خاطرات سال 1380 هاشمیرفسنجانی| بیست و هفتم
ماجرای عجیب مقبره یک امامزاده/ مجادله بر سر اجراى احکام حدود و تعزیرات در ملأعام
هاشمی رفسنجانی روز بیست و هفتم خرداد در مورد ماجرای عجیب مقبره یک امامزاده و سالم ماندن جنازه نوشتهاست. او همچنین دیدارهایی با شهابالدین صدر و جمعی از ورزشکاران کاراته داشته و به خبری در مورد نیروی انتظامی اشاره کرده است. متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را میخوانید.
برادران رمضانى آمدند؛ یکى معلم است و یکى سپاهى و اهل روستاى کردگان منطقه جاسب [از توابع قم] هستند. آن روزى که براى زیارت امامزاده حمزه رفته بودم گفتند، یکى از کسانى که جنازه [امامزاده] را به صورت تازه دیده، معلمى است که در تهران است؛ گفتم، ایشان را دعوت کنند که بیاید. با برادر سپاهىاش آمدند. گفتند، برادر کوچک که براى ساخت دیوار مقبره، مشغول کندن پى بوده، به قبر برخورده، کفن را دیده و مادرش را خبر کرده است. جمعى از مردم روستا آمدهاند و یکى از آنها، با کلنگ جنازه را حرکت داده که معلوم شده، سر از بدن جداست. گفت، با دستهاى خودش، جنازه را لمس کرده، سالم بوده، ولى پس از آنکه در معرض هوا قرار گرفته، سیاه شده است و کفن هم پوسیده نبوده و برادر سپاهى گفت، از زیرزمینى که مشهود است، 30 نفر از یاران امامزاده در آنجا در فاصله چند مترى این قبر، مدفوناند، بازدید کرده و دیده که استخوانهایى در آنجا وجود دارد و لذا این روستا، معروف به سیارون، به معنی سىیار است. هر دو مشکل منزل دارند؛ استمداد کردند.
آقاى دکتر [شهابالدین] صدر، [رئیس سابق سازمان نظام پزشکى و نامزد انتخابات ریاستجمهوری] آمد. جزوهاى از مواضعش در تبلیغات انتخابات ریاستجمهورى را آورد. از حرکت جامعه به سوى لائیسم، ابراز نگرانى کرد و خواستار اقدام قاطعى از بالا شد.
عصر، جمعى از ورزشکاران کاراته، همراه [آقاى آنتونیو اسپینوز] رئیس [کنفدراسیون جهانى] کاراته که اهل اسپانیاست، آمدند. گفت، ایران یکى از سه کشور نیرومند در کاراته است و به خاطر حمایتهایى که در گذشته از ورزش کردهام، قدردانى کردند و خواستار ابقاى آقاى [مصطفی] هاشمىطبا، [رئیس سازمان تربیت بدنی] شدند.
مجادله بر سر اجراى احکام حدود و تعزیرات در ملأعام، ادامه دارد و نیروى انتظامى اعلام کرده که از فردا در خیابانها با مفاسد اجتماعى و مظاهر فرهنگى غرب، برخورد مىشود و خارجىها، سروصداى زیادى به راه انداختهاند؛ قبلاً در قم اجرا شده است.