مذاکره با آمریکا جدی نشده به مسلخ رفته است
آیا رادیکال ها مانع دور جدید مذاکرات خواهند شد؟
رادیکالهایی که عامدانه یا از سر ناگاهی در مقابل منافع ملی ایستاده اند و دلیل مخالفتهایشانم ترس از موفقیت جناح رقیب است البته در خلا تکامل فرایند فعالیت احزاب؛ تلاش این جریان اقلیت همیشه برجسته و حتی تاثیر گذار بوده به خصوص که چهره های شاخص جریانهای رادیکال در نهادهای اجرایی تصمیم ساز حضور دارند و تبعات تصمیماتشان سالهاست ایران را دچار تنشهایی چون بحران های اقتصادی کرده است.
به گزارش شبکه شرق، کافیست خبری از مذاکره در میان باشد و نام مسعود پزشکیان؛ تا شاهد سیل حملات رادیکالها با حربههای گوناگون باشیم. از هزینه تراشی برای ایران با تاکید بر تلاش بر ترور ترامپ گرفته تا خط و نشان برای دولت که مذاکره هیچ نتیجه ای ندارد.
بنابراین با گشوده شدن کوچکترین روزنهای از امید در پرتو مذاکرات احتمالی ایران با دنیا؛ منتفعین از تحریم هر انچه در توان دارند به میدان میاورند تا مانع ایجاد هر نوع راه حلی برای رفع تحریم ها شوند. در این میان چهچیزی بهتر از تکیه بر توان اقلیت پرسروصدای رادیکال که با شنیدن نام امریکا یا حتی کلمه مذاکره چشمان خود را میبندند و فقط فریاد میرنند.
رادیکالهایی که عامدانه یا از سر ناآگاهی در مقابل منافع ملی ایستاده اند و دلیل مخالفتهایشان هم ترس از موفقیت جناح رقیب است البته در خلا تکامل فرایند فعالیت احزاب؛ تلاش این جریان اقلیت همیشه برجسته و حتی تاثیر گذار بوده به خصوص که چهره های شاخص جریانهای رادیکال در نهادهای اجرایی تصمیم ساز حضور دارند و تبعات تصمیماتشان سالهاست ایران را دچار تنشهایی چون بحران های اقتصادی کرده است.
البته مذاکره مستقیم ایران و آمریکا همواره موضوعی بحثبرانگیز بوده است. این مذاکرات میتواند تأثیرات گستردهای بر اقتصاد، سیاست داخلی و روابط خارجی کشور داشته باشد.بنابراین از همان ابتدا سیبل حملات قرار گرفته است.
البته نمیتوان از اهمیت نقدهای اصولی که به مذاکره با امریکا میشود چشم پوشی کرد نقدهایی چون نگرانی از تشدید تحریم ها؛ تکرار بدعهدی غربیها و ایجاد تعهدات جدید برای ایران در راستای کاهش قدرت منطقه ای و مواردی این چنین. اما
این دغدغه ها و حتی بیشتر از ان توسل تیم مذاکره کننده مورد توجه است و همانگونه که رییس جمهور هم تاکید کرده مذاکره باید شرافتمدانه و برابر همراه با اعتماد سازی باشد و قرار نیست ایران بازنده یک مذاکره این چنین مهم باشد مطمنا مذاکرات برد - برد همه انچیزی است که دو طرف نیاز دارند.
البته نگاه رادیکالها در این مقوله متفاوت از اصولگرایان میانهرو است و برخی از تندروها« توسعه ایران» را امری غربی میدانند و با فرآیند توسعه ایران مخالف هستند. آنها معتقدند که مذاکره با آمریکا به معنای پذیرش استانداردهای غربی و وابستگی بیشتر به نظام مالی جهانی است. آنها هرگونه مذاکره با غرب و امریکا را شکست میدانند و معتقدند مردم باید حتی با بستن سنگ به شکم و با تحمل شرایط سخت تحریمی در مقابل غرب بیاستند.
کافیست به حجم و ادبیات حملات نگاهی بیاندازیم برای مثال مهدی کوچکزاده که به شدت با مذاکره با آمریکا مخالف است و این اقدام را بهعنوان واگذاری کنترل اقتصادی کشور به دشمنان غربی تلقی کرده است.
یا سعید جلیلی که معتقد است مذاکره با آمریکا به معنای تسلیم شدن در برابر دشمنان است وی همچنین تأکید کرد که ایران باید به اصول خود پایبند باشد و از مذاکره با دشمنان خودداری کند.
در این میان برخی اصولگرایان را هم با خود همراه کرده اند. دیروز کعبی؛نماینده مجلس خبرگان رهبری در سخنانی گفته است : بعضیها از مذاکره با آمریکا دم میزنند؛ به رسمیت شناختن جنایتکار و تروریستی مثل ترامپ خیانت به ملت ایران است؛ ملت ایران هرگز در برابر جنایتکاران غرب تسلیم نخواهد شد.
کعبی بیان کرد: برخی میخواهند دل مردم ایران را خالی کرده و شایعه سازی میکنند، ملت ایران پای آرمان شهیدان ایستاده و ان شاءالله قلههای بزرگ پیشرفت را فتح میکند.
یا مهدی فضائلی، گفته است: مذاکرۀ ایران با آمریکا خیانتی است به کل جهان. افول ابرقدرتی واشنگتن تقریبا مورد اجماع است. آیا اشتیاق نشاندادن به مذاکره در این شرایط، تقویت انگاره دولتمردان آمریکا مبنی بر داشتن دستبرتر نیست؟
اینکه در مقابل مذاکرات احتمالی اتی شاهد صف ارایی موافقان ومخالفان باشیم امری طبیعی است و نشانه تضارب اراست و پویایی جامعه اما به جای اقناع و گفت وگو اگر شرایط به تضعیف دولت و تیم مذاکره کننده سوق پیدا کند اثار منفی در پی دارد.
نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین دلایل ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا، رفع تحریمهای اقتصادی است. تحریمها تأثیرات منفی زیادی بر اقتصاد ایران داشتهاند و مذاکره مستقیم میتواند به کاهش یا رفع این تحریمها کمک کند.به خصوص که به گفته عبدالعلی زاده دستیار رییس جمهور میتواند ظرف چندماه به توافقی جامع با امریکا و اروپا دست یافت.
در پرتو چنین مذاکراتی بهبود وضعیت اقتصادی ایران کلید خواهد خورد. زیرا این مذاکرات میتواند به جذب سرمایهگذاریهای خارجی و افزایش تجارت بینالمللی منجر شود.
همچنین وجود توافق و مذاکرات میتواند به کاهش تنشها و افزایش امنیت ملی ؛ کاهش تهدیدات و افزایش ثبات منطقهای منجر شود.
در این میان، آغاز مذاکرات با قدرتهای جهانی تصویر تمایل ایران به همکاری و تعامل با جامعه بینالمللی پررنگ خواهد شد که خود مانع اجماع برای تحریم و تحت فشار قرار دادن ایران خواهد بود.
بنابراین درست است تا کنون رادیکالها توانسته اند مانع مهمی در مسیر رفع تحریم ها شوند اما باید دید در دولت جدید ماجرا چگونه هدایت خواهد شد و در مذاکره با آمریکا دو طرف تا چه میزان با احترام متقابل به راهبردی جامع دست یافته و مانع تاثیر منفی رادیکالهای داخلی خود خواهند شد.