به مناسبت سیویکمین سالگرد پذیرش قطعنامه
روايت محتشميپور از جزئيات تصويب قطعنامه 598
به مناسبت سیویکمین سالگرد پذیرش قطعنامه 598 توسط امام خمینی، گفتوگوهایی با وزیر کشور وقت و همچنین دو نفر از کارشناسان امور سیاسی و نظامی انجام دادیم و به شبهاتی که درباره پذیرش این قطعنامه مطرح شده پرداختیم تا ضمن بیان جزئیاتی از فضای سیاسی و نظامی کشور در سال 67، دلایل پذیرش قطعنامه توسط امام خمینی(ره) و جنبههای کارشناسی این موضوع را بررسی کنیم. به گزارش «جماران»، علیاکبر محتشميپور درباره بعضي نقلقولهايي كه حكايت از پشیمانی امام از پذیرش قطعنامه 598 دارد، گفت: «من نمیدانم چه کسی این عبارت را از امام نقل کرده است، اما باید توجه کنیم جملهای که میخواهد به حضرت امام نسبت داده شود باید مستند باشد؛ یعنی امام در اعلامیه یا سخنرانی آن را فرموده باشند یا اینکه مثلا یکی از مسئولان و مقاماتی که مورد اعتماد امام و مردم هست در یک جلسه خصوصی شنیده باشد. خود حضرت امام هم در وصیتنامه خود فرموده بودند که اگر کسی ادعای سخنی از من کرد، باید در گفتار و یا نوشتار من باشد و به اینگونه که کسی بخواهد شفاهی از قول من چیزی را نقل کند مورد پذیرش نیست».
او ادامه داد: «آنچه را که من شاهد و ناظر بودم، جلسهای بود که 26 تیرماه در ساختمان ریاستجمهوری برگزار شد و حدود 40 نفر از شخصیتهای لشکری و کشوری و مقامات مذهبی و فرهنگی که امام تعیین فرموده بودند در آنجا گرد آمده بودند. حضرت امام نامه بسیار مهمی را خطاب به این جمع نوشته بودند که مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج احمدآقای خمینی آن نامه را قرائت کردند. در آن جلسه که از صبح شروع شد و تا غروب آفتاب ادامه پیدا کرد، بحثهای مختلفی صورت گرفت. بعد از قرائت قرآن و صحبتهای ریاستجمهوری وقت، مرحوم حاج احمدآقا خمینی نامه حضرت امام را قرائت کردند. در این نامه اصلا اشاره و صحبتی در مورد این شایعهای که شما از آن صحبت کردید وجود نداشت. علت پذیرش قطعنامه توسط امام مشخصا در این نامه ذکر شده است و چیزی بهعنوان حضور یا عدم حضور مردم در جبههها بهعنوان تمام یا بعضی از علل پذیرش قطعنامه، در میان آنها نیست».
اين فعال سياسي در پاسخ به پرسشي مبنيبر اينكه آيا پذیرش قطعنامه با «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از جهان» مغايرت داشت، اظهار كرد: «داستان پذیرش قطعنامه 598 به معنای عقبنشینی از ایدههای بلند انقلاب اسلامی و عدم مبارزه با ظلم، ستم، تبعیض و نژادپرستی یا دفاعنکردن از مظلومان داخل و خارج از کشور نیست؛ یعنی حضرت امام آتشبس را قبول کردند و در یکی از نامههایی که برای فرمانده سپاه نوشتند و در صحیفه امام هم وجود دارد، حضرت امام عبارت «ما به صلحی پایدار فکر میکنیم» را ذکر کردهاند؛ صلح پایدار آنجایی است که همه شرایط صلح در جهان فراهم باشد. ظلمی و ستمی نباشد، تجاوزی از سوی کشوری با دیگری نباشد و مردم و مستضعفان جهان بتوانند یک شرایط انسانی مشخصی را داشته باشند».
محتشميپور درباره اينكه چرا امام بعد از پذیرش قطعنامه غمگین بود و حتی اجازه ملاقات نمیداد، افزود: «این هم ممکن است بیانگر احساسات شخصی برخی از افراد باشد؛ یعنی چون خودش غمگین بوده فکر میکند که امام هم غمگین بوده است. اینکه گفته شده بعد از پذیرش حضرت امام غمگین بودند و برنامههای خود را تعطیل کردند بههیچوجه صحت ندارد. امام در طول 10 سالی که بعد از پیروزی انقلاب حیات داشتند ملاقاتهای عمومی داشتند و خیلی مقید بودند که با مردم در ارتباط مستقیم باشند. اولا نامههای آنها را دریافت کنند یا درخواستهای آنها را ببینند، ولی بهخاطر رسیدگی به مسائل مهم شخصی خودشان یا مملکتی، هرازگاهی چند روز برنامههای عمومی و ملاقاتهای عمومی را تعطیل میکردند؛ یعنی هر دو، سه ماه یکبار حضرت امام میفرمودند ملاقاتهای عمومی را تعطیل کنید و برنامهای برای ایشان نگذارند. این مطلب اصلا ربطی ندارد به پذیرش قطعنامه و اینکه امام از موضوع پذیرش قطعنامه ناراحت بودند و بهخاطر ناراحتی برنامهها را تعطیل کردند».
او ادامه داد: «من در خاطراتم به طور مفصل گفتهام که امام واقعا یک شخصیت استثنایی و کاملا معتقد به امر حکومت مردمی بودند و به آحاد مردم احترام میگذاشتند. برای سرنوشت کشور هم بسیار دغدغه داشتند و اهمیت میدادند. شروع و همچنین پایان جنگ و قبول قطعنامه، هم بهخاطر مردم و حفظ حرمت جان، مال و ناموس مردم و هم دفاع از کیان سرزمین مقدس ایران بود. حضرت امام تمام این مسائل را لحاظ میکردند. هیچگاه امام مستبد به رأی نبودند».
به مناسبت سیویکمین سالگرد پذیرش قطعنامه 598 توسط امام خمینی، گفتوگوهایی با وزیر کشور وقت و همچنین دو نفر از کارشناسان امور سیاسی و نظامی انجام دادیم و به شبهاتی که درباره پذیرش این قطعنامه مطرح شده پرداختیم تا ضمن بیان جزئیاتی از فضای سیاسی و نظامی کشور در سال 67، دلایل پذیرش قطعنامه توسط امام خمینی(ره) و جنبههای کارشناسی این موضوع را بررسی کنیم. به گزارش «جماران»، علیاکبر محتشميپور درباره بعضي نقلقولهايي كه حكايت از پشیمانی امام از پذیرش قطعنامه 598 دارد، گفت: «من نمیدانم چه کسی این عبارت را از امام نقل کرده است، اما باید توجه کنیم جملهای که میخواهد به حضرت امام نسبت داده شود باید مستند باشد؛ یعنی امام در اعلامیه یا سخنرانی آن را فرموده باشند یا اینکه مثلا یکی از مسئولان و مقاماتی که مورد اعتماد امام و مردم هست در یک جلسه خصوصی شنیده باشد. خود حضرت امام هم در وصیتنامه خود فرموده بودند که اگر کسی ادعای سخنی از من کرد، باید در گفتار و یا نوشتار من باشد و به اینگونه که کسی بخواهد شفاهی از قول من چیزی را نقل کند مورد پذیرش نیست».
او ادامه داد: «آنچه را که من شاهد و ناظر بودم، جلسهای بود که 26 تیرماه در ساختمان ریاستجمهوری برگزار شد و حدود 40 نفر از شخصیتهای لشکری و کشوری و مقامات مذهبی و فرهنگی که امام تعیین فرموده بودند در آنجا گرد آمده بودند. حضرت امام نامه بسیار مهمی را خطاب به این جمع نوشته بودند که مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج احمدآقای خمینی آن نامه را قرائت کردند. در آن جلسه که از صبح شروع شد و تا غروب آفتاب ادامه پیدا کرد، بحثهای مختلفی صورت گرفت. بعد از قرائت قرآن و صحبتهای ریاستجمهوری وقت، مرحوم حاج احمدآقا خمینی نامه حضرت امام را قرائت کردند. در این نامه اصلا اشاره و صحبتی در مورد این شایعهای که شما از آن صحبت کردید وجود نداشت. علت پذیرش قطعنامه توسط امام مشخصا در این نامه ذکر شده است و چیزی بهعنوان حضور یا عدم حضور مردم در جبههها بهعنوان تمام یا بعضی از علل پذیرش قطعنامه، در میان آنها نیست».
اين فعال سياسي در پاسخ به پرسشي مبنيبر اينكه آيا پذیرش قطعنامه با «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از جهان» مغايرت داشت، اظهار كرد: «داستان پذیرش قطعنامه 598 به معنای عقبنشینی از ایدههای بلند انقلاب اسلامی و عدم مبارزه با ظلم، ستم، تبعیض و نژادپرستی یا دفاعنکردن از مظلومان داخل و خارج از کشور نیست؛ یعنی حضرت امام آتشبس را قبول کردند و در یکی از نامههایی که برای فرمانده سپاه نوشتند و در صحیفه امام هم وجود دارد، حضرت امام عبارت «ما به صلحی پایدار فکر میکنیم» را ذکر کردهاند؛ صلح پایدار آنجایی است که همه شرایط صلح در جهان فراهم باشد. ظلمی و ستمی نباشد، تجاوزی از سوی کشوری با دیگری نباشد و مردم و مستضعفان جهان بتوانند یک شرایط انسانی مشخصی را داشته باشند».
محتشميپور درباره اينكه چرا امام بعد از پذیرش قطعنامه غمگین بود و حتی اجازه ملاقات نمیداد، افزود: «این هم ممکن است بیانگر احساسات شخصی برخی از افراد باشد؛ یعنی چون خودش غمگین بوده فکر میکند که امام هم غمگین بوده است. اینکه گفته شده بعد از پذیرش حضرت امام غمگین بودند و برنامههای خود را تعطیل کردند بههیچوجه صحت ندارد. امام در طول 10 سالی که بعد از پیروزی انقلاب حیات داشتند ملاقاتهای عمومی داشتند و خیلی مقید بودند که با مردم در ارتباط مستقیم باشند. اولا نامههای آنها را دریافت کنند یا درخواستهای آنها را ببینند، ولی بهخاطر رسیدگی به مسائل مهم شخصی خودشان یا مملکتی، هرازگاهی چند روز برنامههای عمومی و ملاقاتهای عمومی را تعطیل میکردند؛ یعنی هر دو، سه ماه یکبار حضرت امام میفرمودند ملاقاتهای عمومی را تعطیل کنید و برنامهای برای ایشان نگذارند. این مطلب اصلا ربطی ندارد به پذیرش قطعنامه و اینکه امام از موضوع پذیرش قطعنامه ناراحت بودند و بهخاطر ناراحتی برنامهها را تعطیل کردند».
او ادامه داد: «من در خاطراتم به طور مفصل گفتهام که امام واقعا یک شخصیت استثنایی و کاملا معتقد به امر حکومت مردمی بودند و به آحاد مردم احترام میگذاشتند. برای سرنوشت کشور هم بسیار دغدغه داشتند و اهمیت میدادند. شروع و همچنین پایان جنگ و قبول قطعنامه، هم بهخاطر مردم و حفظ حرمت جان، مال و ناموس مردم و هم دفاع از کیان سرزمین مقدس ایران بود. حضرت امام تمام این مسائل را لحاظ میکردند. هیچگاه امام مستبد به رأی نبودند».