|

راهکارهای رهاشده دیپلماسی انرژی

امنیت در سیاست‌های بین‌المللی دارای ابعاد چند‌وجهی است که انرژی از جنبه‌ها و ابزارهای بارز آن است و دیپلماسی فعال بین‌المللی در این حوزه را می‌طلبد و در سال‌های اخیر توسط کسانی که نه درکی از دیپلماسی دارند و نه انرژی، قربانی شده‌ و امنیت کشور را در مخاطره قرار داده است.

مهدی عرب‌صادق، کارشناس انرژی:  امنیت در سیاست‌های بین‌المللی دارای ابعاد چند‌وجهی است که انرژی از جنبه‌ها و ابزارهای بارز آن است و دیپلماسی فعال بین‌المللی در این حوزه را می‌طلبد و در سال‌های اخیر توسط کسانی که نه درکی از دیپلماسی دارند و نه انرژی، قربانی شده‌ و امنیت کشور را در مخاطره قرار داده است.

کشوری که دارای منابع غنی انرژی است، باید توان بیشتری در حوزه روابط بین‌الملل داشته باشد و‌ از این منابع‌ به عنوان اهرمی برای تأثیرگذاری بر دیگر کشورها استفاده می‌کرد. امروز دیپلماسی انرژی کشورمان درگیر یک فرصت و یک تهدید است؛ فرصت افزایش اهمیت ژئوپلیتیک به دلیل رشد نقاط تولید و مصرف گاز در منطقه و تهدید کسری تراز گاز و برق در کشور، حتی برای تأمین نیازهای داخلی. راهکار رفع این تهدید دنبال کردن سیاست صادرات و واردات هم‌زمان گاز و برق است. متعاقب آن، توسعه زیرساخت‌ها منوط بر آمایش سرزمینی در قطب‌های داخلی تولید و عرضه انرژی رقم خواهد خورد و منابع مالی از طریق افزایش حق ترانزیت قابل تحقق است و این، هم آورده امنیتی دارد و هم آورده ارزی. اما متأسفانه در عین نیاز، حلقه مفقوده برنامه هفتم توسعه، مسئله فراموش‌شده دیپلماسی انرژی است و برای فرصت‌های از دست رفته دیپلماسی نیز چاره‌ای نشده است و برنامه هفتم توسعه به‌یقین نیاز به اصلاح و الحاق در زمینه انرژی دارد. در شرایط فعلی کشور حدود ۸۱ هزار مگاوات نیاز مصرف هم‌زمان برق است و تراز تولید کشور با اتکا به منابع نسبتا ناپایدار آبی، حدود ۶۴ هزار مگاوات است و البته با خروج بخشی از واحدهای آبی در اواخر فصل تابستان، تولید به حدود ۶۰ هزار مگاوات افت می‌کند. روند کلی سیاست‌ها به نحوی است که سال آتی از ۲۵ هزار مگاوات ناترازی عبور خواهیم کرد.در چنین شرایطی تراز تبادلی برون‌مرزی کشور طی یک دهه اخیر ۸۵ درصد کاهش داشته است و از ۱۰ تراوات ساعت به ۱.۷ تراوات ساعت رسیده است. ناترازی شبکه انتقال در ورای ناترازی تولید نیروگاهی پنهان شده است و حتی افزایش واردات برق هم مشکل ناترازی کشور را حل نخواهد کرد. چرا شبکه انتقال برق کشور دچار انسداد و خفگی یا به عبارت تخصصی‌تر دچار حبس تولید و کمبود تولیدهای قطبی بین ناحیه‌ای است‌؟ ضمن اینکه در زمستان، ناترازی گاز صنعت برق را به کما می‌برد و انسداد شبکه انتقال باعث ناکارآمدی صنعت برق در حل چالش سوخت خواهد شد. سوخت مایع گازوئیل و مازوت نیز دوای درد نخواهد بود؛ چراکه پای ناترازی شبکه حمل‌ونقل سوخت مایع به میان می‌آید که اگر این هم نباشد وزارت نیرو درگیر ناترازی منابع مالی به میزان حدود دو میلیارد دلار برای تأمین سوخت مایع خواهد بود. در‌حال‌حاضر هدف بدون نقشه راه برنامه هفتم توسعه، تبدیل‌شدن ایران به قطب انرژی با محور تجارت گاز است تا طبق آن سهم ایران از صادرات سالانه ۲۰ میلیارد مترمکعب گاز به سالانه ۴۰ میلیارد مترمکعب برسد. هم‌اکنون سهم ما از واردات گاز صفر و از صادرات گاز نیز حدود ۱۸ میلیارد مترمکعب است. وقتی از حلقه مفقوده دیپلماسی انرژی در روابط بین‌الملل می‌گوییم، مصداق بارز آن قطع صادرات گاز ما به هند و پاکستان است؛ آن‌هم در شرایطی که بنا بر موقعیت ژئوپلیتیکی کشورمان مباید حتی بخشی از ۹۵ میلیارد مترمکعب گاز مازاد روسیه پس از جنگ اوکراین را نیز به این کشورهای شرق مرزمان سوآپ می‌کردیم؛ اما وقتی نقشه راه دیپلماسی وجود ندارد از این هم غافل می‌شویم‌. اکنون مطلقا نباید معطل توسعه زیرساخت و سپس توسعه صادرات بشویم. باید از سبد ژئوپلیتیکی خود بهره‌مند شویم.