«شرق» آتشافروزی جدید اسرائیل در یورش به کنسولگری ایران و واکنشهای متقابل تهران را بررسی میکند
ترور دیپلماسی
بعد از حمله بعدازظهر دوشنبه اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، اکنون بزرگترین سؤال در محافل رسانهای و کارشناسی، واکنش متقابل ایران است؛ اینکه آیا تهران اساسا دست به واکنش متقابل هموزن و همسطح خواهد زد یا خیر؟ اگر چنین است، شدت و نوع واکنش چگونه خواهد بود؟ شاید برای اولین بار این گمانه و گزاره به شکل جدی مطرح است که تلآویو با حمله روز دوشنبه که در نوع خود بیسابقه محسوب میشود، عملا منازعه را تا نقطه آغاز جنگ فراگیر و البته مستقیم با تهران کشانده است؛ چراکه این حمله و شهادت سرداران سپاه در ساختمان کنسولگری به معنای حمله مستقیم به خاک ایران محسوب میشود.
عبدالرحمن فتحالهی: بعد از حمله بعدازظهر دوشنبه اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، اکنون بزرگترین سؤال در محافل رسانهای و کارشناسی، واکنش متقابل ایران است؛ اینکه آیا تهران اساسا دست به واکنش متقابل هموزن و همسطح خواهد زد یا خیر؟ اگر چنین است، شدت و نوع واکنش چگونه خواهد بود؟ شاید برای اولین بار این گمانه و گزاره به شکل جدی مطرح است که تلآویو با حمله روز دوشنبه که در نوع خود بیسابقه محسوب میشود، عملا منازعه را تا نقطه آغاز جنگ فراگیر و البته مستقیم با تهران کشانده است؛ چراکه این حمله و شهادت سرداران سپاه در ساختمان کنسولگری به معنای حمله مستقیم به خاک ایران محسوب میشود. حساسیتها درخصوص نوع واکنش تهران تا جایی بود که استفان دوجاریک، سخنگوی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، روز دوشنبه درباره حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه بهشدت اظهار نگرانی کرد. در پی همین نگرانیها نیز دمیتری پولیانسکی، معاون اول نماینده دائم روسیه در سازمان ملل اعلام کرد که نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل درباره حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه سهشنبه به وقت محلی برگزار میشود که البته تا لحظه تنظیم گزارش خبری از خروجی این نشست رسانهای نشده بود.
واکنشهای داخلی و پاسخ سخت
تا به اینجای کار و در فضای داخلی ایران، مقامات کشور از «پاسخ سخت» گفتهاند و رهبری در پیامی به مناسبت شهادت سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی تأکید کردند «آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوه الهی». شورای عالی امنیت ملی هم ساعت ۲۱ شب دوشنبه در حضور رئیسجمهور و رئیس شورا تشکیل جلسه داد. در سوی دیگر سیدابراهیم رئیسی نیز دیروز سهشنبه در سخنانی عنوان کرد «صهیونیستها باید بدانند با اینگونه اقدامات غیرانسانی هرگز به اهداف شوم خود نخواهند رسید و روز به روز شاهد تقویت جبهه مقاومت و انزجار و نفرت ملتهای آزاده علیه ماهیت نامشروع خود بوده و این جنایت ناجوانمردانه نیز بیپاسخ نخواهد ماند». محمدباقر قالیباف هم در مقام رئیس مجلس شورای اسلامی، در پیام تسلیتی با اشاره به شهادت سردار محمدرضا زاهدی و تعدادی دیگر از اعضای سپاه پاسداران در کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه تهدید کرد که «سردمداران جاهل رژیم غاصب اسرائیل بدانند اقدام تجاوزگرانه و ددمنشانه آنان با مجازات سختی مواجه خواهد شد».
احمد وحیدی، وزیر کشور نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شهادت سردار زاهدی و همراهان ایشان را تسلیت عرض میکنم. مطمئنا واکنش اسرائیل بر اثر انفعال و شکستهای میدانی است. خوش به حال شهید زاهدی که تا آخرین لحظه عمرش برای امنیت مردم خواب و خوراک نداشت. فرزندان خمینی کبیر سرنوشتی جز شهادت ندارند. صهیونیستها منتظر واکنش باشند». شماری از نمایندگان مجلس هم از همان دقایق اولیه حمله در فضای مجازی یا در گفتوگو با رسانهها نسبت به این حادثه اظهارنظر کردهاند. عمده این واکنشها در قالب محکومیت، تسلیت و نیز لزوم واکنش قاطع در برابر اسرائیل خلاصه میشود.
واکنش دیپلماتیک تهران
پیشتر از رؤسای دو قوه مجریه و مقننه و شماری از نمایندگان و وزرا، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در گفتوگوی تلفنی دوشنبهشب خود با فیصل مقداد، همتای سوریاش، ضمن تشکر از حضور وزیر خارجه سوریه در محل سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق برای واکاوی چرایی این حمله به این نکته اشاره کرد که «نتانیاهو به دلیل شکستهای پیدرپی رژیم اسرائیل در غزه و دستنیافتن به اهداف جاهطلبانه صهیونیستها، تعادل روانی خود را کاملا از دست داده است».
در عین حال سکاندار سیاست خارجی ایران، حمله به ساختمان کنسولگری کشورمان در دمشق را عبور از همه تعهدات و کنوانسیونهای بینالمللی دانست و مسئولیت عواقب این اقدام را متوجه رژیم صهیونیستی دانست و بر ضرورت واکنش جدی جامعه جهانی نسبت به اینگونه اقدامات جنایتکارانه تأکید کرد. همزمان با این تماس، حسین امیرعبداللهیان در صفحه شخصی ایکس خود با اعلام احضار مقام سفارت سوئیس بهعنوان حافظ منافع آمریکا نوشت: «پیام مهم ایران به دولت آمریکا بهعنوان حامی رژیم صهیونیستی ارسال شد».
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز بعدازظهر دوشنبه و به فاصه ساعاتی پس از حمله به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، آن را نقض فاحش مقررات بینالمللی بهویژه کنوانسیون روابط دیپلماتیک ۱۹۶۱ وین دانست و افزود: «شایسته و بایسته است این اقدام با قویترین عبارات از سوی جامعه جهانی و سازمان ملل متحد محکوم و اقدام لازم در قبال متجاوز انجام شود». به گفته کنعانی، «ابعاد این حمله نفرتانگیز در حال بررسی است و مسئولیت عواقب و پیامدهای آن با رژیم متجاوز صهیونیستی است». دیپلمات ارشد کشورمان، ضمن محفوظدانستن حقوق تهران برای اتخاذ اقدامات متقابل، تصریح کرد: «جمهوری اسلامی ایران نسبت به نوع واکنش و تنبیه متجاوز تصمیم میگیرد». وزارت خارجه ایران هم دیروز (سهشنبه) و در بیانیهای اعلام کرد مسئولیت عواقب حمله به نمایندگی دیپلماتیک ایران در دمشق را متوجه اسرائیل دانسته و تهران حق مشروع و ذاتی خود را بر اساس قوانین بینالمللی برای پاسخ قاطع به اینگونه اقدامات تروریستی محفوظ میداند. حسین اکبری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه نیز روز دوشنبه تأکید کرد: «تهران جواب متناسب با اقدام تروریستی اسرائیل را در زمان و مکان مناسب خواهد داد».
حواشی لزوم پاسخ متقابل
هرچند موضعگیریهای وزارت امور خارجه و دیپلماتهای کشور با محکومیت این حمله و محفوظدانستن حق پاسخگویی تهران همراه بود، اما عملا مورد پذیرش برخی از چهرههای سیاسی کشور واقع نشد؛ کمااینکه حمید رسایی به عنوان نفر سوم تهران در انتخابات مجلس دوازدهم، دوشنبهشب توییتی با این مضمون منتشر کرد که «مسئولین محترم از عبارت زمان و مکان مناسب برای جواب به اسرائیل خودداری کنند؛ این جمله دیگه حالبههمزن شده». حسین شریعتمداری نیز در یادداشتی از حمله به سفارتخانههای اسرائیل در کشورهای دیگر گفت که به به باور او «حق مسلم ایران» است تا اسرائیل از جغرافیای سیاسی جهان محو شود. به موازات ایندست موضعگیریها، در تجمعات مردمی دوشنبهشب تهران و برخی از شهرها شعار نابودی اسرائیل نیز سر داده شد. با این وجود اکنون فضای سیاسی، اجتماعی، امنیتی و دیپلماتیک کشور در حواشی خود، در نوعی از دوگانگی پیرامون نوع مواجهه و پاسخ متقابل قرار دارد؛ همچنان که یک جریان سیاسی از لزوم هوشیاری و عقلانیت سخن میگوید و بر این باور است که «اسرائیل از پاسخ ایران استقبال میکند تا ضربه بعدی را بزند و با واردکردن پای مستقیم آمریکا به جنگ، کل منطقه خاورمیانه وارد منازعهای بیسابقه شود» و طیفی هم خواستار پاسخ متقابل است.
نقش واشنگتن در این حمله
درباره نقش ایالات متحده در حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق میتوان به چند نکته اشاره کرد که مهمترین آن تشتت در موضعگیرهای مقامات آمریکایی است. دراینباره واشنگتن که در ابتدا اعلام کرده بود از این حمله آگاه است، در یک عقبنشینی آشکار تأکید کرد «نمیدانسته که قرار است چه مکانی مورد هدف قرار بگیرد!». کارین ژان پییر، سخنگوی کاخ سفید، روز دوشنبه اعلام کرد واشنگتن در حال بررسی گزارشهای حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق است. به دنبال این مواضع، متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز روز دوشنبه مدعی شد تا این لحظه نمیتوان تأیید کرد که مسئول حمله به کنسولگری ایران در دمشق چه کسی است. طبق گزارش اسپوتنیک، میلر در کنفرانس خبری خود دراینباره گفت: «ما در حال گفتوگو با شرکای خود در منطقه برای جمعآوری اطلاعات بیشتر هستیم، اما تا این لحظه هیچ تأییدیهای درخصوص هدف یا مسئول (این حمله) در اختیار نداریم». این در حالی است که پایگاه خبری-تحلیلی آکسیوس در گزارشی مطرح کرد که یک مقام شورای امنیت ملی آمریکا میگوید «اگرچه کاخ سفید در حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری سفارت ایران در دمشق نقش نداشته، اما تلآویو در دقایق آغازین این عملیات متجاوزانه و بدون ارائه جزئیات به آنها اطلاع داده است». البته یک مقام ارشد آمریکایی نیز مدعی شد «واشنگتن این را مستقیما به تهران منتقل کرده است». حسین اکبری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه هم روز دوشنبه با بیان جزئیات این حمله، عنوان کرد: «ساختمان کنسولگری ایران در دمشق توسط جنگندههای اف-۳۵ اسرائیل و با شش موشک مورد حمله قرار گرفته است».
نگاهی عمیقتر
فارغ از نکاتی که گفته شد، میتوان از چند زاویه به حمله بعدازظهر دوشنبه اسرائیل به کنسولگری ایران نگریست. نخست پاسخ به این سؤال است که آیا حمله مذکور، تلاش تلآویو برای گسترش جنگ به کل منطقه خاورمیانه و منازعه مستقیم با تهران است یا میتوان این حمله را در حقیقت هشدار مستقیمی به ایران دانست تا نتانیاهو در حاشیه سروصدای آن بتواند از زیر بار خستگی و مشکلات ناشی از آتشافروزیهای خود رهایی یابد؟ چون به همان اندازه که میتوان دلایل و شواهدی برای جنگ مستقیم و شکلگیری مناقشه فراگیر در منطقه غرب آسیا، ذیل حمله اسرائیل پیدا کرد، به همان اندازه هم میتوان دریافت که نتانیاهو اکنون تمایل یا توانی برای گسترش جنگ در جبهههای دیگر ندارد. پیرو نکته یادشده، این احتمال وجود دارد که حمله روز دوشنبه در واقع به بهانه پاسخ اسرائیل به حمله پهپادی گروههای مقاومت عراقی به یک پایگاه نظامی دریایی در بندر ایلات صورت گرفته و موضوع ورود مستقیم به درگیری با ایران مطرح نیست. اما باید در نظر داشت که حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق که به شهادت چند فرمانده ارشد نیروی قدس سپاه منجر شده است، نمیتواند پاسخی هموزن به حمله مقاومت عراق به بندر ایلات باشد؛ چراکه حمله به کنسولگری ایران از هر زاویهای که به آن نگریسته شود، کاملا متفاوت از سلسله حملاتی بوده که در هفت ماه گذشته پس از عملیات طوفانالاقصی توسط اسرائیل در سوریه و لبنان انجام شده است. به هر حال باید اذعان کرد که حمله روز دوشنبه عملا از منظر حقوق بینالملل بهمثابه حمله به خاک ایران تلقی میشود؛ بنابراین حتی اگر بپذیریم اسرائیل به دنبال درگیری مستقیم با ایران نیست، اما باید در نظر داشت که تلآویو با تغییر سطح و نوع واکنشها اکنون به جای درگیری با گروههای منطقهای، تصاعد تنش با تهران را در دستور کار دارد که در نهایت یک برآیند را به دنبال خواهد داشت. زاویه دیگری که باید به آن ورود کرد در ادامه نکات فوق قرار دارد. اگر در یک سناریوی احتمالی به واقع اسرائیل درصدد درگیری مستقیم با ایران باشد، آیا شرایط مناسب چنین جنگی برای بیبی وجود دارد؟ در این رابطه باید دو گزاره را مد نظر قرار داد؛ نخست اینکه اگر اسرائیل از انجام حمله به کنسولگری ایران به دنبال منحرفکردن افکار عمومی از غزه به ایران و تمرکز جامعه جهانی بر واکنش احتمالی آن در آستانه اجرای عملیات زمینی در رفح باشد و در لایه دوم در نظر دارد که تهران را به سلسله کنشها و واکنشهای نظامی بکشاند، آیا فضای داخلی اسرائیل مهیای پیشبرد این طرح خواهد بود؟ نتانیاهو در آستانه کلیدزدن مرحله پایانی جنگ غزه یعنی حمله به رفح بر این واقعیت اشراف دارد که جامعه اسرائیل طی هفت ماه گذشته به یک خستگی سیاسی، اجتماعی و امنیتی رسیده است. بنابراین پتانسیل درگیری جدید با حزبالله لبنان، انصارالله یمن، گروههای عراقی و سوری و... وجود ندارد. به همین دلیل همزمان با کلیدزدن مرحله پایانی جنگ غزه و حمله به رفح، احتمال درگیری در چند جبهه به صورت همزمان مطرح است. اما این سؤال کلیدی هم خودنمایی میکند که آیا جامعه اسرائیل در این شرایط که خستگی هفتماهه ناشی از جنگ غزه را متحمل شده است میتواند همزمان در چند جبهه وارد درگیری شود یا خیر؟موضع دیگر سیاست ابهام اسرائیل در قبال این حمله است. با وجود آنکه چهرههای رسانهای چون ادی کوهن، در شبکه ایکس نوشتهاند «خیلی واضح میگوییم که میخواهیم با ایران و حزبالله وارد جنگ شویم. آیا هنوز نفهمیدید؟» اما در مقابل دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل، از پاسخ به سؤالی درباره حمله به کنسولگری ایران در دمشق طفره رفت و روز دوشنبه درباره گزارشهای منتشرشده درباره حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق صرفا به بیان این جمله بسنده کرد که «ما درخصوص حملهای که توسط رسانههای خارجی گزارش شده اظهارنظر نمیکنیم و به تمرکز بر اهداف جنگیمان (در غزه) ادامه میدهیم». چون با توجه به تبعات سیاسی و دیپلماتیک ناشی از پذیرش مسئولیت رسمی حمله به کنسولگری ایران در دمشق، اسرائیل کماکان با راهبرد ابهام، نه از نقش مستقیمش در این حمله میگوید و نه آن را انکار میکند. زاویه دیگری که میتوان به آن ورود کرد چگونگی لورفتن جلسه محرمانه مقامات ایران در کنسولگری است. نکته یادشده ضرورت پاسخ به این سؤال را بیش از گذشته پررنگ میکند که آیا واقعا شاهد بیمبالاتی حفاظتی و باگهای امنیتی هستیم یا موضوع اشراف اطلاعاتی اسرائیل در سوریه مطرح است؟ در این میان گزاره پررنگتر، احتمال نقشآفرینی مخرب روسیه است که بدون شک مهمترین بازیگر امنیتی و نظامی در سوریه به شمار میرود.
پاسخ تهران چگونه خواهد بود؟
حال باید به پرسش کلیدی هم پاسخ داد که آیا ایران دست به اقدام متقابل خواهد زد؟ در دوراهی «واکنش عقلانی» و «مجازات سخت اسرائیل»، ایران کدام گزینه را برخواهد گزید؟ در نخستین گام و ذیل اطلاعیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تأکید شده که جلسه شورا در ساعت ۲۱ دوشنبهشب یعنی به فاصله چهار ساعت پس از حمله اسرائیل به کنسولگری کشورمان در دمشق، برگزار شده که نشان میدهد اتخاذ تصمیم درباره نحوه واکنش به این رخداد در ردیف اولویتهای امنیت ملی به شمار میرود.
به فاصله کوتاهی پس از برگزاری جلسه فوقالعاده شورای عالی امنیت ملی نامه ایران به شورای امنیت درباره حمله رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق از سوی معاون نماینده ایران در سازمان ملل متحد تحویل این شورا شد.
در این نامه تأکید شده رژیم اشغالگر اسرائیل مبادرت به حمله تروریستی شنیع و نفرتانگیزی علیه اماکن دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در جمهوری عربی سوریه کرده است. در این نامه، ایران از شورای امنیت خواسته است تا هرگونه اقدام لازم از جمله برگزاری نشست فوری برای رسیدگی به این نقض فاحش و جلوگیری از اقدامات تجاوزکارانه آتی که امنیت و ایمنی مأموریتهای دیپلماتیک را به خطر میاندازد اتخاذ کرده و همچنین از به دست عدالت سپردن سریع مسئولین چنین اقدامات جنایتکارانهای اطمینان حاصل نماید. در نامه ارسالی ایران به شورای امنیت تأکید شده رژیم متجاوز صهیونیستی مسئولیت کامل عواقب چنین جنایات تروریستی را بر عهده دارد و ایران حق مشروع و ذاتی خود را بر اساس قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد برای پاسخ قاطع به اینگونه اقدامات تروریستی محفوظ میداند.
فارغ از تشکیل جلسه شورای عالی امنیت ملی و همچنین ارسال نامه به شورای امنیت مبنی بر پاسخگوکردن اسرائیل اکنون موضوع گام بعدی تهران و ورود ایران به پاسخ سخت در برابر اسرائیل محل بحث است. در این باره و با توجه به تجربه هفت ماهه اخیر پس از عملیات طوفانالاقصی به نظر میرسد تهران یک مشی پراگماتیستی مبتنی بر خوانش عقلانی را در دستور کار سیاست خارجی قرار داده است. تهران نیک میداند که ورود به جنگ آسان و خروج از آن سخت است. بااینحال اگر فضای سیاست داخلی به گونه دیگری رقم بخورد و مطالبه لزوم پاسخ سخت سنگینی کند، واکنش تهران چگونه و در چه سطحی خواهد بود و آیا اساسا تهران در شرایط کنونی منطقهای و جهانی تمایلی برای پاسخ سخت و مجازات اسرائیل دارد یا خیر؟
با نگاهی به دو «کنوانسیون ۱۹۶۱ درباره مصونیت اماکن دیپلماتیک و ۱۹۶۳ با تمرکز بر مصونیت اماکن کنسولی» باید به این موضوع اشاره داشت که در کنوانسیونهای مذکور موضوع خاک به شکل مشخص مطرح نشده است، لذا اگر ذیل برخی از بحثها، تهران موضوع حمله به سفارت اسرائیل در دیگر کشورها را بهعنوان یکی از سناریوهای احتمالی در نظر بگیرد، باید اذعان داشت که علاوه بر تبعات حمله به یک سفارت در خاک هر کشوری، موضوع مهمتر، آثار این اقدام در مناسبات تهران با کشور هدف است. پس باید گفت که آیا در میان کشورهای منطقهای و فرامطقهای گزینهای وجود دارد که ایران بتواند این سناریو را در آن پیاده کند؟ سناریوی محتمل دیگر واکنش غیرمستقیم تهران از طریق گروههای منطقهای است؛ اما باید در نظر داشت که آیا در دستور کار قرارگرفتن این سناریو میتواند پاسخ هموزن و متقابل در نظر گرفته شود یا خیر؟
علیرغم آنچه گفته شد تقریبا از همان ساعات اولیه حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، حملات گروههای منطقهای نیز آغاز شده است. در این باره مقاومت اسلامی عراق دیروز سهشنبه، یک پایگاه هوایی اسرائیل در داخل فلسطین اشغالی را هدف قرار داد. به گزارش ایسنا، مقاومت اسلامی عراق بامداد سهشنبه با تأکید بر اینکه این عملیات با پهپاد انجام شده است، افزود پایگاه هوایی «تلنوف» در اسرائیل را هدف قرار داده است. مقاومت عراق در بیانیه خود افزود که در تکمیل مرحله دوم عملیات مقاومت در برابر اشغالگری، به نابودی مواضع دشمن ادامه میدهد. مقاومت همچنین صحنههایی از پرتاب پهپاد خود در ۳۱ مارس ۲۰۲۴ به سمت ام الرشراش (ایلات) در جنوب فلسطین اشغالی را منتشر کرد. قبلتر گزارشهایی دال بر تدابیر نظامی اسرائیل در مرز شمالی پس از حمله به کنسولگری ایران در دمشق منتشر شد و در این رابطه رئیس ستاد ارتش اسرائیل در سایه تحولات منطقه و در ارزیابی وضعیت فرماندهی شمال سرزمینهای اشغالی، طرحهای نظامی را تأیید کرد.
به نوشته ایسنا، دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که هرتزی هالوی، رئیس ستاد ارتش روز دوشنبه نشستی را برای تأیید طرح نظامی در مقر فرماندهی شمال سرزمینهای اشغالی برگزار کرد. براساس گزارش خبرگزاری فلسطینی «سما»، هاگاری در ادامه افزود رئیس ستاد ارتش طی این جلسه طرحهایی را برای مراحل بعدی جنگ تصویب و وضعیت را ارزیابی کرد. در مجموع باید به این نکته مهم اشاره کرد که حمله روز دوشنبه اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، ورود به مرحلهای تازه از تنشهای جاری در خاورمیانه است که در بطن و متن خود آبستن حوادث تازهای است که محوریت و کانون آن حول اصل رویارویی مستقیم یا غیرمستقیم تهران – تلآویو میچرخد. تلاویو با این اقدام خود روش تازهای را در سیستم ترورها و فعالیتهای تروریستیاش قرار داد. حمله به ساختمان کنسولگری ایران درواقع ترور دیپلماسی محسوب میشود که این نیز در کارنامه نتانیاهو و تلآویو ثبت خواهد شد.