|

ناقوس‌ها برای مرگ برجام به صدا در‌می‌آیند؟

در چند روز اخیر خبرهای خوبی از احتمال احیای برجام شنیده نمی‌شود. به موازات توقف مذاکرت وین که روز‌شمار آن عدد 48 را نشان می‌دهد، زمزمه آمادگی ایالات متحده برای اعلام رسمی شکست گفت‌وگوها نیز به گوش می‌رسد. در این بین، موضع‌گیری صریح سه‌شنبه جاری آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا مبنی بر عدم پذیرش درخواست تهران برای خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی نیز بر پیچیدگی و ابهام موضوع افزوده است. افزون بر آن، درخواست 43 دیپلمات ارشد اروپایی از رئیسی و بایدن برای اتخاذ انعطاف دیپلماتیک بیشتر با هدف احیای برجام، حکایت از آن دارد که توقف فعلی مذاکرات بیش از هر زمان دیگری طرفین را به شکست نزدیک کرده است.


ناقوس‌ها برای مرگ برجام به صدا در‌می‌آیند؟

مهدی بازرگان: در چند روز اخیر خبرهای خوبی از احتمال احیای برجام شنیده نمی‌شود. به موازات توقف مذاکرت وین که روز‌شمار آن عدد 48 را نشان می‌دهد، زمزمه آمادگی ایالات متحده برای اعلام رسمی شکست گفت‌وگوها نیز به گوش می‌رسد. در این بین، موضع‌گیری صریح سه‌شنبه جاری آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا مبنی بر عدم پذیرش درخواست تهران برای خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی نیز بر پیچیدگی و ابهام موضوع افزوده است. افزون بر آن، درخواست 43 دیپلمات ارشد اروپایی از رئیسی و بایدن برای اتخاذ انعطاف دیپلماتیک بیشتر با هدف احیای برجام، حکایت از آن دارد که توقف فعلی مذاکرات بیش از هر زمان دیگری طرفین را به شکست نزدیک کرده است.

در چنین فضایی، با وجود آنکه قرار است دیداری بین نمایندگان ایران و اتحادیه اروپا در زمان و مکان نامعلوم برگزار شود، نسبت به گره‌گشایی این نشست احتمالی از احیای برجام، تردیدهایی جدی وجود دارد. چنان که ملاقات حدود یک ماه پیش دو طرف نیز به نظر نتوانست چندان در نزدیک‌کردن مواضع تهران و واشنگتن کارگشا باشد.

فارغ از موفق‌بودن یا عدم موفقیت این نشست، باید در نظر داشت که تلاش تهران برای دیدار با دیگر اعضای برجامی در این شرایط معنای خاصی پیدا می‌کند؛ به‌ویژه آنکه متبادر‌شدن تعبیر «عقب‌نشینی» می‌تواند یکی از استنباط‌های این خواست تهران باشد. این در حالی است که علاوه بر عدم خروج سپاه از FTO یا همان لیست گروه‌های تروریستی ایالات متحده و سایه سنگین پارامتر «انتقام» بر سر احیای برجام، دیگر خواسته‌های پیشین تهران با محوریت تضمین واشنگتن برای عدم خروج آمریکا از برجام نیز روی میز مانده است. همه نکات یادشده، وضعیتی را رقم زده است که هر لحظه امکان به‌صدادرآمدن ناقوس‌ها برای اعلام مرگ برجام وجود دارد.

شاید در یک سناریو، فرسایشی‌شدن توقف مذاکرات با هدف پذیرش تدریجی خواسته‌ها از سوی طرف مقابل، دستور کار مشترک تهران و واشنگتن در مقابل همدیگر باشد؛ اما ناگفته پیداست که گذر زمان و تداوم توقف برای تنها طرفی که تبعات بیشتری به همراه دارد، صرفا ایران است؛ خصوصا که بحران اقتصادی و معیشتی کشور و فضای بازار، واکنش روانی جدی‌ای در قبال توقف مذاکرت از خود نشان داده است.

ورود دلار به کانال 28 هزار تومان و احتمال فتح کانال‌های بالاتر، نتیجه مستقیم فضای روانی ناشی از تعطیلی شش‌هفته‌ای درِ هتل کوبورگ است. از سوی دیگر، با وجود تأکید چندباره برخی رسانه‌های وابسته به دولت و تأیید وزارت امور خارجه ایران بر توافق‌های اولیه جهت آزادسازی حجم درخورتوجهی از دلارهای بلوکه‌شده در خارج از کشور، تکذیب این خبر از سوی کاخ سفید و مهم‌تر از آن مشاهده‌نشدن تحولی در این زمینه، منجر به تشدید این گمانه‌زنی در میان برخی فعالان بازار ارز شده که دولت سیزدهم به دنبال خبر‌درمانی با هدف کنترل جنون ارزی در روزها و هفته‌های پیش‌رو است. ضمن آنکه تصمیم دولت برای حذف ارز چهارهزارو 200 تومانی نیز به سرنوشت برجام گره خوده است؛ خاصه آنکه آزادشدن اموال بلوکه‌شده ایران و دسترسی دولت سیزدهم به منابع ارزی، در گرو احیای برجام خواهد بود. با درنظرگرفتن نکات مذکور، وابستگی تهران به احیای برجام بیش از 1+4 و به‌خصوص آمریکایی‌هاست.

حال باید دید ایران در کشاکش نیاز به احیای برجام و اصرار بر حفظ خطوط قرمز، چه مسیری را دنبال خواهد کرد؟ هر‌چند تا به اینجای کار، تهران خود را مقید به کسب حداکثری دستاوردها در مذاکرات می‌داند. این در حالی است که به باور طیفی از کارشناسان، بازدارندگی هسته‌ای جمهوری اسلامی به‌عنوان اهرم فشار بر واشنگتن و دیگر طرف‌ها، کارکرد خود را از دست داده است و به تبع آن، ایالات متحده از این پس تصمیمات دیگری را اجرائی خواهد کرد. در این راستا، اعلام شکست رسمی در احیای برجام از سوی دولت بایدن و پیگیری سناریوی «Plan B» مطابق با خواست تل‌آویو و ریاض می‌تواند محتمل‌ترین گزینه باشد.