|

مدرسه‌محوری؛ گام اول تحول

نرگس ملک‌زاده.عضو کانون صنفی معلمان استان تهران

«آنچه عیان است چه حاجت به بیان است»، این ضرب‌المثل مصداق وضع موجود و حال‌وهوای آموزش‌وپرورش است. آنچه می‌توان آن را «بیان مسئله» نامید، سال‌هاست از سوی کارشناسان و دغدغه‌مندان آموزش‌وپرورش در حال بیان و بررسی است. آن زمانی که بین وضع موجود و مطلوب و نه آرمانی، شکافی عمیق ایجاد شود، برقرارکردن این تعادل سخت به نظر خواهد رسید، اما ترسیم چشم‌انداز و افقی که منجر به تحول می‌شود، می‌تواند راه رسیدن به مطلوب نو نگاشته‌شده را هموار کند.
مفهوم «مدرسه‌محوری» چندسالی است که از شعار عدم تمرکز در آموزش‌وپرورش بیرون کشیده شده و موردتوجه کارشناسان علوم تربیتی قرار گرفته است. اگر این مفهوم در قالب راهکار اجرائی به‌درستی تدوین و اجرا شود، می‌تواند یکی از راه‌های برون‌رفت نظام تعلیم‌وتربیت از وضع موجود باشد. نظام مدیریت در آموزش‌وپرورش را دچار تغییرات مثبتی کند و کمک چشمگیری به برگرداندن هویت مدرسه به پیکره بی‌جان و مطیع آن شود. مدرسه‌محوری شاید بعد از مبارزه با مافیای آزمون‌ها یکی از کلیدی‌ترین واژه‌هایی باشد که وزیر در چند ماه گذشته در سخنانش بیان کرده و نشان‌دهنده آن است که عزمی برای تغییر ایجاد شده، اما اینکه یک مفهوم ذهنی را چگونه می‌توان عینیت بخشید، مهم‌ترین بخش حل این مسئله است؛ در غیر این صورت در بهترین حالت در حال درجازدن در شرایط فعلی و در دور باطل می‌مانیم. هنگامی که وزیر از مدرسه‌محوری سخن می‌گوید و منشأ همه تغییرات را در سطح مدرسه بیان می‌کند، یادآور «طرح تعالی» در مدیریت مدرسه است که چندسالی است در مدارس در حال اجراست و امسال اجرای آن برای همه مدارس (متوسطه) الزامی است؛ مدلی که درواقع معرف «مدرسه باکیفیت» است. در مدل تعالی، مشارکت کارکنان و دانش‌آموزان و اولیای مدرسه و حتی نهاد‌های اجتماعی برون‌سازمانی نیز به چشم می‌خورد. طرح تعالی مدل اجرائی از سند تحول بنیادین در سطح مدرسه خوانده شده است. اما آنچه این مدل ذهنی را در کف مدرسه اجرائی خواهد کرد، مطمئنا توان و اختیاراتی است که برای مدیر در نظر گرفته شده تا بتواند علاوه بر نقش آموزشی خود، به نظارت راهنمایی همراه با نوآوری و خلاقیت بپردازد. مدیر باید از اختیارات متناسب از مسئولیت‌پذیری تا پاسخ‌گویی در همه امور مربوط به مدرسه برخوردار باشد تا بتواند از این مدل مشارکت‌جو و کیفیت‌مدار در ایجاد بستری برای بهبود استفاده کند. تحلیل وضع موجود از مهم‌ترین کارکرد‌های مدرسه‌محوری است و البته کلیدی‌ترین بخش در تدوین برنامه تعالی مدیریت است؛ برنامه عملیاتی‌ای که باید از کاغذ خارج شود و نفس مدرسه را در دست بگیرد. شاید زیباترین بخش مدرسه‌محوری و مدل تعالی مدیریت استفاده از پتانسیل‌های موجود از مشارکت عامه مردم تا نخبه‌های اجتماعی در مدارس است؛ تلاشی که سال‌ها برای پیوند جامعه به آموزش‌وپرورش به روش‌های مختلف صورت گرفته، اما موفقیتی کسب نکرده است.

«آنچه عیان است چه حاجت به بیان است»، این ضرب‌المثل مصداق وضع موجود و حال‌وهوای آموزش‌وپرورش است. آنچه می‌توان آن را «بیان مسئله» نامید، سال‌هاست از سوی کارشناسان و دغدغه‌مندان آموزش‌وپرورش در حال بیان و بررسی است. آن زمانی که بین وضع موجود و مطلوب و نه آرمانی، شکافی عمیق ایجاد شود، برقرارکردن این تعادل سخت به نظر خواهد رسید، اما ترسیم چشم‌انداز و افقی که منجر به تحول می‌شود، می‌تواند راه رسیدن به مطلوب نو نگاشته‌شده را هموار کند.
مفهوم «مدرسه‌محوری» چندسالی است که از شعار عدم تمرکز در آموزش‌وپرورش بیرون کشیده شده و موردتوجه کارشناسان علوم تربیتی قرار گرفته است. اگر این مفهوم در قالب راهکار اجرائی به‌درستی تدوین و اجرا شود، می‌تواند یکی از راه‌های برون‌رفت نظام تعلیم‌وتربیت از وضع موجود باشد. نظام مدیریت در آموزش‌وپرورش را دچار تغییرات مثبتی کند و کمک چشمگیری به برگرداندن هویت مدرسه به پیکره بی‌جان و مطیع آن شود. مدرسه‌محوری شاید بعد از مبارزه با مافیای آزمون‌ها یکی از کلیدی‌ترین واژه‌هایی باشد که وزیر در چند ماه گذشته در سخنانش بیان کرده و نشان‌دهنده آن است که عزمی برای تغییر ایجاد شده، اما اینکه یک مفهوم ذهنی را چگونه می‌توان عینیت بخشید، مهم‌ترین بخش حل این مسئله است؛ در غیر این صورت در بهترین حالت در حال درجازدن در شرایط فعلی و در دور باطل می‌مانیم. هنگامی که وزیر از مدرسه‌محوری سخن می‌گوید و منشأ همه تغییرات را در سطح مدرسه بیان می‌کند، یادآور «طرح تعالی» در مدیریت مدرسه است که چندسالی است در مدارس در حال اجراست و امسال اجرای آن برای همه مدارس (متوسطه) الزامی است؛ مدلی که درواقع معرف «مدرسه باکیفیت» است. در مدل تعالی، مشارکت کارکنان و دانش‌آموزان و اولیای مدرسه و حتی نهاد‌های اجتماعی برون‌سازمانی نیز به چشم می‌خورد. طرح تعالی مدل اجرائی از سند تحول بنیادین در سطح مدرسه خوانده شده است. اما آنچه این مدل ذهنی را در کف مدرسه اجرائی خواهد کرد، مطمئنا توان و اختیاراتی است که برای مدیر در نظر گرفته شده تا بتواند علاوه بر نقش آموزشی خود، به نظارت راهنمایی همراه با نوآوری و خلاقیت بپردازد. مدیر باید از اختیارات متناسب از مسئولیت‌پذیری تا پاسخ‌گویی در همه امور مربوط به مدرسه برخوردار باشد تا بتواند از این مدل مشارکت‌جو و کیفیت‌مدار در ایجاد بستری برای بهبود استفاده کند. تحلیل وضع موجود از مهم‌ترین کارکرد‌های مدرسه‌محوری است و البته کلیدی‌ترین بخش در تدوین برنامه تعالی مدیریت است؛ برنامه عملیاتی‌ای که باید از کاغذ خارج شود و نفس مدرسه را در دست بگیرد. شاید زیباترین بخش مدرسه‌محوری و مدل تعالی مدیریت استفاده از پتانسیل‌های موجود از مشارکت عامه مردم تا نخبه‌های اجتماعی در مدارس است؛ تلاشی که سال‌ها برای پیوند جامعه به آموزش‌وپرورش به روش‌های مختلف صورت گرفته، اما موفقیتی کسب نکرده است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها