تیمور غیاثی، قهرمان سابق دوومیدانی آسیا:
در حمایت از پیشکسوتان بهروز جلو نرفتهایم
تیمور غیاثی یکی از پیشکسوتان خوشنام ورزش کشور است. او علاوه بر کسب مدالهای رنگارنگ در رشته پرش ارتفاع، یکی از پیشکسوتان ورزش دوومیدانی است که مدارج علمی ورزشی را هم در دانشگاه گوتنبرگ آلمان گذرانده و سالها در ورزش دوومیدانی خدمت کرده است. در هفته تربیتبدنی سراغ این پیشکسوت ورزش کشورمان رفتیم تا با او درباره شرایط اینروزهای پیشکسوتان گفتوگو کنیم.
به نظر شما در شرایط فعلی ورزش کشور، آیا از تجربه و تخصص پیشکسوتان ورزش به شکل شایستهای استفاده میشود؟
متأسفانه توجه وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و ارگانها نسبت به پیشکسوتان، به آن شکل قانونمند که در کشورهای دنیاست و در ایران هم باید باشد، نیست. هرازگاهی یادی از پیشکسوتان میکنند، ولی آنطور که باید همیشگی باشد، حمایت از پیشکسوتان وجود ندارد. باید پایگاه ثابتی برای پیشکسوتان باشد که همه دور هم جمع شوند و از مشکلات بگویند که چنین جایی وجود ندارد و تصمیمات درباره پیشکسوتان سلیقهای انجام میشود.
اگر بخواهید طریقه بهکارگیری پیشکسوتان در روزگار فعلی را نسبت به گذشته مقایسه کنید، آیا در این موضوع پسرفت داشتهایم یا موفق عمل کردهایم؟
متأسفانه باز هم میگویم بهروز جلو نرفتهایم و فقط صحبت بوده است. پیشکسوتان در مصاحبههای خود گلهمند بودند. دولتمردان ورزش بنا بر سلیقه خودشان و آن قدرتی که داشتهاند، هرازگاهی مراسم و همایشی گذاشتهاند، ولی قانونمند نیست؛ برای مثال درحالحاضر در این دو ماه گذشته دعوت شدیم تا برای فدراسیون دوومیدانی انجمن پیشکسوتان را به ثبت برسانیم و برای آن اساسنامه درست کردیم. یکسری قدیمیهای ورزش خودشان آستین بالا زدند و با تأیید رئیس فدراسیون دوومیدانی موضوع در حال قانونمندشدن است که ما حداقل حواسمان باشد که در جایجای ایران و دنیا کسانی هستند که محتاج محبتاند. قهرمانانی داریم که فراموششده و منزوی هستند و احتیاج به مادیات هم ندارند. من میگویم حتی افرادی که احتیاج مادی هم دارند، باید به آنها کمک شود و بحثی در آن نیست. بیشتر چون قهرمان بودند و مورد توجه، الان که در گوشه خانه هستند احتیاج به نوازش دارند؛ چون روح قهرمانان بسیار حساس است و این را باید درک کنند که محبت و توجه، لازم دارند. امیدوارم در آینده توجه به پیشکسوتان قانونمند و بیشتر شود.
بهعنوان یک پیشکسوت خوشنام، مشکل اصلی پیشکسوتان ایران را چه میدانید؟
پیشکسوت باید منشور قهرمانی المپیک و فلسفه ورزشکردن را رعایت کند، بهویژه الان که در لباس پیشکسوتی است. مشکل اصلی، محبت و دورهمجمعشدن است. قهرمانان در اردوها و مسافرتهای داخلی و خارجی همیشه در کنار هم بودند و اکنون از هم جدا شدهاند و هرکدام در نقطهای از کشور در حال خودشان هستند. باید این قهرمانان را حداقل سالی دوبار از طریق همایش و گردهمایی دور هم جمع کنند. من بعضیوقتها در همایشهایی که گذاشته میشود، به چهره این پیشکسوتان نگاه میکنم که نشاط خوبی در آنها بهواسطه این همایش به وجود آمده است. در بحث مالی هم باید به پیشکسوتان توجه شود. قهرمان در بهترین دوران جوانی خود برای کشور افتخارآفرینی کرده و زحمت کشیده و الان از نظر مالی مشکل دارد. دولت باید به این موضوع فکر کند، همانطور که صندوق قهرمانی و اعتبارات هست، به کمک پیشکسوتان هم بیایند. آن مبلغ ناچیزی را هم که حدود 14 سال پیش تعیین شده، ماهبهماه به پیشکسوتان نمیدهند، درصورتیکه یکی از واجبات ورزش است. نباید سر ماه قهرمان بیاید و ببیند که حقوقش را دادهاند یا نه. نیاز به محبت و احتیاج به مسائل مادی اساس کار در این بحث است و نباید تظاهر به
دادن پول شود؛ چون قهرمان خودش حیثیت دارد و میخواهد بهعنوان الگو و نماد در اجتماع حرکت کند. امیدوارم این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. اگر این دو مورد حل شود، بسیاری از مسائل نیز حل شده است.
چند سال پیش صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور تأسیس شد. آیا تا الان که نزدیک به 14 سال از عمر تأسیس صندوق میگذرد، این ارگان در تأمین خواستههای پیشکسوتان و قهرمانان موفق بوده است؟
قبل از اینکه به این سؤال جواب بدهم، میخواهم از طرف خودم و بسیاری از قهرمانان نامی کشور، از آقای مهرعلیزاده که باعث و پایهگذار این صندوق بودند، تشکر کنم. اکنون 14 سال میگذرد و حقوق قهرمانان به همان اندازه است و تغییری نکرده. هر مدیرعاملی که میآید، به سلیقه خودش آنجا را اداره میکند. درحالحاضر هم یک جوان بسیارخوب و ورزشدوست مدیرعامل صندوق است که خیلی از او تعریف میشود و به دنبال بهترکردن آییننامه صندوق و به قول معروف خودکفایی است. باید وزیر محترم ورزش که خودشان هم از پیشکسوتان ورزش هستند، این کار را پشتیبانی کنند. به دلیل نداشتن منابع مالی هنوز آنطور که باید نتوانستهاند از صندوق حمایت کنند. امیدوارم مدیرعامل محترم بتواند مکان آبرومندی برای پیشکسوتان در صندوق با کمک وزیر محترم ورزش که خیلی بر این موضوع تأکید کرده به وجود آورد.
شما نزدیک به 60 سال در ورزش دوومیدانی حضور داشتید و افتخارات فراوانی کسب کردهاید. آیا فدراسیون دوومیدانی در بهرهبردن از تجربه و تخصص شما و دیگر استادان بهعنوان سرمایههای اصلی این رشته، موفق عمل کرده است؟
آنطور که باید و شاید نه. من یک سال از دوومیدانی دور بودم، ولی اخیرا باز از من دعوت شده که به دوومیدانی بروم. من عمر، جوانی و سلامتی خودم را در ورزش دوومیدانی هزینه کردم و همه این موضوع را میدانند. دهها مدال جهانی و آسیایی برای کشورم گرفتهام. کلاسهای تخصصی و سطحبالا را در دانشگاه گوتنبرگ آلمان دیده و بهترین مربیها را تربیت کردهام. پنج دوره بهعنوان سرمربی و مدیر سازمان تیمهای ملی خدمت کردهام. دبیر فدراسیون و عضو هیئترئیسه بودهام. همچنین شناخت خوبی از ورزشکاران تیم ملی دارم و آنها هم از من شناخت خوبی دارند. به دلیل شرایطی که یک سال پیش وجود داشت، من از فدراسیون دلگیر شدم که بعد از بیش از 50 سال حضور در دوومیدانی با من این رفتار را کردند و از پشت خنجر زدند. 15 سال بهعنوان نماینده مربیان عضو مجمع فدراسیون دوومیدانی بودم، ولی آنها بدون اطلاع، نام من را که سرمربی هم بودم، بهعنوان نماینده مربیان حذف کردند که باعث دلخوری من شد و بعدها خودشان متوجه شدند که چه کار اشتباهی کردند.
تیمور غیاثی یکی از پیشکسوتان خوشنام ورزش کشور است. او علاوه بر کسب مدالهای رنگارنگ در رشته پرش ارتفاع، یکی از پیشکسوتان ورزش دوومیدانی است که مدارج علمی ورزشی را هم در دانشگاه گوتنبرگ آلمان گذرانده و سالها در ورزش دوومیدانی خدمت کرده است. در هفته تربیتبدنی سراغ این پیشکسوت ورزش کشورمان رفتیم تا با او درباره شرایط اینروزهای پیشکسوتان گفتوگو کنیم.
به نظر شما در شرایط فعلی ورزش کشور، آیا از تجربه و تخصص پیشکسوتان ورزش به شکل شایستهای استفاده میشود؟
متأسفانه توجه وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و ارگانها نسبت به پیشکسوتان، به آن شکل قانونمند که در کشورهای دنیاست و در ایران هم باید باشد، نیست. هرازگاهی یادی از پیشکسوتان میکنند، ولی آنطور که باید همیشگی باشد، حمایت از پیشکسوتان وجود ندارد. باید پایگاه ثابتی برای پیشکسوتان باشد که همه دور هم جمع شوند و از مشکلات بگویند که چنین جایی وجود ندارد و تصمیمات درباره پیشکسوتان سلیقهای انجام میشود.
اگر بخواهید طریقه بهکارگیری پیشکسوتان در روزگار فعلی را نسبت به گذشته مقایسه کنید، آیا در این موضوع پسرفت داشتهایم یا موفق عمل کردهایم؟
متأسفانه باز هم میگویم بهروز جلو نرفتهایم و فقط صحبت بوده است. پیشکسوتان در مصاحبههای خود گلهمند بودند. دولتمردان ورزش بنا بر سلیقه خودشان و آن قدرتی که داشتهاند، هرازگاهی مراسم و همایشی گذاشتهاند، ولی قانونمند نیست؛ برای مثال درحالحاضر در این دو ماه گذشته دعوت شدیم تا برای فدراسیون دوومیدانی انجمن پیشکسوتان را به ثبت برسانیم و برای آن اساسنامه درست کردیم. یکسری قدیمیهای ورزش خودشان آستین بالا زدند و با تأیید رئیس فدراسیون دوومیدانی موضوع در حال قانونمندشدن است که ما حداقل حواسمان باشد که در جایجای ایران و دنیا کسانی هستند که محتاج محبتاند. قهرمانانی داریم که فراموششده و منزوی هستند و احتیاج به مادیات هم ندارند. من میگویم حتی افرادی که احتیاج مادی هم دارند، باید به آنها کمک شود و بحثی در آن نیست. بیشتر چون قهرمان بودند و مورد توجه، الان که در گوشه خانه هستند احتیاج به نوازش دارند؛ چون روح قهرمانان بسیار حساس است و این را باید درک کنند که محبت و توجه، لازم دارند. امیدوارم در آینده توجه به پیشکسوتان قانونمند و بیشتر شود.
بهعنوان یک پیشکسوت خوشنام، مشکل اصلی پیشکسوتان ایران را چه میدانید؟
پیشکسوت باید منشور قهرمانی المپیک و فلسفه ورزشکردن را رعایت کند، بهویژه الان که در لباس پیشکسوتی است. مشکل اصلی، محبت و دورهمجمعشدن است. قهرمانان در اردوها و مسافرتهای داخلی و خارجی همیشه در کنار هم بودند و اکنون از هم جدا شدهاند و هرکدام در نقطهای از کشور در حال خودشان هستند. باید این قهرمانان را حداقل سالی دوبار از طریق همایش و گردهمایی دور هم جمع کنند. من بعضیوقتها در همایشهایی که گذاشته میشود، به چهره این پیشکسوتان نگاه میکنم که نشاط خوبی در آنها بهواسطه این همایش به وجود آمده است. در بحث مالی هم باید به پیشکسوتان توجه شود. قهرمان در بهترین دوران جوانی خود برای کشور افتخارآفرینی کرده و زحمت کشیده و الان از نظر مالی مشکل دارد. دولت باید به این موضوع فکر کند، همانطور که صندوق قهرمانی و اعتبارات هست، به کمک پیشکسوتان هم بیایند. آن مبلغ ناچیزی را هم که حدود 14 سال پیش تعیین شده، ماهبهماه به پیشکسوتان نمیدهند، درصورتیکه یکی از واجبات ورزش است. نباید سر ماه قهرمان بیاید و ببیند که حقوقش را دادهاند یا نه. نیاز به محبت و احتیاج به مسائل مادی اساس کار در این بحث است و نباید تظاهر به
دادن پول شود؛ چون قهرمان خودش حیثیت دارد و میخواهد بهعنوان الگو و نماد در اجتماع حرکت کند. امیدوارم این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. اگر این دو مورد حل شود، بسیاری از مسائل نیز حل شده است.
چند سال پیش صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور تأسیس شد. آیا تا الان که نزدیک به 14 سال از عمر تأسیس صندوق میگذرد، این ارگان در تأمین خواستههای پیشکسوتان و قهرمانان موفق بوده است؟
قبل از اینکه به این سؤال جواب بدهم، میخواهم از طرف خودم و بسیاری از قهرمانان نامی کشور، از آقای مهرعلیزاده که باعث و پایهگذار این صندوق بودند، تشکر کنم. اکنون 14 سال میگذرد و حقوق قهرمانان به همان اندازه است و تغییری نکرده. هر مدیرعاملی که میآید، به سلیقه خودش آنجا را اداره میکند. درحالحاضر هم یک جوان بسیارخوب و ورزشدوست مدیرعامل صندوق است که خیلی از او تعریف میشود و به دنبال بهترکردن آییننامه صندوق و به قول معروف خودکفایی است. باید وزیر محترم ورزش که خودشان هم از پیشکسوتان ورزش هستند، این کار را پشتیبانی کنند. به دلیل نداشتن منابع مالی هنوز آنطور که باید نتوانستهاند از صندوق حمایت کنند. امیدوارم مدیرعامل محترم بتواند مکان آبرومندی برای پیشکسوتان در صندوق با کمک وزیر محترم ورزش که خیلی بر این موضوع تأکید کرده به وجود آورد.
شما نزدیک به 60 سال در ورزش دوومیدانی حضور داشتید و افتخارات فراوانی کسب کردهاید. آیا فدراسیون دوومیدانی در بهرهبردن از تجربه و تخصص شما و دیگر استادان بهعنوان سرمایههای اصلی این رشته، موفق عمل کرده است؟
آنطور که باید و شاید نه. من یک سال از دوومیدانی دور بودم، ولی اخیرا باز از من دعوت شده که به دوومیدانی بروم. من عمر، جوانی و سلامتی خودم را در ورزش دوومیدانی هزینه کردم و همه این موضوع را میدانند. دهها مدال جهانی و آسیایی برای کشورم گرفتهام. کلاسهای تخصصی و سطحبالا را در دانشگاه گوتنبرگ آلمان دیده و بهترین مربیها را تربیت کردهام. پنج دوره بهعنوان سرمربی و مدیر سازمان تیمهای ملی خدمت کردهام. دبیر فدراسیون و عضو هیئترئیسه بودهام. همچنین شناخت خوبی از ورزشکاران تیم ملی دارم و آنها هم از من شناخت خوبی دارند. به دلیل شرایطی که یک سال پیش وجود داشت، من از فدراسیون دلگیر شدم که بعد از بیش از 50 سال حضور در دوومیدانی با من این رفتار را کردند و از پشت خنجر زدند. 15 سال بهعنوان نماینده مربیان عضو مجمع فدراسیون دوومیدانی بودم، ولی آنها بدون اطلاع، نام من را که سرمربی هم بودم، بهعنوان نماینده مربیان حذف کردند که باعث دلخوری من شد و بعدها خودشان متوجه شدند که چه کار اشتباهی کردند.