سلطان فقيد عمان
حسن هادي: سلطان قابوس را ميتوان در زمره سلاطين موفق به شمار آورد؛ آرام، کمتکلم و باهوش. هرچند به صورت ساختاري تمايل و تجانس با غرب، بهخصوص انگليس در دوره سلطنت او مشهود است، اما استقلال سياسي و بيطرفي و حفظ موازنه قوا در منطقه از سرفصلهاي ثابت سياست خارجي او بود. مردمش او را دوست داشتند و با احترام از وي ياد ميکردند. او اهل سخنراني و ظاهرشدن در رسانهها نبود و همين خصيصه نيز به بقيه اعضاي ارشد دولتش سرايت کرده بود. تشريفات و نحوه سلوک سلطاني او برگرفته از تشريفات و منش دربار بريتانيا و تلفيق آن با آیين و سنتهاي عمان بود. مدلهاي عربي را براي اداره کشورش نميپسنديد و از ولخرجي و صرف هزينههاي نظامي و ريختوپاشهايي که همسايگان همزبانش انجام ميدادند، شديدا دوري ميکرد. در کارهاي زيربنايي و زيرساختي کشور با دقت و ريزبيني عمل ميکرد و از مهارت کشورهاي صنعتي و غربي بهره ميجست و در انجام آنها اصلا عجلهاي به خرج نميداد. او و دولتش به اين اعتقاد داشتند که يا کاري نبايد صورت گيرد يا بايد به بهترين شکل انجام شود. امنيت و آرامش مهمترين اصل در سياست داخلي و خارجي او به شمار ميرفت. قوانين نظارتي و
بازدارنده و نهادينهکردن اين قوانين در کشور موجب شده بود که عمان تبديل به کشوري قانونمند و باثبات شود. او برخلاف پدرش که اعتقادي به تمدن نوين نداشت، آزادي مدني را چاشني کار خود کرد و توانست مدل سوسيالدموکرات عربي را ابداع و در کشورش پياده كند. با اين کار ليبراليسم را در کنار سنتگرايي افراطي در يک مجموعه دور هم جمع کرد. اين اجماع و پارادوکس بغرنج بدون هيچ تنشي در اين کشور استمرار پيدا كرد. آزادي مدني و امنيت اجتماعي خط قرمز او بود و به همين جهت بسياري از امور اجرائي را در کشور به دستگاه پليس واگذار كرده بود. او طرفدار خشونت و جنگ نبود و مدام نقش ميانجي را در مناقشات منطقهاي ايفا ميکرد و در اين کار هم تبحر خاصي به دست آورده بود. همه برای او احترام قائل بودند، زيرا او به همه احترام ميگذاشت. او اعتقاد داشت اعراب جايگاه خود را به تباهي کشيدهاند و آبرويي براي جهان عرب نمانده است. از مراوده با شاهان بيکفايت و بزدل امتناع ميورزيد و به بهانههاي مختلف از آنها دوري ميکرد. از باجدادن برخي کشورهاي همسايه به قدرتهاي بزرگ ناراحت بود و خودش هم با زيرکي تمام از اين موضوع بهکرات شانه خالي ميکرد. او ايران را
دوست داشت و تا روزهاي آخر عمرش به ايران وفادار بود و الحقوالانصاف حق همسايگي را نيز به خوبي بجا آورد. او باتدبير و دورانديش بود و با همين خصيصه قبل از مرگش مسئله انتقال قدرت را حلوفصل کرده بود. تمام جزئيات و توصيههاي لازم و خطوخطوط در اين خصوص ترسيم و بيان شده بود. انتقال قدرت به آرامي و بسيار حسابشده انجام شد. سلطان جديد هيثم، عموزاده او، نيز که برخلاف گمانهزنيها جانشين او شد، مردي آرام و از لحاظ خصايص اخلاقي و رفتاري بسيار شبيه پسرعموي فقيد خود است. هيثم نيز به دنبال راهي براي بيدارکردن سلاطين عرب و تغيير روش برخورد آنان در تعاملات بينالمللي است. سلطان هيثم، انساني نوانديش، صلحطلب و ايراندوست است. او نيز بيشک ادامهدهنده راه سلطان قابوس در تعامل دوستانه با کشور ما خواهد بود. به نظر ميرسد با رويکارآمدن هيثم، عمان با سرعت بيشتري به سمت توسعه به سبک غربي پيش برود. وي در پست سابقش در وزارت فرهنگ، تلاشهاي زيادي براي نزديکترشدن ايران و عمان در ابعاد فرهنگي و اجتماعي كرد. يقينا سلطان قابوس در عمان تکرار نخواهد شد و جايش هميشه در منطقه خالي خواهد بود. او سلطاني تأثيرگذار در حفظ صلح و تنشزدايي در
منطقه خاورميانه بود. يادش گرامي.
*رايزن سابق کنسولي ايران در عمان
حسن هادي: سلطان قابوس را ميتوان در زمره سلاطين موفق به شمار آورد؛ آرام، کمتکلم و باهوش. هرچند به صورت ساختاري تمايل و تجانس با غرب، بهخصوص انگليس در دوره سلطنت او مشهود است، اما استقلال سياسي و بيطرفي و حفظ موازنه قوا در منطقه از سرفصلهاي ثابت سياست خارجي او بود. مردمش او را دوست داشتند و با احترام از وي ياد ميکردند. او اهل سخنراني و ظاهرشدن در رسانهها نبود و همين خصيصه نيز به بقيه اعضاي ارشد دولتش سرايت کرده بود. تشريفات و نحوه سلوک سلطاني او برگرفته از تشريفات و منش دربار بريتانيا و تلفيق آن با آیين و سنتهاي عمان بود. مدلهاي عربي را براي اداره کشورش نميپسنديد و از ولخرجي و صرف هزينههاي نظامي و ريختوپاشهايي که همسايگان همزبانش انجام ميدادند، شديدا دوري ميکرد. در کارهاي زيربنايي و زيرساختي کشور با دقت و ريزبيني عمل ميکرد و از مهارت کشورهاي صنعتي و غربي بهره ميجست و در انجام آنها اصلا عجلهاي به خرج نميداد. او و دولتش به اين اعتقاد داشتند که يا کاري نبايد صورت گيرد يا بايد به بهترين شکل انجام شود. امنيت و آرامش مهمترين اصل در سياست داخلي و خارجي او به شمار ميرفت. قوانين نظارتي و
بازدارنده و نهادينهکردن اين قوانين در کشور موجب شده بود که عمان تبديل به کشوري قانونمند و باثبات شود. او برخلاف پدرش که اعتقادي به تمدن نوين نداشت، آزادي مدني را چاشني کار خود کرد و توانست مدل سوسيالدموکرات عربي را ابداع و در کشورش پياده كند. با اين کار ليبراليسم را در کنار سنتگرايي افراطي در يک مجموعه دور هم جمع کرد. اين اجماع و پارادوکس بغرنج بدون هيچ تنشي در اين کشور استمرار پيدا كرد. آزادي مدني و امنيت اجتماعي خط قرمز او بود و به همين جهت بسياري از امور اجرائي را در کشور به دستگاه پليس واگذار كرده بود. او طرفدار خشونت و جنگ نبود و مدام نقش ميانجي را در مناقشات منطقهاي ايفا ميکرد و در اين کار هم تبحر خاصي به دست آورده بود. همه برای او احترام قائل بودند، زيرا او به همه احترام ميگذاشت. او اعتقاد داشت اعراب جايگاه خود را به تباهي کشيدهاند و آبرويي براي جهان عرب نمانده است. از مراوده با شاهان بيکفايت و بزدل امتناع ميورزيد و به بهانههاي مختلف از آنها دوري ميکرد. از باجدادن برخي کشورهاي همسايه به قدرتهاي بزرگ ناراحت بود و خودش هم با زيرکي تمام از اين موضوع بهکرات شانه خالي ميکرد. او ايران را
دوست داشت و تا روزهاي آخر عمرش به ايران وفادار بود و الحقوالانصاف حق همسايگي را نيز به خوبي بجا آورد. او باتدبير و دورانديش بود و با همين خصيصه قبل از مرگش مسئله انتقال قدرت را حلوفصل کرده بود. تمام جزئيات و توصيههاي لازم و خطوخطوط در اين خصوص ترسيم و بيان شده بود. انتقال قدرت به آرامي و بسيار حسابشده انجام شد. سلطان جديد هيثم، عموزاده او، نيز که برخلاف گمانهزنيها جانشين او شد، مردي آرام و از لحاظ خصايص اخلاقي و رفتاري بسيار شبيه پسرعموي فقيد خود است. هيثم نيز به دنبال راهي براي بيدارکردن سلاطين عرب و تغيير روش برخورد آنان در تعاملات بينالمللي است. سلطان هيثم، انساني نوانديش، صلحطلب و ايراندوست است. او نيز بيشک ادامهدهنده راه سلطان قابوس در تعامل دوستانه با کشور ما خواهد بود. به نظر ميرسد با رويکارآمدن هيثم، عمان با سرعت بيشتري به سمت توسعه به سبک غربي پيش برود. وي در پست سابقش در وزارت فرهنگ، تلاشهاي زيادي براي نزديکترشدن ايران و عمان در ابعاد فرهنگي و اجتماعي كرد. يقينا سلطان قابوس در عمان تکرار نخواهد شد و جايش هميشه در منطقه خالي خواهد بود. او سلطاني تأثيرگذار در حفظ صلح و تنشزدايي در
منطقه خاورميانه بود. يادش گرامي.
*رايزن سابق کنسولي ايران در عمان