روایتی از نسخهنویسی الکترونیکی که صدایش خوب بود اما...
نسخههایی برای پیچیدهنشدن
مرد میانسال با شقیقههای فرورفته جلوی روحالله ایستاده است؛ دستانی که به استخوان نشسته، تکهکاغذی را نگه داشتهاند که سه، چهار عدد روی آن نوشته شده و خط خورده. روحالله ایستاده، دستش به ماوس است و به مانیتوری که رویش خم شده نگاه میکند و دایرهای در مرکز تصور میچرخد. از مرد میپرسد: «داروخانه گفت نیست؟»، مرد که آشکارا ایستادن زیر وزن کتی که دو، سه سایز برایش بزرگ است،
نوید مقدم: مرد میانسال با شقیقههای فرورفته جلوی روحالله ایستاده است؛ دستانی که به استخوان نشسته، تکهکاغذی را نگه داشتهاند که سه، چهار عدد روی آن نوشته شده و خط خورده. روحالله ایستاده، دستش به ماوس است و به مانیتوری که رویش خم شده نگاه میکند و دایرهای در مرکز تصور میچرخد. از مرد میپرسد: «داروخانه گفت نیست؟»، مرد که آشکارا ایستادن زیر وزن کتی که دو، سه سایز برایش بزرگ است، خمیدهاش کرده، میگوید: «بله دکتر، گفت خالیه، گفتم آقای دکتر خودش نشونم داد که توی این زده (به مانیتوری که همچنان دایره میانش میچرخد اشاره میکند)، میگه ما نمیبینیم». روحالله کلافه از صف 40 بیمار منتظر بعد از مرد که در اتاق انتظار هستند، میپرسد: «کد رو که برات نوشتم بهشون دادی؟». مرد درحالیکه به صورت روحالله نگاه میکند، انگار که نشنیده باشد، ادامه میدهد: «گفت نسخه نباشه آزاد میشه دو میلیون تومن، والا ندارم» و انگار وزن کت در همان لحظه روی شانههایش سنگینتر میشود. نرس درمانگاه درحالیکه تلفن را زمین میگذارد، به سوی روحالله میگوید: «دکتر یه بیماری از شهرستان زنگ زده میگه آزمایش یه ماه بعد از عملش رو که نوشتین قبول نکردن، گفتن باید الکترونیک باشه، چی بهش بگم؟». روحالله میخواهد دهانش را باز کند، اما آرام و بیاراده در صندلی با چرم ساییده هبوط میکند. دایره در مانیتور همچنان میچرخد.
چند ماهی از اجرای طرح نسخه الکترونیک میگذرد. بیمهها اعلام میکنند که صد درصد نسخهنویسی الکترونیک شده و دیگر از دفترچه کاغذی و نسخههای بدخط پزشکان خبری نیست. بیمهها به دنبال تغییراتی در سیستم نسخهپیچی (بررسی نسخه و تحویل دارو) هستند و مدیران ستادی از مزایای پرونده الکترونیک سلامت میگویند که با نسخهنویسی الکترونیک گام اول آن برداشته شده است. اما این طرح همانطور که بیمهها و مدیران میگویند، موفق بوده است؟
بگذارید روزهای منتهی به اول دیماه را که عنوان روز اول اجرای طرح نسخه الکترونیک تعیین شده بود، توصیف کنم. هر طرف در ستاد بر موضع خودش تأکید میکرد. بیمه تأمین اجتماعی که زیرمجموعه وزارت رفاه است، میگفت از روز اول دی نسخه غیرالکترونیک را نمیپذیرد و بهترین بستر برای تجویز نسخه پنل نسخهنویسی خودش و شرکتهایی است که ارسال را از بستر آمادهشده توسط خودش انجام میدهند. بیمه سلامت که زیرمجموعه وزارت بهداشت است، روزهای آخر گواهینامه آزمایشگاه امنیتیاش را از نرمافزارهای نسخهنویسی طلب میکرد و کوتاه نمیآمد. خود وزارت بهداشت در این میان از دانشگاههای علوم پزشکی میخواست حتما ارسال نسخه به بیمهها از بستر خود وزارت بهداشت باشد و نسخهها در بستر آمادهسازیشده از سوی بیمهها (بخوانید تأمین اجتماعی) ارسال نشود. وزارت ارتباطات که متولی دولت الکترونیک بود نیز طبق شنیدهها فشار میآورد که تکلیف برنامه ششم توسعه درخصوص اجرای نسخه الکترونیک با وجود پنج سالی که ممکن نشده، در سال آخر برنامه به هر شکلی که شده اجرا شود.
در صف، یعنی بیمارستانها و مراکز درمانی و در بین کادر درمان و کارشناسان فنی مشخص بود که نه به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری و نه حتی زیرساختی، آمادگی برای اجرای چنین طرحی وجود ندارد. کمبود کامپیوتر و سرعت اینترنت کمترین مشکل بود. پزشکان و پرستاران از دعوای ستادیها بر سر جزیرههای جدای نسخ الکترونیک خبر نداشتند، اما میدیدند که مثلا با وجود تخصصشان، در پنل بیمه، پزشک عمومی حساب شدهاند. سونوگرافی مثلا ناحیه کشاله ران، در بیمه سلامت وجود دارد، اما در تأمین اجتماعی کلا چنین سونوگرافیای وجود ندارد. معلوم نیست آزمایش سه ماه بعد بیمار را چگونه باید تجویز کرد. اسم فلان آزمایش را طوری نوشتهاند که احتمالا فقط جناب بقراط به آن اسم آن را میشناخته و بیمارانی که ماههای منتهی به یک دیماه برایشان دفترچه کاغذی صادر نشده، بین داروخانه و درمانگاه آمد و شد میکنند تا خودشان از صرافت استفاده از بیمهشان بیفتند و درخواست دریافت داروها به شکل آزاد را بکنند.
در ایالات متحده آمریکا، در سال 2007 قانون نسخه الکترونیک تصویب شد؛ یک سال گذشت تا استاندارد یکسانی برای تجویز خدمات انتخاب شود و پنج سال زمان برد تا سال 2012 که استفاده از نسخه الکترونیک اجباری شود و باز هم هنوز تا سال 2020، 16 درصد نسخ در ایالات متحده به شکل غیرالکترونیک صادر میشد. اما در ایران، برنامهای که پنج سال نتوانسته بود حتی به استاندارد یکسان بین دو بیمه دولتی تأمین اجتماعی و سلامت برسد، با دستور رئیسجمهور از اول دی 1400 به اجرا درآمد.
نتیجه مشخص بود؛ در درمانگاههای بیمارستانهای دولتی، تجمع بیمارانی که از داروخانه و آزمایشگاه برگردانده میشدند، ارائه خدمت را تقریبا ناممکن کرده بود. راهحل چه بود؟ کاهش تعداد نوبتها! ایندفعه بیمارانی که قرار بود مثلا بعد از دو ماه برای ویزیت مجدد بیماری مزمنشان از شهرستانهای دور بیایند، در راهروهای بیمارستان سرگردان شدند. به این وضعیت موج بعدی کرونا را اضافه کنید که باعث شد ستاد کرونا به موضوع ورود کند و امکان تجویز نسخه کاغذی را تا ابتدای اردیبهشت بدهد.
اکنون وضعیت چگونه است؟ بیمهها که فقط نسخه الکترونیک را قبول میکنند از اجرای صددرصدی نسخه الکترونیک میگویند که به لحاظ آماری درست است؛ چون نسخه کاغذی بیمه حساب نمیشود و آزاد است. چرا بیمه باید نگران بیمه حسابنشدن خدمت و دارو باشد وقتی به معنای کاهش هزینههای خودش است؟ دولت به نسخه الکترونیکی که میخواسته رسیده است؛ حالا به چه شکل و چگونه و چه هزینهای، چه اهمیتی دارد؟ حالا ما هم نسخه الکترونیک داریم، مثل خودروی ملی و چیزهای دیگر که میخواستیم و داریم.
بیمه تأمین اجتماعی ظاهرا سامانه نسخهپیچی فعلیاش که امکان ثبت کاغذی نسخه با کدملی را هرچند با دردسر میدهد، 31 اردیبهشت جمع خواهد کرد و نسخه فقط در صورتی پیچیده خواهد شد که به شکل الکترونیک ثبت شده باشد. به عبارتی هم تجویز و هم پیچیدهشدن نسخه بهطور کامل الکترونیک میشود. بیمار سرطانی روحالله و روحالله و نرس درمانگاه میمانند و دایرهای که همچنان میچرخد.