قهرمانانه ببازیم
حسین امینیانندوشن
قهرمانان فوتبال ما در جام جهانی به اندازهای دور از انتظار و عالی ظاهر شدند که شاید ما تنها مردمانی باشیم در این رخداد که اگرچه از مساوی و کناررفتن تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی روسیه اندوهگین شدیم، اما در درون خود رضایت خاطر و شادی را از این همه تلاش و همت حس کرده و امیدی در سطح و ارتفاعی دیگر را به انتظار نشستیم. من خود صدها پیامک و تلفن از برخی از فوتبالدوستان و برخی از فوتبالیستهای فرانسوی دریافت کردم که از بازی زیبای ایران تمجید فراوان کردند. طبیعی است که در میان این همه زیباییهایی که فوتبال و ملیپوشان داشتند و دارند و البته حواشی بسیار زیبای دیگر این ورزش همهگیر، میتواند اتفاقات ناخرسندی هم رخ دهد که آدمی را آزردهخاطر و نگران کند؛ اتفاقاتی که سبب میشود باور عمومی جهانیان نسبت به فرهنگ و رفتار ایرانی با تردید همراه شود و خوبیهای این ورزش و این تلاش و این همه حواشی زیبا را لکهدار کند. اما آن اتفاق چه بود که هم مرا و برخی دلبستگان فرهنگ و ایران فرهنگی را نگران کرد و هم در روزنامهها و رسانههای معتبر جهان سروصدایی بهپا کرد؟ منی که در شهر بوردوی فرانسه هستم و رخدادهای فوتبالی در سطح ملی را مانند همه هموطنان با جدیت پیگیری میکنم. اتفاق، حضور برخی از تماشاگران و هواداران تیم فوتبال ایران در جلوی هتل مرکوری (محل اقامت تیم ملی فوتبال پرتغال و رونالدو، ستاره این تیم) در شب قبل از بازی بود. هتل مرکوری در شهر سارانسک (محل بازی ایران و پرتغال) در تقاطع دو خیابان بلشویک و کمونیستی چسکایا قرار دارد که محل سکونت کریستیانو رونالدو و همبازیانش بود. برابر گزارشهای پراکندهای که در رسانههای مختلف خوانده یا حتی از تلویزیون دیدهام، ساعت از ۱۲ شب گذشته و تازه گروه جدیدی وارد میشود و با یک پرچم بزرگ که هرکس گوشهای از آن را گرفته، به سمت حوض و فوارهای که در وسط خیابان چسکایا قرار دارد، حرکت میکنند. این حرکت سبب میشود تا پلیسیهایی که در گوشه خیابان دو خودروی خود را پارک کردهاند، حساس شوند و به آنها تذکر دهند که شب از نیمه گذشته است و آنها باید دست از سروصدا و شیپورنوازی بردارند تا مزاحم استراحت مردم و البته بازیکنان نشوند. اما جماعت هوادار به این توصیهها اعتنا نمیکند. نکته تراژیک ماجرا از همینجا شروع میشود که رونالدو پشت پنجره میآید و با اشاراتی به تماشاگران از آنها خواهش میکند سروصدا نکنند که او میخواهد بخوابد. این همان صحنهای است که از تیررس دوربین یکی از خبرنگاران دور نمیماند و ضبط و بلافاصله مخابره میشود و روی شبکه مجازی قرار گرفته و در همه رسانههای مهم دنیا انعکاس مییابد. شاید اگر واکنش رونالدو نبود، ماجرا حساسیت اینچنینی ایجاد نمیکرد، اما حضور رونالدو با آن نشانههایی از التماس و خواهش خبر را انعکاسی وسیع داد. جمعیت به خواهش رونالدو اعتنایی نمیکند. حوالی ساعت یک بامداد نیروهای ویژه روسیه با کامیونی سر میرسند، پلیس تقریبا تمامی خیابانهای منتهی به این خیابان را بسته و جمعیت را مجبور به ترک خیابان جلوی هتل میکند تا کار به جاهای باریک نکشیده است. تا آنجایی که در خاطر من مانده، ما ایرانیان به احترام به فرهنگهای دیگر شهرهایم و فرهنگی پربار و دیرپا در این زمینه داریم و اتفاقا گردشگران بسیاری که از همین شهر بوردو یا فرانسه به ایران میروند، از این فرهنگ تمجید میکنند، اما تعدادی از همانها که با من دوستند، وقتی چنین حرکتی را دیدند و دربارهاش خواندند، ابراز شگفتی و تعجب کردند که چگونه مردمانی از دیاری با آن پیشینه فرهنگی و رفتاری، دست به چنین کارهایی میزنند. جام جهانی بزرگترین رخداد ورزشی برای دوستی و مودت افزونتر میان کشورها و اقوام از هر رنگ و نژاد و قومیتی است و جای چنین کارهای اختلافافکن و آزردهسازیها نیست. امید که این تذکر و انعکاس بالای چنین خبری اسباب تنبه خاطر برخی تماشاگرنماهایی شود که با این کار لکهسیاهی برای جام جهانی و تیم ما به جای نهادند. فرهنگ ایرانی میگوید که بهتر است قهرمانانه ببازیم تا نامردانه ببریم.
قهرمانان فوتبال ما در جام جهانی به اندازهای دور از انتظار و عالی ظاهر شدند که شاید ما تنها مردمانی باشیم در این رخداد که اگرچه از مساوی و کناررفتن تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی روسیه اندوهگین شدیم، اما در درون خود رضایت خاطر و شادی را از این همه تلاش و همت حس کرده و امیدی در سطح و ارتفاعی دیگر را به انتظار نشستیم. من خود صدها پیامک و تلفن از برخی از فوتبالدوستان و برخی از فوتبالیستهای فرانسوی دریافت کردم که از بازی زیبای ایران تمجید فراوان کردند. طبیعی است که در میان این همه زیباییهایی که فوتبال و ملیپوشان داشتند و دارند و البته حواشی بسیار زیبای دیگر این ورزش همهگیر، میتواند اتفاقات ناخرسندی هم رخ دهد که آدمی را آزردهخاطر و نگران کند؛ اتفاقاتی که سبب میشود باور عمومی جهانیان نسبت به فرهنگ و رفتار ایرانی با تردید همراه شود و خوبیهای این ورزش و این تلاش و این همه حواشی زیبا را لکهدار کند. اما آن اتفاق چه بود که هم مرا و برخی دلبستگان فرهنگ و ایران فرهنگی را نگران کرد و هم در روزنامهها و رسانههای معتبر جهان سروصدایی بهپا کرد؟ منی که در شهر بوردوی فرانسه هستم و رخدادهای فوتبالی در سطح ملی را مانند همه هموطنان با جدیت پیگیری میکنم. اتفاق، حضور برخی از تماشاگران و هواداران تیم فوتبال ایران در جلوی هتل مرکوری (محل اقامت تیم ملی فوتبال پرتغال و رونالدو، ستاره این تیم) در شب قبل از بازی بود. هتل مرکوری در شهر سارانسک (محل بازی ایران و پرتغال) در تقاطع دو خیابان بلشویک و کمونیستی چسکایا قرار دارد که محل سکونت کریستیانو رونالدو و همبازیانش بود. برابر گزارشهای پراکندهای که در رسانههای مختلف خوانده یا حتی از تلویزیون دیدهام، ساعت از ۱۲ شب گذشته و تازه گروه جدیدی وارد میشود و با یک پرچم بزرگ که هرکس گوشهای از آن را گرفته، به سمت حوض و فوارهای که در وسط خیابان چسکایا قرار دارد، حرکت میکنند. این حرکت سبب میشود تا پلیسیهایی که در گوشه خیابان دو خودروی خود را پارک کردهاند، حساس شوند و به آنها تذکر دهند که شب از نیمه گذشته است و آنها باید دست از سروصدا و شیپورنوازی بردارند تا مزاحم استراحت مردم و البته بازیکنان نشوند. اما جماعت هوادار به این توصیهها اعتنا نمیکند. نکته تراژیک ماجرا از همینجا شروع میشود که رونالدو پشت پنجره میآید و با اشاراتی به تماشاگران از آنها خواهش میکند سروصدا نکنند که او میخواهد بخوابد. این همان صحنهای است که از تیررس دوربین یکی از خبرنگاران دور نمیماند و ضبط و بلافاصله مخابره میشود و روی شبکه مجازی قرار گرفته و در همه رسانههای مهم دنیا انعکاس مییابد. شاید اگر واکنش رونالدو نبود، ماجرا حساسیت اینچنینی ایجاد نمیکرد، اما حضور رونالدو با آن نشانههایی از التماس و خواهش خبر را انعکاسی وسیع داد. جمعیت به خواهش رونالدو اعتنایی نمیکند. حوالی ساعت یک بامداد نیروهای ویژه روسیه با کامیونی سر میرسند، پلیس تقریبا تمامی خیابانهای منتهی به این خیابان را بسته و جمعیت را مجبور به ترک خیابان جلوی هتل میکند تا کار به جاهای باریک نکشیده است. تا آنجایی که در خاطر من مانده، ما ایرانیان به احترام به فرهنگهای دیگر شهرهایم و فرهنگی پربار و دیرپا در این زمینه داریم و اتفاقا گردشگران بسیاری که از همین شهر بوردو یا فرانسه به ایران میروند، از این فرهنگ تمجید میکنند، اما تعدادی از همانها که با من دوستند، وقتی چنین حرکتی را دیدند و دربارهاش خواندند، ابراز شگفتی و تعجب کردند که چگونه مردمانی از دیاری با آن پیشینه فرهنگی و رفتاری، دست به چنین کارهایی میزنند. جام جهانی بزرگترین رخداد ورزشی برای دوستی و مودت افزونتر میان کشورها و اقوام از هر رنگ و نژاد و قومیتی است و جای چنین کارهای اختلافافکن و آزردهسازیها نیست. امید که این تذکر و انعکاس بالای چنین خبری اسباب تنبه خاطر برخی تماشاگرنماهایی شود که با این کار لکهسیاهی برای جام جهانی و تیم ما به جای نهادند. فرهنگ ایرانی میگوید که بهتر است قهرمانانه ببازیم تا نامردانه ببریم.