چه شد آن امید فراوان؟
فریدون مجلسی. تحلیلگر روابط بینالملل
زمانی که متن نهایی برجام پس از گفتوگوهای طولانی و امیدها و نومیدیها به امضا رسید، فقط ایرانیان نبودند که کابوس تحریمها را پایانیافته انگاشتند و پایکوبان به خیابانها ریختند. اخبار برجام در رأس اخبار جهان قرار گرفته بود و شرکتهای کشورهایی که تا دیروز در مذاکرات برجام بر سر کوچکترین واژهها و امتیازات چانه میزدند، برای اینکه از دیگران عقب نمانند، با شتاب نمایندگان خود را برای امضای تفاهمنامهها و تمایلنامههای گوناگون درباره اجرای پروژههایی که آنها را در «بازار بکر ایران» سودبخش تشخیص داده بودند، به ایران اعزام کردند. هواپیماها انباشته بودند و هتلها جای خالی نداشتند؛ اما این امیدواری در داخل و خارج ایران همگانی نبود. در ایران آنهایی که به کلید رفع تحریم و بحران و بازگشت به عقلانیت و اعتدال روحانی رأی داده بودند، امیدوار و خوشحال بودند، اما آنهایی که صرفا به رفاه و توسعه اقتصادی نمیاندیشیدند و برای انسان مأموریت مهمتری قائل بودند و در دوران مذاکرات نیز بیمیلی و مخالفت خود را به شیوههای بازدارنده گوناگون ابراز میکردند، اتفاقا از همین استقبال جهانی برآشفتند و نگران شدند. آنان نگران بودند مبادا بار دیگر شرکتهای «بیگانه» بازگردند و کسبوکار و رونقی بههمراه آورند که در تضاد با منافع آنان باشد. در میان ایرانیان خارجنشین برخی سلطنتطلبان و گروههایی که زمانی به صدام هم دل بسته بودند، با برجام مخالف بودند و به مخالفت ادامه دادند، زیرا برجام را موجب بهاجرادرآمدن برنامهها و معاملات و توسعه اقتصادی و عقلانیتی میپنداشتند که میتوانست مانع از توسل به راهحل نهایی یعنی جنگ باشد. عربستان که با اتکا به انباشت دلارهای نفتی و احساس قدرت بیکران، ایرانِ مرفه و باثبات و حاضر در عرصه بینالمللی را مانع داعیه خلافت اسلامی سلفی خود میانگاشت، همراه با اقمار منطقهایاش، از آغاز در آرزوی دوام تحریم و تضعیف ایران بود و به خصومتورزی خود با شدت بیشتری ادامه داد. اسرائیل نيز از برجام برآشفت. اسرائیلیها سرخورده از هجوم شتابان شرکتهای غربی که آنها را متحدان جدی خود میدانست، با همدستی عربستان و افراطیون داخلی آمریکا که تحت نفوذ لابیهای اسرائیلی هستند، به بهانه رفتار برخی جریانها در ایران، بر تبلیغات ضد برجامی افزود. درست در همان زمان، شرکتهای نفتی آمریکایی برای مشارکت در پروژههای دریایی و زمینی ایران ابراز تمایل کرده بودند، صحبت از تمایل مشارکت اتومبیلسازی فورد آمریکا در ایران بود، قراردادهای خرید صد هواپیمای بویینگ و در همین حدود هواپیماهای ایرباس با تجهیزات آمریکایی به امضا رسیده و عملیاتی هم شده بود و آمریکا مبالغ گزافی از نقدینگی بلوکهشده ایران را آزاد کرده و مقادیری را نیز نقدا تحویل داده بود؛ اما ناگهان آمریکا و غرب همصدا با اسرائیل، به بهانه اینکه چرا ایران آزمایش موشکی کرده و چرا فلان عبارت را روی موشک نوشته، چرا مذاکره و معامله با آمریکا منع شده و چرا سفارت عربستان به آتش کشیده شده، با تعبیر و تفسیرهای خودشان تبلیغات وسیعی علیه ایران آغاز و دستاوردهای برجامی را در همان دوران اوباما یکییکی با مانع مواجه کردند. اوفک، پای ترساندن خارجیها ایستاد و بانکها از همان زمان اوباما به بهانههای مختلف، ارتباطات بین بانکی با طرفهای ایرانی را نگشودند، آنهم درحالیکه در افغانستان جنگزده از فردای طالبانزدایی، ارتباطات برقرار شد. این جو به رویکارآمدن ترامپ با آن شعارهای تندوتیزش از جمله تمایل به تغییر نظام در ایران کمک کرد.
اکنون نیز ترامپ با بهکارگرفتن وزیران و کارگزارانی که از خودش تندروتر هستند و با به راهانداختن تبلیغات وسیع، درحالیکه ایران به همه تعهدات هستهای خود طبق برجام عمل کرده است، با حمایت از نتانیاهو که در جهان دوره افتاده و علیه ایران تبلیغ میکند، به بهانه اینکه اکنون ایران بهجای تهدید اتمی موجودیت اسرائیل را با تولید و آزمایش و تبلیغات موشکی تهدید میکند و این کار با «روح برجام» منافات دارد، بدون توجه به اینکه اسرائیل عملا دهها بمب اتمی و تهدیدهای بالقوه آن را در اختیار دارد، خروج غیرمسئولانه خود را از برجام اعلام کرده است. در سوی مقابل، اکنون که با چرخش باورنکردنی رهبر کره شمالی، برای خود احساس اعتبار بیشتری میکند، برای ایران 12 پیششرط برای مذاکره قائل شده است و در ایران هم دعوت به مذاکره با آمریکا، پذیرفته نشده است. در چنین شرایطی که دیگر از هجوم شتابان شرکتهای غربی و شرقی خبری نیست و در شرایطی که اصولگرایان مجلس رسیدگی به لایحه پیوستن به کنوانسیون منع مبادلات بانکی به قصد پولشویی یا کمک به تروریسم (FATF) را معلق کردهاند، فرانسویها خروج شرکتهای جاافتاده و سودآور خودشان را به بهانه اینکه سود آنها قابلیت انتقال بانکی ندارد، اعلام میکنند. با اینکه اروپاییان با خروج آمریکا از برجام مخالفت کردهاند و رقابتها و مشکلاتی با آمریکا دارند، اما در رابطه با ایران گویی مایل هستند بدون آنکه امتیازی داده شود، ایران را به تعهدات برجامی پایبند کنند. نخستوزیران انگلیس و آلمان و رئیسجمهوری فرانسه قبلا هم با انتقاد از برنامه موشکی ایران، رابطه و مبادلات جدی را به رفع تهدید نسبت به موجودیت اسرائیل اعلام کرده بودند. اکنون که جنگ در یمن شدت یافته و در سوریه هم عملیاتی از سوی نیروهای آمریکا یا اسرائیل انجام شده است، باید دید در صورت تداوم اين روند دولت چه سياستي را در پيش خواهد گرفت.
زمانی که متن نهایی برجام پس از گفتوگوهای طولانی و امیدها و نومیدیها به امضا رسید، فقط ایرانیان نبودند که کابوس تحریمها را پایانیافته انگاشتند و پایکوبان به خیابانها ریختند. اخبار برجام در رأس اخبار جهان قرار گرفته بود و شرکتهای کشورهایی که تا دیروز در مذاکرات برجام بر سر کوچکترین واژهها و امتیازات چانه میزدند، برای اینکه از دیگران عقب نمانند، با شتاب نمایندگان خود را برای امضای تفاهمنامهها و تمایلنامههای گوناگون درباره اجرای پروژههایی که آنها را در «بازار بکر ایران» سودبخش تشخیص داده بودند، به ایران اعزام کردند. هواپیماها انباشته بودند و هتلها جای خالی نداشتند؛ اما این امیدواری در داخل و خارج ایران همگانی نبود. در ایران آنهایی که به کلید رفع تحریم و بحران و بازگشت به عقلانیت و اعتدال روحانی رأی داده بودند، امیدوار و خوشحال بودند، اما آنهایی که صرفا به رفاه و توسعه اقتصادی نمیاندیشیدند و برای انسان مأموریت مهمتری قائل بودند و در دوران مذاکرات نیز بیمیلی و مخالفت خود را به شیوههای بازدارنده گوناگون ابراز میکردند، اتفاقا از همین استقبال جهانی برآشفتند و نگران شدند. آنان نگران بودند مبادا بار دیگر شرکتهای «بیگانه» بازگردند و کسبوکار و رونقی بههمراه آورند که در تضاد با منافع آنان باشد. در میان ایرانیان خارجنشین برخی سلطنتطلبان و گروههایی که زمانی به صدام هم دل بسته بودند، با برجام مخالف بودند و به مخالفت ادامه دادند، زیرا برجام را موجب بهاجرادرآمدن برنامهها و معاملات و توسعه اقتصادی و عقلانیتی میپنداشتند که میتوانست مانع از توسل به راهحل نهایی یعنی جنگ باشد. عربستان که با اتکا به انباشت دلارهای نفتی و احساس قدرت بیکران، ایرانِ مرفه و باثبات و حاضر در عرصه بینالمللی را مانع داعیه خلافت اسلامی سلفی خود میانگاشت، همراه با اقمار منطقهایاش، از آغاز در آرزوی دوام تحریم و تضعیف ایران بود و به خصومتورزی خود با شدت بیشتری ادامه داد. اسرائیل نيز از برجام برآشفت. اسرائیلیها سرخورده از هجوم شتابان شرکتهای غربی که آنها را متحدان جدی خود میدانست، با همدستی عربستان و افراطیون داخلی آمریکا که تحت نفوذ لابیهای اسرائیلی هستند، به بهانه رفتار برخی جریانها در ایران، بر تبلیغات ضد برجامی افزود. درست در همان زمان، شرکتهای نفتی آمریکایی برای مشارکت در پروژههای دریایی و زمینی ایران ابراز تمایل کرده بودند، صحبت از تمایل مشارکت اتومبیلسازی فورد آمریکا در ایران بود، قراردادهای خرید صد هواپیمای بویینگ و در همین حدود هواپیماهای ایرباس با تجهیزات آمریکایی به امضا رسیده و عملیاتی هم شده بود و آمریکا مبالغ گزافی از نقدینگی بلوکهشده ایران را آزاد کرده و مقادیری را نیز نقدا تحویل داده بود؛ اما ناگهان آمریکا و غرب همصدا با اسرائیل، به بهانه اینکه چرا ایران آزمایش موشکی کرده و چرا فلان عبارت را روی موشک نوشته، چرا مذاکره و معامله با آمریکا منع شده و چرا سفارت عربستان به آتش کشیده شده، با تعبیر و تفسیرهای خودشان تبلیغات وسیعی علیه ایران آغاز و دستاوردهای برجامی را در همان دوران اوباما یکییکی با مانع مواجه کردند. اوفک، پای ترساندن خارجیها ایستاد و بانکها از همان زمان اوباما به بهانههای مختلف، ارتباطات بین بانکی با طرفهای ایرانی را نگشودند، آنهم درحالیکه در افغانستان جنگزده از فردای طالبانزدایی، ارتباطات برقرار شد. این جو به رویکارآمدن ترامپ با آن شعارهای تندوتیزش از جمله تمایل به تغییر نظام در ایران کمک کرد.
اکنون نیز ترامپ با بهکارگرفتن وزیران و کارگزارانی که از خودش تندروتر هستند و با به راهانداختن تبلیغات وسیع، درحالیکه ایران به همه تعهدات هستهای خود طبق برجام عمل کرده است، با حمایت از نتانیاهو که در جهان دوره افتاده و علیه ایران تبلیغ میکند، به بهانه اینکه اکنون ایران بهجای تهدید اتمی موجودیت اسرائیل را با تولید و آزمایش و تبلیغات موشکی تهدید میکند و این کار با «روح برجام» منافات دارد، بدون توجه به اینکه اسرائیل عملا دهها بمب اتمی و تهدیدهای بالقوه آن را در اختیار دارد، خروج غیرمسئولانه خود را از برجام اعلام کرده است. در سوی مقابل، اکنون که با چرخش باورنکردنی رهبر کره شمالی، برای خود احساس اعتبار بیشتری میکند، برای ایران 12 پیششرط برای مذاکره قائل شده است و در ایران هم دعوت به مذاکره با آمریکا، پذیرفته نشده است. در چنین شرایطی که دیگر از هجوم شتابان شرکتهای غربی و شرقی خبری نیست و در شرایطی که اصولگرایان مجلس رسیدگی به لایحه پیوستن به کنوانسیون منع مبادلات بانکی به قصد پولشویی یا کمک به تروریسم (FATF) را معلق کردهاند، فرانسویها خروج شرکتهای جاافتاده و سودآور خودشان را به بهانه اینکه سود آنها قابلیت انتقال بانکی ندارد، اعلام میکنند. با اینکه اروپاییان با خروج آمریکا از برجام مخالفت کردهاند و رقابتها و مشکلاتی با آمریکا دارند، اما در رابطه با ایران گویی مایل هستند بدون آنکه امتیازی داده شود، ایران را به تعهدات برجامی پایبند کنند. نخستوزیران انگلیس و آلمان و رئیسجمهوری فرانسه قبلا هم با انتقاد از برنامه موشکی ایران، رابطه و مبادلات جدی را به رفع تهدید نسبت به موجودیت اسرائیل اعلام کرده بودند. اکنون که جنگ در یمن شدت یافته و در سوریه هم عملیاتی از سوی نیروهای آمریکا یا اسرائیل انجام شده است، باید دید در صورت تداوم اين روند دولت چه سياستي را در پيش خواهد گرفت.