نقطه عطف بياعتمادي
سیدحسین سراجزاده*
جامعه ایران روزهایی پرسوگ، دشوار و بحرانی را میگذراند. خانوادههای زیادی از هموطنانمان، سوگوار صدها عزیزی هستند که در حوادث گوناگون جان باختند؛ از جانباختگان اعتراضات و ناآرامیهای آبانماه تا ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، جانباختن تشیعکنندگان سردار سلیمانی در کرمان، و نهایتا جانباختن مسافران هواپیمای اوکراینی که براثر شلیک موشک سقوط کرد.
اندوه ازدستدادن این جانهای عزیز و شریف، کشور را در سوگی بزرگ و عزای عمومی فرو برده است. به خانوادهها و دوستان همه این جانباختگان و به همه مردم ایران عمیقا تسلیت عرض میکنم. ازدسترفتن این جانهای عزیز یک اندوه عمیق ملی ایجاد کرده است، اما آنچه مردم را در بهت فرو برده است، پنهانکاری در برخورد با آنان در این رویدادهاست. در جریان اعتراضات و ناآرامیهای آبانماه تا امروز آمار رسمی جانباختگان از سوی منابع رسمی اعلام نشده است.
درباره حادثه کرمان توضیح و اطلاعات دقیق داده نشده و کسی مسئولیتی به عهده نگرفته است. در حادثه سهمگین سقوط هواپیما، نهادهای مسئول در اطلاعرسانی نسبت به علت سقوط هواپیما تأخیر نابخشودنی داشتند.
این نحوه اطلاعرسانی، بیاعتمادی زیادی ایجاد کرده است و سرمایه اجتماعی نظام مدیریتی و حکمرانی را با چالش بزرگی روبهرو کرده است.
سالهاست که شماری از صاحبنظران و کارشناسان رشتههای علوم اجتماعی و مصلحان اجتماعی و سیاسی، براساس یک مسئولیت اجتماعی هشدار دادهاند که رویکردها، رویهها و فرایندهای نادرست در نظام حکمرانی کشور، موجب ناکارآمدی نهادهای حکمرانی و مدیریتی جامعه و افزایش چالش در روابط خارجی کشور شده است. همه اینها اعتماد مردم به نهادهای مدیریتی و سرمایه اجتماعی آن را بهشدت کاهش داده است.
پژوهشهای پیمایشی که در سالهای اخیر در سطح ملی انجام شده است، نشان میدهد که اعتماد به نهادهای مختلف بهصورت مستمر رو به کاهش بوده است. اقدام غیرقانونی و تجاوزکارانه آمریکا در ترور سردار سلیمانی کشور را در معرض یک تهدید خارجی قرار داد و نگرانی از بروز جنگ، احساسات ملی را در دفاع از کشور برانگیخت و موجب شد مراسم تشییع این سردار شهید که از نظر بخش قابل توجهی از مردم، یک نظامی حرفهای، جانبرکف و صادق در دفاع از کشور و درستکار و بیحاشیه و معتدل در گرایشهای سیاسی داخلی بود، بهصورت باشکوهی در تهران و چند شهر ایران برگزار شود.
این شرایط میتوانست برای مسئولان فرصت خوبی باشد تا با تغییر رویکردها، رویهها و فرایندها و اصلاحات بنیادین و ساختاری در یک زمینه مبتنیبر همبستگی ملی، برای افزایش کارآمدی نظام مدیریتی کشور اقدام و سرمایه اجتماعی خود را بازسازی کند.
اشتباه در مدیریت عملیات تلافیجویانه ترور سردار سلیمانی موجب سقوط فاجعهبار هواپیمای مسافری و جانباختن همه مسافران آن شد.
اما فاجعهبارتر اینکه این ناکارآمدی، در نظام و شیوه اطلاعرسانی به اوج رسید. این یک نقطه عطف در سرمایهسوزی نظام حکمرانی کشور است.
اکنون بسیاری از مردمی که در بهت و اندوه عمیقاند، نسبت به رویههایی که به آن اشاره شد بهشدت معترضاند. آیا مسئولان برخي رویههای نادرست گذشته را در مواجهه با مطالبات مردم ادامه میدهند؟ یا با شنیدن صدای مردم و بهرهگیری از دیدگاههای صاحبنظران و کارشناسان و مصلحان، راه تغییر رویکرد و اصلاحات بنیادین در ساختارها را در پیش میگیرند. تغییر رویکردها و رویهها، اعتماد و اتکا به همه مردم ایران، زمینهسازی برای ظهور و بروز دیدگاهها و مطالبات آنان ازطریق برگزاری انتخابات فراگیر و آزاد و رسانههای مستقل، قرارگرفتن نهادهای مختلف در جایگاه قانونی خود، یک ضرورت تاریخی برای جامعه ایران از فرورفتن در چالشهای بیشتر است.
امیدوارم به خاطر حفظ ایران، تقویت همبستگی اجتماعی و ملی و تأمین امنیت، آسایش و رفاه مردم، این ضرورت تاریخی از سوی مردم و بهویژه مسئولان کشور بهموقع درک شود و متناسب با آن اقدامات عاجل و مؤثری صورت گیرد تا سرمایهها بهتدریج احیا شود.
*رئيس انجمن جامعهشناسي كه اين مطلب را در سايت اين انجمن منتشر كرده بود.
جامعه ایران روزهایی پرسوگ، دشوار و بحرانی را میگذراند. خانوادههای زیادی از هموطنانمان، سوگوار صدها عزیزی هستند که در حوادث گوناگون جان باختند؛ از جانباختگان اعتراضات و ناآرامیهای آبانماه تا ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، جانباختن تشیعکنندگان سردار سلیمانی در کرمان، و نهایتا جانباختن مسافران هواپیمای اوکراینی که براثر شلیک موشک سقوط کرد.
اندوه ازدستدادن این جانهای عزیز و شریف، کشور را در سوگی بزرگ و عزای عمومی فرو برده است. به خانوادهها و دوستان همه این جانباختگان و به همه مردم ایران عمیقا تسلیت عرض میکنم. ازدسترفتن این جانهای عزیز یک اندوه عمیق ملی ایجاد کرده است، اما آنچه مردم را در بهت فرو برده است، پنهانکاری در برخورد با آنان در این رویدادهاست. در جریان اعتراضات و ناآرامیهای آبانماه تا امروز آمار رسمی جانباختگان از سوی منابع رسمی اعلام نشده است.
درباره حادثه کرمان توضیح و اطلاعات دقیق داده نشده و کسی مسئولیتی به عهده نگرفته است. در حادثه سهمگین سقوط هواپیما، نهادهای مسئول در اطلاعرسانی نسبت به علت سقوط هواپیما تأخیر نابخشودنی داشتند.
این نحوه اطلاعرسانی، بیاعتمادی زیادی ایجاد کرده است و سرمایه اجتماعی نظام مدیریتی و حکمرانی را با چالش بزرگی روبهرو کرده است.
سالهاست که شماری از صاحبنظران و کارشناسان رشتههای علوم اجتماعی و مصلحان اجتماعی و سیاسی، براساس یک مسئولیت اجتماعی هشدار دادهاند که رویکردها، رویهها و فرایندهای نادرست در نظام حکمرانی کشور، موجب ناکارآمدی نهادهای حکمرانی و مدیریتی جامعه و افزایش چالش در روابط خارجی کشور شده است. همه اینها اعتماد مردم به نهادهای مدیریتی و سرمایه اجتماعی آن را بهشدت کاهش داده است.
پژوهشهای پیمایشی که در سالهای اخیر در سطح ملی انجام شده است، نشان میدهد که اعتماد به نهادهای مختلف بهصورت مستمر رو به کاهش بوده است. اقدام غیرقانونی و تجاوزکارانه آمریکا در ترور سردار سلیمانی کشور را در معرض یک تهدید خارجی قرار داد و نگرانی از بروز جنگ، احساسات ملی را در دفاع از کشور برانگیخت و موجب شد مراسم تشییع این سردار شهید که از نظر بخش قابل توجهی از مردم، یک نظامی حرفهای، جانبرکف و صادق در دفاع از کشور و درستکار و بیحاشیه و معتدل در گرایشهای سیاسی داخلی بود، بهصورت باشکوهی در تهران و چند شهر ایران برگزار شود.
این شرایط میتوانست برای مسئولان فرصت خوبی باشد تا با تغییر رویکردها، رویهها و فرایندها و اصلاحات بنیادین و ساختاری در یک زمینه مبتنیبر همبستگی ملی، برای افزایش کارآمدی نظام مدیریتی کشور اقدام و سرمایه اجتماعی خود را بازسازی کند.
اشتباه در مدیریت عملیات تلافیجویانه ترور سردار سلیمانی موجب سقوط فاجعهبار هواپیمای مسافری و جانباختن همه مسافران آن شد.
اما فاجعهبارتر اینکه این ناکارآمدی، در نظام و شیوه اطلاعرسانی به اوج رسید. این یک نقطه عطف در سرمایهسوزی نظام حکمرانی کشور است.
اکنون بسیاری از مردمی که در بهت و اندوه عمیقاند، نسبت به رویههایی که به آن اشاره شد بهشدت معترضاند. آیا مسئولان برخي رویههای نادرست گذشته را در مواجهه با مطالبات مردم ادامه میدهند؟ یا با شنیدن صدای مردم و بهرهگیری از دیدگاههای صاحبنظران و کارشناسان و مصلحان، راه تغییر رویکرد و اصلاحات بنیادین در ساختارها را در پیش میگیرند. تغییر رویکردها و رویهها، اعتماد و اتکا به همه مردم ایران، زمینهسازی برای ظهور و بروز دیدگاهها و مطالبات آنان ازطریق برگزاری انتخابات فراگیر و آزاد و رسانههای مستقل، قرارگرفتن نهادهای مختلف در جایگاه قانونی خود، یک ضرورت تاریخی برای جامعه ایران از فرورفتن در چالشهای بیشتر است.
امیدوارم به خاطر حفظ ایران، تقویت همبستگی اجتماعی و ملی و تأمین امنیت، آسایش و رفاه مردم، این ضرورت تاریخی از سوی مردم و بهویژه مسئولان کشور بهموقع درک شود و متناسب با آن اقدامات عاجل و مؤثری صورت گیرد تا سرمایهها بهتدریج احیا شود.
*رئيس انجمن جامعهشناسي كه اين مطلب را در سايت اين انجمن منتشر كرده بود.