بالاخره، از کوزه همان برون تراوید که در آن بود
ملکرد باشگاههای ایرانی در رقابتهای آسیایی (استقلال، پرسپولیس و سپاهان)، حکایت ضربالمثل معروف کوزه و محتویات درونی آن است. هرچند امیدهای آسیایی این سه باشگاه در معرض رنگباختن جدی است، ولی نمیتوان منکر شد که واقعیت فوتبال ماست که عریان و عیان شده است!
عبدالله دارابی: عملکرد باشگاههای ایرانی در رقابتهای آسیایی (استقلال، پرسپولیس و سپاهان)، حکایت ضربالمثل معروف کوزه و محتویات درونی آن است. هرچند امیدهای آسیایی این سه باشگاه در معرض رنگباختن جدی است، ولی نمیتوان منکر شد که واقعیت فوتبال ماست که عریان و عیان شده است! با بیخیالی جلو رفتیم و سالها را اینگونه سپری کردیم تا معلوم شد در چنته دیگر چیز ارزشمندی برای عرضه نداریم و این رقبا هستند که حتی «از ما ضعیفترشان» نیز گوی سبقت را ربودند و ما را عقب زدند. از دهه ۶۰ و روزگاری که فوتبال ما هنوز قدرت بزرگی در آسیا محسوب میشد و فوتبال امثال قطر و امارات و... برابر ما عددی نبودند، کارشناسان و مربیان بزرگ فوتبال کشور و دو نشریه ورزشی مطرح آن دوران (کیهان ورزشی و دنیای ورزش)، همواره میگفتند و مینوشتند: «سبقت رقبا نزدیک است، باید طرحی نو در فوتبالمان دراندازیم». امروز و پس از گذشت سالها، هنوز همان جمله را تکرار یا گوشزد میکنیم بدون اینکه خبری از طرحی نو، بوده یا باشد. پس از قهرمانی تیم ملی فوتبال در بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن، علی پروین (سرمربی وقت تیم ملی)، سرعت حرکت فوتبال ما و رقبا را قیاس به موتور گازی و جت کرد و اگر آن روز چنین مقایسهای را خیلیها رد میکردند یا اغراق برمیشمردند، امروز (به بیانی واقعیتر سالهاست) حقیقتش را بعینه مشاهده و حتی لمس میکنیم. روزگاری حضور در جمع چهار تیم پایانی باشگاههای آسیایی برای فوتبال ما امری عادی بود، ولی سالهاست که حضور در این مرحله آرزو و موفقیتمان تلقی میشود و امروز هم حضور در بین تیمهای صعودکننده از گروه برایمان آن ارزش را دارد که البته سخت و دشوار نیز مینماید! در رقابتهای داخلی اما زبانها برای همدیگر تندوتیز، شمشیرها علیه یکدیگر آهخته، زرنگبازیها از همه انواع، همواره طلبکاربودن روزافزون، ادعاها تا به عرش و خودبرترپنداری و منیتها کرکننده گوش فلک است و خروجیاش هم افتضاحی است که از نمایندگان مطرحمان در هردو سطح لیگ آسیا تا بدینجا دیدهایم. کاش حداقل عملکردمان به قدر ادعا، یا ادعایمان اندازه عملکردمان میبود. کاش شجاعت استعفا و کناررفتنی نزد مدعیان پرطمطراق بود. لطفا از سکوی ادعا پایین بیایید دیگر، یا اگر هوس مدعیبازی به سرتان زد، جدول گروهتان در آسیا و جایگاه خود را با دقت و طمأنینه تماشا کنید. رقابتهای آسیایی هرچند با ناکامی تیمهای ما همراه باشد، این حسن بزرگ را دارد که کوزه تهی فوتبال ما را بهخوبی نشانمان داد و نیاز به تغییرات و دگراندیشیهای لازم در فوتبال که تاکنون محقق نشده و شاید هرگز هم نشود را برملا کرد. عیار توانایی مدعیانی که در داخل ژست مردان «متفکر خلاق بیجایگزین» را میگیرند، بهوضوح نشان داد؛ همانهایی که این نتایج، ثمره تشعشعات تفکرات و اقداماتشان است. در لیگ قهرمانان سطح دو آسیا، تیم سپاهان از صعود حتی به عنوان تیم دوم در گروه چهار تیمی خود باز میماند و از پس نماینده اردن برنمیآید تا این شانس نصیب اردنیها شود. در لیگ نخبگان استقلال و پرسپولیس با چهار و سه امتیاز در ردههای هفتم و نهم (پایین جدول) قرار دارند و برای قرارگرفتن در جمع هشت تیم صعودکننده گروه خود کار دشواری دارند. حال آنکه در صورت صعود نیز، شانس موفقیتشان در مرحله حذفی بسیار کم است مگر اینکه اتفاق خارقالعاده یا استثنائات فوتبالی رخ دهد که آن نیز قطعا دلیلی بر سداد و موفقیت حرکت و برنامه فوتبال ما نخواهد بود. فوتبال ما در لیگ نخبگان به اندازه عربستان و قطر نماینده ندارد و در تعداد نماینده فعلا با فوتبال امارات برابریم ولی از حیث عملکرد هر سه نماینده عربستان و الوصل امارات و السد قطر قاطعانه از استقلال و پرسپولیس جلوترند؛ چون که در حرکت و برنامه از تیمهای ما پیشی محسوسی گرفتهاند. این جایگاه و عملکرد نمایندگان ایران در رقابتهای قاره کهن، نماد دهها نقیصه بارز فوتبال ما از صدر تا ذیل آن است؛ نقایصی که نهتنها پایدارند و عزمی بر رفع آنها دیده نمیشود، بلکه مدام بر آنها افزوده میشود تا جایی که باید گفت رفع نقایص موجود که در تاروپود فوتبال تنیده شده و چون خوره آن را نحیفتر از قبل مینماید، نیازمند اقدامی انقلابگونه و شجاعانه است تا ساختارها، جایگاهها و تفکرات نادرست پرشمار را ویران کند و از نو بنا نهد، با قاطعیت در خروجی را به افراد اشتباهی «مؤثر در این شرایط نابسامان» نشان دهد و بدون ملاحظه، مقاومت آنها برای بقا و ادامه حیات در جایگاه محبوب و دلپسندشان را درهم شکند. آیا این کار هرکس و مسیر آسانی است؟