مورد غمانگیز پریسا!
فدراسیون علی مرادی این روزها به قدر کافی حاشیه دارد. او متهم به این است که با لابیهای خاص به هر قیمتی در فدراسیون مانده و از طرفی از کنار هیچ سفری هم بهسادگی نمیگذرد. با وجود اینکه این روزها بحث پناهندگی یکتا جمالی داغ است، ولی داستان مهاجرت پریسا جهانفکریان هم چیزی نیست که بشود بهسادگی از کنارش عبور کرد. او سهمیه تاریخی وزنهبرداری زنان برای المپیک را به دست آورد، ولی با بیمدیریتی محض در فدراسیون وزنهبرداری، این سهمیه از دست رفت
فدراسیون علی مرادی این روزها به قدر کافی حاشیه دارد. او متهم به این است که با لابیهای خاص به هر قیمتی در فدراسیون مانده و از طرفی از کنار هیچ سفری هم بهسادگی نمیگذرد. با وجود اینکه این روزها بحث پناهندگی یکتا جمالی داغ است، ولی داستان مهاجرت پریسا جهانفکریان هم چیزی نیست که بشود بهسادگی از کنارش عبور کرد. او سهمیه تاریخی وزنهبرداری زنان برای المپیک را به دست آورد، ولی با بیمدیریتی محض در فدراسیون وزنهبرداری، این سهمیه از دست رفت.ا لبته جنجال اصلی قبل از کسب این سهمیه رخ داد و فدراسیون به جای حمایت از جهانفکریان او را به کمیته انضباطی دعوت و سپس از تیم ملی خط زد!
خود جهانفکریان موضوع را اینطور شرح داد: «در اردوی یکی مانده به آخر مینیسک زانوی من ملتهب شد و با هر زحمتی بود، آن اردو را به پایان رساندم و پس از آن از زانویم MRI گرفتم و پزشک عنوان کرد که مینیسک زانویم دچار پارگی جزئی شده است و باید بهسرعت درمان شود و نیاز است که ۱۰ جلسه فیزیوتراپی داشته باشم تا پس از آن بتوانم به تمرینات برگردم اما اگر درمانش نکنم ممکن است پارگی کامل شود و در آن صورت نیاز به عمل جراحی وجود دارد. زمانی که اردو شروع شد با خانم منظمی، نایبرئیس بانوان فدراسیون تماس گرفتم و وضعیتم را شرح دادم و عنوان کردم که با تأخیر به اردوی تیم ملی اضافه میشوم تا درمانم را کامل کنم. او به من گفت باید با رئیس فدراسیون مشورت کند و سپس اطلاع داد که آقای مرادی گفته اصلا من به اردو نیایم. پس از آن دوباره با آقای خورشیدی مشاور فنی تیم بانوان تماس گرفتم و گفتم هر موقع که بخواهند آماده دادن تست دوپینگ هستم که او هم اعلام کرد آقای بیرانوند دبیر فدراسیون عنوان کرده که نیازی نیست تست دوپینگ بدهم و به همین صورت از مسابقات قهرمانی آسیا کنار گذاشته شدم. این در حالی بود که برای کسب سهمیه المپیک امتیاز جمع میکردم و نیاز بود که در آن مسابقه شرکت کنم اما آن را از دست دادم و اکنون هم المپیک را که از ابتدا تلاش زیادی برای آن داشتم، از دست دادم». جهانفکریان در پاسخ به این پرسش که فدراسیون درباره احتمالاتی که وجود داشت تا او سهمیه المپیک بگیرد تاکنون با او صحبتی نکرده بود، تصریح کرد: «بههیچوجه با من هیچ صحبتی نشده بود و حتی در مدتی که آسیب دیده بودم اصلا با من تماس نگرفتند و تمام هزینههای درمانیام را نیز خودم پرداخت کردم». وزنهبردار دسته مثبت ۸۷ کیلوگرم زنان ایران در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه پس از گلایههایی که نسبت به فدراسیون داشت و حتی آن را در صفحه شخصی خود نیز مطرح کرد نگران نیست که دیگر به اردوی تیم ملی دعوت نشود، تأکید کرد: «آرزوی هر ورزشکاری رفتن به المپیک است، وقتی آن را ناعادلانه از من گرفتند الان باید از حق و حقوقم دفاع کنم. باید برای زحمتی که کشیدم، حرف میزدم و دیگر نمیخواستم سکوت کنم و هیچ جایی هم جز صفحه شخصی خودم نداشتم».
اگرچه پریسا آن زمان برای رقابتهای کسب سهمیه اعزام نشد ولی اقدام دولت ساموآ برای نفرستادن وزنهبردارش به المپیک، خودبهخود پریسا را مسافر توکیو کرد و او اولین وزنهبردار زن ایرانی شد که سهمیه را به دست آورد؛ اما مشکل این بود که در فدراسیون وزنهبرداری کسی به پریسا خبر نداده بود که هنوز شانس کسب سهمیه دارد. او هم که از رفتن به المپیک ناامید شده بود دستش را به تیغ جراحان سپرد تا به همین سادگی، بخت حضور در این بازیهای بزرگ را از دست بدهد. جهانفکریان بعدها پرده از این اتفاق مهم برداشت و گفت: «من مصدوم بودم و پس از انتقادهایی که از فدراسیون انجام دادم به کمیته انضباطی احضار شدم و آنجا پنج نفر نشسته بودند و گفتند چرا از فدراسیون انتقاد کردی، در آن جلسه کلی تهدیدم کردند و گفتند محرومت میکنیم. مسئولان فدراسیون حتی به من نگفتند که من شانس کسب سهمیه المپیک را دارم و فردای آن جلسه من دستم را عمل کردم در صورتی که میتوانستم با همین وضعیتم در المپیک حاضر شوم و در حال حاضر دیگر هیچ شانسی ندارم و المپیک را از دست دادم». جهانفکریان در ادامه میگوید: «مسئولان فدراسیون به من گفتند تو در خارج از اردو مصدوم شدی و به همین دلیل هزینه جراحی دستم را پرداخت نکردند و مجبور شدم 30 میلیون از جیب خودم هزینه کنم».
جهانفکریان اما روز گذشته با انتشار پستی در اینستاگرام خبر مهاجرت از ایران را تأیید کرد. او همچنین در مصاحبه با ایرنا موضوع را بیشتر شرح داد و گفت: «به خاطر بیکفایتی فدراسیون و عدم توجه به تمرینات این تصمیم را گرفتم. تجهیزات لازم برای تمرین ندارم و مجبورم از ایران بروم. در یک سال گذشته نیز به اردو دعوت نشدم. به دنبال پناهندگی نیستم و آمدم تا وزنهبرداری را در آلمان ادامه دهم. در ایران فدراسیون همکاری لازم را انجام نداد و به المپیک هم اعزام نشدم. به هر دری زدم برای تمرینکردن جواب نگرفتم. میخواهم وزنهبرداری را در آلمان ادامه دهم. نمیتوانستم با ماندن در ایران روی آینده ورزشی خود ریسک کنم. در این مدت تلاش و اعتراض کردم و چیزی جز کمیته انضباطی، محرومیت و داستانهای حذف از المپیک برای رقم نخورد. حتی وقتی به فدراسیون وزنهبرداری رفتم و گفتم که اجازه دهید تا در ورزشگاه آزادی تمرین کنم، آنها اجازه ندادند. پس یک ورزشکار باید کجا تمرین کند؟ حق و حقوقم را ندادند و فدراسیون من را از المپیک حذف کرد و چگونه میتوانستم در ایران بمانم».