|

کاوش در تلاقی هنر و علم و اقتصاد

گفتگو با محسن معینی درباره تئاتر، هوش مصنوعی و چشم‌انداز اقتصادی آینده با استفاده از علوم جدید

گفتگو با محسن معینی درباره تئاتر، هوش مصنوعی و چشم‌انداز اقتصادی آینده با استفاده از علوم جدید

محسن معینی را شاید خیلی‌ها به‌عنوان نویسنده و کارگردانی بشناسند که در آثارش هنرمندان سرشناس ایرانی مانند علی نصیریان و مرحوم چنگیز جلیلوند در اوج کارشان، حضور داشتند. معینی علاوه بر دستاوردهای خود در هنر، در زمینه‌های مختلفی مانند عصب شناسی، علوم شناختی، هوش مصنوعی، اقتصاد جدید، مدیریت استراتژیک و حتی مد نیز متخصص است. او هوش مصنوعی را در دانشگاه‌های معتبر جهان از جمله IBM و دانشگاه استنفورد، ریاضیات و یادگیری ماشین را در دانشگاه استنفورد، DeFi  را در دانشگاه دوک، هوش مصنوعی برای تجارت را در دانشگاه پنسیلوانیا، و هنر معاصر و مدرن را در موزه هنر مدرن نیویورک تحصیل کرده است. علوم اعصاب و علوم شناختی  در دانشگاه جانز هاپکینز وWeb3  و  Blockchainرا در دانشگاه INSEAD و فلسفه را در دانشگاه‌های دوک و پنسیلوانیا آموخته است. تحصیلات او همچنین به مد در دانشکده مد و اقتصاد پارسونز، دیپلماسی، اخلاق و سیاست در دانشگاه ییل گسترش یافته است. معینی عضو انجمن ریاضی آمریکا (AMS)، فدراسیون انجمن‌های علوم اعصاب اروپا (FENS)، انجمن پیشرفت هوش مصنوعی (AAAI) و انجمن شناختی است .معینی کارگردانی 20 اثر تئاتر از جمله آثار فاسبیندر و هانتکه و نویسندگی و ترجمه 25 نمایشنامه را در کارنامه خود دارد.

  • در حالی که شما به دلیل مشارکت خود در تئاتر شناخته شده‌اید، چرا تصمیم گرفتید که در چنین مجموعه متنوعی از دوره‌های چالش‌برانگیز از دانشگاه‌های معتبر در سراسر جهان تحصیل و پژوهش کنید؟

 

اولاً، در گفتگوی ما، هدف من این است که از دایره واژگان فعال عمومی استفاده کنم و از اصطلاحات تخصصی اجتناب کنم، دوم اینکه دوران تئاتربرای من به پایان رسیده است، مگر اینکه اتفاق استثنایی رخ دهد. برای من تئاتر فضایی برای تجربه و خلق زیبایی بود. با این حال، علاقه همیشگی من به علوم جدید، تجارت، ریاضیات، علوم و فلسفه در کارهای هنری‌ام منعکس بوده است. دیدگاه فعلی من این است که، بین تمام علومی که تحصیل و پژوهش کرده‌ام، ارتباط وجود دارد. در نهایت، این رشته‌ها رابطه عمیقی با هم دارند. درک هوش مصنوعی نیاز به دانش در یادگیری ماشین، یادگیری عمیق، علم داده، علوم اعصاب و بلاکچین دارد. علاوه بر این، در حوزه اقتصاد جدید، رشته‌هایی مانند فین‌تک و دی‌فای در کنار هوش مصنوعی در تجارت و سلامت نقش‌های محوری دارند. حضور اساتید گرانقدر نیز در سفر علمی چندین ساله من تاثیر بسزایی داشت. علایق قبلی من در ریاضیات، مدیریت استراتژیک، علوم اعصاب و علوم شناختی نقش مهمی ایفا کردند و اشتراکات میان این رشته‌ها را برجسته کردند. ذکر این نکته ضروری است که دوران وب 2.0 به پایان رسیده است.

 

  • آیا منظور شما از پایان عصر وب ۲پایان عصر ارتباطات است؟

 

بله، اما این مقوله به طور پیچیده‌ای با توسعه علوم جدید گره خورده است، این بحث مفصلی است  خارج از حوصله این مصاحبه. ارتباطات و تبادل اطلاعات زمانی چالش بودند، اما به لطف تلاش‌های نسل Y، اکنون ترکیبی از اطلاعات درست و نادرست برای همه قابل دسترسی است. آنچه اکنون اهمیت دارد عمق و اهمیت اطلاعات است. ما در آغاز دوره اصلاحات سازمانی هستیم، دوران‌هایی شبیه به طوفان فکری هم به پایان رسیده. وقتی فین‌تک می‌تواند راه‌حل‌های مالی ساده‌ای را ارائه دهد و یادگیری ماشینی می‌تواند به سرعت انحرافات ساختاری در یک سازمان را از طریق رگرسیون شناسایی و اصلاح کند، چرا نباید از دانش جدید استفاده کنیم؟ بیایید از تجارب شبه علمی منسوخ خود که در پژهشکده‌ها ترویج می‌شود و شرم‌آور است، فراتر برویم و رو به علم اصیل که ریشه در میراث دانشمندان ایرانی مانند خوارزمی، بنیانگذار الگوریتم‌ها، که اکنون زیربنای تقریباً همه علوم جدید است، آوریم.

 

سسسسسسس

  • چه رابطه‌ای بین علوم جدید و الگوریتم ها وجود دارد؟

 

رابطه بین علوم جدید و الگوریتم‌ها بنیادی و به هم پیوسته است. الگوریتم‌ها که توسط شخصیت‌های تاریخی مانند خوارزمی، بنیان‌گذار الگوریتم‌ها ایجاد شده‌اند، اساس بسیاری از علوم جدید را تشکیل می‌دهند. در زمینه سفر آکادمیک من، درک هوش مصنوعی نیازمند دانش در زمینه یادگیری ماشینی، یادگیری عمیق، علم داده و حتی بلاکچین است –همه به‌شدت بر اصول الگوریتمی تکیه دارند. الگوریتم‌ها به عنوان ستون فقرات پیشرفت در رشته‌های علمی مختلف عمل می‌کنند و پیشرفت در هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل داده‌ها و سایر زمینه‌های نوظهور را تسهیل می‌کنند.

 

  • به عنوان فردی که از فرصت تحصیل در رشته اقتصاد زیر نظر چهره‌های محترمی مانند برنده جایزه نوبل رابرت جی شیلر و اساتید برجسته‌ای مانند اندرو متریک در دانشگاه ییل داشته‌اید و مدارک علمی در این رشته را با امضای آنها دریافت کرده‌اید، نقش هوش مصنوعی را در کمک به اقتصاد و شکل دادن به آن چگونه درک می‌کنید؟

 

هوش مصنوعی (AI) نقشی اساسی در تقویت رشد اقتصادی و کارایی در بخش‌های مختلف دارد. اولاً، هوش مصنوعی از طریق اتوماسیون به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا با انجام کارهای معمول و وقت‌گیر، عملیات خود را ساده کنند. این نه تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهد بلکه به کاهش قابل توجه هزینه‌ها نیز کمک می‌کند.

 

 

علاوه بر این، مهارت هوش مصنوعی در تجزیه و تحلیل داده‌ها اقتصاد را متحول می‌کند. با پردازش سریع و جامع مجموعه‌های داده بزرگ، بینش‌های ارزشمندی را ارائه می‌کند که تصمیم‌گیری آگاهانه را تقویت می‌کند. این امر به ویژه در برنامه‌ریزی اقتصادی بسیار مهم است، زیرا امکان درک دقیق‌تر روندها و پویایی بازار را فراهم می‌کند.

 

 

یییییی

مدیریت ریسک حوزه دیگری است که هوش مصنوعی در آن پیشرو است. با استفاده از تجزیه و تحلیل و پیش‌بینی‌، سیستم‌های هوش مصنوعی می‌توانند ریسک‌های بالقوه را شناسایی کنند و آینده‌نگری لازم برای اجرای استراتژی‌های کاهش پیشگیرانه را به کسب‌وکارها ارائه دهند. این قابلیت به تاب‌آوری و پایداری فعالیت‌های اقتصادی کمک می‌کند.

 

از نظر تخصیص منابع، هوش مصنوعی فرآیندهای تصمیم‌گیری را با پیش‌بینی تقاضا و بهبود مدیریت زنجیره تامین و به حداقل رساندن اتلاف منابع بهینه می‌کند. این منجر به استفاده کارآمدتر از منابع می‌شود که در نهایت به نفع کسب‌وکارها و اقتصاد گسترده‌تر است.

 

به طور خلاصه، ادغام هوش مصنوعی در بافت اقتصادی باعث افزایش کارایی، نوآوری و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک می‌شود. همانطور که کسب‌وکارها به طور فزاینده‌ای از فناوری‌های هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، چشم‌انداز اقتصادی چابک‌تر، انعطاف‌پذیرتر و  برای رشد پایدار بیشتر آماده می‌شود.