غربت بازرگان
علی شاملو
نام مهندس مهدی بازرگان از زمانی که خود را شناختم، در خانه ما طنینانداز بود. یک بار در دوران کودکیام شاید کلاس سوم یا چهارم دبستان، همراه پدرم آقای اصلان شاملو به دفتر جامعه زنان انقلاب اسلامی، برای سالگرد مرحوم آیتالله طالقانی رفته بودم و افتخار این را داشتم که مهندس بازرگان دستش را بهسوی من دراز کرد و بعد از خوشوبشکردن با من با پدرم شروع به صحبت کرد. بازرگان معتقد بود نظام عالم، نظام تدریج است و این اصل هم در عالم طبیعت و هم در عالم اجتماع جاری و ساری است و انقلابیون آن زمان میخواستند یکشبه همهچیز تغییر کند. سرعت پیشبینینشدنی انقلاب و فروپاشی باورنکردنی رژیمی که بسیار قدرقدرت مینمود، بهویژه از آبانماه 57، در همه انقلابیون این ذهنیت را دامن زده بود که سایر امور نیز اینچنین قابل تغییر است. از اینجا بود که بازرگان تنها و غریب شد و حتی در میان همفکران خودش هم تنها ماند؛ آنچنان که بهسرعت شاهد جدایی بخشی از همراهان نهضت آزادی از سفره بازرگان بودیم. حتی برخی از دوستان و یاران بازرگان که در دولت موقت باقی ماندند و بازرگان را همراهی میکردند، به او خرده میگرفتند که ای کاش انقلابیتر عمل میکردید؛ اما مهدی بازرگان که زاده مشروطیت بود و دوران استاد و مرشد خود مرحوم دکتر مصدق را درک و با او همراهی کرده بود، آینده را میدید. مهدی بازرگان کولهباری از تاریخ معاصر ایران را یدک میکشید که خردهگیران بر او شاید باید دو دهه میگذشت و افتان و خیزانی بر این کشور میرفت و بسیاری از سرمایههای طبیعی و انسانی هدر میرفت تا مردم و بهویژه نخبگان جامعه بفهمند که سیاست «گامبهگام» یعنی چه. باید سالها میگذشت تا واژه اعتدال و میانهوری که آن زمان مذموم بود و بهخاطر این واژه بازرگان را متهم به هر عنوانی میکردند، افتخار شود و با همین شعار رئیسجمهور توانست بر رقبای خود پیروز شود. باید سالها میگذشت و تجربیات تلخ بر مدیریت کشور وارد میآمد تا همگان بفهمند که برای تغییر هر فاکتور ملی به هزاران برنامهریزی و سالها وقت نیاز است و همه جناحهای سیاسی باید انتظارات خود را حداقلی کنند و همگان از سیاست و روش گامبهگام تبعیت کرده و به آن افتخار کنند.امید است در بیستوپنجمین سالگرد درگذشت این رجل آزادیخواه و وطندوست، یاران و جانشینان ایشان در نهضت آزادی همانگونه که ایشان و جانشینش مرحوم دکتر یزدی با بردباری، سعه صدر و مدارا با همه برخورد میکردند و شیوه و مرام این نهاد از بدو تأسیس اینگونه بوده است و همیشه توصیهاش به دولتمردان مدارا، بردباری و صبر با منتقدان و مخالفان بود، این توصیه و روش را سرلوحه برنامههای سیاسی و حزبی خود قرار دهند و همیشه به شیوه و توصیه قرآنی که صبر و مداراست، تمسک جویند.
نام مهندس مهدی بازرگان از زمانی که خود را شناختم، در خانه ما طنینانداز بود. یک بار در دوران کودکیام شاید کلاس سوم یا چهارم دبستان، همراه پدرم آقای اصلان شاملو به دفتر جامعه زنان انقلاب اسلامی، برای سالگرد مرحوم آیتالله طالقانی رفته بودم و افتخار این را داشتم که مهندس بازرگان دستش را بهسوی من دراز کرد و بعد از خوشوبشکردن با من با پدرم شروع به صحبت کرد. بازرگان معتقد بود نظام عالم، نظام تدریج است و این اصل هم در عالم طبیعت و هم در عالم اجتماع جاری و ساری است و انقلابیون آن زمان میخواستند یکشبه همهچیز تغییر کند. سرعت پیشبینینشدنی انقلاب و فروپاشی باورنکردنی رژیمی که بسیار قدرقدرت مینمود، بهویژه از آبانماه 57، در همه انقلابیون این ذهنیت را دامن زده بود که سایر امور نیز اینچنین قابل تغییر است. از اینجا بود که بازرگان تنها و غریب شد و حتی در میان همفکران خودش هم تنها ماند؛ آنچنان که بهسرعت شاهد جدایی بخشی از همراهان نهضت آزادی از سفره بازرگان بودیم. حتی برخی از دوستان و یاران بازرگان که در دولت موقت باقی ماندند و بازرگان را همراهی میکردند، به او خرده میگرفتند که ای کاش انقلابیتر عمل میکردید؛ اما مهدی بازرگان که زاده مشروطیت بود و دوران استاد و مرشد خود مرحوم دکتر مصدق را درک و با او همراهی کرده بود، آینده را میدید. مهدی بازرگان کولهباری از تاریخ معاصر ایران را یدک میکشید که خردهگیران بر او شاید باید دو دهه میگذشت و افتان و خیزانی بر این کشور میرفت و بسیاری از سرمایههای طبیعی و انسانی هدر میرفت تا مردم و بهویژه نخبگان جامعه بفهمند که سیاست «گامبهگام» یعنی چه. باید سالها میگذشت تا واژه اعتدال و میانهوری که آن زمان مذموم بود و بهخاطر این واژه بازرگان را متهم به هر عنوانی میکردند، افتخار شود و با همین شعار رئیسجمهور توانست بر رقبای خود پیروز شود. باید سالها میگذشت و تجربیات تلخ بر مدیریت کشور وارد میآمد تا همگان بفهمند که برای تغییر هر فاکتور ملی به هزاران برنامهریزی و سالها وقت نیاز است و همه جناحهای سیاسی باید انتظارات خود را حداقلی کنند و همگان از سیاست و روش گامبهگام تبعیت کرده و به آن افتخار کنند.امید است در بیستوپنجمین سالگرد درگذشت این رجل آزادیخواه و وطندوست، یاران و جانشینان ایشان در نهضت آزادی همانگونه که ایشان و جانشینش مرحوم دکتر یزدی با بردباری، سعه صدر و مدارا با همه برخورد میکردند و شیوه و مرام این نهاد از بدو تأسیس اینگونه بوده است و همیشه توصیهاش به دولتمردان مدارا، بردباری و صبر با منتقدان و مخالفان بود، این توصیه و روش را سرلوحه برنامههای سیاسی و حزبی خود قرار دهند و همیشه به شیوه و توصیه قرآنی که صبر و مداراست، تمسک جویند.