ابعاد مختلف بررسی کار معلمبلاگرها
«معلمبلاگر»ی که در بین کارشناسان و مسئولان مخالفان بیشتری نسبت به موافقانش یافته، روایتهایی را در دل خود دارد که بعضا این دسته از معلمان را متهم به ورود به «حریم خصوصی کودکان» میکند و هشدارهایی را به خانوادهها میدهد و حتی نحوه شکایت و پیگرد قانونی را ارائه میدهد اما در برابر این نظرات مخالف، هستند کارشناسانی که عنوان میکنند نباید از جنبههای مثبت چنین اقداماتی غافل شد اما به شرطهها و شروطهها.


خبرگزاری ایسنا در گزارشی ابعاد مختلف معلمهای بلاگر را بررسی کرده است که در بخشی از این گزارش آمده: «معلمبلاگر»ی که در بین کارشناسان و مسئولان مخالفان بیشتری نسبت به موافقانش یافته، روایتهایی را در دل خود دارد که بعضا این دسته از معلمان را متهم به ورود به «حریم خصوصی کودکان» میکند و هشدارهایی را به خانوادهها میدهد و حتی نحوه شکایت و پیگرد قانونی را ارائه میدهد اما در برابر این نظرات مخالف، هستند کارشناسانی که عنوان میکنند نباید از جنبههای مثبت چنین اقداماتی غافل شد اما به شرطهها و شروطهها.
بازی کودکان در فضای مجازی که دستمایه تهیه فیلمها شده، زنگها و روزهای بعد در مدرسه تکرار میشود بهگونهای که کودک این بازی را جزء زنگها و تکالیف ثابت مدرسه میداند که اگر یک روز نباشد میپرسد آقا یا خانم معلم امروز بازی نداریم؟
اما این همه داستان نیست؛ معلم از دانشآموزان میخواهد که وقتی به خانه رفتند از املانوشتن یا تکالیف خود هم فیلم گرفته و آنها را برای او ارسال کنند. والدین روزهای اول این را به چشم تکلیف میدیدند تا اینکه فیلم فرزندانشان را در فضای مجازی با کامنتهایی که زیر فیلمها درج شد دیدند و به مدرسه مراجعه کردند و در جواب آنها معلم میگوید «بچهها بازی میکنند». اما بازی به چه قیمتی؟ بازی در حریم خصوصی دانشآموز و دخالتدادن والدین در تهیه فیلم برای پیجی اینستاگرامی؟
سمیه فریدونی، جامعهشناس، در گفتوگو با ایسنا، درباره نقش فضای مجازی و اثر آن در دسترسی به اطلاعات گفت: این فضا ابراز هویتهای مختلف را به وجود میآورد و باعث میشود افراد تجربههایشان را به اشتراک بگذارند؛ تجربههایی که در عین کمککنندگی چالشهایی را نیز به همراه خواهد داشت. هنگامی که معلم بخشی از تجربه روزانه خود را به اشتراک میگذارد و به اطلاع آدمها میرساند فضایی همدلانه شکل میدهد، شیرینیها و تلخیهای کارش را در میان میگذارد که دو دستاورد مهم دارد؛ دیدگاهها نسبت به مدارس تلطیف میشود یعنی جنس ارتباط معلمها با بچهها، جنس تجربههایی که در کلاس اتفاق میافتد، باعث میشود فضای معلمی به ادراک آدمها نزدیکتر باشد؛ موضوع دیگر اینکه تجربیات میتواند برای معلمان دیگر در نقاط مختلف کشور کمککننده باشد و دستاوردهای مؤثری در بهبود آموزش در کلاس و ارتقای تجربههای آموزشی آنها داشته باشد.
فریدونی ادامه داد: معلم تازهکار با دیدن تجربیات و فیلمهای آموزشی به اشتراک گذاشتهشده میتواند متناسب با فضایی که تجربه میکند ایده بگیرد و راهکارها را برای خود بسازد، در نتیجه نگرانیهایش در روش تدریس، در تولید محتوا و در سرفصلهای درسی کاهش یافته و به نوعی دستاورد چشمگیری را برای تدریس خود به وجود میآورد.
این جامعهشناس به چالشهای این ماجرا هم اشاره کرد و مهمترین آن را حفظ «حریم خصوصی دانشآموز» دانست و ادامه داد: خیلی از موقعیتهای کلاس میتواند جنبه خندهدار داشته باشد اما آیا در آینده این موضوع که الان برای دانشآموز بیتفاوت به نظر میرسد هم همینگونه میماند؟ خانوادهها در چه موقعیتی قرار میگیرند وقتی لحظات مختلف فرزندشان در کلاس درس با دیگران به اشتراک گذاشته میشود؟
فریدونی حریم خصوصی را امری فراگیرتر از چهره دانشآموز دانست و افزود: بچهای که در فضای مجازی مطرح میشود پیچیدگیهایی در زندگی به همراه خواهد داشت که مدیریت آن آگاهی میخواهد؛ در نتیجه آنچه مهم است حریم دانشآموز است که از چهره مهمتر است.
وی به حرمت مدرسه اشاره کرد و گفت: اشتراکگذاری این لحظات در فضای مدرسه باید در یک توافقی بین اولیای مدرسه صورت گیرد تا در آینده چالش یا آسیبی به همراه نداشته باشد.
این جامعهشناس در پایان صحبتهای خود از آموزش و پرورش خواست تا پژوهشی از روایات معلمبلاگرها انجام دهد تا نیت این افراد و دستاوردها و چالشهای معلمبلاگری مشخص شود؛ اینگونه به جای قضاوتکردن آنها، تجربه زیسته، دستاوردها، دایره ارتباطات، تجربه معلمان و دانشآموزان از زوایای دیگر به دست میآید.
مونیکا نادی، حقوقدان و فعال حقوق کودک نیز در گفتوگو با ایسنا گفت: با توجه به اینکه در دنیای امروز، وسایل ارتباط جمعی گوناگونی وجود دارد، این حق را به افراد میدهیم که براساس اصل «آزادی بیان» خود، فعالیت خود و زندگی خود را نشان دهند؛ اما این آزادی بیان نمیتواند نامحدود باشد و قلمرو آن باید مشخص شود به خصوص وقتی با کودک سر و کار داریم، چراکه کودک بیدفاعترین فرد جامعه است و نیاز دارد سیستم قانونی و قضائی از او حمایت کند و ما «پیماننامه جهانی حقوق کودک» را داریم که یکی از اصول اساسی این پیماننامه در نظر گرفتن منافع عالی کودکان در هر تصمیمی است.
وی ادامه داد: بلاگری هم مشمول این قانون میشود؛ وقتی سوژه کودک است، باید منفعت کودک یعنی حریم خصوصی او و فضایی که در آن قرار گرفته حفظ شود. یک معلم این حق را دارد آنچه را در کلاس میگذرد منتشر کند، اما تا زمانی که حریم و زندگی خصوصی کودک در معرض دید و قضاوت افراد قرار نگیرد.
این وکیل حمایت از کودکان را از جنبه قوانین در یونیسف نیز بررسی کرد و ادامه داد: یونیسف حتی در بحثهای انتشار خبر، دستورالعمل و اصول و شرایطی را برای انتشار تصاویر کودکان دارد؛ چهره کودک نباید نشان داده شود و هویت آنها نباید مشخص شود. انتشار عکس و ویدئو نباید باعث تحقیر، تهدید، تمسخر و کمتوانی و ناتوانی و برچسبزنی به کودک باشد.
نادی خارج از این چارچوب، رعایت اصول دیگر را نیز اساسی دانست و عنوان کرد: باید منفعت کودک دیده شود، اجباری نباید صورت بگیرد، به حریم خصوصی او نباید وارد شد، از بچهها نباید خواسته شود ژستهایی بگیرند که خود واقعیشان نباشند و باید با رعایت موازین انجام شود.
وی همچنین درباره خوب یا بد بودن معلمبلاگری گفت: به طور مطلق نمیتوان گفت معلمبلاگری خوب است یا بد؛ شاید جنبههای خوبی هم داشته باشد ولی هر فعالیتی تبعات منفی نیز به همراه دارد که باید با آموزش و آگاهی باشد. در بررسی خوب یا بد بودن این کار باید جوانب مختلف بررسی شود، چراکه اصل آزادی برای انتشار روزگذشت آدمها وجود دارد، ولی وقتی طرف بچه است باید در انتشار تصویر بچه حریم خصوصی او حفظ شود، از بچه و والد اجازه گرفته شود، هرچه بچه را در معرض تهدید، تمسخر و ناتوانی قرار دهد و باعث تبعیض شود و از او خواسته شود کسی به غیر از خودش باشد خلاف حقوق کودک است؛ هرچند این موضوع «جرمانگاری» در قوانین حمایت از کودکان و نوجوانان نیست، اما میتواند در معنای عام کلمه مفهوم «کودکآزاری» را در بر داشته باشد.
نادی در پایان افزود: اگر خانواده رضایت به انتشار این تصاویر ندهند با توجه به نقض حریم خصوصی بچه، سرپرست امکان طرح شکایت در سیستم آموزش و پرورش و سیستم قضائی را دارد و میتواند مدعی «آزار روانی» کودک شود که تابع اثبات دعواست.