|

دختران زاهدان را فراموش نکنیم

‎مریم مطلبی

‎‌حوادث تلخی که این روزها در اخبار می‌شنویم نمونه روشنی از مشکلات عمومی جامعه ایرانی است و پاسخ به همین نیازها می‌تواند تعیین‌کننده جهت و مسیر امر خیر باشد که خوشبختانه مردم ایران همیشه به این بحران‌های اجتماعی حساسیت داشته‌اند. ‌‎در سال‌های اخیر در مورد این حساسیت جمعی به نمونه‌های بسیار می‌توان اشاره کرد. ‎زلزله کرمانشاه یکی از نمادهای همیاری و کمک مردم بود؛ به‌طوری‌که حتی راه‌ها برای امدادرسانی مسدود شده بودند و گروه‌های اجتماعی برای کمک‌رسانی بسیج شدند. ‎در آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو موج حضور مردم برای کمک و تصاویر فراوان از آمادگی آنان برای هر نوع خدمت به آسیب‌دیدگان و حمایت‌های سمبلیک از آتش‌نشانان در خاطرمان هست. ‎ وقوع یک تصادف و مردمی که آمادگی کمک و همدردی خود را اعلام می‌کنند از صحنه‌‌های تکراری برای همه است. ‎ درعین‌حال باید از این ظرفیت مردمی به شکل درست و در جهت حل نیازهای واقعی جامعه استفاده کرد. ‎ آتش‌سوزی اخیر مدرسه‌ای در زاهدان که متأسفانه چندین خانواده و یک ملت را داغدار کرد، از عناوینی است که باید در رأس نیازها و اولویت‌های جامعه شمرده شود. ‎کمبود اعتبارات مربوط به ایمن‌سازی، تجهیز و نوسازی مدارس یک واقعیت است. ‎ متأسفانه سوانح و آتش‌سوزی مدارس خبر تازه‌ای نیست، آن هم در کلاس‌های مدرسه‌ای که گاه از یک اتاق با حداقل امکانات تشکیل شده و بچه‌هایی که با کمترین امکانات؛ چه آموزشی و چه مادی، گاه باید برای رسیدن به همین کلاس‌ها راه‌هایی طولانی را طی کنند، آن هم اگر خانواده امکان تأمین همین حداقل را داشته باشد. ‌‎هرچند تعداد مدارس فرسوده در سال ٩٧ نسبت به سال قبل حدود ٣٥ درصد تقلیل یافته است، اما بیش از ٧٠ درصد مدارس استان سیستان‌وبلوچستان غیراستاندارد هستند و آمار کودکان بازمانده از تحصیل رو به افزایش است این خود گویای نیاز به منابعی به‌جز بودجه دولت برای حل مشکلات مربوطه است. ‎ در اینکه دولت با مشکلات عدیده‌‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند شکی نیست، ولی آیا برای حل تمامی مشکلات باید چشم امید به دولت دوخت و فقط به انتقاد و ساختن طنز و جوک بسنده و بعد از مدتی هم آن را فراموش کرد؟
‎یا اینکه می‌بایست پتانسیل و انرژی و امکانات اجتماعی و نذر و مخارج اجتماعی را در جهتی سازنده به کار برد؟
‎آیا حادثه آتش‌سوزی در مدرسه‌ای در زاهدان نیز مانند شین‌آباد به فراموشی سپرده می‌شود تا خبر آتش‌سوزی بعدی؟
‎گرچه مشکل کافی‌نبودن امکانات آموزشی محدود به مناطق مرزی نیست، ولی این مناطق به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتیک آسیب‌پذیرترند.
‎باید توجه داشته باشیم سرمایه‌گذاری روی آموزش‌وپرورش که از پربازده‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای یک کشور است، به‌خصوص در مناطق محروم و مناطق مرزی می‌تواند ضامن بالارفتن امنیت کشور باشد. ‎به یقین اگر تلاش مشترک ملی صورت گیرد، ادامه فعالیت‌ها و همت مردمی در تجهیز و بازسازی مدارس به نتیجه مؤثرتری می‌رسد.

‎‌حوادث تلخی که این روزها در اخبار می‌شنویم نمونه روشنی از مشکلات عمومی جامعه ایرانی است و پاسخ به همین نیازها می‌تواند تعیین‌کننده جهت و مسیر امر خیر باشد که خوشبختانه مردم ایران همیشه به این بحران‌های اجتماعی حساسیت داشته‌اند. ‌‎در سال‌های اخیر در مورد این حساسیت جمعی به نمونه‌های بسیار می‌توان اشاره کرد. ‎زلزله کرمانشاه یکی از نمادهای همیاری و کمک مردم بود؛ به‌طوری‌که حتی راه‌ها برای امدادرسانی مسدود شده بودند و گروه‌های اجتماعی برای کمک‌رسانی بسیج شدند. ‎در آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو موج حضور مردم برای کمک و تصاویر فراوان از آمادگی آنان برای هر نوع خدمت به آسیب‌دیدگان و حمایت‌های سمبلیک از آتش‌نشانان در خاطرمان هست. ‎ وقوع یک تصادف و مردمی که آمادگی کمک و همدردی خود را اعلام می‌کنند از صحنه‌‌های تکراری برای همه است. ‎ درعین‌حال باید از این ظرفیت مردمی به شکل درست و در جهت حل نیازهای واقعی جامعه استفاده کرد. ‎ آتش‌سوزی اخیر مدرسه‌ای در زاهدان که متأسفانه چندین خانواده و یک ملت را داغدار کرد، از عناوینی است که باید در رأس نیازها و اولویت‌های جامعه شمرده شود. ‎کمبود اعتبارات مربوط به ایمن‌سازی، تجهیز و نوسازی مدارس یک واقعیت است. ‎ متأسفانه سوانح و آتش‌سوزی مدارس خبر تازه‌ای نیست، آن هم در کلاس‌های مدرسه‌ای که گاه از یک اتاق با حداقل امکانات تشکیل شده و بچه‌هایی که با کمترین امکانات؛ چه آموزشی و چه مادی، گاه باید برای رسیدن به همین کلاس‌ها راه‌هایی طولانی را طی کنند، آن هم اگر خانواده امکان تأمین همین حداقل را داشته باشد. ‌‎هرچند تعداد مدارس فرسوده در سال ٩٧ نسبت به سال قبل حدود ٣٥ درصد تقلیل یافته است، اما بیش از ٧٠ درصد مدارس استان سیستان‌وبلوچستان غیراستاندارد هستند و آمار کودکان بازمانده از تحصیل رو به افزایش است این خود گویای نیاز به منابعی به‌جز بودجه دولت برای حل مشکلات مربوطه است. ‎ در اینکه دولت با مشکلات عدیده‌‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند شکی نیست، ولی آیا برای حل تمامی مشکلات باید چشم امید به دولت دوخت و فقط به انتقاد و ساختن طنز و جوک بسنده و بعد از مدتی هم آن را فراموش کرد؟
‎یا اینکه می‌بایست پتانسیل و انرژی و امکانات اجتماعی و نذر و مخارج اجتماعی را در جهتی سازنده به کار برد؟
‎آیا حادثه آتش‌سوزی در مدرسه‌ای در زاهدان نیز مانند شین‌آباد به فراموشی سپرده می‌شود تا خبر آتش‌سوزی بعدی؟
‎گرچه مشکل کافی‌نبودن امکانات آموزشی محدود به مناطق مرزی نیست، ولی این مناطق به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتیک آسیب‌پذیرترند.
‎باید توجه داشته باشیم سرمایه‌گذاری روی آموزش‌وپرورش که از پربازده‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای یک کشور است، به‌خصوص در مناطق محروم و مناطق مرزی می‌تواند ضامن بالارفتن امنیت کشور باشد. ‎به یقین اگر تلاش مشترک ملی صورت گیرد، ادامه فعالیت‌ها و همت مردمی در تجهیز و بازسازی مدارس به نتیجه مؤثرتری می‌رسد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها