تعریف قانونی خودش را دارد
ابوالحسن داوودی، کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس صاحبنام سینما، درباره حواشی نگارش «سند ملی سینما» به «شرق» گفت: «درباره «سند ملی سینما» و اصرار بر تصویب شتابزده و بدون حضور کارشناسان این حرفه، آنهم در واپسین روزهای حضور دولت کنونی، پرسشها و ابهامات فراوانی وجود دارد؛ چراکه اصولا «سند ملی سینما» که به شکلی میتوان آن را «قانون اساسی سینما» نامید، باید پاسخگوی همه ظرفیتهای سینمای ما باشد و چیزی نیست که بتوان با یک نگاه یکجانبه و با کارشناسی یکطرفه و صرفا حکومتی به آن دست پیدا کرد و درنهایت نامش را «سند ملی» گذاشت. طبیعی است که «سند ملی سینما» باید به گونهای تعریف قانونی خودش را داشته باشد که حفظ مصالح همه دستاندرکاران سینمای ایران را هم در خود داشته باشد».
او در ادامه افزود: «نیاز است این سند از ابتدا با نظر کارشناسان و دستاندرکاران سینما تدوین شود و دربرگیرنده جوانبی باشد که سینمای ما در شرایط حالحاضر و آینده نیاز خواهد داشت. در این نسخه 9صفحهای فعلی، بسیاری از موضوعات اساسی سینما مغفول باقی مانده است و به نظر میرسد که انگار به عمد از برخی موارد از جمله همراهی نهادهای صنفی و دستاندرکاران نخبه این
هنر-صنعت در تدوین این سند، چشمپوشی شده است. به نظرم این تجربهداران سینما و نهادهای چند دهسالهای مثل خانه سینما یا نهادهای صنفی که تقریبا همه آنها موضع و جایگاه قانونی و برمبنای قوانین جمهوری اسلامی دارند، حق دارند که در امر مهمی مثل تنظیم «سند ملی سینما» نظر داشته باشند و این نظرات در تنظیم این سند رعایت شود».
کارگردان فیلم سینمایی «زادبوم» تأکید کرد: شاید به عمد در تنظیم «سند ملی سینما» از همه اینها گذر شده است. وقتی به 50 بند این سند ملی سینما نگاه میکنید، میبینید تنها در یک ماده از این سند به اسم اصناف و متخصصان اصناف اشاره شده و آنهم جایی است که مربوط به امر حفاظت از مالکیت آثار سینمایی و بحث مقابله با قاچاق آثار است و طبعا بخش عمده آن به وظایفی که برعهده قوه قضائیه یا نهادهای امنیتی است، برمیگردد و بدون آنها جریان صنفی نمیتواند هیچگونه کاربردی داشته باشد. در امور مهم و تعیینکننده دیگر «سند ملی سینما» در غالب موارد اثری از چگونگی حفظ مصالح سینمای فرهنگی، مستقل و مؤلف و حتی تعریف جامع آثار سینمایی به عنوان یکی از جنبههای مهم نشاط اجتماعی که در لوای قوانین جمهوری اسلامی ساخته میشوند، حرفی زده نشده است. سینمایی که ما در این چهار دهه تجربهاش کردیم که چگونه در توالی زمان و در دورههایی بالاترین عزت فرهنگی را هم برای ایران و جمهوری اسلامی به وجود آوردند. و این در حالی است که در این سه سالونیم گذشته قواعد سختگیرانه بیشتر متکی بر سلیقههای سیاسی افراطی، چهره دیگری از تولیدات زیرزمینی را به وجود آورده و گسترش داده که با همه مراقبتهای شدید، به نظر میرسد سالبهسال بیشتر توسعه یافته و از دایره مراقبت، تنظیمگری و نظارت دولتها خارج میشود. «سند سینمای ملی» همانگونه که از نامش برمیآید، باید شرایط جدید سینما را فهم کند و با قبول قواعد جدید تکنولوژیک و تفاهم اجتماعی و استفاده از شأنیت و مسئولیتپذیری تولیدکنندگان آثار سینمایی مفهوم یک سینمای ملی قابل فهم مشترکی را هم برای حاکمیت و هم دستاندرکاران این سینما بازیابی کند.
من شخصا در این نسخه ارائهشده، دیدگاه تبیین این سند را بیش از آن چیزی که ملی ببینم، سیاسی دیدم و فکر میکنم اهداف سیاسی در آن با غلظت بیشتری لحاظ شده تا اهداف ملی».
او در پاسخ به این سؤال که تدوین «سند ملی سینما» به شکل حالحاضر موجب همگرایی بیشتر سینماگران خواهد شد یا خیر، گفت: «تقریبا میشود گفت اصلا. موجودیت این سند زمانی برای اهالی سینما و دستاندرکاران و کسانی که در این زمینه تجربیاتی دارند یا در نهادهای صنفی فعالیت داشتند، آشکار شد که کمترین اطلاع و دخل و تصرفی در نگارش مواد آن نداشتند. به نظر میرسد همانطورکه اشاره کردم، به عمد در نگارش این سند از همه این ارتباطات پرهیز شده؛ برای اینکه پاسخگویی هم وجود نداشته باشد و درنهایت البته سندی یکطرفه نگارش شده و به دست اهالی سینما رسیده که اگرچه عنوان شده که این سند نهایی نیست و میتواند مواردی به آن افزوده شود. اما سؤال اصلی اینجا است که چرا باید یک گروه مدیران دولتی و کارشناسانی که حقوقبگیر هستند و صرفا از یک زاویه نگاه دولتی و حاکمیتی به امر سینما نگاه میکنند، سندی را که اسم ملی را برای آن انتخاب کردند، بعد از تبیین، به دست جامعه سینمایی برسانند که آن را غلطگیری کنند؟! طبیعی است که در این غلطگیری این سند کاملا رفوزه میشود؛ یعنی باید سند دوبارهای نوشته شود. همان چیزی که به نظرم بهدرستی هیئترئیسه خانه سینما به این امر اقرار کردند که این سند، تجدید که نه، کاملا «رفوزه» شده است و باید دوباره نوشته شود. و البته با تصویری که از آقای پزشکیان داریم، این همان واکنشی است که طبعا ما از ایشان انتظار داریم و مبنای آن هم مفاد همان سؤالهایی است که جامعه سینمایی پرسید و پاسخهایی که بهروشنی از رئیسجمهور جدید گرفتند و تعهداتی که در این پاسخها هست. اگر همانها در سند سینما لحاظ شود، به نظرم بسیاری از مشکلات این سند نصفهونیمه هم برطرف خواهد شد».
قرار نیست دولت در جاده یکطرفه حرکت کند
مهدی صباغزاده، تهیهکننده و کارگردان سینمای ایران، درباره این موضوع به «شرق» گفت: «درباره جزئیات «سند ملی سینما» اطلاعات زیادی ندارم. میدانم که بندهای این سند مورد تأیید خانه سینما نیست و مخالفت صریح خودش را با این سند ملی اعلام کرده است. در جریان دلایل خانه سینما برای رد بندهای «سند ملی سینما» هستم؛ چنانکه در اطلاعیه خانه سینما هم ذکر شد که این نهاد صنفی براساس وظیفه ذاتیاش میتواند به اتکای اندیشه جمعی صنوف مختلف سینمایی و با دقت نظر و کارشناسیهای لازم با در نظر گرفتن زمان کافی پیشنویسی را تهیه و به اطلاع برساند. این رویکرد خانه سینما قابل تأمل و بررسی است؛ چراکه به نظر میرسد در تدوین «سند ملی سینما» که اساسا بندهای مندرج در آن باید بهنفع سینماگران باشد، باید قبل از تنظیم، نظرات حداکثری سینماگران در آن اعمال میشد. جلسات با هیئتمدیره و صنوف مختلف خانه سینما یکی از بهترین تصمیماتی بود که باید در تدوین این سند ملی در نظر گرفته میشد. قرار نیست دولت در جاده یکطرفه حرکت کند. خانه سینما متشکل از صنوف سینمایی است که هریک دغدغه خاص و مهم خودشان را دارند. مشورت میکردند و به توافق رسیدن برای تدوین سند ملی بهترین راهکار لازم است که نتیجه مثبتی را برای همه جامعه سینمایی خواهد داشت».
کارگردان فیلم سینمایی «خانه خلوت» ادامه داد: «در تمام سالهای گذشته صنوف خانه سینما با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم کردند. زمانی مخالفت با این نهاد صنفی به قدری زیاد شد که ترجیح دادند بسته شود. با تغییر دولتها رویکرد آنها درباره این نهاد صنفی تغییر میکند. فکر میکنم تعامل با صنوف سینمایی یکی از راهحلهای منطقی برای برطرفکردن مشکلات سینما است. بیشک «سند ملی سینما» و تدوین و تصویب آن میتواند اتفاق خوبی برای سینمای ایران باشد، اما با در نظر گرفتن این موضوع که با تدوین این سند قدمی در راستای حل مشکلات سینما برداشته باشیم. نمیدانم چرا این سند در آخرین روزهای حضور دولت سیزدهم منتشر شد و هنوز مستقیم با آقای اسماعیلی یا آقای خزاعی درباره این موضوع صحبت نکردهام، اما همچنان معتقدم میتوان با هماندیشی و مشورت به نتایج بهتری رسید».
صباغزاده درباره صحبتهای محمدمهدی اسماعیلی که در آیین بهرهبرداری از فیلمخانه ملی ایران با اشاره به نهاییشدن سند ملی سینما صحبتهایی مبنی بر اینکه «اگر هنرمندی دچار مشکلی شد، به جای اینکه در راهروهای دادگاه و دادسرا در رفتوآمد باشد، از سوی هیئت تخلفات در وزارت فرهنگ که با حضور نمایندگان اصناف و خود هنرمند تشکیل میشود، مورد بررسی قرار میگیرد، در این جلسه خود هنرمند سخنانش را میگوید و اگر حکم صادره مورد اعتراض قرار گرفت، موضوع در نهاد بالادستی ۹نفرهای که در نظر گرفته شده است، بررسی میشود. همچنین مسائلی از قبیل ممنوعالکاری به صورت مخفیانه به افراد گفته نمیشود. اگر فردی دچار مشکلی شود، به شکل رسمی دعوت و با او سخن گفته میشود. او میتواند از خود دفاع کند و درنهایت از سوی هیئتمنصفه مورد قضاوت قرار میگیرد. اگر به این رأی هم اعتراض شود، پرونده به هیئت بالادستی ارجاع میشود. آیا این مسئله که با اهالی هنر با تکریم برخورد شود، دههها مورد مطالبه جریان سینما نبود؟» گفت: «صحبتهای اخیر آقای اسماعیلی جای تأمل دارد. اما میدانم که وقتی همچنان به پروانه ساخت اعتقاد داریم و آن را دریافت میکنیم، دقیقا شبیه این است که با داشتن گواهینامه در جاده حرکت میکنیم. وقتی همه ضوابط رانندگی را رعایت کنید، حتی اگر پلیس در جاده جلوی شما را بگیرد، جریمهای در کار نیست؛ چون تخلفی صورت نگرفته. گرفتن پروانه ساخت برای فیلم سینمایی هم حکم همان گواهینامه را دارد. مگر اینکه صحبت از مسائل امنیتی مطرح باشد که آن بحث دیگری است».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «سینمای ایران در سالهای اخیر چالشهای زیادی را تجربه کرده است. بسیاری از فیلمسازان قدیمی سینما مدتهاست فعالیتی ندارند و خانهنشین شدهاند. من مخالف حضور نسل جدید در سینمای ایران نیستم؛ اتفاقا معتقدم سینما حتما به حضور نسل جدید نیاز دارد تا آینده سینما را به دست بگیرد. نجات سینمای ایران با ساخت فیلمهای کمدی یکی از مواردی است که به آن نقد دارم؛ اتفاقی که تماما به نفع سینماداران تمام شد. ساخت فیلمهای کمدی در طولانیمدت نتیجه عکس روی مخاطب خواهد داشت و او را از دیدن فیلمهای تکراری خسته خواهد کرد. باید به این نکته توجه داشت که سینمای ایران در این سالها افتخار آفریده است. سینمایی که دنیا آن را با آثار درخشان و فیلمسازان مشهورش میشناسد. سینمایی که باید به آن افتخار کرد و روزبهروز در راستای اعتلای آن قدم برداشت».