گزارش میدانی «شرق» از خیابانها و کوچه پسکوچههای هند که بزرگترین دموکراسی جهان است
چهره صلح
هند از پرواز شماره EK0516 شروع شد. از خورش کاری و برنج هندی با ماست پختهشده و البته هل و زیره و دانههای معطری که در ظرف غذای هواپیما توزیع شد. از مسافران هندی پرواز با لباسهای رنگارنگ، رنگ پوست متنوع و شاید دین و باورهای متفاوت که قرنهاست دوستانه کنار هم زندگی میکنند.
مریم شکرانی: هند از پرواز شماره EK0516 شروع شد. از خورش کاری و برنج هندی با ماست پختهشده و البته هل و زیره و دانههای معطری که در ظرف غذای هواپیما توزیع شد. از مسافران هندی پرواز با لباسهای رنگارنگ، رنگ پوست متنوع و شاید دین و باورهای متفاوت که قرنهاست دوستانه کنار هم زندگی میکنند. زندگی در بزرگترین دموکراسی جهان باید دیدنی باشد. در صندلیهای ردیف 46 وسط هواپیما، دو پسر نوجوان هندی با والدین خود نشستهاند. دوستی عجیب و شوخی پسربچهها با پدرشان توجهم را جلب میکند. لابهلای کلمات هندی که متوجه نمیشوم، واژه «بابا» آشناست. واژهای به زبان مادری من؛ فارسی. در هند با چند کلمه فارسی دیگر مواجه میشوم؛ سردر گورستانی در نزدیکی دریاچه حسین ساگا در حیدرآباد تابلویی رنگورورفته وجود دارد که روی آن نوشته شده است «فراموشخانه» یا سردر کافهای واژه آشنای اشعار فارسی یعنی میخانه به چشم میآید. بعد میفهمم که کلمات دوست و عشق و نان هم بین ما مشترک است. هند از همان صندلیهای هواپیما شبیه خانواده مادری به نظر میرسد؛ صمیمی، آشنا و مهربان.
در فرودگاه ایندیرا گاندی دهلی این حس تشدید میشود. تنها چند ساعت قبل در فرودگاه بینالمللی دوبی نشسته بودم و آنجا شبیه یک جهان کوچک اما غریبه بود، آدمهایی از سراسر این سیاره خاکی در راهروهای عریض و طویل فرودگاه دوبی دیده میشد، اما فرودگاه دهلی شبیه خانه بود؛ خانهای از آدمهای متنوع و رنگارنگ که خانواده شدهاند. با خودم فکر کردم بیخود نیست که اینجا بزرگترین دموکراسی جهان نفس میکشد.
طبیعت پیروز دهلی
خیابانهای دهلی سبز است؛ سبز با درختهایی که شاخ و برگ آن در هم تنیده و بوتههای سرحال گلهای رنگارنگ. من از خیابانهای خاکستری تهران آمدهام و این قدرتنمایی طبیعت در خیابانهای شهر برایم جذاب است. در حاشیه اتوبانها مزارع خرم و باغهای پردرخت دیده میشود و در میادین شهر صخرهسنگها با همان بینظمی زیبای طبیعت نشستهاند. در جایجای خیابانهای دهلی میمونهای بازیگوش به چشم میآیند، سنجابها روی شاخههای درخت و پشت بوتهای گاهی روباهی میگریزد. کنار بعضی از خیابانها تابلوهایی نصب شده است که به رانندهها هشدار میدهد تا سرعت خود را برای عبور طاووسها کم کنند. در پسزمینه شهر گاهی ساختمانهای بلند دیده میشود اما طبیعت آنچنان غالب است که معماری شهری را به خدمت خود درآورده است. این ترکیب خوشایند زندگی مدرن و طبیعت به نگاه من چشمنواز است؛ بهویژه آنکه سالها خبرنگار حوزه راه و شهرسازی بودهام و از معماری شلخته تهران نوشتهام و طبیعت و معماری زیبای ایرانی که در این شلختگی گم شده است. رانندگی هندیها به نظرم شبیه رانندگی ایرانیها میآید، ریسکپذیر و پرخطر. گویا در پیستهای رالی هستند و البته یک تفاوت بزرگ هم به چشم... که نه به گوش میآید! رانندگان هندی زیاد بوق میزنند و من همان روز اول متوجه دلیل آن همه بوقزدن نمیشوم اما دوستی که دورگه ایرانی-هندی است، میگوید بوقزدن در هند یک عادت رایج است و معمولا دلیل خاصی ندارد. حتی گاهی رانندگان یکدیگر را تشویق به بوقزدن میکنند!
در هر کوچه و خیابانی مجسمه خدایان هند به چشم میآید؛ از بودا و شیوا گرفته تا برهما و ویشنو و البته قهرمانان ملی و محلی هند که علیه استعمار مبارزه کردهاند.
صلح مذاهب در حیدرآباد
در کوچه و پسکوچههای حیدرآباد هم آنچه توجهم را جلب میکند همجواری معابد آیین هندو و مساجد و کلیساست. این میزان تحمل مردم از آیین و عقاید یکدیگر احترامبرانگیز است. ایرانیهای هند بیشتر رستوراندار هستند. یک ایرانی ساکن دهلی میگوید که جامعه هند با وجود سازش احترامبرانگیزی که با یکدیگر و خارجیها دارد، هنوز جای کار زیادی دارد تا در جذب سرمایه مهاجران، جهانی و فرامرز رفتار کند. او میگوید رقابت در بازار هند برای مهاجران و هندیها هنوز رقابتی برابر نیست. نکته دیگری که در سفر هند برای من جذاب است، علاقه زیاد هندیها به میراث فرهنگی کشورشان است؛ ایندیا گیت، بنای یادبود گاندی، بنای عشق یا همان تاجمحل، موزه نخستوزیری هند و هرکجا که گذارم افتاد مملو از جمعیت است. جمعیتی که به گذشته و امروز هند افتخار میکند و به خوبی میداند که بزرگترین دموکراسی و پنجمین اقتصاد بزرگ جهانی بهزودی عرض اندام بیشتری خواهد کرد و به یکی از مهرههای اصلی بازی قدرت جهان تبدیل میشود.
قدرتنمایی با ساخت جهان
هند هماکنون سریعترین رشد اقتصادی در جهان را تجربه میکند و پس از آمریکا، چین، ژاپن و آلمان پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است. بسیاری از اقتصاددانان جهان معتقد هستند که هند بهزودی چین را پشت سر میگذارد و به دومین اقتصاد جهان تبدیل میشود. گزارش بانک جهانی نشان میدهد که رشد اقتصادی هند در سال 2024، بیشتر از دو برابر میانگین رشد جهانی است. پیشبینیهای گلدمن ساکس حاکی از آن است که اندازه اقتصاد ایالات متحده تا سال 2075 دو برابر و چین سه برابر میشود اما اندازه اقتصاد هند 15 برابر خواهد شد. حالا درآمد سرانه هر هندی از هزارو 590 دلار در سال 2015 به دوهزارو 410 دلار در سال 2022 رسیده و در واقع در 10 سال گذشته درآمد سرانه هندیها حدود یکونیم برابر شده است. بر اساس دادههای اقتصادی هند، زمانی که مودی در سال 2014 قدرت را در دست گرفت، نرخ بیکاری حدود هشت درصد بود اما نرخ بیکاری هند در سال 2023 به 4.7 درصد کاهش داشته است. بانک جهانی در سال 2022 گزارش داد که در یک بازه زمانی هشتساله نرخ فقر مطلق در هند نصف شده و از 22.5 درصد در سال 2011 به 10.2 درصد در سال 2019 کاهش یافته است. بر اساس این گزارش، شمار فقرای هند در روستاها با سرعت بیشتری نسبت به شهرها کم شده است. خود نارندرا مودی در این زمینه گفته است «هند بزرگترین برنامه ریشهکنی فقر جهان را در 10 سال گذشته اجرا کرده و 250 میلیون نفر را از فقر خارج کرده است».
با تمام این احوال هندیها تأکید دارند که آنها هرگز خواهان رویارویی و جنگ با هیچ کشوری نیستند و تلاش میکنند تا با ساختن جهان، قدرتنمایی کنند و البته این ادعا از مالکان بزرگترین دموکراسی جهان باورپذیر به نظر میرسد.