تبِ آني يا تباني
غلامعلي عكاشه-رئيس هيئت عالي نظام پزشكي
درحاليكه اندوه عظيم ازدستدادن انسان بزرگي (دكتر علي خوشنويس) را با تمام وجودم حس ميكردم، انساني كه به اندازه تمام خوبيهاي جهان خوب بود و در همان حال در ماتم قتلعام جنگ نابرابر و كشتار مردم غزه به عزا نشسته بودم و اندوهگين، بيعدالتي جامعه جهاني كه اجازه ميدهد یک قلدر بيهويت به خودش اين امكان را بدهد كه تمام قراردادهاي اجتماعي را زير پا گذاشته و برجام را كه حاصل تلاش ساعتها انسان باخرد و مسئول جهاني بوده است، بيحاصل كند، ناگهان چشمم به تيتر «تباني در اتاق عمل» ميافتد (نميدانم اتاق عمل با ت درست است يا با ط) و با خود ميانديشم چرا در لابهلاي مسائل كوچك و بزرگ جهاني يا كشوري براي ترفندهاي سياسي و لاپوشاني اجتماعي مشكلات و فرافكنيهاي آنها، اين مسئله تيتر شده است. راستش را بخواهيد مقاله را نديده، روزنامه را بسته و فقط به حل جدول اكتفا كردم. در ديرگاهان شب از طرف استادان از من خواستند با تكيه به مسئوليتي كه در راستاي اخلاق پزشكي در كميته جامعه جراحان، مجمع انجمنها و سازمان بزرگ نظامپزشكي و انجمن ارتوپدي دارم، مقاله را خوانده و با سرعت با متخلفان برخورد كنم. با مطالعه مقاله ابتدا خشمگين و عصباني شده و ميخواستم زمان و زمين را برهم بدوزم، ولي با مطالعه مكرر آن واقعيتهايي را در لابهلاي سطور آن يافتم كه اگرچه كليت جامع ندارد، اما واقعيت مجردي را در آن ميبينم. آقاي سردبير، در جامعهاي كه همهچيز بر روال عرضه و تقاضا و معامله راضيالطرفين در جريان است، حكم وزارتي براي بهحصاركشيدن رابطه بيمار و پزشك ميتواند ايجاد فساد زيرميزبگيري و زدوبند اقتصادي را در بخشي از همكاران نالايق ما رواج بدهد كه بيشك آنچه که چنين است نه در ابعاد همگاني، بلكه در حوزه اقليتي هم بسيار شرمآور و ويرانگر است.
وقتي اجازه داده نميشود پزشك در مقابل خدمتي كه انجام ميدهد حق واقعياش را در بخش خصوصي دريافت كند (نه بيشتر از حق خويش) نتيجه آن ميشود كه جامعه خدوم پزشكي بعضا به بيراهههايي ميرود كه چندين نفر يا چند شركت تجهيزاتي همه جامعه را آلوده به نكبت ميكند. اگر اجازه يك معامله مرضيالطرفين كه از نظر مذهب، قانون اساسي و قانون مدني موجه است بين پزشك و بيمار داده شود، چهبسا ممكن است پزشكان با يك شاخه گل يا يك مشك ماست يا يك تشكر خالي تمامي حقوق مالي خويش را در سبد خدمت پزشكي به بيماران تقديم كنند. اگر چنين ميبود، دفاع از حقوق بيمار را حق مسلم پزشكي خود ميدانستند و نه از ترس شحنه وزارتي، بلكه از ترس وجدان آگاه خويش بر شركتها و واردات و فروش آنها نظارت داشته و حتي به عنوان مدعيالعموم حق بيمار، قيمتهاي برآوردشده مصارف تجهيزات مورد مصرف را ارزيابي کرده و جلوي اجحاف قيمتي يا نامساعدبودن وسایل به كار بردهشده را ميگرفتند. اگر پزشكي آزاد بود و در تنگناي زندگي به فشارهاي گاه و بيگاه نابخردانه تن به وادادن نميداد، با وجدان بيدار و آگاهي اجتماعي خويش در غليانهاي اجتماعي حماسههايي ميآفريد همچون جنگ هشتساله يا
زمان انقلاب كه ميتوانست الگوي جهانيان قرار بگيرد. ولي اكنون كه چنين شده است، وظيفه نهادها و پزشكان مسئول ايجاب ميكند با چنين پديده مسمومي از طريق قانوني و با شدت هرچه بيشتر مقابله كنند. اينجانب از روزنامه «شرق» كه سالهاست آن را ميشناسم و گاهی در آن مقاله نوشتم و مورد احترامم است، ميخواهم اولا علت تيتركردن اين موضوع در صفحه اول را كه ميتوانستند در آن مسائل مهمتر و پيچيدهتر جامعه مثل برجام، كرهشمالي، غزه، گراني و بيحرمتيهاي اجتماعي را مطرح كنند، توجيه مطبوعاتي بدهد و تبيين كند چه جرياني باعث تيتركردن اين موضوع شده و با بزرگكردن اين موضوع در حال پنهانكردن چه مسئلهاي بوده است. اين فرافكني براي روزنامهاي كه بارها خواستههاي احقاق حق پزشكيمان را همانند اين موضوع، تيتر نكرده است، چه مفهوم و هدفي را دنبال ميكند. دوما از آنجايي كه اينجانب به عنوان نماينده اخلاق پزشكي بخش وسيعي از جامعه پزشكي حق تعقيب خلافكاري، اشتباهكاري و حتي خيانت به پزشكي را دارم، خواهشمند است اسامي شركتهايي كه چنين بيپروا پزشكان را به زدوبندهاي پنهان متهم كردهاند يا اسامي پزشكان منحرف اخلاق پزشكي را به اينجانب، انجمن
ارتوپدي يا سازمان نظامپزشكي اعلام كند تا با تصميمات جمعي و قانوني درخور با آنها برخورد شود، به اين اميد كه براي ديگران درس عبرتي باشد. اگر ما براي دفاع از پاكنهادي و پاكدستي جامعه پزشكي قدم پيش ميگذاريم، اميد داريم كه با همكاري رسانههاي عمومي پاكسرشت و پاكنويس تفكيك هويتي بين خلاف و خدمت ايجاد كنيم.
*توضيح: تمام مدارك و مستندات مربوط به گزارش «تباني در اتاق عمل» در دفتر روزنامه «شرق» موجود است و در صورت لزوم ميتواند آنها را در اختيار دكتر عكاشه قرار دهد.
درحاليكه اندوه عظيم ازدستدادن انسان بزرگي (دكتر علي خوشنويس) را با تمام وجودم حس ميكردم، انساني كه به اندازه تمام خوبيهاي جهان خوب بود و در همان حال در ماتم قتلعام جنگ نابرابر و كشتار مردم غزه به عزا نشسته بودم و اندوهگين، بيعدالتي جامعه جهاني كه اجازه ميدهد یک قلدر بيهويت به خودش اين امكان را بدهد كه تمام قراردادهاي اجتماعي را زير پا گذاشته و برجام را كه حاصل تلاش ساعتها انسان باخرد و مسئول جهاني بوده است، بيحاصل كند، ناگهان چشمم به تيتر «تباني در اتاق عمل» ميافتد (نميدانم اتاق عمل با ت درست است يا با ط) و با خود ميانديشم چرا در لابهلاي مسائل كوچك و بزرگ جهاني يا كشوري براي ترفندهاي سياسي و لاپوشاني اجتماعي مشكلات و فرافكنيهاي آنها، اين مسئله تيتر شده است. راستش را بخواهيد مقاله را نديده، روزنامه را بسته و فقط به حل جدول اكتفا كردم. در ديرگاهان شب از طرف استادان از من خواستند با تكيه به مسئوليتي كه در راستاي اخلاق پزشكي در كميته جامعه جراحان، مجمع انجمنها و سازمان بزرگ نظامپزشكي و انجمن ارتوپدي دارم، مقاله را خوانده و با سرعت با متخلفان برخورد كنم. با مطالعه مقاله ابتدا خشمگين و عصباني شده و ميخواستم زمان و زمين را برهم بدوزم، ولي با مطالعه مكرر آن واقعيتهايي را در لابهلاي سطور آن يافتم كه اگرچه كليت جامع ندارد، اما واقعيت مجردي را در آن ميبينم. آقاي سردبير، در جامعهاي كه همهچيز بر روال عرضه و تقاضا و معامله راضيالطرفين در جريان است، حكم وزارتي براي بهحصاركشيدن رابطه بيمار و پزشك ميتواند ايجاد فساد زيرميزبگيري و زدوبند اقتصادي را در بخشي از همكاران نالايق ما رواج بدهد كه بيشك آنچه که چنين است نه در ابعاد همگاني، بلكه در حوزه اقليتي هم بسيار شرمآور و ويرانگر است.
وقتي اجازه داده نميشود پزشك در مقابل خدمتي كه انجام ميدهد حق واقعياش را در بخش خصوصي دريافت كند (نه بيشتر از حق خويش) نتيجه آن ميشود كه جامعه خدوم پزشكي بعضا به بيراهههايي ميرود كه چندين نفر يا چند شركت تجهيزاتي همه جامعه را آلوده به نكبت ميكند. اگر اجازه يك معامله مرضيالطرفين كه از نظر مذهب، قانون اساسي و قانون مدني موجه است بين پزشك و بيمار داده شود، چهبسا ممكن است پزشكان با يك شاخه گل يا يك مشك ماست يا يك تشكر خالي تمامي حقوق مالي خويش را در سبد خدمت پزشكي به بيماران تقديم كنند. اگر چنين ميبود، دفاع از حقوق بيمار را حق مسلم پزشكي خود ميدانستند و نه از ترس شحنه وزارتي، بلكه از ترس وجدان آگاه خويش بر شركتها و واردات و فروش آنها نظارت داشته و حتي به عنوان مدعيالعموم حق بيمار، قيمتهاي برآوردشده مصارف تجهيزات مورد مصرف را ارزيابي کرده و جلوي اجحاف قيمتي يا نامساعدبودن وسایل به كار بردهشده را ميگرفتند. اگر پزشكي آزاد بود و در تنگناي زندگي به فشارهاي گاه و بيگاه نابخردانه تن به وادادن نميداد، با وجدان بيدار و آگاهي اجتماعي خويش در غليانهاي اجتماعي حماسههايي ميآفريد همچون جنگ هشتساله يا
زمان انقلاب كه ميتوانست الگوي جهانيان قرار بگيرد. ولي اكنون كه چنين شده است، وظيفه نهادها و پزشكان مسئول ايجاب ميكند با چنين پديده مسمومي از طريق قانوني و با شدت هرچه بيشتر مقابله كنند. اينجانب از روزنامه «شرق» كه سالهاست آن را ميشناسم و گاهی در آن مقاله نوشتم و مورد احترامم است، ميخواهم اولا علت تيتركردن اين موضوع در صفحه اول را كه ميتوانستند در آن مسائل مهمتر و پيچيدهتر جامعه مثل برجام، كرهشمالي، غزه، گراني و بيحرمتيهاي اجتماعي را مطرح كنند، توجيه مطبوعاتي بدهد و تبيين كند چه جرياني باعث تيتركردن اين موضوع شده و با بزرگكردن اين موضوع در حال پنهانكردن چه مسئلهاي بوده است. اين فرافكني براي روزنامهاي كه بارها خواستههاي احقاق حق پزشكيمان را همانند اين موضوع، تيتر نكرده است، چه مفهوم و هدفي را دنبال ميكند. دوما از آنجايي كه اينجانب به عنوان نماينده اخلاق پزشكي بخش وسيعي از جامعه پزشكي حق تعقيب خلافكاري، اشتباهكاري و حتي خيانت به پزشكي را دارم، خواهشمند است اسامي شركتهايي كه چنين بيپروا پزشكان را به زدوبندهاي پنهان متهم كردهاند يا اسامي پزشكان منحرف اخلاق پزشكي را به اينجانب، انجمن
ارتوپدي يا سازمان نظامپزشكي اعلام كند تا با تصميمات جمعي و قانوني درخور با آنها برخورد شود، به اين اميد كه براي ديگران درس عبرتي باشد. اگر ما براي دفاع از پاكنهادي و پاكدستي جامعه پزشكي قدم پيش ميگذاريم، اميد داريم كه با همكاري رسانههاي عمومي پاكسرشت و پاكنويس تفكيك هويتي بين خلاف و خدمت ايجاد كنيم.
*توضيح: تمام مدارك و مستندات مربوط به گزارش «تباني در اتاق عمل» در دفتر روزنامه «شرق» موجود است و در صورت لزوم ميتواند آنها را در اختيار دكتر عكاشه قرار دهد.