|

آقازاده‌ها VS علی دایی

پیام دایی در عین آنکه اسیر کلی‌گویی است، پیامی شفاف و واضح هم در دلش دارد؛ آقازاده‌ها نمی‌خواهند علی دایی در فوتبال یا ورزش باشد!

آقازاده‌ها VS علی دایی

حضور «آقازاده»ها در فضای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و البته ورزشی ایران در سال‌های اخیر، موضوعی نبوده که بشود به‌سادگی از کنار آن عبور کرد. اگرچه نوع برخوردها و بازتاب این پدیده تازه، متفاوت بوده، ولی غالبا یک وجه مشترک داشته‌اند که آن ‌هم «تکذیب اولیه» است! به هر رو، این پدیده که به‌نظر می‌رسید بیشتر باید در فضای سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار باشد، آن‌قدر ریشه دوانیده که حالا چند وقتی هست وارد فضای ورزش هم شده و به طرق مختلف، سر از رشته‌های گوناگون درآورده است. اگرچه حضور آقازاده‌ها، با تأثیر متفاوت، در رشته‌های گوناگون ورزشی غالبا محل بحث بوده، ولی حضور آنها یا دست‌کم «ادعای» حضور آنها در فوتبال، در قیاس با سایر رشته‌های ورزشی سروصدای بیشتری داشته است.

همین حالا در عرصه باشگاهی اتفاقاتی رخ می‌دهد که بحث نفوذ آقازاده‌ها در برگزارکردن یا برگزارنکردن لیگ فوتبال را به میان می‌آورد؛ البته تأثیر این ادعا چندان هم‌ردیف تأثیری که ادعای علی دایی، سرمربی سابق تیم ملی ایران و باشگاه پرسپولیس دارد، نیست.

علی دایی که از اردیبهشت 1398 از حضور در فضای فوتبال ایران منع شده، نزدیک به شش ماه است از نقش «آقازاده»‌ها در انتصاب‌ها و تصمیمات ورزشی حرف می‌زند. اگرچه او بعضا در این ماجرا، کدهای شفافی هم به مخاطب داده، ولی عزمی جدی برای پیگیری ادعاهای دایی در این زمینه وجود نداشته است.

دایی پیش‌تر و برای اولین بار به صورت جدی، بهمن سال گذشته از تأثیر آقازاده‌ها بر فوتبال خبر داد. با فاصله‌گرفتن از زمستان 98 و رسیدن به تابستان 99، او یک‌بار دیگر بحث حضور آقازاده‌ها در ورزش را پیش کشیده است؛ به این امید که شاید این بار عزمی جدی‌تر در برخورد با این پدیده به وجود بیاید. اتفاق تازه‌تر، مربوط به حضور روز جمعه او در هشتمین نمایشگاه مکمل‌های رژیمی و غذایی است که در حاشیه همان نمایشگاه، گفت‌وگویی کوتاه انجام داده که فیلم یکی از جملاتش در یکی، دو روز گذشته زیاد در فضای مجازی دست به دست شده است. دایی در واکنش به بازگشتش به دنیای فوتبال می‌گوید: «تا زمانی که آقازاده‌ها در این مملکت تصمیم می‌گیرند، امکان بازگشت من و آدم‌هایی امثال من به فوتبال و ورزش وجود ندارد».

پیام دایی در عین آنکه اسیر کلی‌گویی است، پیامی شفاف و واضح هم در دلش دارد؛ آقازاده‌ها نمی‌خواهند علی دایی در فوتبال یا ورزش باشد!

جدایی دایی از فوتبال

اما آقازاده‌هایی که با حضور علی دایی و امثال او در فوتبال و ورزش مخالف‌اند، چه کسانی هستند؟ برای رسیدن به پاسخی نزدیک (نه قطعی)، بهتر است اتفاقاتی را که در یک سال و سه ماه اخیر برای علی دایی رخ داده و اظهاراتی را که او در این زمینه داشته است، بررسی کنیم. دایی اردیبهشت سال پیش درپی اختلاف با مدیرعامل باشگاه سایپا از سمتش در این تیم برکنار می‌شود. آن روزها او با اشاره به اینکه بازیکنان تیمش دستمزدشان را نگرفته‌اند، ولی قیمت پراید هر روز گران‌تر از قبل می‌شود، از مسئولان باشگاه گلایه کرد. طولی نکشید که همان انتقاد، بهانه‌ای دست مدیرعامل باشگاه سایپا داد تا عذر علی دایی را بخواهد. دایی چند روز بعد از برکناری‌اش، کنفرانسی خبری ترتیب داد و اطلاعاتی را بازگو کرد که به نظر می‌رسد هنوز هم دلیل اصلی دوری‌ او از دنیای فوتبال است. او در بخشی از آن کنفرانس خبری جنجالی گفت: «مصطفی مدبر (مدیرعامل سایپا) برای من وجود خارجی ندارد. او را از زمانی که رئیس حراست صداوسیما بود، به‌عنوان سردار غفور می‌شناسم. مصطفی مدبر از کجا آمد؟ مگر می‌شود با شناسنامه عوض‌کردن، گذشته طلایی‌ات را عوض کنی؟».

اشاره به «گذشته طلایی» مدبر، همان جرقه‌ای شد که شایعه دستور «منع کار» علی دایی در فوتبال را سر زبان انداخت؛ شایعه‌ای که البته با مرور زمان و عدم مربیگری او در لیگ برتر، به واقعیت تبدیل شد. دایی که همواره با پیشنهادهای زیادی برای مربیگری همراه می‌شد، بعد از قطع همکاری خود با سایپا، تا همین الان نتوانسته تیم جدیدی در لیگ داشته باشد.

کلنجاررفتن دایی و رسانه‌ها با شایعه منع فعالیت او در فوتبال ادامه داشت تا اینکه بالاخره بهمن 1398 از راه رسید و دراگان اسکوچیچ، به عنوان سرمربی جدید تیم ملی ایران، بعد از رفتن مارک ویلموتس معرفی شد. هم‌زمان با این انتخاب، علی دایی در گفت‌وگو با ایسنا با صراحت بیشتری درباره نقش آقازاده‌ها در تصمیمات فوتبالی حرف زد. بااین‌حال قبل از رسیدن به حرف‌های آن زمان علی دایی، ابتدا بهتر است به گزارشی که «مهر» یک روز قبل از مصاحبه دایی نوشت، رجوع شود. مهر در گزارشی درباره چگونگی انتخاب دراگان اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی از نقش یک آقازاده خبر داد: «پیگیری‌ها نشان می‌دهد این مربی را افرادی انتخاب کرده‌اند که پیش از این هم در جابه‌جایی او در تیم‌های مختلف نقش داشته‌اند. ماجرا از آنجا جدی می‌شود که در یکی از روز‌های پایانی هفته گذشته، یک آقازاده ورزشی که پدرش رئیس سرشناسی بوده، به همراه مدیربرنامه‌های رسمی و یک شخص غیررسمی، در خانه‌ای در یکی از خیابان‌های شمال تهران میزبان دراگان اسکوچیچ بوده است و پس از جمع‌بندی نقطه‌نظرات همدیگر، برای معرفی او (به‌‌عنوان سرمربی تیم ملی) به تصمیم نهایی می‌رسند».

با همین چند خط کوتاه، راحت‌تر می‌شود حرف‌های علی دایی درباره نقش و نفوذ آقازاده‌ها در فوتبال را هضم کرد. او نه‌تنها به نقش آقازاده‌ها در انتصاب اسکوچیچ، بلکه به نقش آقازاده‌ها در انتخاب ویلموتس و هزینه سرسام‌آوری که آن قرارداد روی دست فدراسیون فوتبال هم گذاشت، اشاره کرد و گفت: «متأسفانه در برخی از انتصاب‌ها، بعضی از آقازاده‌ها دخیل هستند. درباره ویلموتس هم یک نفر باید ورود کند که مشخص شود ویلموتسی که آخرین قراردادش ٧۵٠ یا ٨۵٠ هزار یورو بوده است، چطور یکباره قرارداد دومیلیون‌و ٧۵٠ هزاریورویی برای یک سال منعقد می‌کند؟ این مربی با دستیارانش سه میلیون یورو در این وضعیت اقتصادی خرج روی دست فوتبال ایران گذاشت. او به‌تازگی مبلغ شش میلیون یورو هم غرامت خواسته است. با این شرایط هیچ‌کس هم پاسخ‌گو نیست! این انتخاب‌ها را چه کسی انجام داده است؟ اگر تیم ملی نتیجه نگرفت، چه کسی پاسخ‌گو است؟ مردم باید بدانند چه فردی این انتخاب را انجام داده است. ما که می‌دانیم، مردم هم باید بدانند... مطمئنا این انتخاب خارج از فدراسیون فوتبال انجام شده است. تا چند روز قبل از انتخاب سرمربی جدید، قرار بود مربی ایرانی به‌‌عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شود، اما یکباره آقای اسکوچیچ بعد از یک روز مذاکره انتخاب می‌شوند. اگر از تمام اعضای هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال بپرسید، متوجه خواهید شد که نظر هیچ‌یک از این عزیزان روی اسکوچیچ نبوده است. شما بروید و ببینید اسکوچیچ بعد از انتخابش به‌ عنوان سرمربی تیم ملی، چه بازی‌ای را در لیگ از نزدیک تماشا کرده است؛ بعد می‌فهمید چه کسانی او را به تیم ملی آورده‌اند».

کد‌هایی که دایی برای انتخاب اسکوچیچ داد، تا حدودی روشن بود؛ اسکوچیچ بعد از انتخابش به‌‌عنوان سرمربی تیم ملی، به تماشای دیدار تیم‌های سایپا و پارس جنوبی رفت! دیداری که اتفاقا هیچ‌یک از بازیکنان ملی‌پوش در آن حضور نداشته‌اند. مدیرعامل سایپا همان مصطفی مدبر بود؛ مردی که علی دایی را از سایپا اخراج کرد و بعد علی دایی در کنفرانس خبری مشهورش اظهارنظراتی را که در بالا آمد، عنوان کرد.

آقازاده‌ای که دایی را نمی‌خواهد

اشاره به مصطفی مدبر در این زمینه، بخشی از کاری بود که علی دایی سعی در انجامش دارد؛ او البته به کدهای دیگری هم اشاره می‌کند که پای وزارت ورزش را به میان می‌کشد؛ موضوعی که البته واکنش‌های زیادی هم درپی داشت. علی دایی بعد از رفتن مارک ویلموتس (قبل از اینکه نام قلعه‌نویی مطرح شود)، جدی‌ترین گزینه فدراسیون فوتبال برای نشستن روی نیمکت تیم ملی بود، ولی دو موضوع مانع از تحقق چنین امری شد؛ یکی همان شایعه دستور منع فعالیتش در فوتبال ایران و دیگری ردصلاحیتش از سوی وزارت ورزش! این مورد دوم اتفاقا علی دایی را حسابی آشفته کرد؛ «وقتی صلاحیت فردی مثل من را حراست رد می‌کند و نمی‌خواهند من در تیم ملی باشم، دیگر نمی‌دانم چه بگویم؛ البته دلایل این ردصلاحیت را خودم می‌دانم. چند نفر از اعضای هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال با من صحبت کرده بودند، اما توافقی نکردیم؛ البته مخالف اصلی حضور من در تیم ملی، وزارت ورزش بود. نهاد‌هایی که باید صلاحیت من را تأیید کنند، نهاد‌های اطلاعاتی رسمی کشور هستند که از فدراسیون فوتبال می‌خواهم از این نهاد‌ها صلاحیت من را بگیرند. این مسائل دخیل نیست، بلکه مسائل پشت‌ پرده وجود دارد».

مسائل پشت پرده، همان «کد»ی است که علی دایی در ارتباط با نقش آقازاده‌ها در فوتبال و مخالفت با حضورش در عرصه ورزش می‌دهد. او 21 بهمن در صحبت‌هایی که خبر ورزشی منتشر کرد، در پاسخ به این پرسش که «علی‌نژاد، معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش، درباره صحبت‌های شما که گفته‌اید فدراسیون من را انتخاب کرد، اما وزارت ورزش مخالف بود، گفته هرکسی حق دارد دیدگاه خودش را بگوید، اما باید احترام یکدیگر را حفظ کنیم. سرمربی را فدراسیون انتخاب کرده و این را تکذیب می‌کنم که وزارت با انتخاب او مخالفت کرده باشد»، پاسخی می‌دهد که اشاره مستقیم به «آقازاده» مدنظرش است؛ «به علی‌نژاد باید بگویم آن آقازاده‌ای را که در انتخابات مربیان تیم ملی دخیل است، هم من به خوبی می‌شناسم، هم شما بهتر او را می‌شناسید. کسانی را که درباره صلاحیت من صحبت می‌کنند، هم من می‌شناسم و هم شما. بگذارید احترام‌ها باقی بماند و اسراری که در دل ماست، برای همیشه در دل خودمان بماند. من و شما می‌دانیم که قرارداد اسکوچیچ در دفتر چه کسی و با حضور چه کسانی امضا شد».

اسراری که در دل دایی باقی مانده و آقازاده‌ای که معاون قهرمانی وزارت ورزش هم به خوبی او را می‌شناسد، شاید تنها یکی از ده‌ها آقازاده‌هایی باشد که نمی‌خواهند دایی یا امثال علی دایی در فوتبال فعالیت کنند، ولی موضوع مهم‌تر این است که آیا تأثیر این آقازاده‌ها همیشگی است؟ آنها و نفوذشان پاک می‌شوند یا قرار است جایگزین شوند؟!

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها