هجوم طبيعي به قفسهها
محمد سرابي
روال طبيعي بازار مصرف اين است كه وقتي احتمال گرانشدن يا كميابشدن كالايي زياد شود، مصرفكنندگان براي خريد و ذخيره تعداد بيشتري از آن تلاش كنند. اين يك واكنش كاملا عادي است و ناشي از نگراني مردمي است كه ميخواهند نيازهاي قابل پيشبيني خود را تأمين كنند. درست مانند كسي كه در هنگام حادثه سعي ميكند براي نجات جان خود تلاش كند. در ماههاي گذشته چندبار وقوع توفانهاي شديد در اقيانوس آرام و اطلس گزارش شد. در اطراف اين اقيانوسها كشورهاي آمريكا، چين و ژاپن قرار دارند. در همه اين كشورها تصاويري از هجوم مردم به فروشگاهها و خريد مواد غذايي منتشر شده است، تا حدي كه قفسههاي بعضي از اين فروشگاهها كاملا خالي شدند. توفان مانگخوت در چين و توفان فلورانس در کارولینا و ويرجينيا (شرق آمريكا) باعث شد كه مردم نگران از كمبود مواد غذايي هرچه ميتوانند از فروشگاهها بردارند. حتي در ژاپن نيز زلزلههاي چند سال اخير بحران مصرف ايجاد كرده است. در سال 1389 كه زلزله و پس از آن سونامي رخ داد، نخستوزير ژاپن درباره ترس عمومي از وقايع پس از انفجار هستهاي و ذخيره آب و غذا هشدار داد. اگر در اينترنت جستوجو كنيد، صدها تصوير از فروشگاههاي خالي قبل و بعد از بحرانهاي بزرگ در كشورهاي مختلف پيدا ميكنيد.
بارها پيش آمده كه در اثر يك تنش سياسي يا قومي گروهي از مردم از خريد كالايي خودداري كنند، اما اين اتفاق هميشه موقت است و با گذشت زمان «اولويت قيمت» خود را نشان ميدهد. مصرفكنندگان پس از مدتي كه هيجان اوليه را از سر گذراندند به سمت قوانين عادي بازار برميگردند. تحريمهاي عمومي و تبليغهايي كه در شبكههاي اجتماعي انجام ميشود هم بهندرت توانسته است زيان پايداري به توليدكنندگان بزند. پس از 11 سپتامبر احساسات ميهنپرستانه در آمريكا بهشدت افزايش پيدا كرده بود، اما همه سياستمداران اروپايي نميخواستند با اين كشور در جنگ عليه تروريسم (به ادعاي كاخ سفيد) شركت كنند، همين موضوع باعث شده بود كه برخي از كالاهاي اروپايي در آمريكا مشتري خود را براي مدتي از دست بدهند، اما اين شرايط بعد از مدتي به شكل سابق برگشت و باز هم غذاهاي فرانسوي علاقهمندان خود را پيدا كرد.
حالا كه در كشور ما افزايش قيمتها هر روز از جايي سر برميآورد و صعود قيمتها از پوشك بچه به رب گوجهفرنگي رسيده است، زياد ميشنويم كه در كشوري پيشرفته مردم از مصرف يك كالا خودداري كردهاند تا زماني كه توليدكننده مجبور شده است قيمت را پايين بياورد. اين اتفاق غيرممكن نيست و ممكن است بارها رخ دهد، مخصوصا در كشورهايي كه ثبات طولاني و سرمايه اجتماعي قوي دارند، اما چنين كاري در خاورميانه ممكن نيست. مهمتر از همه اينكه نميتوان مردم را به دليل اينكه ميدانند در حال ازدستدادن ارزش پول خود هستند و ميخواهند تا جاي ممكن از زيانديدن جلوگيري كنند، سرزنش كرد.
روال طبيعي بازار مصرف اين است كه وقتي احتمال گرانشدن يا كميابشدن كالايي زياد شود، مصرفكنندگان براي خريد و ذخيره تعداد بيشتري از آن تلاش كنند. اين يك واكنش كاملا عادي است و ناشي از نگراني مردمي است كه ميخواهند نيازهاي قابل پيشبيني خود را تأمين كنند. درست مانند كسي كه در هنگام حادثه سعي ميكند براي نجات جان خود تلاش كند. در ماههاي گذشته چندبار وقوع توفانهاي شديد در اقيانوس آرام و اطلس گزارش شد. در اطراف اين اقيانوسها كشورهاي آمريكا، چين و ژاپن قرار دارند. در همه اين كشورها تصاويري از هجوم مردم به فروشگاهها و خريد مواد غذايي منتشر شده است، تا حدي كه قفسههاي بعضي از اين فروشگاهها كاملا خالي شدند. توفان مانگخوت در چين و توفان فلورانس در کارولینا و ويرجينيا (شرق آمريكا) باعث شد كه مردم نگران از كمبود مواد غذايي هرچه ميتوانند از فروشگاهها بردارند. حتي در ژاپن نيز زلزلههاي چند سال اخير بحران مصرف ايجاد كرده است. در سال 1389 كه زلزله و پس از آن سونامي رخ داد، نخستوزير ژاپن درباره ترس عمومي از وقايع پس از انفجار هستهاي و ذخيره آب و غذا هشدار داد. اگر در اينترنت جستوجو كنيد، صدها تصوير از فروشگاههاي خالي قبل و بعد از بحرانهاي بزرگ در كشورهاي مختلف پيدا ميكنيد.
بارها پيش آمده كه در اثر يك تنش سياسي يا قومي گروهي از مردم از خريد كالايي خودداري كنند، اما اين اتفاق هميشه موقت است و با گذشت زمان «اولويت قيمت» خود را نشان ميدهد. مصرفكنندگان پس از مدتي كه هيجان اوليه را از سر گذراندند به سمت قوانين عادي بازار برميگردند. تحريمهاي عمومي و تبليغهايي كه در شبكههاي اجتماعي انجام ميشود هم بهندرت توانسته است زيان پايداري به توليدكنندگان بزند. پس از 11 سپتامبر احساسات ميهنپرستانه در آمريكا بهشدت افزايش پيدا كرده بود، اما همه سياستمداران اروپايي نميخواستند با اين كشور در جنگ عليه تروريسم (به ادعاي كاخ سفيد) شركت كنند، همين موضوع باعث شده بود كه برخي از كالاهاي اروپايي در آمريكا مشتري خود را براي مدتي از دست بدهند، اما اين شرايط بعد از مدتي به شكل سابق برگشت و باز هم غذاهاي فرانسوي علاقهمندان خود را پيدا كرد.
حالا كه در كشور ما افزايش قيمتها هر روز از جايي سر برميآورد و صعود قيمتها از پوشك بچه به رب گوجهفرنگي رسيده است، زياد ميشنويم كه در كشوري پيشرفته مردم از مصرف يك كالا خودداري كردهاند تا زماني كه توليدكننده مجبور شده است قيمت را پايين بياورد. اين اتفاق غيرممكن نيست و ممكن است بارها رخ دهد، مخصوصا در كشورهايي كه ثبات طولاني و سرمايه اجتماعي قوي دارند، اما چنين كاري در خاورميانه ممكن نيست. مهمتر از همه اينكه نميتوان مردم را به دليل اينكه ميدانند در حال ازدستدادن ارزش پول خود هستند و ميخواهند تا جاي ممكن از زيانديدن جلوگيري كنند، سرزنش كرد.